جواد لاریجانی: وزرا از روحانی می ترسند!
برداشت از صحبت آقای رئیسجمهور، نوعی تهدید وزراست، به این معنی که وی میگوید، اگر حاضر نیستید از مواضع و آرای ایشان (رئیسجمهور) و سیاستها و تصمیمگیریهایش دفاع علنی کنید، بهتر است از کابینه بروید.
برداشت از صحبت آقای رئیسجمهور، نوعی تهدید وزراست، به این معنی که وی میگوید، اگر حاضر نیستید از مواضع و آرای ایشان (رئیسجمهور) و سیاستها و تصمیمگیریهایش دفاع علنی کنید، بهتر است از کابینه بروید.
به گزارش صدای ایران محمدجواد لاریجانی به اظهارات اخیر حجتالاسلام روحانی واکنش نشان داد؛ او معتقد است که اینگونه رفتارهای رئیسجمهور با وزرا و تهدید آنها از سیئات دولت قبل است که در رئیسجمهور کنونی نیز متبلور شده است.
محمدجواد لاریجانی رئیس پژوهشگاه دانشهای بنیادی و تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی و بینالمللی در گفتوگو با تسنیم و در پاسخ به این سوال که "آقای رئیس جمهور حجتالاسلام روحانی اخیراً از وزرا انتقاد کرده که چرا صحبت نمیکنند و روزه سکوت گرفتهاند؛ آیا اینگونه تحت فشار گذاشتن وزرا و طرح درخواستهای اینچنینی از آنان برای حمایت از رئیس دولت با ماموریتهای رئیسجمهور جایگاه ایشان هماهنگ و سازگار است یا خیر؟" تاکید کرد: متاسفانه باید بگویم که برداشت از صحبت آقای رئیسجمهور، نوعی تهدید وزراست، به این معنی که وی میگوید، اگر حاضر نیستید از مواضع و آرای ایشان(رئیسجمهور) و سیاستها و تصمیمگیریهایش دفاع علنی کنید، بهتر است از کابینه بروید. ایشان(آقای روحانی) خطاب به وزرا گفتند که از چه کسی میترسید؟ بنده میگویم که در وهله اول از خودِ ایشان (رئیس جمهور) میترسند(خنده)، زیرا ممکن است یک وزیری اصلاً برداشت ایشان از یک موضوع را قبول نداشته باشد، تا چه برسد به اینکه از مواضع دفاع کند، حتی یک وزیری ممکن است سیاستگذاریهای رئیسجمهور و یا نحوه مدیریت وی را قبول نداشته باشد، اما آقای رئیسجمهور طوری برخورد کرده که اگر حاضر نیستید از بنده علنی دفاع کنید، باید بروید! خیلی از ایشان میترسند، چرا دنبال لولوی دیگری باشند.(خنده)
وی "توهین به وزرا" توسط روسای جمهور را یکی از سیئات دولت قبل توصیف کرد و افزود: ایشان(آقای احمدینژاد) نه تنها شأن ریاستجمهوری را در دولت قبل پایین آورد، بلکه شأن وزارت را نیز پایین آورد. به یکی میگفت هلو و به دیگری میگفت زردآلو! یکی در سفر آفریقا و دیگری در مسیر رفتن به اداره عزل میشد! اصلاً چیزهای عجیب و غریبی اتفاق افتاد، تنها نتیجه آن این بود که وزارت، یک شغل بیوزن میشد، گویی وزرا همه باید نوچههای رئیسجمهور باشند، در حالی که طبق قانون، وزرا خودشان یک مسئولیت قانونی هیئت دولتی دارند، یعنی اگر هیئت دولت چیزی را مصوب میکند، وزیر مستقلاً مسئولیت دارد.
نویسنده کتاب "حکومت، مشروعیت و کارآمدی" با تاکید بر اینکه "اینها(اقداماتی شبیه به رفتارهای آقای احمدینژاد و رفتار اخیر آقای روحانی) روش درستی برای برخورد با وزرا نیست" خاطرنشان کرد: چه بسا وزرا راجعبه فهم رئیسجمهور، سیاستهایش و نیز جایگاه نظارتی حرف دارند. همچنین ایشان(آقای روحانی) گفت که واحدهای نظارت حق دخالت ندارند، طبیعتا عنوان دخالت، عنوان نسبتاً موسعی است، اما قانون حدود آن را مشخص کرده است؛ به عنوان مثال، طبق قانون، دیوان عدالت اداری میتواند مصوبه هیئت دولت را برگرداند، حتی اگر در یک دانشگاه و یا مؤسسهای اگر به فردی ظلم و حکمی برایش صادر شده، میتواند با مراجعه به دیوان عدالت آن را برگرداند، آیا این هم دخالت است یا خیر؟ از لحاظ عنوان ظاهرش دخالت است، اما این حق دستگاه نظارتی است. همچنین سازمان بازرسی کل کشور میتواند برای توقف اجرای قراردادی حکم صادر کند و یا دادستانها از باب امور عامه، اگر مسئلهای- قطع نظر از محتوا و شرایط آن- برای منافع عمومی ضرر داشته باشد، طبق صراحت قانون اساسی میتواند آن را متوقف کند تا تکلیفش روشن شود، این عنوان دخالت که آقای رئیسجمهور اشاره کرد، عناوین حقوقی دقیقی نیست و انتظار است که در این امور با دقت بحث شود؛ به هر صورت، هیئتهای نظارتی در خانه نمینشینند نظارت و بعد به رسانهها اعلام کنند، بلکه باید در چارچوب قانون به موضوعات ورود کنند.
محمدجواد لاریجانی همچنین با اشاره به کاربرد عنوان اهانتآمیز "ناقص العقل" توسط آقای روحانی خطاب به برخی منتقدان دولت، گفت: استناد "کم عقلی" و "ناقصالعقلی" اصلاً قشنگ نیست، به هر صورت هیچکدام از انسانها "عقل کل"نیستند. این هم از سیئات دولت قبل است که دچار یک Egocentrism(خودمحوری) و خود بزرگبینی بود و بقیه را کمعقل و یا بیعقل میدانست. همه در عقل مانند هم هستیم، با همدلی و مشورت میتوانیم بهترین تصمیم را بگیریم. رئیس محترم جمهوری میتوانست تقاضا کند که اگر واحدهای نظارتی در جایی به تصمیمی رسیدند که خلاف تصمیم واحدهای اجرایی است، موضوع را با او مطرح کنند تا جلسهای داشته باشد که مثلا توالی تغییر تصمیم را کاهش دهد، این حرف بدی نیست زیرا همه ما چه در بُعد نظارت و چه اجرا، برای منافع ملی کار میکنیم. اما استناد کمعقل به آنها نه تنها درست نیست، بلکه در شأن رئیسجمهور هم نیست. اصلا اینکه انسان احساس کند که عقل کل است و بقیه کم عقل هستند، یک مرض خیلی سنگینی است.
وی ادامه داد: معتقدم باید همدیگر را متواضعانه قبول داشته باشیم و با همدلی کار را پیش ببریم، همدلی در صحبت نیست که فقط شعار دهیم و بعد حرکات و حرفهایمان رماننده باشد. هم وزرا و هم واحدهای نظارتی را برماند که در آن(در واحدهای نظارتی) وزیر هم هست، به هر صورت وزیر اطلاعات و رئیس تعزیرات جزو واحدهای نظارتی هستند که زیر نظر دولت فعالیت میکنند، البته واحدهای نظارتی دیگری هم وجود دارند. به هر صورت بنده فکر میکنم که اینها به نفع خودِ دولت هم هست، بنده طبق آشناییای که با آقای دکتر روحانی دارم، خیلی تعجب میکنم که ایشان چنین مسلکی را در برخورد با دیگران داشته باشد! الان دوران تواضع است و بهتر است عقلهایمان را مثل هم بدانیم.
"برخی میگویند اینگونه مواضع و برخوردهای آقای روحانی با منتقدان در شرایطی هم انجام میشود که دولت از کارآمدی والایی هم در عرصه اجرا برخوردار نیست تا بتواند از موضع بالا با بقیه صحبت کند و همین مسئلهی فقر کارآمدی باید دولت را بیش از شرایط عادی به صرافت تعامل بهتر با منتقدان بیندازد؛ نظر شما چیست؟"
محمدجواد لاریجانی پاسخ داد:حتی اگر اینطور هم بود(دولت کارآمدی بالایی داشت)، باز هم حق نداشت اینگونه صحبت کند. یعنی حتی اگر دولت که به هر حال دولت خودمان است، توفیقات عظیمی هم داشت که ما آرزو داریم میداشت و آرزو داریم داشته باشد، حق ندارد این کار را بکند، دولت باید مانند سایر اعضای نظام نسبت به دیگر اعضا، متواضعانه کار کند.
همانطور که اشاره کردید این نوع برخورد مختص به آقای روحانی نیست و آقای احمدینژاد هم اینگونه عمل میکرد. اتفاقاً این روزها این بحث خیلی داغتر از قبل است که آقای روحانی برخلاف ظاهر کاملاً متفاوت با دولت قبل، ولی در عمل و رفتار بسیار احمدینژادی عمل میکند.
آیا کشانده شدن روسای دولت به این وضعیت یک مسئلهی ریشهای است که باید در کشور حل کرد یا فقط به شخصیت افراد برمیگردد؟"
رئیس پژوهشگاه دانشهای بنیادی پاسخ داد: این موضوع چند دلیل عمده دارد، یک دلیل آن مسئله فرهیختگی سیاستمداران است، سیاستمداران هر چقدر فرهیختگیشان بالا رود، احساس میکنند که باید متواضعتر باشند، در ضمن بتوانند نیروهای بیشتری را به کار بگیرند. آیا ما اعتقاد داریم که نیروهای فهیم و از ما فهیمتر و بهتر در کل مملکت وجود دارد یا خیر؟ یا اینکه ما خودمان را مرکز عالم بدانیم؟ این چیز بدی است، در همان دوره اول دولت سابق، ایشان اعلام کرد که اصلا اگر مصوبهای از مجلس بیاید و قبول نداشته باشم آن را اجرا نمیکنم، این موضع خلاف بیّن و آشکار قانون و شرع است، اصلاً این چه نوع دولتی است، ایشان حکومت ایران را با مثلا حکومت سعودی اشتباه گرفت، اینجا یک حکومتی است که در چارچوب قانون، نظامات خودش را دارد، ممکن است مجلس مصوبهای داشته باشد که به نظر ایشان مصوبه غلط، بد و مضری است، میشود صحبت و آن را نقد کرد، اما وقتی مصوبه شد و شورای نگهبان هم آن را تأیید کرد، چه مضر و چه غیرمضر، باید به آن عمل کنیم. اگر میخواهیم مصوبه را تغییر دهیم هم راه دارد: دوباره لایحه دهیم و بعد از مدتی ببینیم که اصلا میتوانیم تغییر دهیم یا خیر؛ این راه زندگی مدنی در دوران مدرن است.
لاریجانی افزود: البته در قرون وسطی ممکن بود که اینطور باشد؛ یعنی این نحوه که اگر حرف من نباشد، بنابراین دیگر هیچ واحد قانونیای نمیتواند حرفش را جلو ببرد. این مسئله از سیئات دولت قبلی بوده و یک بداخلاقی است که ظاهرا برای صاحبان قدرت مزه دارد، البته باید آن را در همه واحدهای حکومتی ریشهکن کرد. ما باید بپذیریم که دستاورد مهم جمهوری اسلامی و انقلاب، بنای یک نظام مدنی - سیاسی براساس عقلانیت اسلامی است که راهکار دموکراتیک دارد، البته پذیرش این نکته خیلی مهم است. اخلاق دموکراتیک تمرین میخواهد، یک شبه پیدا نمیشود، باید در خانه و بیرون این را داشته باشیم.
وی با بیان اینکه "انسان قوی کسی است که حق را مدار حرفها و مواضع خود قرار دهد"، تصریح کرد: یعنی انسان وقتی چیزی را حق تشخیص داد نباید روی آن معامله کند، اما در عمل هر کسی حق معینی دارد، حق من تا حدی است و دیگران هم باید راضی شوند و بهطور مشترک کار کنیم. اگر فرد دیگری هم گفت که مصوبه مجلس را قبول ندارم و یا یک اقدام دستگاه نظارتی را قبول ندارم و جلوی آن میایستم، معنای آن این نیست که حرفش، حرف است، بلکه معنای آن این است که از حقش، فراتر رفته و این علامت فرهیختگی نیست. زرنگ کسی است که بتواند حرف درست را تشخیص دهد و راهکار درست را کشف کند و بعد با سعهصدر نیروها را به کار گیرد و دستورالعمل را عملی کند. نظام ما چنین هوش و درایتی نیاز دارد، آن وقت شما متوجه میشوید که چه عقلهای خوبی و چه نیروهای جوان و پرخروشی در کشور وجود دارد که میتوانند مسائل را خوب بفهمند و راهکارها و راهحلهای خیلی خوب پیدا کنند و در اجرا هم مجاهدانه عمل کنند. در این زمان انسان قدر این وضعیت را خواهد شناخت.
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار