خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی؛
گزارش اژه ای از تندروی های وزارت اطلاعات
آقای خامنهای، به خاطر درد دستشان زودتر جلسه را ترک کردند. اخیرا خانمدکتر لی پزشک طب سوزنی کرهای، دارد با سوزن، دست ایشان را معالجهمیکند و مدعی است، پس ازده روز دستشان خوب میشود. اگر موفق شود،جالب است. به خاطر نگرانی از وضع جسمیایشان، به هر وسیله متوسل میشویم. ساعت یازده و نیم با آقای خامنهای، شام سوپ خوردیم،مقداری مذاکره کردیم و سپس، ساعت دوازده شب برای خواب به مجلس رفتم. در جلسهشورای عالی دفاع، معلوم شد تلفات ما در شیاکوه کم بوده است.
سال61
آقای صیاد شیرازی آمد و گزارشی از وضع جبهه داد. به زودی حمله وسیعی خواهیم داشت. بهظن قوی سرنوشتساز است. عصر احمد آقا آمد و گفت فردا میخواهد به ملاقات آقای [محمدمهدی]ربانی[املشی] برود، برای مذاکره در خصوص سمت جدیدی که ممکن است عضویتشورای نگهبان باشد. همچنین گفت انتساب آقای صادق طباطبائی به حکومت باعث شده است کهآلمانها برای گرفتن امتیاز قضیه را بزرگ کنند
سال62
صبح زود به مجلس رفتم. بحث مجلس در لایحه اجرای اصل 49 بود. ظهر در دفترم چندملاقات داشتم. آقای سید محمد آل احمد آمد؛ مشکلات دارد. آقای [محمد کاظم موسوی]بجنوردی آمد و طرح تدوین دائرهالمعارف اسلامی را ارائه کرد و از من برای راه افتادن آن یاریمیخواست؛ بلند پروازانه، ولی لازم است. اطمینان زیادی لازم دارد که این مسئولیت را تحملکند.
سال63
شب، با سران قوا و احمد آقا مهمان آقای [موسوی] اردبیلی بودیم. درباره مصلحت پذیرفتنآتشبس در خلیج فارس بحث شد و قرار شد احمد آقا از امام اجازه بگیرد. قبلا امام مخالفتکردهاند و درباره زمان به کار بردن موشک اسکاد بی ـ که از لیبی گرفتهایم ـ علیه بغداد بحث شد.قرار شد، هنگام حمله آینده باشد؛ در صورت استفاده کردن عراق از موشک، علیه شهرهای ما بهعنوان مقابله به مثل از این موشک استفاده شود. درباره مسائل دیگر، از جمله محاکمه اعضایحزب توده هم بحث شد.
سال64
عصر آقای غرضی [وزیر پست و تلگراف و تلفن] آمد و برای ماهواره و توسعه شبکه تلفن کمک خواست. روحانیون حزب جمهوری اسلامی آمدند. برایشان صحبت کردم. آقایان رفیقدوست و شمخانی و افشار آمدند. برای بودجه سپاه کمک خواستند .شب به خانه آمدم. عفت با نگهبانان بیت به خاطر سختگیری با مراجعان درگیر شده بود و به امام شکایت کرده است.
سال65
شب بیشتر به مطالعه گزارشهای رسیده چند روز سفرم گذشت. امروز ما به بغداد موشک زدیم و عراق چند مورد بمباران شهرها داشت. در حال اقامه نماز جمعه و ایراد خطبه،وضعیت قرمز اعلان شد و آژیر خطر به صدا درآمد و وضع مراسم عادی ماند و من به صحبت ادامه دادم و مردم مضطرب نشدند. همان لحظه قم بمباران شد و در نماز جمعه قم، مردم با شعار و حماسه به استقبال بمباران رفتند
سال66
آقای حسین علایی فرمانده نیروی دریایی سپاه آمد. گزارش داد و برای خرید امکانات استمداد نمود. سفیرمان در پرتقال آمد. مدعی است پرتقالیها آمادگی دارند که تولیدات نظامی خودشان را به ما بفروشند و واسطه خرید اقلام دیگران هم باشند.
امروز به خاطر کسالت آقای خامنهای، جلسه سران قوا نداشتیم. شب را برای انجام کارهای عقب مانده وآماده شدن برای سفر به جبهه در مجلس ماندم.
سال67
ساعت نه ونیم صبح برای جلسه شورای بازسازی به دفتر آیت الله خامنهای رسیدم. آقای رهبری آمد و درباره مصوبات قبلی نظراتی داشت که بررسی شد. آقای خامنهای مزاحمت مأموران وزارت کشور در خراسان، نسبت به موقوفات آستان قدس رضوی و آقای [واعظ] طبسی را مطرح کردند؛ آنها روستائیان را تحریک میکنند.
ظهر به دفترم رفتم. دکتر روحانی آمد و درباره خریدهای تسلیحات صحبت کرد. عصر آقای [منوچهر] متکی سفیرمان در ترکیه آمد. درباره روابط و مسئله اخیر وزارت اطلاعات در خصوص آوردن منافقی و گیر افتادن مأموران در ترکیه، گزارش داد. او خبرنگار روزنامه صباح [ترکیه] را آورده بود. به خاطر تلاش خوبی که در خصوص انعکاس اخبار فاجعه حلبچه کرده بود و به خاطر عکس خوب گرفتن - عکس سال- با او مصاحبه کوتاهی انجام دادم .
سال68
دکتر ولایتی تلفنی اطلاع داد که سفیر شوروی آمده و اطلاع داده که روسها میخواهند برای ایجاد امنیت، نیرو به آذربایجان شوروی اعزام کنند. اطمینان دادهاند که قصد سوئی ندارند و ما به آنها گفتهایم که با مردم خشونت نکنند. گفتم خبر را منتشر کنند
سال69
عصر محسن، [رییس دفتر بازرسی رییسجمهور] آمد. گزارشهایی دربارة دانشگاه تربیت مدرس و همچنین مشکل سوخت کارخانهها داشت. در جلسه هیأت دولت شرکت کردم. در اخبار شب، با اینکه التهاب خطر جنگ بالا است، اما بروز جنگ را به صورت قطعى نمىگویند. آثار و شرایط درگیرى از جمله بالا رفتن بیمهها، قطع پروازها به منطقه و رفتن خارجىها از منطقه، دارد بروز مىکند. شب به خانه آمدم. از مصاحبه تورگوت اوزال، [رییسجمهور ترکیه]، احتمال حمله آمریکا به عراق، در آینده نزدیک برمىآید
سال70
آقاى [غلامحسین] محسنى[اژه ای]، قاضى شرع دادگاه انقلاب آمد. دربارة وضع دادگاهها و قضات و مواضع بعضى از آنها و تندرویهاى بعضى از افراد وزارت اطلاعات گزارشهایى داد.
عصر تا ساعت چهار و نیم کارها را انجام دادم. براى استراحت، با اتومبیل به محل سد لتیان رفتیم. مغرب رسیدیم و تا آخر شب، بعضى از بچه ها هم رسیدند. عفت و اقدس خانم، خواهرش، قبل از من رسیده بودند.
سال71
به سوى کارخانه ذوب آهن اصفهان رفتیم. از لوح یادبود روز فولاد که به مناسبت بیستمین سال تأسیس صنعت فولاد ساخته شده است، پرده بردارى کردم. چون بدون بررسی و مشورت، اسمگذارى «روز فولاد» شده بود، آن را بر زبان نیاوردم. آقاى مهندس صادقى، مدیرعامل، در آمفىتاتر در مورد اقدامات انجام شده اخیر از قبیل بهسازى محیط کارخانه، راهاندازى دو واحد ریختهگرى مدرن، اصلاح خط نورد، راهاندازى کارخانه نسوز، واگذارى بخشى از کارها به مردم و بازخرید و بازنشسته کردن جمعى از کارکنان مازاد، توضیحات داد.
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار