خاطرات آیت الله هاشمی؛
مخالفت آیت الله خامنهای با استعفای میرحسین
صدای ایران - خاطرات آیت الله هاشمی
سال60
پس از نماز، مشغول کار شدم. دیشب برف سنگینی آمده و زمین و درختها ودیوارهاپوشیده از برف است. منظره جماران بسیار جالب و زیبا است. چهارروز عقب ماندگیخاطرات را نوشتم. مقداری برای خطبههای نماز جمعه مطالعهنمودم. ساعت یازده صبح بهدانشگاه رفتم. پس از اقامه نماز جمعه به منزلبرگشتم. آقای [اسدالله] لاجوردی دادستانانقلاب تهران، سخنران قبل از نماز بود.
سال61
شب احمدآقا تلفن کرد و نگران ملاقات فردای امام با اصناف بود که مبادا بر روال مطالبگذشته در ملاقات نمایندگان مطلبی بیاید و از من خواست که فردا صبح به امام پیامی بدهم. خبرداد که امروز فرماندهان سپاه و ارتش خدمت امام رسیدند و برای شروع کار به جبهه رفتهاند.متأسفانه امشب خبر رسیده دو نفر از فرماندهان سپاه آقایان باقری و بقائی بر اثر گلوله دشمنهنگام گشت شهید شدهاند.
سال62
آقایرئیس جمهور گفتند مهندس موسوی [نخست وزیر] آمده و به خاطر عدم توافق روی وزیر مسکن،پیشنهاد استعفاء داده که آقای خامنهای مخالفت کرده و گفتهاند که وجود اختلاف، به هر حالهست و با این مقدار اختلاف نباید کنار رفت و قابل حل است. نظر من هم همین است. نمیشود بهروزی رسید که اختلاف نباشد. شام خوردیم و برای خواب به مجلس رفتم.
در اثر طوفان و برف، برق بسیاری از شهرها قطع شده است. طوفان خزر، نیروگاه نکا را از کارانداخته است. مجلس از برق اضطراری استفاده میکرد. از خانه اطلاع دادند که برق اضطراری خانهنیز ـ که از بیت امام استفاده میکرد ـ قطع است؛ به بیت گفتم که وصل کنند.
سال63
عصر، سفیر هند آمد؛ کار مهمی نداشت. آقای مسعود بارزانی [از کردستان عراق] آمد. ازمشکلات بارزانیها گفت و کمک میخواست. معاونان سیاسی استانداران آمدند. برای آنهامفصلا صحبت کردم
سال64
ساعت چهار و نیم برای شرکت در جلسه چهارشنبه شب سران قوا در حضور آیتالله منتظری به طرف قم حرکت کردیم. همگی آمدند و بیشتر به مطالب آقای منتظری گوش دادیم. ایشان انتقادات و پیشنهادهایی درباره وضع توزیع و اقتصاد به طور کلی و عملکرد قوه قضائیه و جنگ داشتند که مخلوطی از مطالب درست و نادرست است. قرار شد در جلسات بعد روی هر یک بحث کنیم. حالشان خوب است و از شورای مدیریت حوزه گله داشتند. شام را چلو کباب خوردیم و ساعت ده و نیم شب به طرف تهران حرکت کردیم. ساعت دوازده به مجلس رسیدم. خسته بودم و فوری خوابیدم.
سال65
به مجلس آمدم. با جبهه تماس گرفتم. پاتکهای دشمن را دفع کردهاند و مجدداً از امروز صبح، دشمن حمله کردهاست. گویا عراق برای تاثیر بر کنفرانس کویت، تلاش مضاعف دارد و مقاومت نیروهای ما خوب بوده. قرار شد برای خنثی کردن حرکات عراق، امروز تبلیغات داشته باشیم. سایت دوم هاک را بنا به خبر آقای دکتر روحانی امروز فعال کردهایم.
سال66
اول شب احمدآقا آمد. درباره تعیین مرجع تشخیص مصالح برای احکام حکومتی از طرف امام مذاکره شد. امام فرموده جلسه سران قوا پیشنهادی بدهد. قرار شد در جلسه فردا شب، این پیشنهاد تهیه شود. محسن آمد و گزارش پیشرفت کار ساخت مرکز موشکی و حساب مخارج ساخت منزل بچهها را داد. عفت با فائزه و حمید و بچههایش، مهمان بودند. شام خوردیم.
سال67
ظهر برای جمعی از بسیجیان مازندران که به مجلس آمده بودند، صحبت کردم. ملاقات های امروز را لغو کردیم، اما عصر آقای عبدالله نوری آمد و نتیجه بررسی های چند ماهه درباره سازمان نیروهای مسلح را آورد.
اول شب [آقای محسن میردامادی] استاندار خوزستان آمد. از مسائل اخیر استان و اعتراض حدود یکصد نفر از مسئولان نسبت به استانداری شان گزارش داد. تا ساعت هشت ونیم شب در دفترم کار کردم و به خانه آمدم.
سال68
آقای [عبدالله] نوری [وزیر کشور] اطلاع داد که نظارت شورای نگهبان، ابطال 80 صندوق انتخابات میان دورهای تهران را اعلان کرده که بدین ترتیب آقای [سیدعلی اکبر] محتشمی به دور دوم میرود . به خانه آمدم. برف میبارد.
سال69
نمایندگان رهبرى در دانشگاهها آمدند. از دفتر تحکیم وحدت و مدیران [وزارت فرهنگ و]آموزش عالى در عدم همکارى با آنان، شکایت داشتند و براى تقویت خودشان استمداد کردند. دکتر [حسن]روحانى، [دبیر شورایعالی امنیتملی] خبر داد که امروز هم تعدادی هواپیماى عراقى آمده و بعضىها هم آسیب دیدهاند. یکى از آنها در جادهاى فرود آمده است؛ چون حالت فرار دارد و قبلاً کسب اجازه نکردهاند و شاید دستپاچهاند، دچار حادثه میشوند.
سال70
ساعت هشت و نیم صبح، براى شرکت در کنفرانس اندیشمندان، به هتل استقلال رفتیم. بعد از تلاوت قرآن و اجرای سرود و خیرمقدم آقاى [احمد] جنتى، [رییس سازمان تبلیغات اسلامی]، سخنرانى افتتاحیه را انجام دادم.
سال71
هیأت مدیره کنگره [هزاره] شیخ مفید آمدند. آقایان [ابراهیم] امینى، [علی اکبر] مسعودى و [رضا] استادى، گزارش اقدامات جمعآوری، تصحیح و چاپ صد و پنجاه اثر از سیصد اثر و مقالات وارده را دادند و خواستند که شرکت کنم و مقاله بدهم. آقاى مسعودى در مورد طرح جامع قم، نظرم را خواست؛ تأیید کردم. پیشنهاد داد که از دو طرف رودخانه قم، براى ساخت مراکز تجارى، جهت عوض مراکزى که در طرح خراب مىشوند، استفاده شود.
خبرهای مرتبط
نظر شما