ماجرای نامه آقای منتظری به هاشمی چه بود؟

کد خبر: ۱۷۵۱۶۹
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۵
24 دی در خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی (ره)

سال60

امام‌، همه‌ مسئولان‌ را با مسئولان‌ قضائی‌ دعوت‌ کرده‌ بودند، برای‌ مطلب‌مهمی‌. همراه‌آقای‌ موسوی‌ اردبیلی‌ به‌ بیت‌ امام‌ آمدیم‌. رئیس‌ جمهور، نخست‌وزیر، اعضای‌ شورای‌ عالی‌قضائی‌، دادستان‌ کل‌ انقلاب‌، لاجوردی‌، بازرسی‌ کل‌کشور، فهیم‌ و احمدآقا هم‌ بودند. از امام‌راجع‌ به‌ گرفتن‌ زیان‌ دیر کرد پرداختهاپرسیدم‌. بحث‌ ناتمام‌ ماند.

امام‌، مسأله‌ شایعه‌ اخبار مربوط به‌ شکنجه‌ زندانیان‌ را مطرح‌ کردند. آقای‌ فهیم‌و اعضای‌بازرسی‌ مواردی‌ را ذکر کردند. امام‌ از آقای‌ [اسدالله‌] لاجوردی‌ توضیح‌ خواستند. ایشان‌ گفت‌: تعزیر می‌کنیم‌ و تعزیر با اجازه‌ حکام‌ شرع‌ است‌. و توضیح‌داده‌ شد به‌ خاطر وسعت‌ عمل‌ تروریستی‌ و شلوغی‌ زندانها و عدم‌ امکانات‌ کافی‌، بروز چنان‌ وضعی‌ اجتناب‌ ناپذیر بوده‌، ولی‌دیگر از این‌ به‌ بعد، قابل‌ اجتناب‌است‌. قرار شد دیگر مراعات‌ شود.

سال61

با چهار نفر از اساتید چپی‌ دانشگاه‌ ملاقات‌ داشتم‌ که‌ انتقاداتی‌ به‌ ستاد انقلاب‌ فرهنگی‌ و وضع‌موجود دانشگاه‌ها داشتند. آخر شب‌ به‌ خانه‌ آمدم‌.

آقای‌ رئیس‌ جمهور تلفن‌ کردند و از اینکه‌ خودم‌ کاندیدای‌ نمایندگی‌ مجلس‌ در [شورای‌] سرپرستی‌ صدا و سیما نشده‌ام‌، گله‌ داشتند. ستاد پی‌گیری‌ فرمان‌ امام‌ احاله‌ پرونده‌ آقای‌ [سیدحسین‌] موسوی‌ تبریزی‌ به‌ دادگاه‌ را به‌ خاطر بازداشت‌ غیر قانونی‌ چند نفر در فرودگاه‌ اعلام‌کرده‌ است‌.

سال62

بعد از جلسه‌، با رئیس‌ جمهور راجع‌ به‌ جنگ‌ و اظهارات‌ اخیر امام‌ درباره‌ عدم‌ پرداخت‌ سهم‌امام‌ به‌ حزب‌ [جمهوری‌ اسلامی‌]، مذاکره‌ کردیم‌. قرار شد ایشان‌ با امام‌ صحبت‌ کنند. شام‌ را درمنزل‌ [آقای‌ علی‌] آقامحمدی‌ نماینده‌ همدان‌، مهمان‌ بودیم‌. دیر رفتم‌ و بعد از شام‌ رسیدم‌. سپس‌ به‌مجلس‌ رفتم‌ و خوابیدم‌.

سال63

بیشتر وقتم‌ را به‌ مطالعه‌ پرداختم‌. اخوی‌ محمد و آقای‌ [محمد حسن‌] زورق‌ [از صداوسیما] آمدند. اختلافاتشان‌ را توضیح‌ دادند؛ رفع‌ اختلاف‌ کردم‌. احمد آقا آمد. خبر داد که‌ امام‌، پیامهائی‌در تأیید دولت‌ به‌ رئیس‌ جمهور و حزب‌ [جمهوری‌ اسلامی‌] و [جامعه‌] مدرسین‌ [حوزه‌ علمیه‌ قم‌]داده‌اند. [آقای‌ محمد غرضی‌] وزیر نفت‌، اطلاع‌ داد که‌ قیمت‌ نفت‌، محکم‌تر شده‌ است‌. نخست‌وزیر، تلفنی‌ از کمبود ارز اظهار ناراحتی‌ کرد.

سال64

در گزارش‏ها و تلکس‏ها خبر کودتا در یمن جنوبی و شکست آن واعدام سران کودتا آمده بود. همچنین استقبال با شکوه مردمی در پاکستان از آیت‏الله خامنه‏ای باعث تعجب ناظران، خوشحالی دوستان و خشم دشمنان شده و مخصوصاً شعارهای ضد آمریکایی مستقبلان. در جلسه علنی چند لایحه تصویب شد. پیش از ظهر دکتر [حسن]روحانی آمد و درباره عملیات آینده صحبت کردیم.

سال65

نزدیک صبح بیدار شدم. از نتیجه عملیات اطلاع گرفتم. گفتند در دو محور راست و چپ موفق بوده‌اند، ولی در دو محور وسط که اصل و هدف عملیات بوده، پیشرفتی نداشته‌اند. آقای روحانی هم صبح ازقرارگاه جلو آمد و شرح کار را داد. آقایان حجازی و رازینی هم آمدند. مایوس نبودند، ولی آقای روحانی به ادامه کار خوشبین نیست. سایت هاک۱ را هم که بنا بود اینجا باشد، هنوز راه نینداخته‌اند. گویا یک بخش آن از هلی‌کوپتر حامل آن افتاده و خراب شده‌است. برنامه تبلیغی را مشخص کردیم و آقای خرازی به اجرا پرداخت.

سال66

پیش از طلوع فجر، خواب وحشتناکی دیدم. در خواب ناله می کردم. عفت بیدارم کرد. یادم آمد که خواب می‌دیدم در روستای بهرمان، به تنهائی از کوچه کنار باغ مسجد، جایی که در بچگی به ما می‌گفتند جن دارد، عبور می‌کردم. قیافه مهیبی از دور پیدا شد که در عالم خواب تصور داشتم جن است. از کنارم عبور کرد و مقداری دورتر، به سوی من برگشت و من ترسیدم. دیگر خواب نرفتم.

سال67

آقای مسیح مهاجری [مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی] آمد. گله داشت که به خاطر مقاله روزنامه علیه آقای منتظری و مواضع تند علیه سیاست خارجی، نامه تندی به او نوشته اند . او برای آینده روزنامه کسب تکلیف کرد. گفتم باید حد و مرز اختیارات و سیاست حاکم بر تبلیغات مشخص گردد. اطلاع داد که زمین چاپخانه را گرفته و ماشین آلات مدرنی وارده شده که در صورت راه افتادن، مدرن‌ترین چاپخانه ایران خواهد بود. تا ساعت هفت و نیم در دفترم کار کردم.

سال68

آقای [قربانعلی] دری نجف آبادی و احمدآقا، پسر آقای منتظری آمدند و پیام آقای منتظری را آوردند. ایشان برای رفع فشار از افرادی که در ارتباط با پخش نوار دستگیر شده یا می‌شوند، استمداد کرده و خواستار عادی شدن وضع و دادن جزوه‌های اطلاعاتی‌اند.

شب آیت‌الله خامنه‌ای به دفتر من آمدند. درباره مسأله آقای منتظری بحث و تصمیم‌گیری شد و نیز درباره نماز جمعه تهران و ائمه جمعه استان‌ها و سیاست خارجی تصمیم گرفتیم.

سال69

ساعت هشت و نیم صبح به دفترم رسیدم. در اخبار، شکست مذاکرات آقای دکوئیار، [دبیرکل سازمان ملل] با صدام[حسین، رییس‌جمهور عراق] در بغداد، جلب توجه مى‌کند و جنگ را در افق نشان مى‌دهد.

سال70

شب شوراى عالی انقلاب فرهنگى جلسه داشت. دربارة مسایل دانشجویان خارج بحث کردیم؛ قبول شد که دانشجویان به آمریکا هم مى توانند اعزام شوند. اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامى در جهت تسهیل و هیأت ممیزه اصلاح شد

سال71

بعد از نماز، تا ساعت نُه صبح کارها را انجام دادم و گزارش‌هایى براى سفر به اصفهان مطالعه کردم. دکتر [مصطفی] معین، [وزیر فرهنگ و آموزش عالی]آمد. گزارش خدمات خود را داد و از اهمیت دانشگاه‌ها گفت و از بى‌توجهى بعضى از مراکز اقتصادى و سازمان برنامه انتقاد کرد. گفتم آموزش عالى در مقایسه با بخش‌هاى دیگر، بیش از همه گرفته و نباید ناسپاسى کرد. خواستم گله‌ها را به روزنامه‌ها نکشند و بیشتر، پیشرفت‌ها را هم بگویند.
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار