کد خبر: ۹۸۲۰۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۷
صدای ایران- صدای ایران درنظر دارد در چارچوب نشریه فصلنامه بهلول به بیان ویژگی های شخصیت یگانه هم روزگار ما علامه بهلول گنابادی بپردازد موارد زیر گوشه ای از کرامات نقل شده از ایشان است.

اخلاق پیامبر گونه

یک روز در حالی که مشغول صحبت کردن با معظم له بودم ایشان پایش را بلند کرد وگفت :می دانی چرا جوراب نمی پوشم ؟! عرض کردم:نه
فرمودند :می دانی چرا لباس ساده ای می پو شم ؟!
عرض کردم : نه خیر نمی دانم .
فرمودند : چون ما بزرگ و امام مردم هستیم باید در حد ضعیف ترین مردم باشم تا ا گر کسی مثلاً لباسی ند اشت خجالت نکشد و بگوید که تازه لبا س نداشتن که عیب نیست بهلول هم ندارد.

قدرشناسی

یک روز که خدمتشان بودم شروع به شعر خواندن نمود شعری در مدح پادشاه افغانستان که سروده بودند قرائت کردند از حضرت ایشان پوزش خواستم و عرض کردم :شما که میانه خوبی با سلا طین و پادشاهان ندارید چطور مدح این پادشاه می کنید و حال آنکه شما را هم 31سال زندانی کرده است ؟
فرمودند :او حق به گردن من داشت چرا که حق من و جزای من مرگ بود ولی او مرا نکشت و مرا زندانی کرد و من هم او را مدح کردم .

سحرخیزی

گفت پیغمبر به حیدر تا سه بار* یاعلی بر این کلامم گوش دار
درهمه شبها ((علیک بالصلات )) هست او را بر بندگا ن باب نجات*
((پهلوهای انان از بستر ها تهی می شود و از خوابگاه خودشان بر می خیزد وپروردگارشان را از بیم وامید می خوانند و انچه ! به تنها دادهایم انفاق می کنند کسی نمی داند که به پاداش اعمال انها چه چیزهایی که باعث چشم روشنی است برای انها ذخیره شده است))
معظم له می فرمودند :نماز شب خیر دنیا و آخرت دارد وقتی می گوییم بخوانید دلیل هم دارد که خیر دارد مثلا زمانی که ما در مدرسه فیضیه با بقیه رفقا درس می خواندیم روزگار ما خیلی به سختی می گذشت یک سال که شب نیمه شعبان مصادف با ایام زمستان بود و هوا به حدی سرد بود که آب در چند ثانیه یخ می زد در مجلس جشنی که به مناسبت میلاد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تشکیل شده بود شرکت کردم و وقتی به مدرسه برگشتم در مدرسه و حرم بسته بود وهوا خیلی سرد و از طرفی ما هم مقید به خواندن نماز شب بودیم لذا جلو در حرم امدم و شروع به نماز خواندن کردم نماز که تمام شد یک مرد ترک زبان جلو امد و پرسید :حرم کی بازمی شود ؟گفتم یکی دو ساعت دیگر گفت : دوستان من منتظرمن هستند که باید بروم شما لطف بفرمایید این شمعها را بگیرید و هر شب جاهایی از حرم که تاریک است از طرف من روشن کنید.

من شمعها را گرفتم بعد آن شخص مقداری پول به من داد و رفت که وقتی من توجه کردم دیدم 500 تومان که در آن زمان مبلغ قابل توجهی بود به من داده است که با آن 500 تومان خیلی از مشکلات ما حل شد بله این نمونه از خیر دنیا و آخرت نماز شب است .

تواضع وهمدردی

امام صادق (علیه السلام) فرمودند : تواضع اصل واساس هر شرف است
وهمچنین حاج آقای بهلول می فرمودند: زمانی در مشهد به منزل یکی از آشنایان رفتیم اتفاقا شبی بارانی بود و خانم هم زایمان کرده بود و چند تا بچه آورده بود شوهرش هم در منزل نبود متوجه شدم حالش مساعد نیست به او گفتم :شما بخوابید من از بچه ها نگهداری می کنم او که خوابید نصف شب دیدم بچه ها خیلی گریه میکنند فهمیدم خودشان را کثیف کرده اند امدم داخل حیاط که کهنه را بیاورم و انها را پاک کنم اما متاسفانه باران امده و همه انها را خیس کرده بود به داخل اتاق برگشتم و عبای خود را چهار تکه کردم و به وسیله انها بچه ها را تمیز کردم و انها را قنداق نمودم اذان صبح که به طرف حرم حضرت رضا (علیه السلام) حرکت کردم مشغول دفع سگها بودم که سیدی آمد و سگها را رد کرد و به من گفت:کسی که تا صبح از بچه های ما مراقبت کرده ما قادر نیستیم چهار تا سگ را از او دفع کنیم !بعد هم غیب شد.

احترام به سادات

این عارف گرانمایه همواره اعتقاد و علاقه و احترام خاصی برای ذریه رسول الله قائل بوده و احترام به سادات را الزامی می دانست بارها این مطلب از ایشان مشاهده شده است.
جناب اقای ((سید محمد میری)) یکی از دوستان ایشان می گفتند: که چند وقت پیش یکی از سادات به بنده گفته بود که فلان روز بعد از نماز مغرب و عشا اقا را بیاور تا در منزل ما روضه ای بخوانند.
ما هم حسب الامر سید مطلب را به آقا رساندم اول فرمودند: مانعی نیست و قبول کردند اما روزی که قرار بود شبش به منزل شخص مذکور برویم فرمودند: زنگ بزن بگو امشب نمی آییم وقتی دیگر خواهم آمد بعد از گفتن این مطلب قرار بود استراحت بکنند کمی دراز کشیدند بعد از خواب مختصری بلند شدند و فرمودند: زنگ بزن بگو که امشب می آییم همین امشب .
بعد ایشان فرمودند: در خواب به ما گفتند که چرا سید را ناراحت کردی و ما هم تصمیم گرفتیم که رضایت او را جلب کنیم

عزم جذم

اراده وعزم در تصمیم گیریها از امور مهمی است که هر کسی دارای چنین صفتی باشد در پیمودن راههای موفقیت و فتح قله های تکامل و معنویت گوی سبقت را از همگان می ربایند .
معظم له نیز در قوت اراده و تصمیم گیری ها بسیار دقیق و استوار هستند مثلا اگر دریک لحظه اراده رفتن به جایی را داشته باشد بدون هیچ تردیدی میروند.
این مطلب مدت ها فکر مرا مشغول کرده بود تا اینکه یک روزهمین موضوع را از ایشان سوال کردم در جواب من فرمودند: من هر کاری را که بخواهم انجام بدهم قبل از اذان صبح خوب فکر می کنم و کارهای فردای خود را تنظیم می کنم و اگر در بین روز امری پیش آید که ما پیش بینی نکرده باشم دقت می کنم هر چه رضای خدا در آن باشد همان را انجام می دهم و کار به کار کسی ندارم رضایت خدا مهم است و بس.

عشق به امام(ره)

در یک سفری از تهران به قم همراه ایشان بودم وقتی به ترمینال رسیدیم فقط یک اتوبوس مانده بود که ان هم جا نداشت اقا از بنده سوال کردند : چرا با همین ماشین نمی رویم ؟گفتم:
صندلی خالی ندارد فقط بوفه مانده فرمودند : برویم بالا برویم بالا لذا اطاعت امر کردیم و رفتیم در بوفه اتوبوس نشستیم اتفاقا مسافرت با لذتی بود.
در بین راه از ایشان سوال کردم بعضی ها می گویند شما گفته اید رهبری حق من بود نه امام اما امام یک چیزی داشت که من نداشتم آیا حقیقت دارد؟
بعد از شنیدن این کلمات عصبانی شدند و فرمودند : اینها می خواهند بین من و امام را به هم بزنند من یکی از فدائیان امام بوده ام و هستم اینها دشمنان انقلابند من رهبری را دوست دارم من نگفته ام و نخواهم گفت.
در علاقه ایشان به امام می توان به این نکته اشاره کرد که معظم له اشعار زیادی((به وزن شاهنامه)) در مدح امام سروده اند که به نام ((خمینی نامه)) شهرت دارد .
خمینی خروشان ولی با وقار امام خردمند پرهیزکار
زعیم شجاع و کریم سخی که دین یافت از همتش فرّهی
گر آن همت و قهرمانی نبود در این روز از دین نشانی نبود
اشعار فوق از دیوان خمینی نامه علامه شیخ محمد تقی بهلول می باشد.
این دیوان در ابتدا با حمد و ثنای الهی آغاز و با نعت رسول اکرم (ص)ادامه می یابد.هدف ایشان از سرودن این دیوان
پس از حمد حق ودرود رسول ثناء همه خاندان بتول
مرا هست مقصود در کتاب بیان کردن قصه انقلاب

علت ترک چای

جناب حاج شیخ محمد تقی بهلول با کشیدن سیگار وخوردن چای بسیار مخالف است یک روز بنده (سید عباس موسوی مطلق) از ایشان سوال کردم که چرا شما چای نمی خورید و به خیلی این سفارش را می کنید؟
در جواب حقیر فرمودند : به دو علت چای نمی خورم یکی از لحاظ اقتصادی خیلی به ضرر خانواده است و یکی به خاطر حکایتی که از کودکی شنیده ام و ان اینکه شنیدم در کودکی که ناپلئون رئیس جمهور فرانسه در زمان سلطنت خود به ملت خود اعلام می کند اگر می خواهید ملت مسلمان را از پای در اوریم هر خانواده فرانسوی یک صندوق در خانه خود نصب کتد و اگر خرج روزانه ان از فلان مبلغ بالاتر است فلان مقدار بپردازند مردم فرانسه با توجه به بغضی که نسبت به مسلمانان داشتند همین کار را انجام دادند بعد از یک سال دوباره ناپلئون بناپارت دستور میدهد مبالغ جمع شده را زیر نظر کمیته هایی جمع آوری کنند پس از جمع آوری آن مبلغ هنگفتی به دست می آید بعد از شمارش مبالغ ناپلئون به مردم خود می گوید :مرحله بعدی کار ما این است که در کشورهای مسلمان دو چیز کم است یکی مدرسه و یکی درمانگاه ما هم با همین مبالغ تعداد زیادی مدرسه و درمانگاه در کشورهای مسلمان می سازیم پس از آماده سازی طرحها ناپلئون می گوید: حالا هم فرهنگ خود را ترویج می کنیم و همه آنها را معتاد می کنیم ؟و هر وقت دیدید بچه آنها صبح از خواب بلند می شود و قبل از هر چیز طلب چای کرد ما به مقصود خود رسیده ایم .

جناب شیخ فرمودند : بعد از اینکه این قصه را شنیدم دیگر به هیچ وجه چای نخوردم و الان بیش از هشتاد سال است که لب به چای نزده ام.

همیشه انجام دادهام وهیچ وقت ترک نکرده ام

ایشان می فرمودند : من در تمام عمرم یک عمل را ترک کرده ام و اصلا انجام نداده ام و تحت هر شرایطی بجا آورده ام و از این دو کار برکات زیادی دیده ام و آن را به همه سفارش می کنم آنکه ترک کرده ام دروغ است و آنکه ترک نکرده ام نمازشب است.

حقیر (سید عباس موسوی مطلق) شبهای زیادی را با ایشان سپری کرده ام شاید تا صبح بین یک ساعت یا دو ساعت بیشتر خواب نداشتند و هر ده دقیقه یک ربع بلند می شدند می نشستند یکی دو ساعت قبل از نماز صبح کاملاً بیدار و مشغول تفکر و یا تلاوت قرآن و نماز می شدند.
چه خوش سروده است سعدی شیرازی:
دوش مرغی به صبح می نا لید عفل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
یکی از دوستان مخلص را مگر او از من رسید بگوش
گفت باور نداشتم که تو را بانک مرغی چنین کند مد هوش
گفتم این شرط ادمیت نیست مرغ تسبیح گوی و من خاموش

حافظه قوی ایشان

ایشان از حافظه عجیبی برخوردار بودند که اگر حقیقت مطلب را دریابیم کمتر کسی را می بینیم که با این کهولت سن این همه مطلب را ازبر داشته داشته باشد و چنانچه خودشان تصریح نموده بودند و عرض کردیم که فرموده بودند :((حافظه ای داشتم که نمونه اش در دنیا نبود))
حالا فهرستی از موضوعاتی را که ایشان در ذهن حفظ نموده اند را بیان می کنیم.
1- قران مجید (با توجه به اینکه ایشان در هفت سالگی حافظ قران شدند اما هنوز بر حفظ و قرائت آن همت می گمارند)
2- بسیاری از خطبه های نهج البلاغه
3- بسیاری از دعاهای کتاب نفیس صحیفه سجادیه
4- بسیاری از دعاهای مفاتیح الجنان از جمله دعای جوشن کبیر،دعای عدلیه، دعای مشلول، دعای کمیل، زیارت عاشورا، مناجات شعبانیه، اعمال ماه شعبان و رمضان دعای ابو حمزه ثمالی، دعای عرفه و...
5- 200 هزار بیت شعر که حدودا 120 هزار بیت آن سروده خود معظم له است حدود سی هزار بیت متعلق به بی بی دو عالم حضرت فاطممه زهرا سلام الله علیها می باشد. و بخش قابل توجهی از آن هم اشعار زیادی است در مدح امام خمینی(ره) که بر وزن شاهنا مه است و نام آن ((خمینی نامه )) است.
6- تعداد زیادی از کتابهای ادبی و فقهی و حوزوی
7- کتاب منظومه سبزواری.

دائم السفر بودن ایشان

معظم له هیچگاه بیش از ده روز در مکانی نمی ماند حتی در سفرهای خارجی خود به هندوستان ،پاکستان،افغانستان،سوریه وجاهای دیگر هم بیش از ده روز نمی ماند و درنتیجه نماز و روزه ایشان کامل بود در جواب سوالی که پرسیده بودند:منزل شما کجاست ؟فرمودند :همه دنیا منزل من است.
و در واقع این کار ایشان مستلزم توکلی بسیار قوی است آری براستی بهلول از جام سر به مهر الهی که توکل باشد نوشیده است که اینچنین همه جا را منزل خود می داند و در کارها به این کیفیت بر حضرت حق توکل میکند.

نداشتن زن و فرزند

ایشان پس از آنکه به عللی از همسر خود ،برای مبارزه با رژیم ستم شاهی جدا شد دیگر زن اختیار نکرد و چون در همان ازدواج صاحب فرزند نشده بود لذا تا پایان عمر بدون زن و فرزند زندگی کردند.
گر چه از نظر بزرگان ازدواج و تشکیل خانواده یکی از فضائل اخلاقی است اما از انجایی که ضرورت ازدواج و تشکیل خانواده در صورتی است که انسان خطر و قرار گرفتن در دام گناه را بکند بنابر این بر کسانی که قدرت کنترل خود را داشته با شند و داری ملکات نفسانی قوی باشند واجب نیست .
به همین خاطر مراجع عظام تقلید وجوب ازدواج را در صورتی دانسته اند که شخص مجرد بر اثر طغیان قوای جنسی در مهلکه گناه قرار گیرد و الا اگر شخصی در معرض گناه قرار نگیرد و قدرت کنترل خود را داشته باشد ازدواجش واجب نیست.
از باب نمونه به نام برخی افراد صالح و وارسته ای که در طول زندگی ازدواج مکرده بودند اما در عین حال راههای سیر وسلوک الی الله راطی کرده بودند اشاره می کنیم:
1- حضرت عیسی (علیه السلام)
2- آیت الله سید جمال الدین اسدابادی رحمه الله علیه
3- حکیم متاله حاج محمد خراسانی معروف به حکیم خراسانی رحمه الله علیه
4- عارف نامی آیت الله کاشانی رحمه الله علیه

نوع غذای ایشان

غذا خوردن او بسیار شگفت انگیز بود چرا که در طول عمر طولانی خود چیزی جز ماست و برخی از میوه جات انهم به صورت کم میل نفرموده اند فقط زمستان شلغم و در تابستان انار به ان اضافه شده است و معتقد بر این است که ماست تمام نیاز بدن را تامین می کند در تمام میهمانی ها که معظم له را دعوت می کنند غذاهای رنگارنگی تهیه می کنند که ایشان همیشه و درهمه حال به نان و ماست خود اکتفاء می کنند.

نداشتن مسکن و ماوای

شیخ ما مکان مشخصی نداشت وی پس از آزادی از زندان افغانستان و مراجعه به ایران مسکن و ماوایی برای خود اختیار نکرد و همیشه در حال مسافرت است و می فرمودند :همه دنیا متعلق به خداست و من همه جا را منزل خود می دانم و چه زیبا سروده است مرحوم فیض کاشانی زبان حال این افراد را:
ندارم خان و مانی حسبی الله نخواهم اب و نانی حسبی الله
من از کون و مکان بیزار گشتم شدم در لا مکان حسبی الله
جهان را خط بیزاری کشیدم چو خود گشتم جهانی حسبی الله
نبستی طرفی از جان و نه از دل نه دل خواهم نه جانی حسبی الله
مرا جانان پسند امد نخواهم نه اینی و نه انی حسبی الله
نمی گیرم چو در دست من امد به موی او جهانی حسبی الله
در این اتش خوشم رضوان میارا برای من جنابی حسبی الله

دائم الصوم بودن

گذشته از ویژگی های ارزشمندی که در ایشان قرار دارد روزه داری و اهمیت به ان از اموری است که به معنویت ایشان رونق بخشیده است ایشان در تمام مدت سال بجز روزهای حرام روزه می گرفتند .
فقط در یکی دو سال آخر عمر ، بعد از تصادفی که برای وی رخ داد بر اثر ضعفی که بر وی مستولی شد بعضی از روزها از روزه گرفتن خوداری می کردند،البته باز با همین حال ایشان معتقد است بیش از دو وعده غذا در طول روز خوردن چیزی مهمل و زائد است.
نگارنده این مقاله (سید عباس موسوی مطلق) زمانی ،علت سلامتی ایشان را سه چیز حدس زد،روزه گرفتن،ونان و ماست خوردن و زیاد راه رفتن(پیاده روی ) که الحمدالله حدسم درست بود وخود ایشان تایید نمودند.

طی الارض

بنده (سید عباس موسوی مطلق) و خیلی دیگر از افراد راجع به قضایایی از داشتن مقام طی الارض از ایشان سوال می کردیم ولی معظم له انکار می کردند گرچه ما هم قضایایی شنیده بودیم و به برخی از انان اشاره کردهایم.
تا اینکه به محضر ایت الله سید عباس کاشانی رسیدیم معظم له فرمودند : شیخ بهلول خیلی از اسرار مگو را به من گفته اند و از ان جمله قضیه طی الارض ایشان بود که البته اول انکار کردند ولی من دلیل اوردم و ایشان قبول کردند.

چه کنیم که امام زمان((ع)) را ببینیم؟

از معظم له سوال شد که چه وقت می شود خدمت امام زمان(عج) مشرف شد ؟فرمودند که : با تقوا باشید وقتی که بین شما و حضرت سنخیت باشد. سپس فرمودند که دیدن امام زمان مهم نیست مهم این است که او ما راببیند خیلی ها هم علی ((ع)) را دیدند اما دشمن او شدند اگر کاری کردیم که نظر آنها راجلب کنیم آن ارزش دارد.
همین سوال را از عارف نامی آیت الله سید عبدالکریم کشمیری کردم . ایشان نیز همین جواب را دادند یعنی فرمودند: با تقوا باشید خدمت امام زمان می رسید معظم له درباره آیت الله سید عبدالکریم کشمیری می فر مودند : آدم صاحب نفسی است خیلی اهل دل است از خیلی وقت پیش اورا می شناختم

خلاصه سایر ویژگی های شخصیتی علامه حاج شیخ محمد تقی بهلول گنابادی

حافظ کل قرآن کریم
مرغ ملکوت سحرها
نخبة الاتقیاء الورعین
محیط به فقه اهل سنت
خادم صادق مخلوقات خدا
اعجوبه ای در کوهنوردی و شنا
مجتهد و مسلط به ادبیات عرب
الگوی صفا، صمیمیت،صبر،استقامت
سابقه تدریس در دانشگاه الازهر مصر
عالم اکبر ، در پیکری نحیف و لاغر
حضور هشت ساله در دفاع مقدس
خواب ، خورا ک و استراحت اسیر او
اسوۀ ساده زیستی و تمام داراییش لباس تن او
تحمل سی و شش سال اسارت و دوری از وطن
روح بزرگ و قلب پر از مهر و تلاش
اهل ذوق و ادب و دارای دویست هزار بیت شعر
نقش آفرین قیام مسجد گوهر شاد کهنسال ترین ستاره آسمانی

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۱۷ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۲
0
1
درود بر روانش
پربیننده ترین ها