میدل ایست آی: چرا ایران و آمریکا برای مبارزه با داعش همکاری نمی‌کنند؟

کد خبر: ۸۰۵۰۶
تاریخ انتشار: ۲۹ شهريور ۱۳۹۴ - ۲۲:۴۳
گرت پورتر می‌نویسد: این طرف ایرانی نیست که فاقد منطق ژئوپولیتیک است، بلکه دولت ایالات متحده قادر به تجزیه و تحلیل و تدوین سیاست‌های منطقه‌ای براساس منافع استراتژیک نیست.

بر اساس منطق ژئوپولیتیک، ایالات متحده و ایران باید برای مهار و تضعیف داعش با یکدیگر همکاری کنند. هر دو کشور اعلام کرده اند که این گروه تهدیدی جدی برای امنیتشان و امنیت کل منطقه خاورمیانه است. در واقع برای همه آشکار شده است که این گروه که به دنبال تشکیل خلافت اسلامی است، نظم بین المللی که حدود یک قرن بر خاورمیانه حاکم بوده را از بین برده است.

بنابراین منطق همکاری استراتژیک ایران و ایالات متحده علیه داعش، ارزشی کمتر از منطق دولت نیکسون برای فهم چین مائو به عنوان وزنه تعادلی در مقابل شوروی ندارد. اما این منطق به وقوع نخواهد پیوست. برخلاف ترس عده ای و امید برخی دیگر و به دست آمدن توافق هسته ای و موفقیت دولت اوباما در شکست بی سابقه لابی اسرائیل، این مسئله به زودی اتفاق نخواهد افتاد. دلیلش فقدان منطق ژئوپولیتیک نیست، بلکه به خاطر وجود مشکل در این روند است.

این طرف ایرانی نیست که فاقد منطق ژئوپولیتیک است، بلکه برخلاف تبلیغاتی که درباره نیروهای ضد آمریکایی ایران در منطقه و شعار مرگ بر آمریکا از سوی ایران سر داده می شود، ایران به طور علنی به دولت اوباما پیام داده است که مشکلی با چنین همکاری ای ندارد. اما دولت ایالات متحده به دلیل این که قادر به تجزیه و تحلیل و تدوین سیاست های منطقه ای براساس منافع استراتژیک نیست، از این امر خودداری کرده است.

برای ایران، این ژئوپولیتیک است که سیاست ها نسبت به منطقه و ایالات متحده را شکل می دهد. ایران قدرت متوسطی است که در برابر تهدیدهای دشمنان منطقه ای آسیب پذیر است. تحت این شرایط مقامات ایران می دانند که باید از هرگونه گشایش روابط با ایالات متحده، نفع ببرند. مقامات ایرانی روشن ساخته اند که آماده استفاده از هرگونه توافق تاریخی با ایالات متحده در جهت رسیدن به یک درک استراتژیک در رابطه با تهدید داعش هستند.

آیت الله علی خامنه ای، رهبر معظم ایران هم در سخنرانی ای که در 9 آوریل داشت به وضوح اعلام کرد که ایران آماده همکاری با ایالات متحده بر سر مسائل منطقه است در صورتی که آمریکا اراده اش برای تغییر سیاست را نشان دهد.

ایران به وضوح نشان داده است که درباره آمریکا می تواند به صورت منعطف فکر کند. ماه دسامبر گذشته، علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی گفته بود که ایالات متحده علاقه ای به همکاری با ایران ندارد و دلیل آن ادامه حمایت از اسرائیل است. اما به این نکته هم اشاره کرده بود که تغییر سیاست ایالات متحده در قبال اسرائیل «غیرممکن» نیست و پس از آن به امکان چیزی کمتر از همکاری صریح و روشن اشاره کرده بود. وی در ادامه گفته بود: «دو طرف می توانند در مسیری قرار بگیرند که انرژی شان را علیه همدیگر صرف نکنند و توافق هسته ای در این رابطه حیاتی است.»

در دور پایانی مذاکرات هسته ای که از اواخر ژوئن تا اوایل جولای در وین جریان داشت، یکی از مقامات ایرانی به من گفت که ایران و ایالات متحده در جریان 18 ماه مذاکره، هیچ بحثی درباره مسائل منطقه ای نداشته اند. اما مقامات ارشد ایرانی امیدوارند که دولت اوباما با کم کردن میزان خصومت در قبال ایران و در صورت دستیابی به توافق و تایید آن از سوی کنگره، امکان همکاری تاکتیکی به وجود بیاید.

اما در این رابطه باید به این نکته اشاره کرد که ایالات متحده مجبور به حفظ پایگاه های هوایی و دریایی اش در منطقه است که همه آنها در کشورهایی قرار دارد که جزء ائتلاف ضد ایران هستند. علاوه بر این فروش تسلیحات به عربستان و شیخ نشین های خلیج فارس و اسرائیل جزء منافع اولیه پنتاگون است.

تمام کسانی که در دوره ای در دولت اوباما حضور داشتند و هم اکنون آن را ترک کرده اند، معتقدند که با وخامت اوضاع فعلی در خاورمیانه نمی توان دست به تدوین یک استراتژی زد. نتیجه متناقض این مسئله این است که دولت اوباما به جای استفاده از دیپلماسی خلاقانه برای پاسخ به بحران های منطقه، که شامل ایران هم می شود، درگیر مانوری محدود است که فقط اوضاع موجود را حفظ می کند.
پربیننده ترین ها