بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم

به بهانه بستری شدن خسرو آواز ایران

حال و احوال این روزهای هنر کشور مصداق همین شعر حافظ است. سخن از هنر و هنرمندان به میان نمی آید مگر در زمان بیماری و مرگشان.
کد خبر: ۷۷۵۵۰
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۹ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۰:۰۲
صدای ایران - حال و احوال این روزهای هنر کشور مصداق همین شعر حافظ است. سخن از هنر و هنرمندان به میان نمی آید مگر در زمان بیماری و مرگشان.

تمامی توجه ها و هزینه ها به پای برخی ورزش ها و ورزشکاران ریخته می شود که عملا نه تنها بازدهی برای کشور ندارند بلکه به عوامل ضد فرهنگ و هنجار جامعه تبدیل می شوند . بسیاری خوانده ایم که فلان فوتبالیست در داخل هواپیما و یا اجتماع چه حرکتهای نسنجیده ای انجام داده است و یا با حکاکی در روی بدنش، ناچار شده ایم که  برای پوشاندن آن اعمال زشت به قاعد و تبصره ای متوسل شدیم تا شاید دیگر شاهد تکرار آن از سوی ورزشکار دیگری نباشیم.

ذره ای از آن توجه به هنر و هنرمند نمی شود . بسیاری از هنرمندان در دوران کهولت فاقد پوشش بیمه ای هستند در حالی که با وجود انواع امراض و بیماری ها و هزینه های کمر شکن آن به سختی روزگار می گذرانند. در میان هنرمندان عرصه های مختلف هنر،  هنرمندان و پیشکوستان موسیقی  از همه مظلوم ترند. همین چندی قبل خواندیم که استاد فرهنگ شریف برای هزینه های درمان خود یکی از سازهای ارزشمند خود را فروختند و یا استاد هوشنگ ظریف در مطلبی به طتز اما تلخ گفتند که با این بیمه ها فقط می توان هزینه داروهایی همانند استامینوفن را پرداخت کرد. مگر چند تن امثال شریف و ظریف در این مملکت داریم که اینگونه با آنان رفتار می کنیم  و چه بسا سالیان متمادی باید صبر کرد تا شاید هنر ایران شبیه چنین اساتیدی را به خود ببیند.

صحبت فقط از پوشش بیمه ای نیست . درد و رنج فراتر از اینهاست. در زمان حضور این اساتید در این دیر فانی یادی از انان نمی شود . مجلسی در خور شان و مقام آنان برای قدردانی از زحمات آنان برای زنده نگه داشتن فرهنگ و هنر این کشور  برپا نمی شود . صداوسیما نیز با پوشش برنامه ای خود بارها ثابت کرده است برای هنر و موسیقی ارزشی قائل نیست و برنامه های فرهنگی در خور توجه اندکی هم که وجود دارد و  می تواند توجه بعضی از این اساتید را جلب کند با بهانه های که هیچ کس آنها را باور ندارد تعطیل می شود.

با این اوصاف هنگامی که هنرمند موسیقی بیمار شده یا از بین ما کوچ می کند در کانون توجه قرار می گیرد. سیل پیام ها صادر شده و اساتیدی که تا دیروز انگار نه انگار در این کشور حضور داشتند با الفاظ خداوندگار فلان ساز و استاد یگانه ؛ هنرمند والای دوران لقب داده می شوند . صدا و سیما با پوشش مجلس تشییع آن تنها به بهر برداری از آن فکر می کند. فراموش نکرده ایم که چندی قبل استاد محمدرضا لطفی از دنیا رفت. در هنگام کسالت این استاد مسلم موسیقی آیا از حال ایشان کسی خبردار شد؟ و کسانی که با عدم صدور مجوز برای کنسرتهایش مانع ارائه هنرش می شدند جز اولین اشخاصی بودند که با پیام های تسلیت پرسوز و گداز خود به بدرقه این هنرمند آمدند. و یا از یاد نخواهیم برد که استاد حسن کسایی چه غریبانه شبانه دفن شدند و بسیاری قبیل از این مسائل که مثنوی هفتاد من می شود.

این اتفاق اکنون به نوعی دیگر در حال رخ دادن است؛ روز شنبه خبر بستری شدن استاد شجریان از طریق یکی از خبرگزاریهای معتبر کشور منتشر شد و به فاصله کوتاهی موجی از نگرانی در میان هواداران ایشان و دوستداران موسیقی پدید آمد. رسانه هایی که تا چندی قبل سعی در بایکوت خبری ایشان داشتند دست به قلم شده و تحلیل ها از ایشان و بیماریشان نوشتند و سعی در پوشش خبری گسترده نمودند.

به یاد داریم همین اردیبهشت امسال وقتی در همایش بزرگداشت حافظ هنگامی شجریان در پشت تریبون قرار گرفت چه موقرانه سخن و دردل خود را بیان داشت ان هنگام  که در انتهای سخنان خود گفت که «چند سالی است که من می‌خوانم و آنچه باید را تا به حال خوانده‌ام و از این به بعد هرچه بخوانم زیاده‌گویی است. البته چند سالی هست که نمی‌توانم اینجا بخوانم»

در آن ایام همین رسانه ها که اکنون سعی در تحلیل مسائل دارند، واکنشی از خود نشان ندادند و این پرسش را برای مخاطبان خود مطرح نکردند که چرا  ایشان نباید در کشور خود به روی صحنه بروند و اگر این استاد نتوانند در داخل کشور کنسرت برگزار کنند براستی چه کسی لیاقت آن را داراست؟

اکنون که شجریان در بستر بیماری است به فکر افتاده اند و از وی می نویسند. شجریان در واقع نمونه ای است از اعمال ما وقتی که هنرمندی در سلامت است یادی از او نمی کنیم و هنگامی که حادثه ناخوشایندی پیش می آید سعی می کنیم  این خلا را جبران کنیم.

نهایت کلام آنکه این شعر استاد سخن؛ سعدی شیرازی را به خاطر بسپاریم و در همه حال زندگی مصداق عمل ما باشد و سعی نمائیم که بر طبق آن عمل نمائیم.

امروز که در دست توام مرحمتی کن
فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
رضا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
0
1
با تشکر از نگارنده متن ، صدا وسیما نه تنها از استاد شجریان تقدیروتشکرنکرده بلکه موجبات تخریب شخصیت این گرانمایه در رافراهم کرده .
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار