صادق زیباکلام:سیاستخارجی از نظر امام(ره) ایجاد رابطه با همه ملل بود
صادق زیباکلام میگوید: امام خمینی (ره) سیاست خارجی را بر اساس ایجاد و حتی استحکام رابطه با همه ملل مینگریستند و عدم ارتباط در نظر ایشان، موارد استثنائی بود. بنابراین اصل عدم ارتباط از نظر امام نمیتواند امری دائمی تلقی شود و میتوان با دشمنان مذاکره کرد و حتی به توافق رسید.
صادق زیباکلام میگوید: امام خمینی (ره) سیاست خارجی را بر اساس ایجاد و حتی استحکام رابطه با همه ملل مینگریستند و عدم ارتباط در نظر ایشان، موارد استثنائی بود. بنابراین اصل عدم ارتباط از نظر امام نمیتواند امری دائمی تلقی شود و میتوان با دشمنان مذاکره کرد و حتی به توافق رسید.
به گزارش صدای ایران؛ «پایگاه اطلاعرسانی آستان مقدس امام خمینی(ره)» آورده است: سیاست خارجی مقولهای است که شیوهها، راهکارها و استراتژیها متفاوتی برای پیشبرد آن میتوان در نظر گرفت. از طرفی برداشتها پیرامون نزدیکی سیاست خارجی دولتهای پس از انقلاب به اندیشههای امام خمینی (س) نیز از سوی طیفهای مختلف در جمهوری اسلامی متفاوت است.
بر همین اساس پایگاه اطلاعرسانی آستان مقدس امام خمینی(ره) در نظر دارد تا در گفتوگو با صاحبنظران طیفهای مختلف سیاسی این موضوع را مورد تحقیق و بررسی قرار دهد. گفتوگوی این پایگاه با صادق زیباکلام - استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی - در ادامه میآید:
سیاست خارجی دولت دکتر روحانی چقدر با اندیشههای حضرت امام خمینی (س) سازگار است؟
از مفاهیم کلی که بخواهیم بیرون برویم، گذشته از سیاست خارجی مبتنی بر شعار «نه شرقی، نه غربی» و گذشته از اصل «عزت، حکمت و مصلحت» - البته با اینکه همه اینها درست است - اما بهتر که نگاه کنیم، میبینیم سیاست خارجی ما طی این چند سال دچار قبض و بسط های جدی شده است. یقیناً سیاست خارجی ایران از سال 84 تا 92 با سیاست خارجی که اکنون در دولت روحانی اتخاذ شده است از زمین تا آسمان فرق میکند؛ چنانکه سیاست خارجی دوران هاشمی رفسنجانی با سیاست دوره اصلاحات از زمین تا آسمان فرق میکرد.
بطور مثال، اصلاحطلبان هم میگویند نه شرقی نه غربی یا عزت، حکمت، مصلحت، در حالی که در عمل تفاوت فاحشی میان رفتار اصولگرایان با اصلاحطلبان وجود دارد. ما به ابزارهای دیگری برای شناخت سیاستها نیازمندیم؛ ابزارهایی که بگویند کدامیک از این دو مسیر درست است. مگر اینکه بگوییم عزت، حکمت و مصلحت، معانی متفاوتی دارند، که درست نیست.
در انتخابات 24 خرداد گذشته دولتی روی کار آمد که اساس را دارد از ایدئولوژی میکشاند به سمت منافع ملی. وقتی شما نگاه میکنید میبینید در یک مقطعی 82 تا 84 مسأله هستهای ما یک سیاست دارد و از 84 تا 92 سیاستی دیگر و از 92 به این سو، سیاست تغییر میکند. علت این امر را زمانی میتوانید متوجه شوید که سیاست خارجی ما را ایدئولوژی دیکته میکند نه منافع ملی. ایضاً روابطمان با اتحادیه اروپا و کشورها و قدرتهای دیگر. ما میلیاردها دلار سرمایهگذاری کردیم و با افتخار گفتیم که ما رفتیم در حیاط خلوت آمریکا. ما رفتیم در ونزوئلا سمند تولید میکنیم، رفتیم در بولیوی تیر چراغ برق تولید میکنیم. خب چه شد؟ ما اینهمه رفتیم در حیاط خلوت آمریکا سرمایهگذاری کردیم، چه شد؟ چه شد سرمایهگذاریهایی که در آمریکای لاتین کردیم؟ فقط از نظر ایدئولوژی توانستیم بگوئیم در حیاط خلوت آمریکا هستیم.
اما از این کلیشهها که بیاییم بیرون، آنچه سیاست خارجی یک کشور را تعیین میکند منافع ملی آن کشور است. یک جمله معروف میگوید «یک کشور نه دوستان ثابت دارند و نه دشمنان ثابت، بلکه منافع ملی تعیین میکند دوستان و دشمنان چه کسانی هستند». این همان اصولی است که امام خمینی(ره) در سیاست خارجی جمهوری اسلامی دنبال میکرد.
در واقع منافع ملی است که میگوید روزی دشمن ما عراق است و امروز عراق دوست ماست. باید نگاه کنیم که از سال 84 تا 92 چقدر از منافع ملی ما پاسداری شد یا سیاستهای به کار گرفته شده در دوران اصلاحات یا سازندگی چقدر منافع ملیمان را لحاظ کرد و همین طور در دولت روحانی. به عقیده من تا به این جای کار سیاست خارجی دولت روحانی به اندیشههای حضرت امام (ره) در این زمینه بسیار نزدیک است.
از نگاه حضرت امام خمینی(ره) در چه شرایطی میتوان برای حفظ منافع ملی با دشمنان مذاکره و توافق کرد؟
امام خمینی(س) سیاست خارجی را بر اساس ایجاد و حتی استحکام رابطه با همه ملل مینگریستند و عدم ارتباط در نظر ایشان موارد استثنائی بود؛ حتی با شوروی سابق که نظام سیاسی آن در مورد دینمداری از مواضع آمریکا در مورد برخی موضوعات مورد مناقشه بدتر بود، با حفظ محتوای شعار نه شرقی نه غربی، ارتباط را قطع نکردند و در سال 67 به عنوان هدیه سال نو مسیحی پیامی را که بر اساس اصل فقهی دعوت به ارزشهاست، برای آقای گورباچف ارسال کردند. بنابراین اصل عدم ارتباط از نظر امام نمیتواند امری دائمی تلقی شود.
در واقع باید اذعان داشت ک اندیشه سیاسی مبانی و اصول نسبتاً ثابت دارد اما آرای سیاسی متناسب با شرایط و موقعیتهای مختلف میتواند تغییر کند. یکی از اصول ثابت اندیشه سیاسی امام خمینی(س)، عدم سلطهگری و سلطهپذیری است که در قانون اساسی نیز همین معنا وارد شده است. بنابراین این سلطه چه از سوی آمریکا باشد و چه از سوی کشوری دیگر، باید به نفی آن پرداخت. همچنین یکی دیگر از اصول ثابت اندیشه امام، دوستی و رابطه با ملل مختلف است. بنابراین برقراری رابطه با آمریکا مشروط به اینکه از موضع پذیرش سلطه نباشد، نه تنها مذموم نیست بلکه در جهت مبنای دیگر اندیشه ایشان یعنی اصالت دادن به برقراری رابطه است. بنابراین با این شرایط میتوان با دشمنان مذاکره کرد و حتی به توافق رسید.
گزارش خطا
آخرین اخبار