گفت‌وگو به مناسبت اکران «یحیی سکوت نکرد»

فاطمه‌معتمدآریا: عصر دشمنی‌ها گذشته‌،باید خوشبین باشیم

کد خبر: ۷۲۸۱۵
تاریخ انتشار: ۰۶ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۹:۴۲
انرژی فاطمه معتمدآریا در سال‌های دوری‌اش از سینما، ذخیره شده و حالا دومین حضور این بازیگر بعد از دوره دوری در گروه «هنر و تجربه» بر پرده سینماها به نمایش درآمده؛ عجیب اینکه در تیزرهای تلویزیونی این فیلم، اجازه حضور او را نداده‌اند! او در فیلم «یحیی سکوت نکرد»، به کارگردانی کاوه ابراهیم‌پور، نقش زنی را بازی می‌کند که فضایی خشن و گاه حتی منفی را در نظر دیگران جلوه می‌دهد، هرچند خودش عقیده دارد، این تصویر با آنچه در ذهن این شخصیت وجود دارد، مطابق نیست. معتمدآریا البته چندی قبل هم در فیلم «قصه‌ها» حضور داشت و در نمایش «تونل» نیز بازی کرد. به بهانه اکران «یحیی سکوت نکرد»، سراغ او رفتیم تا از دنیای این‌روزهایش بپرسیم: 

بازی در یک نقش نسبتا منفی در فیلم «یحیی سکوت نکرد» برای‌تان دشوار نبود؟ از این نظر که ممکن است تصویر مثبتی که تماشاگر از شما در ذهن داشته، خدشه‌دار شود؟
وقتی سناریو را خواندم، دیدم این شخصیت، زنی است که ابعاد مختلفی از وجودش باید دیده شود. این زن پشت ظاهر منفی‌اش، روحیه آسیب‌دیده و مهجوری دارد که من فکر کردم باید ابعاد مختلفش را نشان دهم و این چالش برایم جذاب بود. درواقع پیش از اینکه به نگاه مردم فکر کنم، به مسئولیت خودم در برابر این شخصیت فکر می‌کردم.

چطور پذیرفتید با یک گروه جوان و تازه‌کار همکاری کنید؟
اول سناریو را خواندم و فکر کردم بازی در آن برایم جذاب خواهد بود. دیدم جزء معدود سناریوهایی است که به لحاظ ساختار دراماتیک غلط کمی دارد. هم بیان یک معضل اجتماعی بود و هم ابعاد عاطفی داشت. بعد هم که گفتند کاوه ابراهیم‌پور می‌خواهد این کار را کارگردانی کند، کارهای تبلیغاتی و فیلم‌های کوتاهی که ساخته بود را دیدم و از سلیقه‌اش خوشم آمد و نهایتا کار را پذیرفتم. بعد هم که گفتند خودش می‌خواهد بخشی از سرمایه‌گذاری کار را برعهده بگیرد، فکر کردم حالا که از این کار خوشم آمده و اتفاقاتش همه برایم جذاب هستند در برخی موارد کوتاه آمدم و در بسیاری از مسائل نیز همراه شدم.

شما پیش‌تر هم تجربه هم‌بازی‌شدن با بچه‌ها را داشتید، مثلا در «مهر مادری». اینکه اینجا هم هم‌بازی‌تان یک پسربچه پرجنب‌وجوش بود، کار را سخت نکرد؟
برای من کارکردن با بچه‌ها اصلا سخت نیست چون بچه‌ها خیلی خیلی باهوشند و به این دلیل که هیچ ایده‌ای از قبل در ذهنشان نیست برای این که بخواهند به واسطه بازی در یک فیلم معروف شوند یا پولدار، خیلی فرهنگی و مشخص و باقدرت می‌توان با آنها برخورد کرد و اتفاقا بده‌بستان خیلی خوبی برقرار می‌شود. بچه‌ها حرف آدم را خیلی خوب متوجه می‌شوند و منظور را خیلی خوب دریافت می‌کنند.

نکته جذاب کاراکتری که بازی کردید، برای خودتان چه بود؟
مهم‌ترین چیزی که در این شخصیت جذبم کرد این بود که یک ظاهر خشن دارد و این سبب شده همه یک قضاوتی از بیرون نسبت به او داشته باشند اما واقعیت خودش با این قضاوت هم‌خوانی ندارد. این برایم جالب‌تر از دیگر نکات بود. به این دلیل که تماشاگر را وامی‌دارد تا به لایه‌های پیچیده یک شخصیت توجه کند. این که این نقش، یک شخصیت دم‌دستی نیست برایم ارزشمند بود.

اگر اشتباه نکنم، این فیلم اولین فیلم‌تان بعد از دوره دوری چند ساله بود؟
دومین فیلم. اول، فیلم «بهمن» بود و بعد از آن «یحیی سکوت نکرد».

وقفه‌ای که ایجاد شده بود، بر میزان انرژی و اشتیاق شما در ایفای این نقش اثر نداشت؟
اتفاقا همیشه وقتی کار می‌کنم، انرژی بیشتری دارم برای بازی‌کردن و توان بیشتری دارم برای خلق شخصیت‌هایم. بی‌کاری، آدمی را منفعل و ذهن را منجمد می‌کند. البته من در آن سال‌ها، کار بازیگری نمی‌کردم ولی رابطه‌ام با سینما قطع نشده بود و اجازه ندادم انفعال به سراغم بیاید. آن انرژی ذخیره‌شده‌ام در آن مدت، بیشتر برای انجام کاری متفاوت و خوب‌ بود تا برای خلق یک شخصیت.

در این فیلم ما با یک راوی کودک مواجهیم که در سنین پایین تجارب تلخی را از سر می‌گذراند، بنابراین فیلم دارای ابعاد روان‌کاوانه است. شما و دیگر عوامل فیلم حین ساخت چقدر به این نکته توجه داشتید؟
این تحلیل روان‌کاوانه‌ای که از این فیلم ارائه می‌شود، چیزی است که در عمق فیلم وجود دارد و وقتی فیلم روی پرده می‌آید آشکار می‌شود. وقتی یک سناریو را می‌خوانم، مسلما به ابعاد مختلف فیلم‌نامه، فکر می‌کنم و این ابعاد روان‌کاوانه هم مورد توجه است و این جزئی از کار ما برای رسیدن به شخصیت‌هاست.

شما همیشه بر اهمیت دوران کودکی در تجربه زندگی افراد تأکید دارید. با این حساب فکر می‌کنید این دست فیلم‌ها که تجربه روانی یک فرد در دوره کودکی را به نمایش می‌گذارند، در جلب توجه عموم مردم به حساسیت دوران کودکی مؤثر خواهد بود؟ و نهایتا منجر به تغییر وضعیت اجتماعی خواهد شد؟
یقینا بی‌تأثیر نیست. سینما در مواردی می‌تواند در نگاه مخاطب تغییر ایجاد کند یا مردم و مسئولان را متوجه معضل و مشکل خاصی کند اما  این انتظار زیادی از سینماست که عامل تغییرات اجتماعی باشد.

شما اخیرا بازی در نمایش «تونل» آقای احصایی را هم پشت‌سر گذاشتید. با همین تم روان‌شناختی که تأثیر تجارب گذشته را بر حال و آینده افراد به نمایش می‌گذارد، این تجربه چطور بود؟
تجربه غریبی بود از آسیب‌های جنگ بر روح و جسم جامعه. از شقاوت‌ها و تخریب‌های جنگ. «تونل» داستان آدم‌هایی است که همه وجودشان بر اثر جنگ تخریب شده و تلاش دارند برای ساختن دوباره خود.

نسبت «تونل» با دیگر آثار ضدجنگی که بازی کرده بودید، چه بود؟
این نمایش یک نگاه بدون‌قضاوت به جنگ داشت. نشان می‌داد، وقتی دشمنت را می‌بخشی و به‌جای تخریب سازندگی می‌کنی و به‌جای انتقام‌جویی شروع می‌کنی به انتقال رؤیاهای انسانی‌ات به دشمن خودت، می‌توانی منتظر اتفاقات عجیب و حیرت‌انگیزی باشی. این اتفاق در «تونل» برایم نسبت به تجربه‌های پیشین قابل‌توجه بود.

شما مدتی پیش هم «قصه‌ها»ی خانم بنی‌اعتماد را اکران داشتید و در این فیلم پس از سال‌ها، شخصیت نوبر کردانی فیلم «روسری آبی» را زنده کردید. مواجهه با کاراکتری که سال‌ها پیش، زندگی‌اش کرده بودید، چطور بود؟
برای من همه شخصیت‌هایی که بازی کرده‌ام، همیشه زنده هستند. وقتی می‌خواهم آنها را بازی کنم، برایشان یک گذشته و آینده‌ای دارم که این یک پرونده است پیش خودم. در نتیجه هروقت دلم بخواهد این پرونده را باز می‌کنم تا ببینم بر آنها چه گذشته. برای «نوبر کردانی» هم همین اتفاق افتاد. انگار یک امانتی پیش من بود و حالا آن را به خالق اثر برگرداندم.

روزی که «نوبر کردانی» را در «روسری آبی» بازی کردید، چقدر آینده‌ای که برایش متصور بودید، به اتفاقی که در «قصه‌ها» افتاد، شباهت داشت؟
آینده‌ای که برای نوبر می‌دیدم این‌طور نبود. آنچه در «قصه‌ها» اتفاق افتاد، چیزی بود که خانم بنی‌اعتماد در آینده این شخصیت دیدند و من آنچه را بازی کردم، نتیجه‌ای بود که ایشان می‌خواستند.

آینده نوبر را خودتان همان زمان چطور پیش‌بینی می‌کردید؟
برای خود من، نوبر کمی از چیزی که در «قصه‌ها» دیدید، خوشبخت‌تر بود و بی‌مسئله‌تر.

و برای شما مواجهه با بغرنجی‌هایی که در سرنوشت نوبر همچنان ادامه داشت، سخت نبود؟
چرا. شاید اگر می‌خواستم به تنهایی به آینده او فکر کنم و آن را نشان بدهم، ماجرا برایم شکل دیگری داشت. چون فکر می‌کنم رنج‌های بشری بالاخره یک ‌جا پایان می‌پذیرند و من ترجیح می‌دادم بخشِ پایان‌یافته این رنج‌ها را در زندگی نوبر نشان دهم.

وقتی بخش مربوط به خودتان را بازی می‌کردید، از ماجرای اپیزودهای دیگر هم باخبر بودید؟
فقط یک طرحی به من گفته شده بود و طرح‌های اصلی هر اپیزود را برایم فرستاده بودند. 

برگردیم به «یحیی سکوت نکرد». چرا در تیزرهای تلویزیونی این فیلم، اسم و تصویر شما نیست؟
برای شروع تبلیغات فیلم، کارگردان، آقای ابراهیم‌پور، به من زنگ زد و گفت تیزری برای پخش به تلویزیون دادیم و به ما گفته‌اند اسم و تصویر و صدای شما اجازه پخش ندارد. علتش را من هم نمی‌دانم.

چه عجیب. پس چطور فیلم‌ها و سریال‌هایی با بازی شما را در تلویزیون نشان می‌دهند؟
بله. فیلم‌ها و سریال‌هایم از تلویزیون پخش می‌شود، مثل «گل پامچال» یا «مهر مادری». البته اسمم را از تیتراژ «آرایشگاه زیبا» درآوردند.
ما امروز در دنیا با خیلی از کسانی که دشمن بودند هم گفت‌وگو می‌کنیم و به توافق می‌رسیم، اما برای تبلیغ یک کار فرهنگی هنوز این اتفاقات می‌افتد؟ با استناد به چه قانونی و کدام حکم قضائی این رفتارها صورت می‌گیرد؟ من بی‌خبرم. اگر من حق خودم را هم فراموش کنم، به تهیه‌کننده متعهد هستم. نمی‌دانم این چه ضرری است که تهیه‌کننده باید متحمل شود. البته من از طریق مراجع قانونی کشور دنبال رفع این رفتارها و دوگانگی‌ها هستم و امیدوارم به نتیجه برسد.

تأثیر توافق صورت‌گرفته و لغو تحریم‌ها را بر سینما چطور ارزیابی می‌کنید؟
فکر می‌کنم لغو تحریم‌ها روی همه چیز تأثیر بگذارد، چه برسد به مناسبات فرهنگی. ولی غیر از تأثیرات اقتصادی که لغو تحریم‌ها می‌تواند روی سینما داشته باشد، مهم‌ترین اثر آن بازشدن دریچه‌های جدیدی از امید و شادی و صلح و دوستی در جامعه است؛ این چیزی است که جامعه امروز ما بیش از هر زمان به آن نیازمند است. امروزه دیگر عصر دشمنی‌ها گذشته!

پس خوشبین هستید؟
بله، ‌بله خیلی‌زیاد. این تنها حسی‌ است که امکان ادامه زندگی را به آدم می‌دهد. باید خوشبین باشیم.

ضربه اصلی تحریم‌ها به سینما و بخش فرهنگ چه بود و چطور جبران خواهد شد؟
مهم‌ترین ضرر این تحریم‌ها، بسته‌شدن دریچه دید ما بود و محدودشدن نگاه و فعالیت‌های‌مان در یک چارچوب درونی. و اما این چه طور جبران خواهد شد؟ به گمانم جز با تلاش مضاعف و صبوری و خوشبینی این کاستی جبران نمی‌شود.
پربیننده ترین ها