در آستانه توافق نهایی میان ایران و 1+5 "صدای ایران" بررسی می کند؛
روان شناسی سیاسی توافق هسته ای برچه عواملی استوار است؟
جمهوری اسلامی ایران که اکنون به عنوان یک قدرت تاثیرگذار منطقه ای و بین المللی قلمداد می شود، با هسته ای شدن خود توانسته است در روند سیاست جهانی تک قطبی تغییر ایجاد کند و به مثابه یک مکانیزم مهار عمل کند و به نوعی مانع ظهور و بروز تکانه مخرب خشونت و جنگ در عرصه بین الملل باشد.
صدای ایران؛ سعید عبدالملکی*- آینشتاین در نامه تاریخی خود به فروید در اوایل دهه 1930، از وی خواست که علت وقوع جنگ در جوامع بشری را توضیح دهد. فروید در پاسخ نوشت که جنگ نتیجه یک «تکانه» است. این تکانه از «غریزه مرگ» ریشه می گیرد که در همه انسان ها وجود دارد که بر خلاف «غریزه زندگی» انسان را وادار به رفتارهای نابودگرانه و آشوب ساز می کند.
به اذعان فروید پرخاشگری اولاً در ذات بشر وجود دارد و نوعی تمایل اجباری است، و ثانیاً به عنوان یک نیروی نهفته در انسان حالت هیدرولیکی دارد و به تدریج در انسان متراکم و فشرده می شود و نیاز به تخلیه پیدا می کند.
به باور فروید اگر این انرژی به شکل معقول و مطلوب مثلاً از طریق گفتگو کردن، ورزش و یا بازی تخلیه شود، جنبه سازنده خواهد داشت. در غیر این صورت به شکلی مخرب بروز می یابد و اعمالی نظیر جنگ و کشتار و حذف فیزیکی را ر قم می زند.
گرچه فروید معتقد است شانس کمی برای کنترل این خصوصیتِ ذاتی وجود دارد، امّا روان کاوان برای مهار این تکانه و هدایت کردن آن به سمت اعمال سازنده و جامعه پسند، نسخه ای کاربردی و شفابخش ارائه می دهند. این نسخه فرا فردی است و برای عرضه در دو سطح داخلی و خارجی جوامع و کشورها به کار می آید.
در سطح داخلی روان کاوان فرمول رشد «فراخود» را ارائه می کنند. به این شکل که پرورش و تقویت وجدان فردی از طریق بارور کردن مبانی اعتقادی و ایدئولوژیک عاملی مهم برای محدود نمودن تمایلات خشونت بار درونی است.
اما در سطح جهانی و بین المللی تشکیل مجموعه ای از نیروها - یعنی شکل گیری چند قطبی در جهان - که بتوانند نیروهای پرخاشگرانه قدرت های بزرگ را کنترل کنند و ثبات به بار بیاورند، مفیدترین و امید بخش ترین راهکاری است که می تواند خشونت دولت ها و به خصوص دولت هایی که گرایشات استعماری دارند را مهار کرد.
حال با این مبنای تئوریک به این تبیین مهم می رسیم که گفتگوهای هسته ای ایران و 5 قدرت بزرگ جهانی در این برهه از زمان چه ضرورتی برای ایران و جامعه بشری در پی دارد.
جمهوری اسلامی ایران که اکنون به عنوان یک قدرت تاثیرگذار منطقه ای و بین المللی قلمداد می شود، با هسته ای شدن خود توانسته است در روند سیاست جهانی تک قطبی تغییر ایجاد کند و به مثابه یک مکانیزم مهار عمل کند و به نوعی مانع ظهور و بروز تکانه مخرب خشونت و جنگ در عرصه بین الملل باشد.
ایران با چند سال «مقاومت جسورانه» توانست انرژی هسته ای خود را به نقطه ای ایده آل برساند و پس از آن با طرح مذاکره ی توأم با «نرمش قهرمانانه» به گفتگوی هسته ای با قدرت های جهانی بپردازد تا هم شرایط پرونده خود را عادی سازی کند و به عنوان کشوری هسته ای پذیرفته شود، و هم به عنوان یک قدرت نوظهور، در منطقه و جهان موازنه و ثبات ایجاد کند.
پر واضح است که همگان بر این مهم اذعان دارند که ایران امن ترین کشور منطقه است. و امورات داخلی و خارجی خود را با منطق و گفتگو حل و فصل نموده است.
در این مورد خاص نیز ایران به پای میز مذاکره رفته است و صد البته آنچه که کمک کرده تا ایران به این مرحله از میدان داری برسد دو عنصر مهم و بنیادی زیر است. یکی عنصر رهبری و دیگری عنصر ملی.
این دو عنصر در فضایی همپوشان دست به دست هم داده و موفقیت های بی نظیر داخلی و خارجی را به بار آورده است.
1. عنصر رهبری: نظریه «بزرگمرد» در روان شناسی اجتماعی رهبران را حائز صفاتی منحصر به فرد می داند که آنها را از سایر افراد متمایز می کند. صفاتی همچون میل به پیشرفت توأم با عزم و اراده بالا، اعتماد به نفس، خلاقیت، انگیزه مندی، و سطح بالای انعطاف پذیری.
در جوامع انسانی در طول تاریخ یک رهبر کاریزما و فرهمند که بتواند احساسات و استعدادهای مردم جامعه خود را تحریک و در مسیر رشد و تعالی هدایت کند، همواره غرورآفرین و تاریخ ساز بوده است.
یکی از عوامل مهم؛ یا بهتر است بگوئیم مهمترین عاملی که ایران امروز را موثر و شکوهمند کرده است، عنصر رهبری بوده است.
در سال 57 امام خمینی(ره) در جایگاه یک رهبر مذهبی و سیاسی توانست یک انقلاب مردمی را کلید بزند. و پس از او حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان یک فرد انقلابی و مذهبی سکّان این مهم را به دست گرفت و تا به امروز گام های مهم بی شماری به سمت موفقیت همه جانبه برداشته شده است.
رهبر انقلاب چه آن هنگام که قاطعانه از حریم دانشمندان هسته ای کشور دفاع می کند و چه آن هنگام که نرمش قهرمانانه را مطرح می کند، الهام بخش این شرایط ایده آل است. رهبری در تمام این سال ها توانسته در یک روند انضمامی استعدادها و هیجانات مردم ایران را به سمت مثبت سوق داده و شاخص امید به آینده و عشق به کشور را در روان جامعه ارتقاء دهد.
نگاه ها را به درون و پتانسیل های خدادادی درونی آحاد جامعه منعطف کند و با پیوند زدن مساله هسته ای به غرور و عزت ملت شاخص اعتماد به نفس ملی را صعود دهد.
2. عنصر پتانسیل های ملی: به عنوان دومین سازوکار این رشد همه جانبه است. پتانسیل ملی ابعاد چند جانبه ای همچون مذهبی، سیاسی، اقتصادی، علمی و فناوری و... دارد. منابع طبیعی همچون معادن سنگ، طلا و فلزات و چاه های نفت و گاز و زمین حاصلخیز و منابع انسانی فعّال و اخیراً انرژی هسته ای توانسته است رشد تولید ناخالص ملی، رشد صادرات غیر نفتی و تولیدات دامی و کشاورزی و صنعتی را ایجاد کند. همچنین موقعیت ممتاز ژئوپلیتیک و دسترسی به آب های آزاد صفحه ای دیگر از این موقعیت ممتاز است.
امّا برای پیشرو بودن، عنصر مذهب و ایدئولوژی از جایگاهی ویژه برخوردار بوده است. چرا که در دل این عنصر، انگیزه ی تعهد نهفته است که ویژه جوامع خاص می باشد. باورهای اعتقادی و رشد «فراخود» در جامعه ایران توانسته است همگرایی ملی ایجاد کند و ابعاد سیاسی و اقتصادی و علمی در این مسیر کانالیزه شود.
با این وصف مقوله انرژی هسته ای تا به امروز در چشم انداز توسعه کشور نقش آفرینی کرده است. اگر چه سختی های تحریم بر زندگی مردم اثر گذاشته است.
اما ضرب المثل قدیمی: «یک سال بخور نان و تره یک عمر بخور نان و کره» که پیشینیان ما به جدّ به آن باور داشته اند، سختی تحریم را در این سال ها تسهیل کرده است. امید می رود توافق خوب هسته ای آغازگر سال های خوردن «نان و کره» برای ملت ایران باشد.
* عضو هیئت علمی دانشگاه و تحلیل گر مسائل روان شناسی سیاسی
به اذعان فروید پرخاشگری اولاً در ذات بشر وجود دارد و نوعی تمایل اجباری است، و ثانیاً به عنوان یک نیروی نهفته در انسان حالت هیدرولیکی دارد و به تدریج در انسان متراکم و فشرده می شود و نیاز به تخلیه پیدا می کند.
به باور فروید اگر این انرژی به شکل معقول و مطلوب مثلاً از طریق گفتگو کردن، ورزش و یا بازی تخلیه شود، جنبه سازنده خواهد داشت. در غیر این صورت به شکلی مخرب بروز می یابد و اعمالی نظیر جنگ و کشتار و حذف فیزیکی را ر قم می زند.
گرچه فروید معتقد است شانس کمی برای کنترل این خصوصیتِ ذاتی وجود دارد، امّا روان کاوان برای مهار این تکانه و هدایت کردن آن به سمت اعمال سازنده و جامعه پسند، نسخه ای کاربردی و شفابخش ارائه می دهند. این نسخه فرا فردی است و برای عرضه در دو سطح داخلی و خارجی جوامع و کشورها به کار می آید.
در سطح داخلی روان کاوان فرمول رشد «فراخود» را ارائه می کنند. به این شکل که پرورش و تقویت وجدان فردی از طریق بارور کردن مبانی اعتقادی و ایدئولوژیک عاملی مهم برای محدود نمودن تمایلات خشونت بار درونی است.
اما در سطح جهانی و بین المللی تشکیل مجموعه ای از نیروها - یعنی شکل گیری چند قطبی در جهان - که بتوانند نیروهای پرخاشگرانه قدرت های بزرگ را کنترل کنند و ثبات به بار بیاورند، مفیدترین و امید بخش ترین راهکاری است که می تواند خشونت دولت ها و به خصوص دولت هایی که گرایشات استعماری دارند را مهار کرد.
حال با این مبنای تئوریک به این تبیین مهم می رسیم که گفتگوهای هسته ای ایران و 5 قدرت بزرگ جهانی در این برهه از زمان چه ضرورتی برای ایران و جامعه بشری در پی دارد.
جمهوری اسلامی ایران که اکنون به عنوان یک قدرت تاثیرگذار منطقه ای و بین المللی قلمداد می شود، با هسته ای شدن خود توانسته است در روند سیاست جهانی تک قطبی تغییر ایجاد کند و به مثابه یک مکانیزم مهار عمل کند و به نوعی مانع ظهور و بروز تکانه مخرب خشونت و جنگ در عرصه بین الملل باشد.
ایران با چند سال «مقاومت جسورانه» توانست انرژی هسته ای خود را به نقطه ای ایده آل برساند و پس از آن با طرح مذاکره ی توأم با «نرمش قهرمانانه» به گفتگوی هسته ای با قدرت های جهانی بپردازد تا هم شرایط پرونده خود را عادی سازی کند و به عنوان کشوری هسته ای پذیرفته شود، و هم به عنوان یک قدرت نوظهور، در منطقه و جهان موازنه و ثبات ایجاد کند.
پر واضح است که همگان بر این مهم اذعان دارند که ایران امن ترین کشور منطقه است. و امورات داخلی و خارجی خود را با منطق و گفتگو حل و فصل نموده است.
در این مورد خاص نیز ایران به پای میز مذاکره رفته است و صد البته آنچه که کمک کرده تا ایران به این مرحله از میدان داری برسد دو عنصر مهم و بنیادی زیر است. یکی عنصر رهبری و دیگری عنصر ملی.
این دو عنصر در فضایی همپوشان دست به دست هم داده و موفقیت های بی نظیر داخلی و خارجی را به بار آورده است.
1. عنصر رهبری: نظریه «بزرگمرد» در روان شناسی اجتماعی رهبران را حائز صفاتی منحصر به فرد می داند که آنها را از سایر افراد متمایز می کند. صفاتی همچون میل به پیشرفت توأم با عزم و اراده بالا، اعتماد به نفس، خلاقیت، انگیزه مندی، و سطح بالای انعطاف پذیری.
در جوامع انسانی در طول تاریخ یک رهبر کاریزما و فرهمند که بتواند احساسات و استعدادهای مردم جامعه خود را تحریک و در مسیر رشد و تعالی هدایت کند، همواره غرورآفرین و تاریخ ساز بوده است.
یکی از عوامل مهم؛ یا بهتر است بگوئیم مهمترین عاملی که ایران امروز را موثر و شکوهمند کرده است، عنصر رهبری بوده است.
در سال 57 امام خمینی(ره) در جایگاه یک رهبر مذهبی و سیاسی توانست یک انقلاب مردمی را کلید بزند. و پس از او حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان یک فرد انقلابی و مذهبی سکّان این مهم را به دست گرفت و تا به امروز گام های مهم بی شماری به سمت موفقیت همه جانبه برداشته شده است.
رهبر انقلاب چه آن هنگام که قاطعانه از حریم دانشمندان هسته ای کشور دفاع می کند و چه آن هنگام که نرمش قهرمانانه را مطرح می کند، الهام بخش این شرایط ایده آل است. رهبری در تمام این سال ها توانسته در یک روند انضمامی استعدادها و هیجانات مردم ایران را به سمت مثبت سوق داده و شاخص امید به آینده و عشق به کشور را در روان جامعه ارتقاء دهد.
نگاه ها را به درون و پتانسیل های خدادادی درونی آحاد جامعه منعطف کند و با پیوند زدن مساله هسته ای به غرور و عزت ملت شاخص اعتماد به نفس ملی را صعود دهد.
2. عنصر پتانسیل های ملی: به عنوان دومین سازوکار این رشد همه جانبه است. پتانسیل ملی ابعاد چند جانبه ای همچون مذهبی، سیاسی، اقتصادی، علمی و فناوری و... دارد. منابع طبیعی همچون معادن سنگ، طلا و فلزات و چاه های نفت و گاز و زمین حاصلخیز و منابع انسانی فعّال و اخیراً انرژی هسته ای توانسته است رشد تولید ناخالص ملی، رشد صادرات غیر نفتی و تولیدات دامی و کشاورزی و صنعتی را ایجاد کند. همچنین موقعیت ممتاز ژئوپلیتیک و دسترسی به آب های آزاد صفحه ای دیگر از این موقعیت ممتاز است.
امّا برای پیشرو بودن، عنصر مذهب و ایدئولوژی از جایگاهی ویژه برخوردار بوده است. چرا که در دل این عنصر، انگیزه ی تعهد نهفته است که ویژه جوامع خاص می باشد. باورهای اعتقادی و رشد «فراخود» در جامعه ایران توانسته است همگرایی ملی ایجاد کند و ابعاد سیاسی و اقتصادی و علمی در این مسیر کانالیزه شود.
با این وصف مقوله انرژی هسته ای تا به امروز در چشم انداز توسعه کشور نقش آفرینی کرده است. اگر چه سختی های تحریم بر زندگی مردم اثر گذاشته است.
اما ضرب المثل قدیمی: «یک سال بخور نان و تره یک عمر بخور نان و کره» که پیشینیان ما به جدّ به آن باور داشته اند، سختی تحریم را در این سال ها تسهیل کرده است. امید می رود توافق خوب هسته ای آغازگر سال های خوردن «نان و کره» برای ملت ایران باشد.
* عضو هیئت علمی دانشگاه و تحلیل گر مسائل روان شناسی سیاسی
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار