کد خبر: ۵۶۹۴۷
تاریخ انتشار: ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۳
مرد جوان برای فریب طعمه‌هایش نقشه عجیبی داشت. او خودش را فامیل دور زنان سالخورده جا می‌زد و با این ادعا که ماشینش دچار مشکل شده، از آنها کلاهبرداری می‌کرد.

به گزارش همشهری، تنها سرنخ پليس از اين كلاهبردار فراري، عكسي است كه از دوربين مداربسته يكي از بانك‌ها به‌دست آمده است؛ چرا كه مرد كلاهبردار طعمه‌هايش را مقابل بانك‌ها به تله مي‌انداخت و نقشه‌اش را عملي مي‌كرد. يكي از طعمه‌هاي او پيرزني 70ساله بود كه درباره شگرد كلاهبرداري به مأموران پليس گفت: در حال خروج از بانكي در ميدان مادر بودم كه آقايي حدودا 30ساله مرا به نام فاميلي‌ام صدا كرد.

برگشتم و مرد جوان پيش از اينكه چيزي بگويم، مدعي شد كه فرزند آقاي...، يكي از بستگان دور ماست. پدرش را مي‌شناختم و احترام زيادي برايش قائل بودم اما تا حالا مرد جوان را نديده‌ بودم. او مدعي شد كه در خيابان چرخ‌هاي ماشينش تركيده و او اتفاقي مرا ديده و چون در حال حاضر پولي همراهش نيست، نياز به كمك دارد. من كه حرف‌هاي او باورم شده بود، به‌خاطر شناختي كه از خانواده‌اش داشتم بلافاصله قبول كردم و دوباره به بانك برگشتم و 4ميليون تومان از حسابم برداشت و به او پرداخت كردم. او وقتي خداحافظي مي‌كرد گفت كه حتما تا ساعتي ديگر به منزل ما مي‌آيد و پولم را پس مي‌دهد اما چند روز گذشت و خبري از او نشد، بنابراين با پدرش تماس گرفتم و وقتي او گفت كه پسرش از چند‌ماه پيش در مسافرت خارج از كشور به سر مي‌برد و مشخصاتش با جواني كه من مي‌گويم فرق دارد، فهميدم كه فريب يك كلاهبردار را خورده‌ام.

با شكايت اين زن، پرونده‌اي در پايگاه سوم پليس آگاهي تهران تشكيل و تحقيقات براي شناسايي و دستگيري جوان كلاهبردار شروع شد اما هنوز ردي از او به‌دست نيامده بود كه دومين شكايت مشابه نيز در اختيار پليس قرار گرفت. اين بار شاكي پيرزني 76ساله بود كه گفت: در بانكي در خيابان گاندي بودم كه آقايي به من نزديك شد و گفت: «حالا ديگر فاميل خودت را نمي‌شناسي؟ تعجب كردم و گفتم: شما؟ او نيز گفت: بهتر است خودت حدس بزني كه من كي هستم.

شاكي ادامه داد: نام چند نفر از بستگانم را بردم و وقتي به اسم يكي از آنها به اسم سام رسيدم، مرد جوان گفت: بله، من سام هستم. از اينكه او را پس از سال‌ها مي‌ديدم خوشحال شدم. سام گفت كه ديشب از خارج برگشته و دقايقي قبل با ماشين مدل بالايش از خيابان عبور مي‌كرده كه ناگهان لاستيك ماشين تركيده است. او هم قصد خريد لاستيك نو داشته اما چون تازه به كشور برگشته و پول كافي نداشته، به‌دنبال راه چاره مي‌‌گشته كه به ياد من افتاده است. بعد هم راهي خانه‌ام شده و وقتي شنيده كه من به بانك آمده‌ام، خودش را نزد من رسانده است.

شاكي ادامه داد: با شنيدن حرف‌هايش باورم شدم كه از اقوام دور ماست و 5.4 ميليون تومان از حسابم برداشت كردم و به او دادم. مرد جوان گفت كه ظهر براي ناهار به خانه‌مان مي‌آيد و پولم را هم پس مي‌دهد اما پس از آن ديگر خبري از او نشد. چند روز بعد وقتي با فاميل دورمان تماس گرفتم، فهميدم كه آن مرد سام نبوده و در واقع يك كلاهبردار بوده است.

پس از دومين شكايت، مأموران راهي بانك مورد نظر شدند و در بازبيني فيلم‌هاي دوربين مداربسته توانستند تصويري از مرد كلاهبردار به‌دست آورند. مركز اطلاع‌رساني پليس آگاهي تهران اعلام كرد: از آنجا كه ردي از كلاهبردار تحت تعقيب به‌دست نيامده، قاضي پرونده مجوز انتشار عكس بدون پوشش چهره او را صادر كرده و كساني كه از مخفيگاه وي خبر دارند مي‌توانند اطلاعات خود را از طريق شماره تماس 21865649در اختيار كارآگاهان پايگاه سوم آگاهي قرار دهند.
پربیننده ترین ها