کولایی:توافق‌هسته‌اي مهم است اما نبايد در آن اغراق كرد

کد خبر: ۵۵۶۷۲
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۵
الهه كولايي، استاد علوم سياسي دانشگاه تهران و عضو شوراي هماهنگي مجمع زنان اصلاح‌طلب معتقد است بيانيه اخير كه در لوزان صادر شد، مي‌تواند گامي بزرگ رو به پيش تلقي شود اما نبايد ذوق‌زده شد و آن را ختم ماجرا و حل‌و فصل اين مساله دشوار و پيچيده تلقي كرد. به اعتقاد او تازه پنجره‌هايي از اميد باز شده است و براي رسيدن به يك شرايط باثبات و مطلوب، كاري سخت و دشوار پيش روي كشور ما و همه مسوولان در همه سطوح قرار دارد.

 كولايي در گفت‌وگو با «اعتماد» با تاكيد بر اينكه نبايد درباره اهميت مذاكرات هسته‌اي اغراق شود، گفت: ضمن اينكه اين مذاكرات بسيار حايز اهميت و تاثيرگذار بر زندگي روزمره همه ايرانيان است، اما اگر با فساد و رانت‌خواري مبارزه نشود، اگر بخش خصوصي تقويت نشود، اگر فضاي كسب و كار در كشور بهبود پيدا نكند و در واقع امكان سهيم شدن مردم در منافع و مزاياي اقتصادي كشور فراهم نشود، آزاد شدن منابع مالي و اقتصادي كشور كمكي به برنامه‌هاي رشد و توسعه نخواهد كرد، بلكه مساله فساد و رانت خواري اين منابع توسعه را نابود خواهند كرد.

 نگاه شما نسبت به نتايج حاصل از مذاكرات هسته‌اي چيست؟ به بيان ديگر، شما تا چه حد به نتايج اين تفاهمنامه خوش‌بين هستيد و فكر مي‌كنيد مي‌تواند به نتيجه نهايي منجر شود؟

روند حل و فصل اين موضوع و درواقع اعتمادسازي با جامعه جهاني براي دفاع از حقوق مردم ايران، به‌گونه‌اي طي شده كه بيانيه اخير كه در لوزان صادر شد، مي‌تواند گامي بزرگ رو به پيش تلقي شود. اما نبايد ذوق‌زده شد. نبايد اين بيانيه را ختم ماجرا و حل و فصل اين مساله دشوار و پيچيده تلقي كرد. تازه پنجره‌هايي از اميد باز شده است. در واقع براي رسيدن به يك شرايط باثبات و مطلوب، كاري سخت و دشوار پيش روي كشور ما و همه مسوولان در همه سطوح قرار دارد. بنابراين با توجه به اهميت گام‌هايي كه برداشته شده، بايد تلاش‌ها ادامه يابد و با در نظر گرفتن عوامل و مشكلات مختلفي كه در داخل و در سطح منطقه و بين‌المللي در اين مسير وجود دارد، با پشتكار هيات‌هاي مذاكره‌كننده، كه بايد بتوانند در فضايي تنش‌آلود ولي مبتني بر اراده سياسي طرف‌هاي اصلي اين مذاكره، پروژه‌اي را كه شروع كرده‌اند به پايان ببرند، بايد با حمايت از آنها راه را براي تعامل سازنده كشور با جهان هموار ساخت.
 
 تحليل شما از دكترين سياست خارجي روحاني چيست؟ و چه تاثيراتي را مي‌توان در عرصه داخلي و خارجي براي آن در نظر گرفت؟

دكتر روحاني همان‌گونه كه در برنامه انتخاباتي خود اعلام كردند تحقق برنامه‌هاي رشد و توسعه همه‌جانبه در كشور را در گروي اجراي سياست خارجي پرتحرك، مبتني بر اعتمادسازي، استفاده از عقلانيت، منطق و البته تجربه‌هاي ارزشمند در دستگاه ديپلماسي و بها دادن به واقعيت‌هاي متحول در سطح داخل، منطقه و جهان اعلام كرده‌اند. در اين آيين، ديپلماسي به‌كار گرفته شده همان‌گونه كه قبلا هم مطرح شد ايجاد شرايط لازم براي بازگرداندن ايران به جامعه جهاني، براي تعامل سازنده با بازيگران منطقه‌اي و بين‌المللي، حاكم كردن عقلانيت، تجربه و تخصص در حوزه تعامل با جامعه جهاني به عنوان پيش‌شرط‌هاي تحول در شرايط اقتصادي، اجتماعي و حتي سياسي در داخل بوده است. همان‌گونه كه يك باور قوي در بين صاحبنظران حوزه سياست و روابط بين‌الملل وجود دارد، سياست خارجي جمهوري اسلامي نيز در ادامه سياست داخلي آن بايد مورد ارزيابي قرار گيرد. بنابراين با توجه به تغييري كه در داخل كشور ما در جريان انتخابات سال ٩٢ شكل گرفته، آقاي دكتر روحاني امتداد اين تغيير را در حوزه سياست خارجي، در ايجاد روابط سازنده مبتني بر احترام به منافع متقابل و تامين منافع مردم ايران دنبال كرده‌اند كه آثار اين رويكرد در همين مذاكرات اخير خود را به خوبي نشان داده است.

 به نظر شما اين ديپلماسي تا چه حد مبتني بر نظريه‌بازي‌هاي روابط بين‌المللي است؟

پشتوانه آكادميك دكتر ظريف و انباشت ارزشمند تجربه‌هاي ديپلماتيك گروهي كه با ايشان كار مي‌كنند، اين امكان را فراهم كرد تا جمهوري اسلامي بتواند از تجربه‌هاي جوامع ديگر براي حل اين معضل بهره گيرد. اين امكان براي دكتر ظريف، به عنوان ديپلماتي كه سال‌ها در دانشكده روابط بين‌الملل وزارت امور خارجه تدريس كرده است، در چارچوب اين مذاكرات فراهم شد تا از نظريه‌هاي روابط بين‌الملل هم بهره بگيرد. شايد يكي از اين نظريه‌ها، نظريه بازي‌ها و از اشكال آن: بازي «برد- برد» يا «برد- باخت»يا بازي «با حاصل- جمع صفر» مي‌تواند باشد كه در تدوين استراتژي اين مذاكرات باز برد- برد به كار گرفته شد. دكتر ظريف هم از يك پشتوانه نظري و هم از يك ظرفيت تجربي و شخصي در اين مذاكرات بهره گرفته است كه جاي تحسين و تقدير دارد. البته قدرداني از ايشان به معناي ناديده گرفتن اشكالات و ضعف‌هايي كه در فرآيند اين مذاكره وجود داشت، نيست.
 
 در صحنه داخلي نتايج اين توافق را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟ آيا اين توافق تاثيري بر تغيير آرايش نيروهاي سياسي داخلي خواهد گذاشت؟

يكي از مهم‌ترين وجوه اين توافق، ايجاد روحيه نشاط و زنده كردن اميد در جامعه براي بهبود در شرايط زندگي گروه‌هاي وسيعي از مردم است. البته توجه داريد كه مانند همه كشورهاي جهان در كشور ما نيز اولويت‌ها و اهداف در بين گروه‌ها و طبقات اجتماعي مختلف تفاوت دارد، اما آنچه به هر حال اهميت دارد اين است كه معدلي از منافع همه مردم در تنظيم روابط خارجي هدف قرار گيرد. به نظر مي‌رسد دكتر روحاني در اين مسير گام‌هاي خوبي برداشته‌اند. ضمن اينكه موضوع هسته‌اي نبايد مورد اغراق و مبالغه قرار گيرد.
با اينكه مساله حل و فصل اختلاف در مورد برنامه هسته‌اي جمهوري اسلامي بسيار اهميت دارد، اما نبايد عوامل داخلي و ضرورت اصلاحات ساختاري در اقتصاد، تقويت بخش خصوصي، ايجاد شرايط مناسب براي كسب وكار، اجراي قانون، حمايت موثر و عملي از فعاليت‌هاي قانوني فعالان حوزه اقتصادي و به ويژه مبارزه با فساد و رانت‌خواري در داخل كشور را تحت تاثير اين موفقيت‌ها، ناچيز انگاشت.

در واقع نبايد درباره اهميت مذاكرات هسته‌اي اغراق شود. ضمن اينكه اين مذاكرات بسيار حايز اهميت و تاثيرگذار بر زندگي روزمره همه ايرانيان است، اما اگر با فساد و رانت‌خواري مبارزه نشود، اگر بخش خصوصي تقويت نشود، اگر فضاي كسب و كار در كشور بهبود پيدا نكند و در واقع امكان سهيم شدن مردم در منافع و مزاياي اقتصادي كشور فراهم نشود، آزاد شدن منابع مالي و اقتصادي كشور كمكي به برنامه‌هاي رشد و توسعه نخواهد كرد، بلكه مساله فساد و رانت‌خواري اين منابع توسعه را نابود خواهند كرد.

 به نظر شما تفاهم لوزان در صورتي كه منجر به توافق نهايي شود تا چه حد مي‌تواند بر روابط جريان‌هاي مختلف سياسي با دولت روحاني تاثيرگذار باشد؟ به‌طور مثال پس از اين، اصلاح‌طلبان و موافقان روحاني حمايت بيشتري از دولت به عمل مي‌آورند و عقلاي اصولگرا نيز فاصله بيشتري با منتقدان افراطي دولت پيدا مي كنند؟

بدون ترديد اگر دولت دكتر روحاني در اين مذاكرات و در پيشبرد پروژه دفاع از منافع مردم ايران در يك رويكرد وسيع و همه‌جانبه موفق شود، مي‌تواند وزن سياسي دولت را به‌طور قابل ملاحظه افزايش دهد. البته اين تاثير بلندمدت نخواهد بود. اگر به اصلاحاتي كه اشاره كردم، توجه جدي نشود. ولي به هر حال مي‌توان انتظار داشت كه نتايج پيش رو در صورت موفقيت‌آميز بودن مذاكرات هسته‌اي به وزن دولت، هواداران آن و نزديك‌تر شدن و انسجام بيشتر نيروهاي تحول‌خواه در جامعه كمك كند و در مجموع اميد به تغيير سازگار با منافع عموم مردم در مجلس آينده را نيز افزايش دهد. اين موفقيت در نوع تعامل نيروهاي سياسي در داخل و تقويت موقعيت دكتر روحاني تاثيري مثبت و تعيين‌كننده خواهد داشت، اما تاكيد مي‌كنم كه اگر به نكات پيش‌گفته توجه نشود اين تاثيرگذاري پايدار نخواهد بود.

 در برخي تحليل‌ها مي‌خوانديم احتمال يك دوره بودن دولت روحاني  كم نيست. اما الان اگر تفاهمنامه لوزان منجر به توافق نهايي شود به نظر شما مي‌تواند تضميني براي هشت ساله شدن رياست‌جمهوري ايشان باشد و در اين تحليل‌ها تغييري ايجاد كند؟

اين تحليل درست به نظر مي‌رسد كه موفقيت در حل و فصل منازعه هسته‌اي با جمهوري اسلامي و به دليل پيامدهاي گوناگوني كه به‌خصوص در توسعه روابط جهاني و در‌واقع حتي منطقه‌اي ايران مي‌تواند داشته باشد به نوعي تاثير مستقيم بر ادامه الگوي دو دوره رياست‌جمهوري درمورد دكتر روحاني هم داشته باشد. من تصور مي‌كنم يكي از نتايج مذاكرات در صورت توافق نهايي اين خواهد بود كه از آنجا كه جايگاه سياسي روحاني بهبود پيدا خواهد كرد، مي‌توان انتظار داشت كه اين بهبود در ادامه رياست‌جمهوري ايشان نيز خود را به نمايش بگذارد. اما من اميدوارم كه همزمان با تغييرها در سياست خارجي، تغييرها مناسب و موافق با خواسته‌ها و نيازهاي جمعيت جوان و جوياي شرايط بهتر زندگي در كشور شكل بگيرد، تا ما شاهد روندي از ثبات و بهبود شرايط عمومي كشور در ادامه اين تلاش‌ها باشيم.

 بعد از انتشار تفاهمنامه لوزان واكنش‌هاي بسيار مثبتي را در سطح جامعه شاهد بوديم كه عرصه بروز و ظهور آن را مي‌توان در شبكه‌هاي اجتماعي مشاهده كرد. به نظر شما اين ابراز شادي با آنچه در تفاهمنامه منعكس شده چقدر تناسب دارد؟ به بيان ديگر بيانيه‌اي كه صادر شد چقدر از حداقل‌هايي كه جامعه انتظارش را داشت برخوردار بود؟

يكي از راه‌هاي سنجش نتايج اين مذاكرات مواضع و اظهارنظرهايي است كه مخالفان و حتي دشمنان كشور ما در طول روزهاي اخير داشتند. اگر به اين ملاك‌ها توجه كرده و در سخنان معاندان ايران و جمهوري اسلامي دقت كنيم، بايد بگويم اين شادي تا حدودي بي‌دليل نبوده است. بسياري از مردم اين بيانيه را آغازي براي توافق نهايي و بهبود شرايط عمومي كشور، ايجاد شرايط مناسب براي خروج از آثار خسارت بار تحريم ناعادلانه و ظالمانه‌اي كه بر مردم ايران، در سال‌هاي اخير به سبب بي‌تدبيري‌ها، توهم‌ها و روياگرايي‌هاي سال‌هاي گذشته تحميل شده، مي‌دانند.
 اما همزمان به دليل اهميت اين پروژه و حساسيتي كه نسبت به آن وجود دارد از يك‌سو و تجربه تعامل گذشته با جامعه جهاني به ويژه كشورهاي اروپايي و امريكا در آغاز دهه گذشته، طبيعي به نظر مي‌رسد كه اين بي‌اعتمادي‌ها، سبب نگراني و دلواپسي گروه‌هاي ديگري از مردم هم باشد.
اما در مسير اين مذاكرات مي‌توان اميد داشت با توجه به اراده سياسي كه در ايران ،اروپا و امريكا شكل گرفته است، اين دلواپسي‌ها و نگراني‌ها نيز برطرف شود. به هر حال بايد هم براي شادي گروهي از مردم و هم نگراني گروهي ديگر، اعتبار قايل شد و اين حق را از آنها دريغ نكرد. بايد با بررسي‌هاي كارشناسي و طرح واقعيت‌ها از زواياي گوناگون، انسجام و حمايت موثر اجتماعي- سياسي را از هيات‌هاي مذاكره‌كننده افزايش داد و احتمال موفقيت آنان را بالا برد.

 ارزيابي شما از وضعيت پايگاه اجتماعي روحاني در صورت نهايي شدن توافق چيست؟

 من تاكيد مي‌كنم مشكلات و مسائل جامعه ايران را نبايد به مساله برنامه هسته‌اي تقليل داد. بدون شك پرونده برنامه هسته‌اي ايران تاثير بسيار گسترده‌اي در زندگي روزمره مردم داشته است، اما اينكه همه مسائل، مشكلات، ناكارآمدي‌ها و بي‌كفايتي‌ها يا همه بي‌تدبيري‌ها صرفا به اين مساله فرو كاسته شود، رويكرد درستي نيست. بلكه اين عملكرد مثبت و تحسين‌انگيز وزارت امور خارجه، با همه ايرادهايي كه مي‌توان به آن وارد كرد، بايد سرمشقي باشد براي نهادها و دستگاه‌هاي اجرايي ديگر، كه آنها هم در ايفاي وظايف بخش خود با استفاده از عقلانيت و تجربه بكوشند و نيازهاي مردم را در حوزه‌هاي ديگر نيز تامين كنند. اگر كارآمدي و توجه به تخصص و كارشناسي مديريت‌ها همراه با شايسته‌سالاري بيشتر رعايت شود، دولت مي‌تواند پايگاه اجتماعي وسيع‌تر و همراه‌تري را تدارك ببيند.

 يعني معتقديد حتي اگر به توافق نهايي هم برسيم به تنهايي تاثير چشمگيري بر پايگاه اجتماعي روحاني نخواهد داشت و نبايد به تنهايي ملاك ارزيابي اين موضوع قرار بگيرد. بنابراين نگاه واقع‌بينانه به اين توافق چگونه بايد باشد؟

بدون ترديد اين تفاهم در صورت پيشرفت در مسير خود و حل و‌فصل شدن اختلاف در مورد برنامه هسته‌اي ايران، آثار بسيار مشهودي بر اقتصاد كشور خواهد داشت، ولي اگر اين تاثير به زندگي روزمره مردم، تامين نيازهاي گوناگون گروه‌هاي مختلف اجتماعي به ويژه زنان، جوانان، كارگران و... گسترش عدالت اجتماعي- اقتصادي- سياسي و اصلاح روند توليد و توزيع ثروت، مهار رانت‌خواري و فساد راه نيابد، چگونه مي‌توان انتظار تغيير چشمگير در پايگاه اجتماعي دولت را داشت؟ از آقاي دكتر روحاني انتظار مي‌رود، با بهره‌گيري از ظرفيت‌هاي يك ديپلمات با تجربه، ضرورت‌ها و شرايط داخلي اجراي پايدار يك سياست خارجي موفق را، كه همان تقويت كارآمدي، اعتماد و عدالت و انسجام ملي است، براي استمرار موفقيت در حوزه روابط خارجي مورد توجه بيشتر قرار دهند. رفع محروميت و تبعيض‌هاي ناروا از گروه‌هاي بيشتر آسيب‌پذير مانند زنان و جوانان در اين زمينه از اهميت ويژه‌اي برخوردار است.

پربیننده ترین ها