زخم ایران به مرهم نیاز دارد نه نمک!

صدای ایران/حمید سعادتی- جنگ تمام شد، ظاهراً. ولی صدای آنان که کشور را با طرز فکرشان ، نه تنها خسارت جنگ بلکه بحران ها و ناترازی های زیاد مواجه کرده اند هنوز شتاب دارند، نه برای مرهمگذاری، که برای کندن پوست با پنجههای قدرتطلبی. وطن زخمیست و اینان با نمک آمدهاند.
نه فقط نمک، با تبر آمدهاند، با تاج لاتبودن. بلدند جنگ کنند، بلدند بجنگانند. از گفتگو چیزی نمیدانند، چون آرامش دشمنشان است. آنها عاشق صدای شکستناند، نه صدای ساختن.
برایشان حجاب، اقتصاد، اینترنت، رای، دین، تاریخ... همه فقط سوژهاند.
فرقی نمیکند مردم باشند یا دشمن، دردها را ابزار میکنند. از هرچه که مردم بخواهند مشروط می کنند به باجی که باید برای آنها پرداخت کنند. با پول کشور علیه کشور و مردم .چون مردم انها را نمی پرستند باید مجازات شوند.
وطن را گروگان گرفتهاند. سنگینترین امتیازها را از دل زخمها بیرون میکشند. بازیشان، همیشه دو سر برد است—برای خودشان.
لات بودنشان را باور دارند؛ با زخمی بر پیشانی، و افتخار به خودزنی.
هیچ زخمی برایشان زشت نیست، هر جای بخیه اعتبار است. فکر میکنی دارند قربانی میدهند؟ نه، دارند امتیاز میخرند.
برایشان دیگی که برای مردم نمیجوشد، بهتر است کله سگ در آن بجوشد.
هر چیز، هر کس، هر ارزش، اگر برایشان نفع ندارد، حذفشدنیست. تاریخ، هویت، دین، وطن، مردم—همه را میتوان خرج بقای گروه کرد. گروهی که تنها چیزی که در آن مهم است، خودخواهی و جاهطلبیست.
پس وطن چه؟ وطن زخمیست. وطن خسته است. وطن به مرهم نیاز دارد، نه به مشت. اما اینها مشت را مقدس کردهاند و مرهم را ضعیف.