تحریم ظریف؛ تحریم دیپلماسی بود

کشورها مانند انسان‌ها اقدامات اشتباه مرتکب می‌شوند و هر کشور یا هر آدمی که بزرگ‌تر باشد، اشتباه بزگ‌تری هم انجام می‌دهد.
کد خبر: ۲۳۰۶۲۷
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۶:۳۷
به گزارش صدای ایران روزنامه اعتماد نوشت: کشورها مانند انسان‌ها اقدامات اشتباه مرتکب می‌شوند و هر کشور یا هر آدمی که بزرگ‌تر باشد، اشتباه بزگ‌تری هم انجام می‌دهد. در میان کشورهای جهان، ایالات متحده خود را یک به اصطلاح «سوپرپاور» (ابرقدرت) قلمداد می‌کند، کشوری با قوی‌ترین اقتصاد جهان، با بزرگ‌ترین ارتش تاریخ، با نفوذ سیاسی جهانی، با حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل و با ده‌ها مورد دیگر از شاخص‌های یک کشور قدرتمند. با این حال، چنین کشوری نیز اشتباهاتی انجام می‌دهد و برخی از آنان نیز اشتباهات بزرگی به شمار می‌آیند. البته در این مجال، فرصتی برای فهرست کردن اشتباهات بزرگ امریکا در دهه‌های اخیر نیست. با این حال، اگر روزی چنین فهرستی ارایه شود، تحریم وزیر امور خارجه ایران در زمره این اشتباهات خواهد بود. البته نه الزام به این دلیل که این تحریم علیه شخص محمد جواد ظریف اجرا شده یا اینکه فقط وزیر امور خارجه ایران تحریم شده است. بلکه این اقدام، لطمه بزرگی به دیپلماسی در قرنی است که ظاهرا جنگ‌های نظامی را کنار گذاشته و بیش از هر زمان دیگری در تاریخ بشر، به سمت استفاده از ظرفیت‌های دیپلماتیک برای حل معضلات جهانی در حال حرکت است.

محمدجواد ظریف صرفا یک مقام دولتی نیست که تحریم می‌شود، نام مقامات زیادی از کشورهای مختلف جهان در فهرست تحریم‌های امریکا دیده می‌شود. همچنین، محمدجواد ظریف تنها فرد ایرانی نیست که تحریم می‌شود، از عالی‌ترین مقام ایران- رهبر معظم انقلاب- تا خیل کثیری از فرماندهان نظامی و شخصیت‌های غیر نظامی ایران نیز در فهرست امریکایی‌ها قرار دارند. اما چه چیزی، تحریم محمدجواد ظریف را در زمره اشتباهات بزرگ امریکا قرار می‌دهد؟ پاسخ، تحریم دیپلماسی است، تحریم صدای مخالف. گرچه محمدجواد ظریف به دلیل تصدی مقام وزارت امور خارجه ایران و اجرای به گفته امریکایی‌ها «منویات رهبر عالی ایران» در جهان، تحریم شد، اما بیش از همه اینها، ظریف سمبل نوعی تفکر و گفتمان سیاسی بود، سمبل صدای مخالف بود، صدای مخالف با قرائت رسمی امریکا از جهان.تفکری که افرادی همچون ظریف آن را نمایندگی می‌کنند، دفاع از منافع ملی ایران ضمن حفظ مناسبات منصفانه با جهان است؛ به عبارت دیگر، این تفکر خواهان حفظ کیان کشور، حفظ ارزش‌های انقلاب اسلامی، حفظ منافع ملی، حفظ صلح و حفظ دیپلماسی است. در حالی که در امریکا جریانی با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات دو سال پیش به قدرت رسیده است که از کشورها- چه ایران و روسیه و چین و کره شمالی تا ترکیه و فرانسه و بریتانیا و کانادا- تبعیت می‌خواهد. این جریان، چندان برای مذاکره و توافق در راه پیشبرد منافع امریکا ارزش قائل نیست و عمدتا بر اعمال قدرت سخت از طریق جنگ اقتصادی تاکید می‌کند. در عین حال، این جریان تمامیت‌خواه در امریکا، با وجود بی‌اعتمادی به ابزار دیپلماسی عمومی، به‌شدت در برابر نادیده گرفته شدن از سوی رقبا، منتقدین و حتی متحدین واکنش نشان می‌دهد. به همین دلیل کوچک‌ترین نقدی به سیاست‌های دولت کنونی امریکا با حملات توییتری رییس‌جمهوری امریکا همراه می‌شود. با توجه به چنین روحیه‌ای در امریکا، محمدجواد ظریف به چهره شاخصی از «تمرد و هوچی‌گری» بدل شده است. تمرد از این بابت که فشار حداکثری امریکا بر ایران را به فشار حداکثری ایران بر امریکا پاسخ داده و هوچی‌گری نیز به این دلیل که با زبانی قابل فهم و اقناعی، سیاست‌های دولت امریکا در قبال ایران را برای جهانیان به تصویر کشیده است. اوج این «هوچی‌گری» ابداع عبارت «تیم- ب» بود که از وجود شکاف در نظام تصمیم‌گیری ایالات متحده حکایت داشت و رییس‌جمهوری امریکا را تحت تاثیر سه بازیگر خارجی شامل بنیامین نتانیاهو از اسراییل، محمد بن‌سلمان از عربستان سعودی و محمد بن‌زائد از امارات متحده عربی توصیف می‌کرد. به هر حال، اکنون محمدجواد ظریف تحریم شده است که به گفته امریکا نتواند منویات رهبر ایران را در جهان اجرا کند و «ماله‌کش اعظم» نظام جمهوری اسلامی ایران نباشد. با این حال، چنین برخوردی با عالی‌ترین مقام دستگاه دیپلماسی ایران بیانگر آن است که دولت امریکا در تلاش است امکان هرگونه مذاکره یا توافق با ایران را ببندد. برخلاف تبلیغات انجام گرفته از سوی دولت ترامپ، این امریکا بود که از برجام خارج شد، تحریم‌های سنگینی را بر ایران اعمال کرد، بخشی از سازمان نظامی ایران را به عنوان گروه تروریستی معرفی کرد، رهبر ایران را در فهرست افراد تحت تحریم قرار داد و نهایتا وزیر خارجه ایران را تحریم کرد. همه این اقدامات نه برای کمک به رسیدن به توافق، که تلاش برای رسیدن به هرگونه توافق با ایران انجام گرفته است. به عبارت دیگر سیاست امریکای ترامپ بر پایه تمکین ایران و نه توافق با ایران شکل گرفته است .

امریکا با تحریم ظریف، دیپلماسی را تحریم کرد، صدای مخالف را تحریم کرد.پیامدهای این رفتار در آینده برای بازداشتن جهان از ورود به جنگ‌های ویرانگر که در قرن بیست و یکم برپایه نبردهای اقتصادی شکل می‌گیرد، بسیار مخرب خواهد بود. مسلما تحریم سکاندار دستگاه دیپلماسی ایران، آخرین تحریم از این نوع نخواهد بود، همان‌گونه که تحریم صدای ایران آخرین تحریم از صدای اعتراضی یک کشور به نظم غیرمنصفانه امریکایی نخواهد بود.
پربیننده ترین ها