محسن هاشمی جای جهانگیری را می گیرد

سال انتخابات است و هر یک از احزاب و جریانهای سیاسی فکرهایی در سر دارد. درست است که تحولات اصلی در فضای سیاسی ایران همان دو ، سه روز و حتی ساعتهای پیش از انتخابات رقم میخورد اما این معنی نشستن و دست روی دست گذاشتن نیست.
کد خبر: ۲۱۹۲۹۵
تاریخ انتشار: ۱۰ فروردين ۱۳۹۸ - ۰۸:۲۹
به گزارش صدای ایران نامه نیوز نوشت؛ سال انتخابات است و هر یک از احزاب و جریانهای سیاسی فکرهایی در سر دارد. درست است که تحولات اصلی در فضای سیاسی ایران همان دو ، سه روز و حتی ساعتهای پیش از انتخابات رقم میخورد اما این معنی نشستن و دست روی دست گذاشتن نیست. از همین رو است که شاهدیم فعالان سیاسی در حال روی میز گذاشتن گزینه ها و مشخص کردن سناریوها هستند. جریان چپ به خاطر فیلترهای نظارتی هم که شده ناگزیر است زودتر از رقیب، کار را شروع و گزینه های اصلی و جایگزین بیشتری را ردیف کند. کارگزارن نیز از این قائده مستثنی نیست و به عنوان یکی از احزاب بزرگ، قدیمی و اثرگذار این جریان از مدتی قبل برنامهریزیهای خود را آغاز کرده است. 

سناریو اول
مهره اصلی کارگزاران در انتخابات 98 محسن هاشمی است. اخبار غیر رسمی حاکی از آن است که کمیته سیاسی این حزب در این خصوص تصمیم نهایی را گرفته و بنا بر این است که هاشمی از رفسنجان یا شهری غیر از تهران کاندید شود.

هدف اصلی کارگزارانی ها این است که از یک گزینه تماما اصلاح طلب که بتواند مورد حمایت دیگر طیف های این جریان قرار بگیرد؛ رونمایی کنند. پیش از اینها گمان میرفت که اصلاح طلب مورد نظر اسحاق جهانگیری باشد اما به نظر نمیرسد که دنیا آنقدرها هم به کام آقای معاون اول باشد. جهانگیری بعد از هزینه کردن خود در انتخابات 96 برای روحانی، شانس چندانی برای پیروزی در انتخابات نداد. به ویژه آنکه روحانی نیز چندان به او وفا نکرد و با کاستن نقش وی در تیم اقتصادی دولت ، او را به حاشیه راند. اما کاش اجازه میداد که جهانگیری در همان حاشیه بماند و برای پاسخ دادن به گوشه و کنایه های رسانه ها بار سنگین تصمیمات اشتباه ارزی دولت را به دوش او نمیانداخت.  خود جهانگیری نیز در حذف از گردونه گزینه های کارگزاران و به طور کلیتر اصلاح طلبان بی تقصیر نبود. او میتوانست به توصیه بسیاری از فعالان سیاسی این جریان گوش کرده و با خروج از دولت یک چهره منتقد وضع موجود از خود ارائه کند. اما چنین نکرد و کنار روحانی ماند. روشن است که در وضعیت کنونی و وارد بودن انتقادات بسیار به عملکرد دولت در حوزه های مختلف از جمله اقتصاد، جهانگیری قادر به جلب رای مردم نیست. 

کارگزارانی ها البته دلیل دیگری نیز برای کنارگذاشتن او دارند و آن اینکه معاون اولی وی از سال 92 تا کنون هیچ سودی برایشان نداشته و موجب تقویت جایگاه و نفوذ این حزب نشده است! به همین خاطر دنبال گزینه بهتری هستند. گزینه ای که به باور اعضای کمیته سیاسی کسی نیست غیر از محسن هاشمی. محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی این حزب تا همین بهمن ماه نیز موضوع ورود محسن هاشمی به انتخابات مجلس را تکذیب میکرد و در گفت و گو با نامه نیوز، گفته بود: « بعید به نظر می رسد، او باید تا آخر شورای شهر را مدیریت کند و قرار هم نیست که آقای محسن هاشمی و دیگر اعضا از شورا خارج شوند. مگر آنکه شرایط خاصی پیش بیاید که ضرورت حضور او در انتخابات مجلس مهمتر از حضور او در شورای شهر باشد.»

اخباری که از کمیته سیاسی این حزب میرسد اما نشان میدهد که فکر اینجا را هم کرده اند و برای همین اصرار دارند که هاشمی از تهران کاندیدا نشود. زیرا در این صورت برای کاندیداتوری نیازی به استعفا از شورای شهر ندارد و در صورت موفقیت میتواند تا شروع کار مجلس یازدهم به فعالیت خود در قامت رئیس شورای شهر پایتخت ادامه دهد. آن زمان نیز یک سال بیشتر تا انتخابات شورای بعدی نمانده و عملا کار مهمی روی زمین نخواهد ماند.

محسن هاشمی قطعا امتیازات زیادی دارد که کارگزارانیها روی آن حساب کردهاند. مثلا اینکه یکی از چهره های سفید اصلاح طلبی است و نام فامیلی آیت الله را یدک می کشد. با این ویژگی هنوز شروع نکرده نصف راه را رفته است و شانس بسیاری برای پیروزی دارد.  حزب کارگزاران برای معرفی گزینه تماما اصلاح طلب خود خیلی به چالش کشیده نمیشود زیرا همان طور که شرح آن رفت انتخاب میان محسن هاشمی و اسحاق جهانگیری کار سختی نیست. انتخاب سخت آن ها آنجا است که بخواهند سراغ سناریو دوم بروند.

سناریو دوم
سناریو دوم کارگزارن در واقع سناریو قدیم یتر آن است. سناریویی که اندکی بعد از انتخابات 96 ترسیم شد و به مرور به حاشیه رفت. همان وقت که این حزب و رسانه هایش دوگانه لاریجانی–جهانگیری را مطرح کرده و با توجه به رویکرد عملگرایانه خود؛ حمایت از لاریجانی را تصمیمی منطقی تر دانستند. 

اعضای کارگزاران با این استدلال که برای نقش آفرینی در قدرت باید درون آن ماند؛ ائتلاف با لاریجانی را از حمایت از جهانگیری و شکست در انتخابات، ثمربخش ترخواندند. حال اگر تصمیم نهایی را گرفته باشند با دوگانه لاریجانی – هاشمی مواجه میشوند و این به معنی سخت شدن کار است.
تکلیف این موضوع را هم مجموعه اصلاح طلبی و شرایط سیاسی کشور در زمان انتخابات روشن خواهد کرد. روشن است که اگر بنای بر ائتلاف با میانه رو ها باشد «محسن هاشمی» را در انتخابات 98 خرج نمی کنند.

کارگزاران انتخاب سختی در پیش دارد اما بعید نیست که طی یک برنامه ریزی از هر دو گزینه استفاده کرده و دو قوه را در اختیار بگیرد. اینطور که معلوم است علی لاریجانی جدی تر از همیشه به انتخابات 1400 فکر می کند و راهیابی او به پاستور میتواند کرسی ریاست مجلس را به خاندان هاشمی بازگرداند. ازقضا این به نفع محسن هاشمی ، کارگزاران و مجموعه اصلاح طلبان نیز، است. 
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار