اختصاصی صدای ایران/ تحلیل گر اسرائیلی بررسی می کند:
همکاری استراتژیک ایران و آمریکا؛ برد –برد یا حاصل جمع صفر؟
افرایم کم پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات امنیت ملی تل آویو در این مقاله به بررسی احتمال همکاری ایران و آمریکامی پردازد.
صدای ایران؛ مهرداد نوری*- افرایم کم پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات امنیت ملی تل آویو در این مقاله به بررسی احتمال همکاری ایران و آمریکامی پردازد.
به گزارش صدای ایران، وی معتقد است علیرغم زمینه های مشترک همکاری ایران و آمریکا منافع متعارض منطقهای مانع بزرگ در ایجاد همکاری این دوکشوراست.
این منافع متعارض منطقه ای شامل ناخشنودی کشورهای حوزه خلیج فارس، نگرانی از به خطر افتادن منافع اسرائیل، تقویت جایگاه امریکا در عراق از یک سو، و ثبیت نفوذ ایران در عراق، تقویت موقعیت حزب الله و بشار اسد و قدرت گرفتن مجدد شیعیان در عراق خواهد بود.
پیشرویهای گروههای جهادی در سوریه و عراق مایه نگرانی طیف وسیعی از کشورها شده است- دولتهای معتدل عرب، ایران، آمریکا و کشورهای اروپایی و همینطور احزاب و گروههای سوریه و عراق - عمدهترین نگرانی در این رابطه گسترش قلمرو سرزمینی گروه های جهادی است که میتواند تأثیرات تأملبرانگیزی بر کل خاورمیانه بگذارد که خود موجب گسترش افراطیگری، بازتولید تروریسم و بیثباتی دیگر کشورهای خاورمیانه شود.
این تهدید بالقوه خطرناک برای تمامی دولت هاست. بنابراین هیچ کشوری نمیتواند بهتنهایی با این تهدید مقابله کند.
افرایم کم معتقد است ایران و آمریکا تنها کشورهایی هستند که پتانسیل مقابله با این تهدید را دارند.
ایالاتمتحده آمریکا این نگرانی را دارد که گسترش تروریسم در خاورمیانه درعینحال که منافع این کشور و همپیمانانش را به را به خطر بیاندازد، باعث بیثباتی در اردن، عربستان و کشورهای حوزه خلیجفارس شود.
ایران نیز گسترش گروه جهادی تکفیری را تهدیدی برای ثبات عراق و جایگاه شیعیان در این کشورعراق میداند. در عین حال گسترش جبهه سنی درعراق و سوریه بر علیه ایران به طور قطع باعث تضعیف موقعیت بشار اسد و حزب الله خواهد شد.
بنابراین ایران و آمریکا دارای منافع مشترک استراتژیک هستند: امریکا نیز اذعان کرده است که تهدید رو به فزونی گروههای جهادی تکفیری بستری برای همکاری استراتژیک ایران و آمریکا ایجاد کرده است.
انتخاب حسن روحانی بهعنوان رییسجمهوری با خطمشی اعتدالی در سیاست خارجی است، ایجاد فضای دیالوگ میان دو کشور (هرچند که محدود به مذاکرات هستهای است)، توافق کوتاهمدت هستهای و رسیدن به توافق جامع در آینده، بارقههای امید را برای نیل به همکاری استراتژیک میان آمریکا و ایران ایجاد کرده است.
در ژوئن 2014 تلویحاً هر دو کشور بهاحتمال همکاری ایران و آمریکا در مبارزه با داعش و سایر گروههای تکفیری اشاره کردند. وزیر امور خارجه آمریکا جان کری در پاسخ به سؤالی درباره احتمال همکاری نظامی با ایران، گفت که هیچ گزینه "کارسازی" را رد نمیکند؛ و از هر حرکت سازندهای که به ثبات و یکپارچگی در عراق بیانجامد استقبال خواهد کرد.
وزیر دفاع آمریکا نیز با اشاره به سابقه همکاری ایران با آمریکا در افغانستان افزود ایران و آمریکا میتوانند در عراق نیز همکاری داشته باشد.
با وجود استقبال ضمنی دکتر روحانی از همکاری با آمریکا در مبارزه با تروریسم در عراق؛ اما ایران هنوز تصمیمی مشخص و بیان شده ای برای همکاری با امریکا در این موضوع ندارد.ولی با این وجود، مبنایی برای همکاری دو کشور وجود دارد.
از منظرگاه ایران و آمریکا، با توجه شدت و اهمیت موضوع، جلوگیری از گسترش دامنه نفوذ داعش و دیگر گروههای تکفیری در منطقه حیاتی به نظر میرسد. اگرچه چگونگی مبارزه با این گروهها بسیار مشکل است و موفقیت نیز تضمینشده نیست.
آمریکا و شاید ایران ترجیح می دهند در عراق تنها وارد عمل نشوند و دنبال یک شریک برای مقابله بااین گروههای تروریستی هستند. به علاوه همکاری دو کشور میتواند بستری برای دیالوگ میان دو کشور ایجاد کند.
بنابراین از منظر ایران می تواند اینگونه برداشت شود که به واسطه این همکاری، علاوه بر شکست داعش، موقعیت بشار اسد و حزبالله در منطقه تقویت خواهد شد.
با وجوداین، وقتی با دقت و موشکافانه ملاحظات و منافع آمریکا و ایران را موردبررسی قرار میدهیم به این نتیجه میرسیم که فضای زیادی برای همکاری مشترک بین ایران و آمریکا وجود ندارد.
در وهله نخست با وجود فضای دیالوگ میان دو کشور در رابطه با مسئله هستهای اما همچنان سایه سنگین بیاعتمادی بین دو کشور وجود دارد.
از منظر ایران بهخصوص جناح محافظهکار دشمنی ایران و آمریکا و ظن اینکه آمریکا همواره در پی براندازی حکومت ایران است وجود دارد و این سیاست را بخشی اساسی و کلان سیاست خارجی آمریکا تلقی میکنند و نه تاکتیکی در سیاست خارجی.
در طرف مقابل آمریکا نیز با توجه مسائل تاریخی همچون گروگانگیری و اشغال سفارت و شعارهای مرگ بر آمریکا در طی این سالها همواره از ایران بهعنوان تهدیدی برای منافع امریکا در خاورمیانه می پندارد.
دومین پرسش و مسئله اساسی به چگونگی همکاری ایران و آمریکا در مبارزه با گروههای تروریست مسلح مربوط می شود. ایران و امریکا هر دو همکاری نظامی را در عراق منتفی دانستهاند و آمریکا تنها به حملات محدود هوایی اکتفا کرده است و سپاه پاسداران نیز در قالب مشاوره کمکهایی به دولت عراق میکند.
ولی هیچ گاه همکاری مشترکی صورت نگرفته است. درواقع ممکن است یک سری همکاریهای کوتاهمدت و تاکتیکی بین امریکا و ایران انجام گیرد.
مثلاً در رابطه مالکی هم ایران و هم آمریکا به این نتیجه رسیده بودند که تصدی مالکی بیش از این هم به منافع ایران وهم آمریکا ضربه خواهد زد. بنابراین از مالکی خواستند با کنارکشیدن از قدرت از حیدر العبادی حمایت کند.
توقع آمریکا از ایران ترغیب دولت جدید عراق را در تضمین قدرت یافتن واقعی سنیهای معتدل است و درعینحال شکاف میان سنیهای معتدل و گروههای جهادی سنی را بیشتر کند.
سومین مانع در همکاری ایالات متحده و ایران منافع متعارضی است که این کشور با یکدیگر در عراق دارند. آمریکا در پی حفظ منافع خود در عراق است و ایجاد یک دولت معتدل ائتلافی با مشارکت سنیها و درعینحال کاهش نفوذ ایران در عراق است.
در مقابل ایران در پی کاهش نفوذ آمریکا در عراق، قطع ارتباط عراق و آمریکا، تقویت نفوذ خود و اطمینان از اینکه دولت عراق تضمین کننده تداوم حضور شیعیان در قدرت است؛ و از طرفی آمریکا در پی تقویت نیروهای امنیتی عراق است که این خود مستلزم حذف نیروهای شبهنظامی شیعه است که یکی منابع نفوذ ایران در عراق است.
به علاوه آمریکا در مبارزه با گروههای جهادی نیاز مبرم به پشتیبانی سنی ها دارد، همکاری آمریکا و ایران در مبارزه با گروههای جهادی بهطورقطع باعث تقویت جایگاه ایران خاورمیانه خواهد شد همین امر باعث ناخشنودی دولتهای سنی حوزه خلیجفارس خواهد شد.
و کلام آخر اینکه هنوز گروههای تروریستی خطری جدی برای اسرائیل محسوب نمی شود زیرا تمرکز این گروهها تا کنون بر تثبیت قلمروهای خود در سوریه و عراق معطوف بوده است.
اگرچه در دراز مدت ممکن دامنه تحرکات خود را سمت اردن و مصر گسترش دهند و تهدیدی برای امنیت اسرائیل محسوب شوند؛ ولی این در کوتاه مدت و با توجه به شرایط فعلی منطقه همکاری ایران و امریکا برای اسرائیل ریسک بالایی خواهد داشت این همکاری ممکن است در حل مسئله هسته ای ایران موثر واقع شود باعث گسترش نفوذ ایران در عراق و هژمونی ایران در منطقه شود.
برای خواندن متن به زبان اصلی (اینجا) را کلیک کنید.
*کارشناس مسائل بین الملل
به گزارش صدای ایران، وی معتقد است علیرغم زمینه های مشترک همکاری ایران و آمریکا منافع متعارض منطقهای مانع بزرگ در ایجاد همکاری این دوکشوراست.
این منافع متعارض منطقه ای شامل ناخشنودی کشورهای حوزه خلیج فارس، نگرانی از به خطر افتادن منافع اسرائیل، تقویت جایگاه امریکا در عراق از یک سو، و ثبیت نفوذ ایران در عراق، تقویت موقعیت حزب الله و بشار اسد و قدرت گرفتن مجدد شیعیان در عراق خواهد بود.
پیشرویهای گروههای جهادی در سوریه و عراق مایه نگرانی طیف وسیعی از کشورها شده است- دولتهای معتدل عرب، ایران، آمریکا و کشورهای اروپایی و همینطور احزاب و گروههای سوریه و عراق - عمدهترین نگرانی در این رابطه گسترش قلمرو سرزمینی گروه های جهادی است که میتواند تأثیرات تأملبرانگیزی بر کل خاورمیانه بگذارد که خود موجب گسترش افراطیگری، بازتولید تروریسم و بیثباتی دیگر کشورهای خاورمیانه شود.
این تهدید بالقوه خطرناک برای تمامی دولت هاست. بنابراین هیچ کشوری نمیتواند بهتنهایی با این تهدید مقابله کند.
ایالاتمتحده آمریکا این نگرانی را دارد که گسترش تروریسم در خاورمیانه درعینحال که منافع این کشور و همپیمانانش را به را به خطر بیاندازد، باعث بیثباتی در اردن، عربستان و کشورهای حوزه خلیجفارس شود.
ایران نیز گسترش گروه جهادی تکفیری را تهدیدی برای ثبات عراق و جایگاه شیعیان در این کشورعراق میداند. در عین حال گسترش جبهه سنی درعراق و سوریه بر علیه ایران به طور قطع باعث تضعیف موقعیت بشار اسد و حزب الله خواهد شد.
بنابراین ایران و آمریکا دارای منافع مشترک استراتژیک هستند: امریکا نیز اذعان کرده است که تهدید رو به فزونی گروههای جهادی تکفیری بستری برای همکاری استراتژیک ایران و آمریکا ایجاد کرده است.
انتخاب حسن روحانی بهعنوان رییسجمهوری با خطمشی اعتدالی در سیاست خارجی است، ایجاد فضای دیالوگ میان دو کشور (هرچند که محدود به مذاکرات هستهای است)، توافق کوتاهمدت هستهای و رسیدن به توافق جامع در آینده، بارقههای امید را برای نیل به همکاری استراتژیک میان آمریکا و ایران ایجاد کرده است.
در ژوئن 2014 تلویحاً هر دو کشور بهاحتمال همکاری ایران و آمریکا در مبارزه با داعش و سایر گروههای تکفیری اشاره کردند. وزیر امور خارجه آمریکا جان کری در پاسخ به سؤالی درباره احتمال همکاری نظامی با ایران، گفت که هیچ گزینه "کارسازی" را رد نمیکند؛ و از هر حرکت سازندهای که به ثبات و یکپارچگی در عراق بیانجامد استقبال خواهد کرد.
وزیر دفاع آمریکا نیز با اشاره به سابقه همکاری ایران با آمریکا در افغانستان افزود ایران و آمریکا میتوانند در عراق نیز همکاری داشته باشد.
با وجود استقبال ضمنی دکتر روحانی از همکاری با آمریکا در مبارزه با تروریسم در عراق؛ اما ایران هنوز تصمیمی مشخص و بیان شده ای برای همکاری با امریکا در این موضوع ندارد.ولی با این وجود، مبنایی برای همکاری دو کشور وجود دارد.
از منظرگاه ایران و آمریکا، با توجه شدت و اهمیت موضوع، جلوگیری از گسترش دامنه نفوذ داعش و دیگر گروههای تکفیری در منطقه حیاتی به نظر میرسد. اگرچه چگونگی مبارزه با این گروهها بسیار مشکل است و موفقیت نیز تضمینشده نیست.
آمریکا و شاید ایران ترجیح می دهند در عراق تنها وارد عمل نشوند و دنبال یک شریک برای مقابله بااین گروههای تروریستی هستند. به علاوه همکاری دو کشور میتواند بستری برای دیالوگ میان دو کشور ایجاد کند.
بنابراین از منظر ایران می تواند اینگونه برداشت شود که به واسطه این همکاری، علاوه بر شکست داعش، موقعیت بشار اسد و حزبالله در منطقه تقویت خواهد شد.
با وجوداین، وقتی با دقت و موشکافانه ملاحظات و منافع آمریکا و ایران را موردبررسی قرار میدهیم به این نتیجه میرسیم که فضای زیادی برای همکاری مشترک بین ایران و آمریکا وجود ندارد.
در وهله نخست با وجود فضای دیالوگ میان دو کشور در رابطه با مسئله هستهای اما همچنان سایه سنگین بیاعتمادی بین دو کشور وجود دارد.
از منظر ایران بهخصوص جناح محافظهکار دشمنی ایران و آمریکا و ظن اینکه آمریکا همواره در پی براندازی حکومت ایران است وجود دارد و این سیاست را بخشی اساسی و کلان سیاست خارجی آمریکا تلقی میکنند و نه تاکتیکی در سیاست خارجی.
در طرف مقابل آمریکا نیز با توجه مسائل تاریخی همچون گروگانگیری و اشغال سفارت و شعارهای مرگ بر آمریکا در طی این سالها همواره از ایران بهعنوان تهدیدی برای منافع امریکا در خاورمیانه می پندارد.
دومین پرسش و مسئله اساسی به چگونگی همکاری ایران و آمریکا در مبارزه با گروههای تروریست مسلح مربوط می شود. ایران و امریکا هر دو همکاری نظامی را در عراق منتفی دانستهاند و آمریکا تنها به حملات محدود هوایی اکتفا کرده است و سپاه پاسداران نیز در قالب مشاوره کمکهایی به دولت عراق میکند.
ولی هیچ گاه همکاری مشترکی صورت نگرفته است. درواقع ممکن است یک سری همکاریهای کوتاهمدت و تاکتیکی بین امریکا و ایران انجام گیرد.
مثلاً در رابطه مالکی هم ایران و هم آمریکا به این نتیجه رسیده بودند که تصدی مالکی بیش از این هم به منافع ایران وهم آمریکا ضربه خواهد زد. بنابراین از مالکی خواستند با کنارکشیدن از قدرت از حیدر العبادی حمایت کند.
توقع آمریکا از ایران ترغیب دولت جدید عراق را در تضمین قدرت یافتن واقعی سنیهای معتدل است و درعینحال شکاف میان سنیهای معتدل و گروههای جهادی سنی را بیشتر کند.
سومین مانع در همکاری ایالات متحده و ایران منافع متعارضی است که این کشور با یکدیگر در عراق دارند. آمریکا در پی حفظ منافع خود در عراق است و ایجاد یک دولت معتدل ائتلافی با مشارکت سنیها و درعینحال کاهش نفوذ ایران در عراق است.
در مقابل ایران در پی کاهش نفوذ آمریکا در عراق، قطع ارتباط عراق و آمریکا، تقویت نفوذ خود و اطمینان از اینکه دولت عراق تضمین کننده تداوم حضور شیعیان در قدرت است؛ و از طرفی آمریکا در پی تقویت نیروهای امنیتی عراق است که این خود مستلزم حذف نیروهای شبهنظامی شیعه است که یکی منابع نفوذ ایران در عراق است.
به علاوه آمریکا در مبارزه با گروههای جهادی نیاز مبرم به پشتیبانی سنی ها دارد، همکاری آمریکا و ایران در مبارزه با گروههای جهادی بهطورقطع باعث تقویت جایگاه ایران خاورمیانه خواهد شد همین امر باعث ناخشنودی دولتهای سنی حوزه خلیجفارس خواهد شد.
و کلام آخر اینکه هنوز گروههای تروریستی خطری جدی برای اسرائیل محسوب نمی شود زیرا تمرکز این گروهها تا کنون بر تثبیت قلمروهای خود در سوریه و عراق معطوف بوده است.
اگرچه در دراز مدت ممکن دامنه تحرکات خود را سمت اردن و مصر گسترش دهند و تهدیدی برای امنیت اسرائیل محسوب شوند؛ ولی این در کوتاه مدت و با توجه به شرایط فعلی منطقه همکاری ایران و امریکا برای اسرائیل ریسک بالایی خواهد داشت این همکاری ممکن است در حل مسئله هسته ای ایران موثر واقع شود باعث گسترش نفوذ ایران در عراق و هژمونی ایران در منطقه شود.
برای خواندن متن به زبان اصلی (اینجا) را کلیک کنید.
*کارشناس مسائل بین الملل
گزارش خطا
صدر صد درست است
آخرین اخبار