از عملیات کربلای 4 به آقا محسن، آقا محسن به گوشی؟

دکتر محسن رضائی فعلی، آقا محسن زمان جنگ. فرمانده ای 27 ساله که در زمان حال باور پذیری اینکه جوانی در این سن و سال فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باشد بسیار سخت است.
کد خبر: ۲۱۱۳۵۴
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۳۹۷ - ۱۷:۵۶
صدای ایران؛ سجاد عابدی- دکتر محسن رضائی فعلی، آقا محسن زمان جنگ. فرمانده ای 27 ساله که در زمان حال باور پذیری اینکه جوانی در این سن و سال فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باشد بسیار سخت است. چرا که در آن زمان باورپذیری نسبت به جوانان به قدری بود که اکثر فرماندهان آن دوره در همین سن و سال بودند. تاکید می کنم باورپذیری.
 
جوانانی که بدون داشتن ذره ای ادعا و چشم داشتی به کشور خود را فدای آب و خاکی کردند که آقا محسن تبدیل به دکتر محسن شد. دکتر محسنی که به گفته خودش دلش بیش تر از همه برای آقا مهدی باکری تنگ می شود. دکتر محسنی که هنوز لباس سبز را بر تن دارد و خود را کوچک ترین سرباز نظام و رهبری می داند.
 
حال آقا محسن چه شده است که به راحتی از عملیاتی صحبت می کند که به گفته خودش «با عملیات کربلای چهار به دشمن وانمود کردیم که عملیات سالانه ما تنها همین بوده است. ده روز بعد در همان نقطه و در زمانی که نیروهای ارتش بعثی به مرخصی رفته بودند، عملیات کربلای 5 را انجام دادیم».
 
آقا محسن خودتان را بگذارید به جای تحلیلگر تاریخی، چه استنباط می کنید؟ سوال من از شما این است چرا باید 6000 نفر شهید و 7000 مجروح، قربانی تفکر شما بشوند؟ حقیقتا با 13000 قربانی قصد دادن اطلاعات فریب به دشمن را داشتید؟! حقیقتا اگر قطعنامه ای امضا نمی شد و امام جام زهر را نمی نوشیدند شما و همفکرانتان تا کجا قصد ادامه داشتید؟ شاید تفکر شما این بود که باید همه مردم ایران فدای تفکرات شما شوند؟ که با اتفاق دانشگاه آزاد و صحبت شما در رابطه با فرهنگ شاهنشاهی به این واقعیت نزدیک می شویم که تفکر شما چنین است!
 
آقا محسن، چرا ده‌ها هزار رزمنده و خانواده هزاران شهید هیچگاه از شما نپرسیدند چرا از چند شب قبل از عملیات کربلای چهار آسمان از منور‌های چلچراغی دشمن مانند روز روشن شده بود. بچه‌های توپخانه لشکر ۲۷ هیچگاه از شما نپرسیدند چرا تنها ۴۵ دقیقه پس از آغاز عملیات، تقریبا تمام قبضه‌ها مورد اصابت توپ‌های دشمن قرار گرفت. به قول جناب آشنا: «چرا هیچ یک از هزاران مجروح عملیات نپرسیدند چرا وقتی اولین موج مجروحان به بیمارستان صحرایی علی‌بن ابی‌طالب رسید هنوز پزشکان و پرستاران از وقوع عملیات آگاهی درستی نداشتند، ولی رادیوی منافقین و رادیو بغداد هر لحظه وضعیت عملیات را اعلام می‌کرد. برادر محسن، بین عملیات فریب و عملیات لو رفته تفاوت از زمین تا آسمان است. تحلیل‌های پسینی مشکلی را حل نمی‌کند. ما شایدخطاکاران را ببخشیم، اما خودشیفتگان را هرگز.»

«باید تن به شفافیت دهید و به سوالات کهنه بسیجیان و خانواده‌های شهدا و ایثارگران در باره راز‌های سربه‌مهر دفاع مقدس پاسخ دهید. شما تا به حال در قامت یک قهرمان ملی جلوه کرده‌اید. اما اکنون با این سخنان در باب آن عملیات تلخ دیگر نمی‌توانید پشت نام سرداران شهید پنهان شوید و باید خود را برای سوالات سخت آماده کنید. همه باید مراقب خودشیفتگی باشیم.»

برادر محسن فرمودید:« با عملیات کربلای چهار به دشمن وانمود کردیم که عملیات سالانه ما تنها همین بوده است. ده روز بعد در همان نقطه و در زمانی که نیرو‌های ارتش بعثی به مرخصی رفته بودند، عملیات کربلای پنج را انجام دادیم. عملیات کربلای چهار برای فریب دشمن انجام شد. اگر تحلیلگر تاریخی در فهم آن فریب بخورد، پس وای به حال نوشته‌های او.» من به شما می گویم وای بر شما که بدون نادیده گرفتن صبر و دلتنگی 6000 مادر شهید که عدم مسئولیت پذیری خود در آن زمان را بر گردن تحلیلگران تاریخی می اندازید. اگر آقا مهدی باکری و بقیه فرماندهان جنگ که از میانمان رفته اند بودند چنین مواردی را مطرح می کردید؟ آقا محسن وای بر شما که بدون در نظر گرفتن جمعی جوانب، سخنانی را در رابطه با جنگ مطرح می کنید که فقط کوبیدن تبل رسوایی خود است و به ذهن جوانان این مرز و بوم تنها یک چیز متبادر می شود: بی کفایتی.

دکتر محسن با خبر هستید که از تعداد شهدا و مفقودین این عملیات آمار دقیقی در دست نیست، اما این عملیات بر اساس خاطرات آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی فرمانده وقت جنگ، این گونه توصیف شده است: «آقای شمخانی اطلاعات لازم را در خصوص نتایج عملیات شکست خورده کربلای ۴ داد. خیلی بدتر از آنچه تا به حال گفته بودند، نزدیک به ۱۰۰۰ شهید و ۳۹۰۰ مفقود الاثر داشتیم که اکثر آن‌ها را باید شهید حساب کرد و حدود ۱۱ هزار مجروح».
 
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار