چه کسی جانشین عارف می شود؟

عبدالله نوری از آن معدود سیاستمدارانی است که به گفته خودش شهوت حرف زدن ندارد. کم می‌گوید و گزیده. سال‌هاست منصب اجرایی ندارد اما سیاست را به خانه‌اش برده و در جلسات منظمی با فعالان سیاسی گفت‌وگو می‌کند.
کد خبر: ۱۹۱۷۲۴
تاریخ انتشار: ۰۴ تير ۱۳۹۷ - ۱۹:۵۳
عبدالله نوری از آن معدود سیاستمدارانی است که به گفته خودش شهوت حرف زدن ندارد. کم می‌گوید و گزیده. سال‌هاست منصب اجرایی ندارد اما سیاست را به خانه‌اش برده و در جلسات منظمی با فعالان سیاسی گفت‌وگو می‌کند.
 
به گزارش صدای ایران هر چند وقت یکبار هم گروه‌‌های مختلف سیاسی او را به عنوان پدر معنوی خود به صدر اخبار می‌آورند و سودای بازگرداندنش به سیاست را در ذهن خود می‌پرورند. روزی ادوار تحکیم او را تنها کاندیدای مورد حمایت خود برای ریاست‌جمهوری می‌داند و روزی دیگر نامش مجوزی برای عبور از عارف می‌شود.سال گذشته محمد عطریانفر به «مثلث» گفته‌ بود «نوری جزو شخصیت‌های انگشت‌شماری است که نقش موثری در هدایت افکار عمومی اصلاح‌طلبان دارد. جلسات همفکری، ارتباطات سیاسی خودش را دارد.
 
به هر حال الان باتوجه به اینکه جناب آقای خاتمی کمتر امکان حضور رسانه‌ای دارد‌، ممنوع‌التصویر و ممنوع‌البیان است. آقای نوری صاحب اثر است و همان تفکر را نمایندگی می‌کند. در واقع نقش او رسمی است و خیلی هم نگاه او بسیار معتدل است و شاید اگر این بیاناتی که در این گفت‌وگو عرض کردم را یک بیان اعتدالی به حساب بیاوریم نگاه آقای نوری و گفتمان سیاسی او از مواضعی که من دارم معتدل‌تر و راهگشا‌تر است.»کمتر از دو سال از این گمانه‌زنی‌ها و اظهارنظرها می‌گذرد که غلامحسین کرباسچی به «باشگاه خبرنگاران جوان» گفته است «عبدالله نوری شخصیتی قابل احترام، توانا در حل مسائل سیاسی، صالح و با سوابق مثبت است که می‌تواند گزینه مناسبی برای جایگزینی عارف باشد اما در این باره باید اعضای پارلمان نظر بدهند. » او در خلال این مصاحبه تلویحا احتمال حضور نوری در پارلمان اصلاحات را تایید کرده و البته گفته است که سوابق نوری با محمدضا عارف متفاوت است وکارکردهای سیاسی آنها در جریان اصلاحات قابل قیاس نیست به همین دلیل نمی‌توان پیش‌بینی کرد که کدام یک از آنها صندلی ریاست پارلمان اصلاحات را از آن خود می‌کند. نوری سال ٨١ با پایان حکمش در مجمع تشخیص مصلحت نظام نه مسوولیتی پذیرفت، نه برای منصبی منتخب و منتصب شد.
 
به نقل از اعتماد، او در سکوت سیاسی فرورفت و تنها هر از چندگاهی زمزمه‌هایی از بازگشت دوباره‌اش به گوش رسید که تاکنون محقق نشده است. با این حال شاید این‌بار که محمدرضا عارف امتحان پس داده و ماجرای پارلمان اصلاحات مطرح است ‌ممنوعیت‌های خاتمی به ریاست نوری در این پارلمان یا حتی شورای عالی سیاستگذاری کمک کند. منوط بر اینکه نوری بخواهد از انزوا خارج شود و مسوولیت جریانی و جناحی بپذیرد.

کارنامه نوری
دو سال از انقلاب گذشته‌بود، صادق قطب‌زاده نخستین رییس صدا وسیما از «خودی» به «غیرخودی» تبدیل شده‌بود و همین شد که عبدالله نوری و علی اکبر محتشمی‌پور در سال ٥٩ سرپرستی صداوسیما را برعهده گرفتند. نوری تا سال ٦١ در سازمان ماند. در دولت رجایی هم به عنوان معاون وزیر خارجه در ساختار سیاسی پس از انقلاب قرار گرفت. اما آنچه زندگی سیاسی او را در دهه شصت جذاب می‌کند احکام نمایندگی متعدد نوری از سوی امام خمینی است. او در دوران حیات امام آنقدر محبوب و مورد اعتماد راس نظام بود که به نمایندگی از امام در جهادسازندگی، هیات نظارت شورای عالی قضایی، ‌سپاه پاسداران حضور داشت و با حکم امام خمینی به عضویت شورای بازنگری قانون اساسی درآمد.

ناطق‌نوری مخالف قدیمی نوری
پس از رحلت امام و تشکیل اولین دولت بدون نخست‌وزیر، ‌آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، رییس‌جمهوری وقت عبدالله نوری را به عنوان وزیر کشور انتخاب کرد. اما این اعتقاد ناطق‌نوری که «ما نمی‌پذیریم که آقای عبدالله نوری ولایی فکر کند» منشأ همه فشارها و حملاتی بود که در این سال‌ها علیه نوری مطرح شد. آنقدر که دیگر نتوانست در کابینه دوم جای گیرد و علی محمد بشارتی جای او نشست. پس از آن هاشمی‌رفسنجانی که ارتباط خوبی با نوری داشت از جامعه روحانیت مبارز خواست تا او را در فهرست انتخاباتی خود قرار دهند که باز هم با اعمال نظر ناطق‌نوری این اتفاق رخ نداد.

نمایندگی مردم اصفهان و تهران
عبدالله نوری دو بار به مجلس راه یافت. یک بار به نمایندگی از مردم اصفهان به بهارستان راه یافت و تا پایان چهار سال در «مجلس قدیم» حضور داشت. بار دیگر سال ٧٤ به نمایندگی از مردم تهران کاندیدای انتخابات مجلس شد. نام او در فهرست مورد حمایت کارگزاران سازندگی قرار داشت و موفق شد به مجلسی راه یابد که اکثریت در دست محافظه‌کاران بود. نوری در مجلس پنجم برای ریاست با علی اکبر ناطق نوری رقابت کرد و با وجود اینکه نیروهای نزدیک به او در مجلس در اقلیت بودند تنها با ١١ رای کمتر از کرسی ریاست بازماند و بر کرسی ریاست فراکسیون اقلیت تکیه زد. در همین دوران نوری برای دو دوره به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد. او سال ٧٥ موفق شد برای حضور در پارلمان اعتماد مردم را جلب کند و باز هم راهی بهارستان شود اما عمر حضور او در مجلس پنجم کوتاه بود چرا که به عنوان گزینه محمد خاتمی برای وزارت کشور مطرح شد. گویی ساختمان وزارت کشور جایی برای او خوش‌یمن نبود که این‌بار هم تحت فشار مخالفان راهی مجلس شد و از سوی نمایندگان استیضاح. در نهایت این نوری بود که باید مجلس را این‌بار نه به مقصد وزارتخانه بلکه به قصد خانه ترک می‌کرد. ناطق‌نوری در خاطراتش می‌نویسد: «روز استیضاح ایشان، وقتی صحبتش تمام شد، من را نگاه کرد و گفت: «حالا امروز باید بنشینم یا بروم»، من گفتم: «نه اتفاقا امروز، روز رفتن است» او اما همچنان برای حضور در سیاست مشتاق بود. چرا که برای انتخابات اولین دوره شورای شهر تهران کاندیدا شد و به عنوان نفر اول تهران به «بهشت» راه یافت. چندی بعد هم برای حضور در انتخابات مجلس ششم از سمت خود (ریاست شورای شهر تهران) استعفا داد. با این حال فعالیت مطبوعاتی نوری که منجر به احضار و بعدها زندانی شدن او شد اجازه نداد که راهی مجلس ششم شود. نوری در دو دوره ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۵ و ۱۳۷۵ تا ١٣٨٠ همچنان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بود.

«خرداد» پر‌حادثه و «شوکران اصلاح»
عبدالله نوری پس از استیضاح و رفتن از وزارت کشور روزنامه‌ای به نام «خرداد» منتشر کرد، روزنامه‌ای که به «نوگرایی دینی» شهره شد و روزنامه‌نگاران معتبری نویسندگان آن بودند. «خرداد» اما گرفتار حوادث زمان خود شد و ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر، حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی، بسیج دانشجویی و رفعت بیات، مدیر مسوول هفته‌نامه آزادی از آن شکایت کردند و عبدالله نوری هم از سوی دادگاه ویژه روحانیت فراخوانده شد. اتهامات نوری توهین به مقدسات، نشر اکاذیب، اقدام علیه امنیت ملی و نظیر اینها بود. نوری در نهایت به ٥ سال حبس محکوم شد که کتاب مجموعه‌ای از رویدادهای دادگاه و دفاعیات و پاسخ‌ها‌یش را درکتاب «شوکران اصلاح» به چاپ رساند. گفته می‌شود که هاشمی‌رفسنجانی برای عدم محکومیت او تلاش‌های زیادی انجام داد و حتی با مقامات عالیرتبه نظام رایزنی و گفت‌وگو کرد که بی‌نتیجه ماند. ٣١ آبان ١٣٨١ حادثه فوت برادر او باعث شد نمایندگان مجلس ششم در نامه‌ای به رهبری تقاضای عفو نوری را مطرح کنند که مورد موافقت قرار گرفت.

بازگشت کم‌فروغ و دوباره
سال ٨٧ و در آستانه انتخابات دهمین دوره ریاست‌جمهوری عبدالله نوری با درخواست جمعی از فعالان سیاسی به‌ویژه ادوار تحکیم وحدت با وجود اینکه امکان رد صلاحیتش وجود داشت راضی شد تا به صورت مشروط پا به رقابت بگذارد. همان زمان نوری در اظهارنظری گفت: «من همیشه آدم کم‌حرفی بودم. من اعتقاد ندارم که شخصیت‌ها برای آنکه مطرح شوند، مستمر حرف تکراری بزنند، شهوت کلام که ندارم. اما اینکه می‌گویید روزه سیاسی یا سکوت، به کل کمتر حرف زدن من خیلی هم متوجه خود رژیم و حاکمیت نیست، این واقعیت است که اگر من حرف بزنم، دوستان خودمان شاید بیشتر ناراحت شوند. پیش‌ترها رقیب یک دسته‌بندی اعتدالی و افراطی ساخته بود، اکنون متاسفانه برخی دوستان اصلاح‌طلب حتی اعتدالی نیستند و تفریطی شدند. در خیلی از مسائل من فکر می‌کنم که می‌شود گامی بیشتر ‌برداریم اما تا حرف بزنیم می‌گویند که افراطی و تندرو هستید و کار ما را هم خراب می‌کنید و خط اعتدال را به هم می‌ریزید. ما که می‌دانیم از این تفریط‌ها به هیچ‌جا نمی‌رسند اما چرا حرف بزنیم که گناهش بیفتد گردن‌مان. این است که خیلی وقت‌ها آدم به این نتیجه می‌رسد که چرا مزاحم کار دوستان شود، بذارد با همین اعتدالی که می‌گویند بروند جلو، اگر یک گام هم پیش‌تر رفتند، ما خوشحال می‌شویم.» قطعیت حضور میرحسین موسوی اما تمام معادلات را تغییر داد و نوری به دوران «سکوت» بازگشت اما بار دیگر صحبت از حضور جدی‌تر و فعال‌تر او در عرصه سیاست به گوش می‌رسد. برخی فعالان سیاسی می‌خواهند او را از جلسات خانگی به متن سیاست بازگردانند اما نوری هنوز در مواجهه با این کنش‌ها هیچ واکنشی ندارد گرچه خبرهای غیررسمی حاکی از آن است که مذاکرات با او به سطح قابل‌توجهی رسیده است که کرباسچی در مورد جایگزین عارف صحبت می‌کند.

ناطق‌نوری در خاطراتش می‌نویسد: «روز استیضاح ایشان، وقتی صحبتش تمام شد، من را نگاه کرد و گفت: «حالا امروز باید بنشینم یا بروم»، من گفتم: «نه اتفاقا امروز، روز رفتن است»

پربیننده ترین ها