دختر البرزی جان 19 بیمار را نجات داد
مرگ دست خداست و هیچ کس نمیداند کی و چطور پیمانه زندگیش لبریز میشود؛ همه ما بعد از مرگ راهی خاکی میشویم که از آن زاده شدیم و اغلب بعد از مدتی مثل میلیونها انسان دیگری که پا به این کره خاکی گذاشته جوری فراموش میشویم که انگار از اول نبودهایم.
مرگ دست خداست و هیچ کس نمیداند کی و چطور پیمانه زندگیش لبریز میشود؛ همه ما بعد از مرگ راهی خاکی میشویم که از آن زاده شدیم و اغلب بعد از مدتی مثل میلیونها انسان دیگری که پا به این کره خاکی گذاشته جوری فراموش میشویم که انگار از اول نبودهایم.
به گزارش صدای البرز از ایسنا این داستان ولی برای عدهای متفاوتتر است؛ مرگ برخی به گونهای است که جان را در کالبد عدهای دیگر محفوظ میکند؛ همین دور و بر ما افرادی هستند که به واسطه بیماری با مرگ دست و پنجه نرم میکنند ولی با دریافت اعضایی از بدن کسانی که عنوان مرگ مغزی را به یدک میکشند، شربت زندگی را نوشیده و فرصت دوباره برای حیات پیدا می کنند.
بله اهدا کنندگان عضو کسانی هستند که در سر مرگشان نفس زندگی نهفته است و این نفس را بدون هیچ چشمداشتی به کالبد بیماران نیازمند میدمند.
تصمیم سخت اهدای عضو
پدر یکی از اهداکنندگان البرزی میگوید: دخترم سال 92 به دلیل سکته مغزی به کما رفت. بعد از سه روز دکترها از بازگشت او به دنیا قطع امید کردند و گفتند اگر میخواهم رضایت دهم تا دستگاه اکسیژنش را قطع کنند؛ باور اینکه جگر گوشهام زندگی نباتی پیدا کرده و زنده با مردهاش فرقی ندارد سخت بود ولی چارهای جز پذیرش واقعیت نداشتم.
مصطفی کبریایی ادامه میدهد: در گیر و دار آماده کردن خانواده برای مراسم کفن و دفن دخترم بودم که یاد خواهر زادهام افتادم که به خاطر از دست دادن کلیههایش ناامیدانه منتظر مرگ بود ولی معجزهای در زندگیش اتفاق افتاد و توانست با کلیه اهدایی به زندگی بازگردد.
وی توضیح میدهد: پسر خواهرم به خاطر بخشش خانوادهای که داغدار فرزندی بودند که در تصادف رانندگی دچار مرگ مغزی شده بود از مرگ حتمی نجات یافت؛ این بود که من هم تصمیم گرفتم برگه رضایت اهدای عضو دخترم را امضا کنم و به پزشکان گفتم هر عضوی از بدن او که میتواند جان کسی را نجات دهد یا احتمال بازگشت بیماری به زندگی را افزایش دهد بردارند.
وی ابراز کرد: در نهایت قلب، کلیهها، قرنیه، غضروف، استخوانها و ... دخترم به 19 بیمار اهدا شد و نور امید را به زندگی آنها برگرداند.
وی اضافه میکند: از آن زمان هم برای خودم و هم برای دیگر اعضای خانوادهام کارت اهدای عضو دریافت کردهام تا اگر روزی به دلایلی عمر ما به دنیا نبود و امکان اهدای عضو داشتیم، این اتفاق بیفتد.
این پدر البرزی ادامه میدهد: وقتی کسی میمیرد اعضای بدنش بعد از مدتی میپوسد و جزئی از خاک میشود هر چند رضایت برای اهدای عضو عزیزترینهای زندگیمان کار سادهای نیست ولی همین که فکر کنیم با این کار جان چندین انسان را نجات میدهیم و از داغدار شدن چند خانواده جلوگیری میکنیم، طی کردن این مسیر برایمان ساده میشود.
با رضایت کامل اعضای فرزندم را اهدا کردم
مادریکه با اهدای اعضای بدن پسرش موافقت کرده، میگوید: پسرم نظامی بود و شش سال پیش در حین آموزش به خاطر اصابت گلوله اشتباهی دچار مرگ مغزی شد.
وحیده رمضانی ادامه میدهد: بعد از اینکه مطمئن شدم امیدی به بازگشت پسرم به زندگی نیست، بدون هیچ شکی برگه رضایت اهدای عضوش را امضا کردم.
وی اظهار میکند: پسرم ورزشکار بود و بدن بسیار سالمی داشت و اکثر اعضایش اهدا شد.
وی ابراز میکند: تا کنون امکانی برای ملاقات با هیچ یک از دریافت کنندگان اعضای پسرم فراهم نشده و من از این موضوع گلایه دارم.
این مادر بخشنده توضیح میدهد: من و بقیه کسانی که با اهدای اعضای بدن عزیزانمان موافقت میکنیم چشم داشت مالی نداریم و تنها در راه رضای خدا و برای آرامش روح از دست رفتگانمان این کار را انجام میدهیم؛ این که بدانیم اعضای بدن عزیزمان در بدن چه کسانی قرار میگیرد توقع زیادی نیست ولی نمیدانم چرا این فرصت را از ما میگیرند.
هر سه ساعت یک نفر به دلیل نرسیدن عضو پیوندی میمیرد
مدیر امور بیماریها و مراکز تشخیص درمانی دانشگاه علوم پزشکی البرز میگوید: در ایران در هر روز بین 10 تا 12 نفر( در هر دو یا سه ساعت یک نفر) جان خود را در اثر نرسیدن عضو پیوندی از دست میدهد .
کوروش سلیمی ادامه می دهد: با این اوصاف اگر عضو پیوندی به این افراد برسد، در هر سال از داغدار شدن هزاران خانواده جلوگیری میشود.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود به آمار سالانه مرگ مغزی های کشور اشاره کرده و اضافه میکند: در سال بین شش تا هفت هزار نفر در کشور در اثر حوادث مختلف که عمده آن تصادفات رانندگی است دچار مرگ مغزی میشوند که اعضای آنها می تواند زندگی بخش بیماران بسیاری باشد.
وی خاطر نشان میکند: اهدای اعضای کسی که مرگ مغزی شده حداقل میتواند جان یک نفر و حداکثر جان سه نفر را نجات دهد.
سالانه 900 اهدای عضو در کشور انجام میشود
این مسئول با بیان اینکه متاسفانه فرهنگ اهدای عضو آن طور که باید و شاید در جامعه جا نیفتاده ، ادامه میدهد: سالانه تنها 900 مورد اهدای عضو در کشور انجام می گیرد که این آمار در مقایسه با امکان بالقوه اهدای عضو بسیار پایین است.
وی اظهار میکند: بدون شک حتی اگر خانواده نیمی از افراد مرگ مغزی شده به اهدای عضو عزیزانشان رضایت دهند، تعداد افراد منتظر برای پیوند عضو به میزان قابل توجهی کم میشود.
وی با اشاره به اینکه جان بخشیدن به فرد دیگر در آموزههای دینی ما بسیار تاکید شده ، میگوید: مرگ حق است و کسی از چگونی اتمام زندگیش خبر ندارد به همین دلیل چه خوب است فرهنگ دریافت کارت اهدای عضو در جامعه نهادینه شود تا اگر روزی بر اثر مرگ مغزی از دنیا برویم، بتوانیم جان چند بیمار را نجات دهیم.
مدیر امور بیماریها و مراکز تشخیص درمانی دانشگاه علوم پزشکی استان البرز توضیح میدهد: دریافت کارت اهدای عضو کار پیچیدهای نیست و کافی است متقاضی در سایت انجمن اهدای عضو ایرانیان ثبت نام کند و رضایت خود را برای پیوند اعضا در این سایت به ثبت برساند.
سال گذشته 45 نفر در استان مرگ مغزی شدهاند
این مسئول در بخش دیگری از صحبتهای خود به آمار مرگ مغزیهای استان در سال گذشته اشاره کرده و میگوید: سال گذشته 45 نفر در استان دچار مرگ مغزی شدند که 90 درصد از آنها به اهدای عضو ختم شد.
وی درباره چگونگی شناسایی افراد دچار مرگ مغزی شده اظهار میکند: دانشگاه علوم پزشکی البرز واحدی در استان دارد که از طریق آن افرادی که دچار مرگ مغزی شدهاند را شناسایی میکند.
سلیمی با بیان اینکه تمام عملهای پیوند عضو در تهران انجام میشود، اضافه میکند: تا کنون هیچ عمل پیوندی در البرز نشده و موارد شناسایی شده و منتهی به پیوند به بیمارستانهایی که عمل پیوند در آن صورت میگیرد معرفی میشوند اما دانشگاه علوم پزشکی البرز تلاش دارد امسال عمل پیوند کلیه را در یکی از بیمارستانهای استان راهاندازی کند.
دیدار خانواده اهداکننده با دریافت کننده عضو ممکن است به ضرر دو طرف تمام شود
رییس انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی البرز میگوید: برخی از اعضای خانواده اهداکنندگان عضو از اینکه امکان دیدن فردی که با عضوی از عزیزشان جان دوباره گرفته وجود ندارد ناراضی هستند ولی این بخشی از سیاست وزارت بهداشت و درمان است.
مجید کرمی ابراز میکند: البته غالباً امکان دیدار تعدادی از دریافت کنندگان با خانواده اهدا کننده فراهم می شود ولی چون اکثر دریافت کنندگان به گونه ای انتخاب میشوند که از استان دیگری غیر از محل سکونت اهدا کننده باشند ، این هماهنگیها قدری با سختی انجام میشود.
وی اضافه میکند: علاوه براین، با این دیدارها دل کندن خانواده اهداکننده از دریافت کننده عضو سخت میشود و بین آنها روابط عاطفی شکل میگیرد که گاه به ضرر هر دو طرف تمام میشود به همین دلیل سعی می شود این دیدارها به شکلی کنترل شود.
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار