باهنر مطرح کرد؛

وقتی کل تریبون‌های دنیا و مردم منتظر خطبه‌های آیت الله هاشمی بودند

پحدود ٢٠ سال در روز قدس خطیب تهران بود و اکثریت این خطبه‌ها را که گوش می‌کردم، هرروز یک تحلیل، حرف، امید و شارژ جدیدی به جامعه می‌داد و اصلا تکراری وجود نداشت. واقعا نمی‌شد از آقای هاشمی دو یا سه منبر تکراری پیدا کرد. علتش این بود که ایشان خود را مقید می‌دانست.
کد خبر: ۱۷۵۱۹۴
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۱
پحدود ٢٠ سال در روز قدس خطیب تهران بود و اکثریت این خطبه‌ها را که گوش می‌کردم، هرروز یک تحلیل، حرف، امید و شارژ جدیدی به جامعه می‌داد و اصلا تکراری وجود نداشت. واقعا نمی‌شد از آقای هاشمی دو یا سه منبر تکراری پیدا کرد. علتش این بود که ایشان خود را مقید می‌دانست.

به گزارش صدای ایران محمدرضا باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، درباره آیت‌الله‌ هاشمی‌ ‌رفسنجانی گفت‌وگویی با روزنامه شرق کرده که خلاصه آن در ادامه می‌آید.

این مسئله که مثلا‌ هاشمی بعد از انقلاب سوءاستفاده مالی کرده باشد، از اساس موردقبول نیست. آقای هاشمی یک دید توسعه‌ای داشت.

آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، خطبه‌های بسیار دقیق، متفکرانه و بامطالعه‌ای داشت.

حدود ٢٠ سال در روز قدس خطیب تهران بود و اکثریت این خطبه‌ها را که گوش می‌کردم، هرروز یک تحلیل، حرف، امید و شارژ جدیدی به جامعه می‌داد و اصلا تکراری وجود نداشت. واقعا نمی‌شد از آقای هاشمی دو یا سه منبر تکراری پیدا کرد. علتش این بود که ایشان خود را مقید می‌دانست.

وقتی عملیات ناموفقی در جبهه داشتیم،‌ کل تریبون‌های دنیا و مردم منتظر خطبه‌های نمازجمعه هاشمی بودند تا تحلیل‌های ایشان را درباره جنگ بدانند. حتی زمانی که عملیات ناموفقی داشتیم، در خطبه‌ها چنان انرژی مثبتی به جامعه می‌داد که هر نمازجمعه‌ای که ایشان می‌خواند، سخنانشان محور تحلیل‌های رسانه‌های بیگانه بود.

آقای هاشمی نکات مثبت بسیار زیادی داشت اما ایشان بعضی جاها اشتباهات استراتژیک هم مرتکب شد. در داستان دوم خرداد سال ٧٦، آقای هاشمی در آخرین خطبه‌های نماز جمعه‌شان قبل از انتخابات گفت که باید جلوی تخلف گرفته شود و بعضی‌ها احساس‌هایی از این خطبه کردند؛ چون آن موقع هم شایعه شده بود که «بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق نوری». ایشان مسیر را به سمت آقای خاتمی کج کرد. در ضمن آقای ناطق بارها‌و‌بارها در تبلیغات انتخاباتی‌اش گفته بود که ادامه دولت هاشمی خواهد بود و به‌همین‌دلیل هم شکست خورد.

آقای هاشمی فکر کرد که آقای ناطق برای خودش یک یل است، ارتباطات خوبی دارد و آدم قدبلندی در انقلاب است. درست است که به حرف‌های من گوش می‌دهد، ولی برای خودش کسی است. این‌طور نیست که مطیع سیاست‌های من باشد. تحلیل من از سیاست‌های آقای هاشمی در آن برهه این است که ایشان احساس کرد اگر خاتمی رئیس‌جمهور شود، می‌شود مدیریتش کرد، ولی ناطق را نمی‌شود مدیریت کرد؛ بنابراین دیر یا زود قبل از انتخابات به رئیس‌جمهورشدن آقای خاتمی رضایت داد.

این را هم بگویم که اگر آقای هاشمی هم رضایت نمی‌داد، خاتمی رئیس‌جمهور می‌شد و اصلا نمی‌خواهم بگویم که آقای هاشمی در شکست آقای ناطق نوری تأثیر داشت. این خیلی ساده‌لوحانه است که بگوییم اگر آقای هاشمی از آقای ناطق نوری حمایت می‌کرد،‌ ایشان پیروز می‌شدند. تقریبا همه از آقای ناطق حمایت کرده بودند و اگر هاشمی هم حمایت می‌کرد، ناطق رئیس‌جمهور نمی‌شد و هفت میلیون رأیش نهایتا به هفت‌ونیم میلیون می‌رسید.

بدترین، سخت‌ترین و خشن‌ترین حملات را به هاشمی، اصلاح‌طلبان هنجارشکن انجام دادند. استفاده از القابی چون «عالی‌جناب سرخپوش» و ارتباط‌دادن ایشان با قتل‌های زنجیره‌ای از نامهربانی‌هایی بود که بر هاشمی روا داشتند. اصلاح‌طلبان آن‌چنان نارنجک روی سرش خالی کردند تا هاشمی را پودر کردند.
پربیننده ترین ها