معرفی کتاب «از اهداف توسعه هزاره تا اهداف توسعه پایدار»
کتاب «از اهداف توسعه هزاره تا اهداف توسعه پایدار» تالیف آقای علیرضا توتونچیان در سال 1395 از سوی اداره نشر وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران منتشر گردیده است.
در دنیای امروز، در کنار مؤلفههای سیاسی، امنیتی، نظامی، فرهنگی و ارزشی، تاریخی و جغرافیاییِ قدرت باید به توان توسعهای کشورها مشتمل بر حوزههای اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی نگاهی ویژه داشت. میزان توسعه کشورها نقش کلیدی در کسب قدرت و لذا در سیاست خارجی، نفوذ و تعیین جایگاه کشورها در نظام بینالملل دارد. امروزه معمولا از کشورهایی به عنوان قدرتهای نوظهور جهانی یاد میشود که ساختار و رشد اقتصادی خوبی داشته و در پیشبرد سیاستهای ملی توسعه اجتماعی و حفاظت از محیط زیست نیز پیشرو باشند. برهمین اساس، توسعه در مرکز ثقل برنامههای راهبردی کشورها در دهههای اخیر قرار داشته است. کشورهای مختلف در تکاپو برای پیشرفت و توسعه سعی وافری در افزایش همکاری و هم آوایی در زمینههای متعدد داشتهاند تا علاوه بر ظرفیتهای ملی خود، از پتانسیلهای منطقهای و بینالمللی نیز برای بهبود شرایط زندگی و کامیابی مردم خود بهره گیرند. منافع دراز مدت همگان اقتضاء میکند که در کنار صلح و امنیت بینالمللی، موضوعات مرتبط با توسعه پایدار نیز نگرانی مشترک بشریت قلمداد شده و راه حلهایی با مشارکت معنادار همگان داشته باشد.
آغاز قرن بیست و یکم نقطه عطفی در اعلام تعهد جهانی برای دستیابی به توسعه بود. در اجلاس هزاره سران در سازمان ملل متحد در سپتامبر سال 2000، اعلاميه هزاره سازمان ملل متحد با حضور سران و مقامات عالی رتبه حدود 190 کشور دنیا تصویب شد و همگان را موظف كرد كه هر چه در توان دارند براي مبارزه با فقر، گرسنگی، بیماری، پایداری محیط زیست، ارتقای كرامت انساني، بسط و گسترش صلح و امنیت و دموکراسی انجام دهند. در همین راستا اهداف توسعه هزاره مبتنی بر اعلاميه مذکور و شامل ریشه کن کردن فقر شديد و گرسنگي، دست يافتن همگانی به آموزش ابتدايي، برابري جنسيتي و توانمندسازي زنان، کاهش مرگ و میر كودكان، بهبود سلامت مادران، مبارزه با ايدز و مالاريا، تضمين پايداري محيط زيست و نهایتا گسترش مشاركت جهاني براي توسعه ارائه شد.
با عنایت به هشت هدف اصلی فوق، 18 هدف فرعی و 48 شاخص هم معرفی شد که بعداً تعداد آنها به 21 هدف فرعی و 60 شاخص افزایش یافت. اهداف هشتگانه و اهداف فرعی آنها عمدتاً مبتنی بر مندرجات اعلامیه هزاره مصوب اجلاس سران در سال 2000 بود، هرچند که سازماندهی و تنظیم آنها و همچنین تعیین شاخصهای مربوطه برای نظارت بر پیشبرد آنها توسط دبیرخانه سازمان ملل با همکاری بعضی نهادهای منطقهای و بینالمللی انجام شد. اهداف مذکور بیشتر معطوف به جوانب توسعه اجتماعی و در پی جلب توجه جهانیان به مشکلات مربوطه بود و به تعهداتی اشاره داشت که اکثرا باید تا سال 2015 برآورده میشد. در این میان مقرر شد دستورکار توسعه برای بعد از سال 2015 نیز طی فرآیندی زیر نظر مجمع عمومی سازمان ملل مورد تدوین قرار گیرد. سند نهایی اجلاس سران در مورد توسعه پایدار که در سال 2012 در ریو برگزار شد هم صراحتا خواستار تدوین اهداف توسعه پایدار بود.
به این ترتیب، مفهوم توسعه پایدار که در ادبیات جهانی توسعه جای خود را طی سالها به تدریج باز کرده بود بیش از پیش وجاهت یافت. بر این اساس، توسعه دیگر صرفا کمّی و مترادف با نرخ رشد اقتصادی نیست. توسعه پايدار هم صرفا حفاظت از محیط زیست نبوده و امروزه مقارن با مفهوم توسعه عادلانه و همهجانبه و متوازن است. محورهای سهگانه توسعه پایدار: اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی هستند. توسعه پایدار توسعهاي است که نیازهای جامعه کنونی را بدون صدمه زدن به نسلهای آینده برآورده میکند.
در این کتاب که اساساً مباحث توسعهای را از نگاه سازمان ملل متحد دنبال میکند و منابع مورد استفاده آن نیز عمدتاً اسناد و نشریات سازمان ملل متحد است، با اتکای به روش توصیفی- تحلیلی، در فصل اول به فرآیند مربوط به اهداف هشتگانه توسعه هزاره که در سال 2000 تصویب شد و به عنوان نقشه راه توسعه جهان در نخستین دهه و نیمی از دومین دهه قرن بیست و یکم مطرح بود، پرداخته میشود. در پانزده سال آغازین قرن بیست و یکم، رسیدن به این اهداف و اهداف فرعی آن با موفقیت و همچنین ناکامیهایی همراه بود. بر این اساس، در این فصل به اهم ویژگیهای اهداف مذکور و اجرای آنها اشاره خواهد شد. در ادامه، در فصل دوم، فرآیند تدوین سند دستورکار سال 2030 برای توسعه پایدار و اهم مندرجات آن مصوب اجلاس سران در سال 2015 شرح داده شده است. فصل سوم به اهداف هفدهگانه توسعه پایدار به عنوان جایگزین اهداف توسعه هزاره اختصاص دارد.
در فصل چهارم که اهمیت خاصی دارد، با استنباط و استخراج از مطالبی که طی فصول اول تا سوم گفته شد سعی میگردد به این سؤال پاسخ داده شود که چه عوامل و متغیرهایی باعث تحول در اهداف توسعهای شدند. در این فصل به رویکردها، تمایلات، الزامات و واقعیات مرتبط با مباحث توسعهای در دو دهه آغازین قرن بیست و یکم در سازمان ملل متحد که در تنظیم اهداف توسعه پایدار مؤثر بودند، از جمله نقاط قوت و ضعف اهداف توسعه هزاره پرداخته میشود. برای این منظور، با مرور متغیرهایی که موجب تحول در اهداف توسعهای گردیدند تلاش میشود نقش یکایک آنها در شکلگیری اهداف توسعه پایدار تبیین و احراز شود.
فهرست مطالب
مقدمه
فصل اول- اهداف هشتگانه توسط هزاره تا سال 2015
فصل دوم- دستورکار توسعه پایدار (سالهای 2016 تا 2030)
فصل سوم- اهداف هفدهگانه توسعه پایدار تا سال 2030
فصل چهارم- متغیرهای مؤثر در تحول اهداف توسعهای
نتیجهگیری
ضمائم
فهرست منابع
در دنیای امروز، در کنار مؤلفههای سیاسی، امنیتی، نظامی، فرهنگی و ارزشی، تاریخی و جغرافیاییِ قدرت باید به توان توسعهای کشورها مشتمل بر حوزههای اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی نگاهی ویژه داشت. میزان توسعه کشورها نقش کلیدی در کسب قدرت و لذا در سیاست خارجی، نفوذ و تعیین جایگاه کشورها در نظام بینالملل دارد. امروزه معمولا از کشورهایی به عنوان قدرتهای نوظهور جهانی یاد میشود که ساختار و رشد اقتصادی خوبی داشته و در پیشبرد سیاستهای ملی توسعه اجتماعی و حفاظت از محیط زیست نیز پیشرو باشند. برهمین اساس، توسعه در مرکز ثقل برنامههای راهبردی کشورها در دهههای اخیر قرار داشته است. کشورهای مختلف در تکاپو برای پیشرفت و توسعه سعی وافری در افزایش همکاری و هم آوایی در زمینههای متعدد داشتهاند تا علاوه بر ظرفیتهای ملی خود، از پتانسیلهای منطقهای و بینالمللی نیز برای بهبود شرایط زندگی و کامیابی مردم خود بهره گیرند. منافع دراز مدت همگان اقتضاء میکند که در کنار صلح و امنیت بینالمللی، موضوعات مرتبط با توسعه پایدار نیز نگرانی مشترک بشریت قلمداد شده و راه حلهایی با مشارکت معنادار همگان داشته باشد.
آغاز قرن بیست و یکم نقطه عطفی در اعلام تعهد جهانی برای دستیابی به توسعه بود. در اجلاس هزاره سران در سازمان ملل متحد در سپتامبر سال 2000، اعلاميه هزاره سازمان ملل متحد با حضور سران و مقامات عالی رتبه حدود 190 کشور دنیا تصویب شد و همگان را موظف كرد كه هر چه در توان دارند براي مبارزه با فقر، گرسنگی، بیماری، پایداری محیط زیست، ارتقای كرامت انساني، بسط و گسترش صلح و امنیت و دموکراسی انجام دهند. در همین راستا اهداف توسعه هزاره مبتنی بر اعلاميه مذکور و شامل ریشه کن کردن فقر شديد و گرسنگي، دست يافتن همگانی به آموزش ابتدايي، برابري جنسيتي و توانمندسازي زنان، کاهش مرگ و میر كودكان، بهبود سلامت مادران، مبارزه با ايدز و مالاريا، تضمين پايداري محيط زيست و نهایتا گسترش مشاركت جهاني براي توسعه ارائه شد.
با عنایت به هشت هدف اصلی فوق، 18 هدف فرعی و 48 شاخص هم معرفی شد که بعداً تعداد آنها به 21 هدف فرعی و 60 شاخص افزایش یافت. اهداف هشتگانه و اهداف فرعی آنها عمدتاً مبتنی بر مندرجات اعلامیه هزاره مصوب اجلاس سران در سال 2000 بود، هرچند که سازماندهی و تنظیم آنها و همچنین تعیین شاخصهای مربوطه برای نظارت بر پیشبرد آنها توسط دبیرخانه سازمان ملل با همکاری بعضی نهادهای منطقهای و بینالمللی انجام شد. اهداف مذکور بیشتر معطوف به جوانب توسعه اجتماعی و در پی جلب توجه جهانیان به مشکلات مربوطه بود و به تعهداتی اشاره داشت که اکثرا باید تا سال 2015 برآورده میشد. در این میان مقرر شد دستورکار توسعه برای بعد از سال 2015 نیز طی فرآیندی زیر نظر مجمع عمومی سازمان ملل مورد تدوین قرار گیرد. سند نهایی اجلاس سران در مورد توسعه پایدار که در سال 2012 در ریو برگزار شد هم صراحتا خواستار تدوین اهداف توسعه پایدار بود.
به این ترتیب، مفهوم توسعه پایدار که در ادبیات جهانی توسعه جای خود را طی سالها به تدریج باز کرده بود بیش از پیش وجاهت یافت. بر این اساس، توسعه دیگر صرفا کمّی و مترادف با نرخ رشد اقتصادی نیست. توسعه پايدار هم صرفا حفاظت از محیط زیست نبوده و امروزه مقارن با مفهوم توسعه عادلانه و همهجانبه و متوازن است. محورهای سهگانه توسعه پایدار: اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی هستند. توسعه پایدار توسعهاي است که نیازهای جامعه کنونی را بدون صدمه زدن به نسلهای آینده برآورده میکند.
در این کتاب که اساساً مباحث توسعهای را از نگاه سازمان ملل متحد دنبال میکند و منابع مورد استفاده آن نیز عمدتاً اسناد و نشریات سازمان ملل متحد است، با اتکای به روش توصیفی- تحلیلی، در فصل اول به فرآیند مربوط به اهداف هشتگانه توسعه هزاره که در سال 2000 تصویب شد و به عنوان نقشه راه توسعه جهان در نخستین دهه و نیمی از دومین دهه قرن بیست و یکم مطرح بود، پرداخته میشود. در پانزده سال آغازین قرن بیست و یکم، رسیدن به این اهداف و اهداف فرعی آن با موفقیت و همچنین ناکامیهایی همراه بود. بر این اساس، در این فصل به اهم ویژگیهای اهداف مذکور و اجرای آنها اشاره خواهد شد. در ادامه، در فصل دوم، فرآیند تدوین سند دستورکار سال 2030 برای توسعه پایدار و اهم مندرجات آن مصوب اجلاس سران در سال 2015 شرح داده شده است. فصل سوم به اهداف هفدهگانه توسعه پایدار به عنوان جایگزین اهداف توسعه هزاره اختصاص دارد.
در فصل چهارم که اهمیت خاصی دارد، با استنباط و استخراج از مطالبی که طی فصول اول تا سوم گفته شد سعی میگردد به این سؤال پاسخ داده شود که چه عوامل و متغیرهایی باعث تحول در اهداف توسعهای شدند. در این فصل به رویکردها، تمایلات، الزامات و واقعیات مرتبط با مباحث توسعهای در دو دهه آغازین قرن بیست و یکم در سازمان ملل متحد که در تنظیم اهداف توسعه پایدار مؤثر بودند، از جمله نقاط قوت و ضعف اهداف توسعه هزاره پرداخته میشود. برای این منظور، با مرور متغیرهایی که موجب تحول در اهداف توسعهای گردیدند تلاش میشود نقش یکایک آنها در شکلگیری اهداف توسعه پایدار تبیین و احراز شود.
فهرست مطالب
مقدمه
فصل اول- اهداف هشتگانه توسط هزاره تا سال 2015
فصل دوم- دستورکار توسعه پایدار (سالهای 2016 تا 2030)
فصل سوم- اهداف هفدهگانه توسعه پایدار تا سال 2030
فصل چهارم- متغیرهای مؤثر در تحول اهداف توسعهای
نتیجهگیری
ضمائم
فهرست منابع
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار