جفتپوچ رقبای آقای رییسجمهور
وقتی تمام استدلالهای رقبای پرهیاهو و با پشتوانههای قوی روحانی را مورد ارزیابی قرار می دهیم، تاحدودی هیچ استنباط و راهکار مستقل، جایگزین وکارآمدی از سوی آنان ارائه نمی شود. برای اثبات این ادعا، در این مطلب به بیان مسائلی در چند حوزه معروف می پردازیم.
صدای ایران- به گزارش قانون، برای مثال در حوزه اشتغال که رقبای روحانی بسیار روی آن مانور میدهند، می توان موضوع را مورد واکاوی قرار داد. طبق سیاستهای کلی نظام که در مجمعتشخیصمصلحت به تصویب رسید، دولت موظف است با یک روند تدریجی کوچکتر شده و بهمرور، وظایف خود را به بخش خصوصی واگذارکند. بنابراین در بهترین حالت، دولت مجاز خواهد بود در مقابل خروجی نیروی انسانی خود استخدام داشته باشد. بنابراین بخش اعظم اشتغال باید در فضای کسب و کار خصوصی محقق شود. حال برای بهبود وضعیت اشتغال بخش خصوصی، قرار نیست دولت شغل ایجاد کند بلکه دولت باید زمینههای بهبود و توسعه روزافزون فضای کسب و کار خصوصی را فراهم سازد.
وعدههای توخالی و مخرب
حال با مرور تک تک سخنان کلیه نامزدها، در حد ادعا نیز می بینیم که بیش از همه، تیم روحانی و اصلاح طلبان در این زمینه راهکار ارائه دادهاند. راهکارهایی از قبیل تعامل سازنده با دنیا و بازارهای جهانی، افزایش شفافیت قوانین و ضابطهمندکردن روندهای اقتصادی و اداری، تقویت بخش خصوصی نوپا و پرهیز از واگذاری رانتها به نهادهای خصولتی و پرنفوذ و ... در صورتیکه مواضع رقبای اصلی روحانی یعنی قالیباف و رئیسی فقط محدود به شعارهای پوپولیستی چون احقاق حقوق ضعفا و توجه به قشر ضعیف جامعه بوده و همچنین منادی بدبینکردن جامعه به همه زمینه های مثبتی که دولت یازدهم در این چهارسال فراهم کرده، شده اند. درواقع آنها در این زمینه جز تخریب روحانی و تهییج مقطعی احساسات مردم هیچ حرفی برای گفتن نداشتهاند.
میراث شوم
اما یکی دیگر از ادعاهای رقبا در جبهه مقابل روحانی، تجدیدنظر اساسی در زمینه سیاست خارجی کشور است. در واقع آنها در بهترین شرایط همان راههای شکست خورده دوره محمود احمدی نژاد را دنبال می کنند و شاید جدیترین موضع آنها در این زمینه، متعلق به سعیدجلیلی از جبهه رئیسی باشد که در کارنامهاش جز به یادگار گذاشتن قطعنامههای فصل هفتی شورای امنیت سازمان ملل، هیچ عایدی دیگری برای کشور نداشته است.
دولت روحانی در این چهارسال، میراثدار خرابههایی در زمینه سیاست خارجی بود که بهبود و احیای آن بسیار پیچیده و زمانبر است. هیچ توجیه علمی و مدل مدونی از سوی رقبای روحانی برای بهبود و ارتقای روابط خارجی ایران با کشورهای مختلف جهان ارائه نشده است و در بهترین شرایط، طبق شواهد میتواند به ارتباط با چند کشور محدود چون روسیه، عراق، سوریه و کره شمالی محدود می شود. در حالیکه در دنیای امروز، کشوری از نظر سیاستخارجی موفق است که بازه روابط بینالمللیاش وسیع بوده و رابطه تنگاتنگی با امنیت و اقتصادش داشته باشد.
حربه قاچاق
اما از دیگر موارد مورد ادعای رقبای روحانی جهت تخریب او، معطوف به مساله قاچاق کالا و واردات بی رویه است. این موضوع منحصر به دولت فعلی یا چند سال اخیر نیست بلکه یک معضل بلند مدت و بیماری مزمن اقتصاد ایران به حساب میآید که البته عوامل زیادی بر آن تاثیرگذار است و در این مجال نمیتوان به بررسی ریشه های آن پرداخت. لیکن به همین اندازه بسنده می شود که در دولت فعلی، قاچاق خالص به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرده و قاچاق ارز نیز تا حدودی به جهت ثبات اقتصادی مهار شده است. اما در زمینه واردات باید اصلاحات جدیتر و ساختاری به ویژه در زمینه های تکنولوژیکی و ارتقای کیفیت تولیدات داخلی صورت پذیرد که البته امری پیچیده و چند بعدی و فرسایشی است. با وجود اینکه دولت در این زمینه کم و بیش کارهایی را آغاز کرده است و برنامه های مدونی را نیز در دست اقدام دارد، ولی رقبای روحانی هیچ جایگزین کارآمدتری را حتی در سطح برنامه های کلان نیز ارائه نکرده اند و غیر از نقدهای گزنده و مغرضانه، فقط به شعارهای پرطمطراق می پردازند. مساله قاچاق، وارادت، تولید و رقابت، مفاهیمی اقتصادی و علمی است بنابراین با راهکارهای امنیتی یا دستوری، قابل درمان نیستند بلکه باید استراتژی جامع و مطالعه شدهای البته توام با حوصله در این زمینه مد نظر قرار گیرد.
طبیبان ناوارد
اما برای آخرین نمونه از نقادیهای بدون استدلال و بدون راهکارهای جایگزین رقبای روحانی میتوان به معضل این روزهای کشور، یعنی رکود ملموس اقتصادی اشاره کرد. بعد از اینکه اقتصاد ایران سالهای پر تلاطم احمدی نژاد را پشت سر گذاشت و از سکتههای کشندهای مانند انفجار نقدینگی، تورم افسار گسیخته و تحریم های فلج کننده، جان سالم بهدر برد، بهتدریج در مسیر ثبات و روال طبیعی خویش قرار گرفت. تورم تا حدود زیادی مهار شد و امنیت سرمایهگذاری نیز ارتقا یافت؛ ولی بیشک آن اقتصاد بحران زده بعد از بهبودش نیازمند سپریکردن دوره نقاهت معقولی نیز هست. حال اگر در این دوران نقاهت، باز آفت هایی مانند تغییر در نظام سیاسی آمریکا و سنگ اندازی های متعدد خارجی و داخلی را نیز علاوه کنیم، با نگاهی منصفانه احساس می شود که این دولت، مستحق اعطای زمان و فرصت بیشتری برای بهبود اوضاع است. ولی منتقدان بدون در نظر گرفتن هیچکدام از ملاحظات ذکرشده، توقعات حداکثری از دولت روحانی داشته و در این مورد نیز اشاره نمیکنند که خودشان چه راهکارهای جایگزین علمی بهتری را پیشنهاد دارند؛ بلکه فقط با نمکپاشی بر زخم های دیرینه دولت که یادگار دولت پیشین است، خود را به پشتوانه شعارهای خوشآب و رنگشان منجی ایران قلمداد می کنند. حال اینکه به چه پشتوانه علمی و تخصصی، باید ادعای آنان مورد عنایت مردم ایران قرار گیرد، خدا میداند.
دستخالی رقبا
بنابراین با یادآوری چند مورد کلی از استدلالات و نتیجهگیریهای رقیبان روحانی می بینیم که هیچ بیانیه مدون و ساختارمندی در جهت ضدیتشان با روحانی وجود ندارد و هرآنچه هست عبارتست از تخطئه روحانی و مجموعه ای از شعارهای عامهپسند که فقط برای یکدوره رقابت سیاسی کوتاه مدت تعریف شده و هیچ پشتوانه عملیاتی و علمی معتبری در پس هیاهوها و سنگ ملت به سینه زدن هایشان وجود ندارد.
گزارش خطا
نظر شما
آخرین اخبار