علت رواج ادبیات زشت در میان دولتمردان چیست ؟

یکی از مسئولان فرهنگی کشور علی مطهری را نجس خواند

کد خبر: ۱۳۲۲۸۸
تاریخ انتشار: ۰۶ آذر ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۴
به گزارش صدای ایران، وقتی یکی از مسئولان فرهنگی کشور علی مطهری را نجس خواند، نایب رئیس دوم مجلس هم این توهین را بی‌پاسخ نگذاشت.

از زمان طرح «گفتگوی تمدن‌ها» تا ارائه پیشنهاد «جهان عاری از خشونت و افراطی گری» در سازمان ملل متحد 8سال می‌گذرد. معلوم نیست

در آن وقفه 8 ساله میان طرح این دو برنامه، چه انقلابی در ادبیات سیاسی صورت گرفته که امروز بازیگران صحنه سیاست، شهامت به‌کارگیری هر واژه ای که در ادبیات رسمی کشور سخیف و توهین آمیز تلقی می شود را یافته‌اند. استفاده از ادبیات توهین آمیز هم، مونولوگ وار و تنها از جانب سیاست ورزان جناح راست صورت می‌گیرد. جایگاه ، مناصب و موقعیت اجتماعی افراد برایشان از اهمیت خارج شده است و به هر کس که مخالف آن ها بیندیشد، درشت گویی می‌کنند.

این موضوع در روز پنجشنبه همین هفته ای که گذشت نمود یافته است. یادداشتی به امضای احمدرضا احمدی، رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان گلستان خطاب به علی مطهری، در رسانه‌ها منتشر شد. این فرد نایب رئیس دوم مجلس را نجس خوانده و از این که نمی‌تواند حکم اعدام او را صادر کند ابراز تاسف کرده است.(!) البته علی مطهری این اظهارات را بی‌پاسخ نگذاشت.

تاریخچه استفاده از ادبیات سخیف
از آن زمان که سیاست ورزان ایران برای ابراز مخالفت با یکدیگر از رسانه‌های کاغذی بهره می‌بردند و با به کارگیری واژگان سنگین، کنایه‌های ادبی و تحلیل های متقن به انتقاد از مخالفین خود می پرداختند 12 سالی می گذرد. امروز نیز ابزار ابراز مخالفت ها تفاوت چندانی نیافته است و تنها شبکه های اجتماعی به رسانه‌های کاغذی پیوسته‌اند، اما نحوه بیان انتقادات از ادبیات ثقیل به واژگان سخیف تقلیل یافته است. بسیاری بر این باورند که ریشه تقلیل ادبیات سیاسی سیاست پیشگان ایرانی به زمان روی کارآمدن رئیس دولت نهم بازمی‌گردد.

وقتی که برخی روشنفکران و جامعه فرهیخته کشور از سوی رئیس جمهوری وقت «بزغاله» خوانده شدند و در تریبون‌های رسمی کشور خطاب به مخالفین گفته می‌شد: « آب را بریزید ...» یا «.... لولو برد» . در همان زمان قبح استفاده از واژگان و اصطلاحات سخیف شکسته شد و همچون یک بیماری مسری به دایره لغات سیاست‌پیشگان اصولگرا سرایت کرد و با تغییر دولت و روی‌کارآمدن افرادی با منش و شخصیت سیاسی متفاوت هم در ادبیات جناح راست تغییری حاصل نشد به طوری که امروز یکی از آنها به خود جرات می‌دهد و شخصی را نجس می نامد که فردی چون علی اکبر ناطق نوری، رئیس دفتر بازرسی مقام معظم رهبری او را همچون پدرش آزاده می خواند.

ادبیات سخیف ریشه در فرهنگ سیاسی دارد
سطحِ پایین ادبیات به کارگرفته شده و واژگان توهین آمیز از سوی احمدرضا احمدی، آنچنان محرز است که یک علامت سوال بزرگ در اذهان ایجاد کرده که چه رویدادی موجب شده است
تا ادبیات سیاسی، سیاست پیشگان کشورمانتا این حد تقلیل یابد؟!

سیدجواد میری، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه حوزه جامعه‌شناسی، در این باره گفت: انسان شوخ طبعی اظهار می‌داشت در ایران قحطی جا وجود ندارد بلکه تنگی نظر است، که وجود دارد. من از این گذاره می خواهم این نتیجه را بگیرم که این مشکل به فرهنگ سیاسی ما بازمی‌گردد. زمانی ما درباره سیاست، سیاستمداران، اعمال و رفتار آنها در حوزه سیاست صحبت می کنیم اما زمانی از منظر یک جامعه شناس به فرهنگ سیاسی سیاست پیشگان نگاه می کنیم.
برخی به تکثر اعتقادی ندارند

وی افزود: وقتی از این منظر به این موضوع نگریسته می شود ، دو نکته در فرهنگ سیاسی ایران بسیار برجسته و مشهود می گردد. نخست آنکه هنگامی که قدرت شفاف و پاسخگو در برابر اراده ملت نباشد، این عدم پاسخگویی منجر به ایجاد لجام گسیختگی و قانون‌گریزی می‌شود. نکته دوم آن است
که مشکل در فرهنگ سیاسی ما که به انحای مختلف در زبان و گفتار
و کردار سیاستمداران هم دیده می شود و تنها هم معطوف به حوزه سیاست نیست بلکه در سایر حوزه‌ها هم علائم مشهود است، مسئله عدم تکثر یا عدم باور به تنوع است.

یعنی من چون قدرت را در اختیار دارم ، می پندارم که همه باید همانند من فکر کنند و اگر مانند من فکر نکنند یا سخن نگویند و به پدیده ها نگاه نکنند، پس این انسان‌ها حق حیات و ابراز وجود در عرصه عمومی را ندارند.

نگاه تنگ نظرانه
این استاد دانشگاه با اشاره به اظهارات احمدی اضافه کرد: استفاده از واژه «نجس» و دادن «حکم اعدام» از سوی گوینده نشان از این دارد که اساسا نوع نگاه این طیف از سیاسیون و مذهبیون نسبت به مسائل دینی چه میزان تنگ‌نظرانه است. وقتی با شخصی روبه‌رو می‌شویم که هم چون ما نمی‌اندیشد، تمامی ارکان دین را به اراده خودمان تقلیل می‌دهیم و می‌گوییم این عمل غیرشرعی است در حالی که حرفی که آقای مطهری زده است یا فعل سیاسی‌ای که از او صورت گرفته است، بیان نظر و
عقیده است.

بازخورد وحشتناک ادبیات توهین آمیز
این جامعه‌شناس با اشاره به انعکاس منفی اظهارات احمدی در سطح شبکه‌های اجتماعی خاطرنشان کرد: نکته ای که امثال آقای احمدی از آن غافل می شوند، این است که اینگونه رفتارهایشان بازخوردهای وحشتناکی در سطح جامعه دارد. همین امروز اگر به فضای مجازی سری بزنید می‌توانید بازخوردهای سخنان آقای احمدی را مشاهده کنید. من فقط به یک انعکاس سخن ایشان اشاره می‌کنم. شخصی کامنتی گذاشته بود، مبنی بر اینکه: «پدر علی مطهری (شهید مطهری) در زمان شاه در زمره مبارزین با حکومت به شمار می رفت اما در همان زمان می‌توانست با تمامی مخالفت‌هایش که با حکومت وقت داشت، در دانشگاه استخدام باشد... ولی پسر او در جمهوری اسلامی که نایب رئیس مجلس و یکی از ارکان نظام هم هست اینگونه در معرج آماج حملات قرار می گیرد.»

مخالفت با تنوع نگاه
میری ادامه داد: افرادی که حاکمیت را به این شکل به سلیقه خود تقلیل می‌دهند، متوجه نیستند که این رفتارشان چه بازخوردهای منفی‌ای را متوجه جامعه می‌کند. غفلت نسبت به رفتارهایشان و تجاهلی که بر همه نیروهای سیاسی به انحای مختلف حاکم شده است نشان از آن دارد که دعواها، نگاه‌ها و سلیقه‌های مختلف از به رسمیت شناختن یکدیگر ابا دارند و تنوع نگاه را پذیرا نیستند.

من گفتار و رفتار رئیس شورای تبلیغات اسلامی استان گلستان، یا افرادی که در شیراز با حمله و ضرب و شتم علی مطهری مانع از سخنرانی او شدند را حاکی از آن می دانم که رویکردی در جامعه و فرهنگ سیاسی ما شکل گرفته است که با تنوع مشکل دارد یعنی آن چیزی که با سلیقه برخی افراد هم خوانی نداشته باشد باید حذف شود.

این موضوع بسیار خطرناک است چون اساسا مفهوم جمهوری اسلامی چنین بوده است که آرا و نظرات تمامی کنشگران و بازیگران حاضر در فرهنگ سیاسی کشور همگی پذیرفته باشد و همگان التزام به قانون اساسی داشته باشند.نتایج و برآیند این دیدگاه آن است که جامعه به بلوغ
دست یابد .

تنگ نظری یک اصل شده است
وی ادامه داد: شما اگر جامعه را از بلوغ محروم کنید ، مطمئنا در پس خودرایی و استبداد مستقر خواهد شد. این نکته ای است که من فکر می‌کنم افرادی که همانند آقای احمدی رفتار می‌کنند نه تنها به اعمال سلیقه می‌پردازند، بلکه باعث می شوند تنگ نظری یک «اصل» شود

به جای یک «استثنا» . در جامعه ای شما می‌توانید
به توسعه و ترقی دست یابید که عقلانیت بر آن حاکم باشد.عقلانیت یعنی اینکه هر کاری که من می‌کنم برای آن یک استدلال داشته باشم و این استدلال هم فقط نباید ساخته و پرداخته ذهن من باشد. بلکه عقلای جامعه باید بدیهی بودن آن را تایید کنند. خلاف این موضوع باعث بروز تزلزل و تشتت در جامعه می‌شود و یک حالت آنومیک و بی‌نظمی مستمر در جامعه ایجاد می‌کند که در جامعه ایران هم به وجود آمده است و هر وقت در آستانه انتخابات هم شدت آن فزونی می‌یابد. کسی که رئیس سازمان تبلیغات اسلامی شود می‌بایست اسلام را تبلیغ کند. اسلام یعنی دین رحمت و شفقت. اسلام مبتنی بر عقلانیت است.

این جامعه‌شناس در پاسخ به این سوال که از چه زمان استفاده از ادبیات توهین‌آمیز در فرهنگ سیاسی ایران رایج شده است، اظهار داشت: برخی فلاسفه سیاسی بر این باورند که «قدرت فساد می‌آورد» و قدرت مطلق «مطلقا فساد می‌آورد» این موضوع بدین معناست که افرادی که قدرت‌های اجرایی و سیاسی را در دست خود دارند ولی پاسخگو نیستند، امکان بروز فساد در آنها بیشتر می‌شود. کسانی که فکر می‌کنند با برخورداری از رانتِ نسبت داشتن با مراکز قدرت هرگونه که می‌خواهند رفتار کنند و مشی‌شان به گونه‌ای باشد که پاسخگویی به اراده ملت نداشته باشند و جامعه مدنی را به سخره بگیرند، در آن جا فساد بیشتر می‌شود.

این رخداد هم از زمانی آغاز شد که به افکار عمومی به مثابه یک ابزار نگاه شد.از زمانی شروع شد که افکار عمومی و جامعه مدنی به‌سان خمیری دیده شد که می‌توان آن را به هر شکلی که می‌خواهیم درآوریم. از زمانی آغاز شد که نیروهای مولد و نیروهایی که می‌توانند در جامعه تحرک و پویایی ایجاد کنند به انحای مختلف تهدید شد. هر چه قدر قدرت این نیروهای مولد محدودتر شود، امکان فساد بیشتر می‌شود. کنترل این فساد چگونه صورت می‌گیرد؟ باید مکانیزم‌هایی وجود داشته باشد.

این مکانیزم‌ها تا وقتی ساز و کار دموکراتیک در هر جامعه‌ای نه فقط ایران تضعیف شود و مکانیزم چک و کنترل و مکانیزم بازرسی و شفافیت پایین می‌آید، انواع فسادها از کلامی گرفته تا فساد اقتصادی رشد می‌یابد و افراد در حوزه‌های مختلف احساس سرمستی می‌کنند نسبت به اینکه هرگونه بخواهند می‌توانند با مردم رفتار کنند.

وی خاطر نشان کرد: باید تعامل بین ساحات مختلف اجتماعی وجود داشته باشد و اجتماع و اقتصاد و فرهنگ و سیاست در یک تلازم متوازن قرار بگیرند تا آن جامعه به سمت حیات مطلوب پیش رود در غیر این صورت ادبیات بی‌ادبانه و تحقیر مدارانه را دست مایه آزار یکدیگر قرار می‌دهیم و دین ابزاری می‌شود
در دستان ما تا به افراد بگوییم تنها حرف ما درست است.

استفاده از واژه «نجس» و دادن «حکم اعدام» از سوی گوینده نشان از این دارد که اساسا نوع نگاه این طیف از سیاسیون و مذهبیون نسبت به مسائل دینی چه میزان تنگ نظرانه است. وقتی با شخصی رو به رو می شویم که هم چون ما نمی‌اندیشد، تمامی ارکان دین را به اراده خودمان تقلیل می‌دهیم و می‌گوییم این عمل غیرشرعی است.
پربیننده ترین ها