ترامپ هم مانند احمدی نژاد می تواند غیرممکن را ممکن کند!
به گزارش صدای ایران، همانگونه که احمدینژاد نتوانست به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد بیاعتنا باشد و آن را پاره کند، ترامپ نیز نمیتواند این توافق مهم را خنثی کرده و به زعم خود، آن را پاره کند.
حشمتالله فلاحتپیشه - عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس - در روزنامه «وقایع اتفاقیه» نوشته است: دونالد ترامپ، منتخب مردم آمریکا، در زمان رقابتهای انتخاباتی، مواضع چالشی و بعضاً ساختارشکنانهای را از خود نشان داد، بهایندلیل که او بهخوبی مشاهده میکرد رقیبش، هیلاری کلینتون، حافظ وضع موجود است؛ بنابراین ترامپ باید خود را بهعنوان مصلح و برهمزننده وضع موجود به مردم نشان میداد و این امر به دلیل نارضایتیهای مردم آمریکا میتوانست موفقیتآمیز باشد. در نتیجه در واقعیت امر و پس از انتخابات، میتوان گفت، بسیاری از مواضع پیشین ترامپ فقط مربوط به مقطع رقابتهای انتخاباتی بوده است و درحالحاضر باید براساس مقتضیات سیاست خارجی آمریکا و مقدورات و محذورات موجود عمل کند.
بدون شک، بسیاری از مواضع و سیاستهایی که ترامپ در زمان رقابتهای انتخاباتی اتخاذ کرده است، در دوره ریاستجمهوریاش تعدیل خواهد شد که برجام نیز یکی از این مسائل است؛ بنابراین نباید رویکرد ترامپ درباره برجام را براساس شعارهای ارائهشده از سوی او در زمان انتخابات سنجید و ارزیابی کرد. هرچند، سیاست خارجی ایران بههیچوجه تابع سیاست خارجی آمریکا نبوده و نیست و ترامپ در قضیه برجام بهشدت علیه هیلاری کلینتون و دولت باراک اوباما شعار داد و بهایندلیل که کلینتون و اوباما از برجام بهعنوان یکی از دستاوردهای اصلی سیاست خارجی خود نام میبردند، بهعنوان شخصی عملگرا تلاش کرد به این نقطه قوت دموکراتها بتازد.
افراد عملگرا همیشه نقاط قوت رقبا را هدف قرار میدهند و ترامپ نیز همین رویه را در دستور کار خود قرار داد، بهویژه اینکه مخالفتهای زیادی از سوی مردم آمریکا با سیاست خارجی دموکراتها صورت گرفته بود. بههرحال، باوجوداینکه دونالد ترامپ در زمان تبلیغات انتخاباتی، مرتب به برجام حمله میکرد و آن را خلاف منافع ملی ایالاتمتحده میدانست که باید پاره شود اما او پس از انتخابشدن، دیگر صحبتی دراینباره انجام نداده و فقط طی یک مورد، سیاست خارجی اوباما در قبال ایران را موجب قدرتمند شدن جمهوری اسلامی ایران دانسته بود.
باید این نکته را مورد تأکید قرار داد که همانگونه که احمدینژاد نتوانست به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد بیاعتنا باشد و آن را پاره کند، ترامپ نیز نمیتواند این توافق مهم را خنثی کرده و به زعم خود، آن را پاره کند.
برجام، آثار خود را گذاشته است و به دلایلی سهگانه، ترامپ نمیتواند نسبت به این توافق بینالمللی بیاعتنا باشد؛ نخست اینکه دنیای غیرغربی بهعنوان نمونه گروه بریکس، اکنون از توان بالایی در سیاست بینالملل برخوردار هستند و از قضا مناسبات و روابط خوبی نیز با ایران دارند. دلیل دوم را باید در اتحادیه اروپا دانست که این کشورها عادیسازی روابط با ایران را مورد موافقت قرار داده و به مواضع یکجانبهگرایانه او بهشدت حمله کردهاند.
مورد سوم را باید در خود کشور آمریکا جستوجو کرد؛ هرچند، ترامپ و کنگرهای که جمهوریخواهان با قدرت، فاتح آن شدهاند به مخالفت با برجام خواهند پرداخت اما به نظر میرسد درعینحال که سختگیریهای بیشتری را نسبت به ایران بهعمل خواهند آورد اما این توافق را حفظ کنند و تنها استثنا این است که مجموعه کشورهایی که با انتخاب ترامپ و رویکردهای زمان انتخابات او مشکل دارند، به توافق برسند و دشمنی تازهای را علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز کنند.
حشمتالله فلاحتپیشه - عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس - در روزنامه «وقایع اتفاقیه» نوشته است: دونالد ترامپ، منتخب مردم آمریکا، در زمان رقابتهای انتخاباتی، مواضع چالشی و بعضاً ساختارشکنانهای را از خود نشان داد، بهایندلیل که او بهخوبی مشاهده میکرد رقیبش، هیلاری کلینتون، حافظ وضع موجود است؛ بنابراین ترامپ باید خود را بهعنوان مصلح و برهمزننده وضع موجود به مردم نشان میداد و این امر به دلیل نارضایتیهای مردم آمریکا میتوانست موفقیتآمیز باشد. در نتیجه در واقعیت امر و پس از انتخابات، میتوان گفت، بسیاری از مواضع پیشین ترامپ فقط مربوط به مقطع رقابتهای انتخاباتی بوده است و درحالحاضر باید براساس مقتضیات سیاست خارجی آمریکا و مقدورات و محذورات موجود عمل کند.
بدون شک، بسیاری از مواضع و سیاستهایی که ترامپ در زمان رقابتهای انتخاباتی اتخاذ کرده است، در دوره ریاستجمهوریاش تعدیل خواهد شد که برجام نیز یکی از این مسائل است؛ بنابراین نباید رویکرد ترامپ درباره برجام را براساس شعارهای ارائهشده از سوی او در زمان انتخابات سنجید و ارزیابی کرد. هرچند، سیاست خارجی ایران بههیچوجه تابع سیاست خارجی آمریکا نبوده و نیست و ترامپ در قضیه برجام بهشدت علیه هیلاری کلینتون و دولت باراک اوباما شعار داد و بهایندلیل که کلینتون و اوباما از برجام بهعنوان یکی از دستاوردهای اصلی سیاست خارجی خود نام میبردند، بهعنوان شخصی عملگرا تلاش کرد به این نقطه قوت دموکراتها بتازد.
افراد عملگرا همیشه نقاط قوت رقبا را هدف قرار میدهند و ترامپ نیز همین رویه را در دستور کار خود قرار داد، بهویژه اینکه مخالفتهای زیادی از سوی مردم آمریکا با سیاست خارجی دموکراتها صورت گرفته بود. بههرحال، باوجوداینکه دونالد ترامپ در زمان تبلیغات انتخاباتی، مرتب به برجام حمله میکرد و آن را خلاف منافع ملی ایالاتمتحده میدانست که باید پاره شود اما او پس از انتخابشدن، دیگر صحبتی دراینباره انجام نداده و فقط طی یک مورد، سیاست خارجی اوباما در قبال ایران را موجب قدرتمند شدن جمهوری اسلامی ایران دانسته بود.
باید این نکته را مورد تأکید قرار داد که همانگونه که احمدینژاد نتوانست به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد بیاعتنا باشد و آن را پاره کند، ترامپ نیز نمیتواند این توافق مهم را خنثی کرده و به زعم خود، آن را پاره کند.
برجام، آثار خود را گذاشته است و به دلایلی سهگانه، ترامپ نمیتواند نسبت به این توافق بینالمللی بیاعتنا باشد؛ نخست اینکه دنیای غیرغربی بهعنوان نمونه گروه بریکس، اکنون از توان بالایی در سیاست بینالملل برخوردار هستند و از قضا مناسبات و روابط خوبی نیز با ایران دارند. دلیل دوم را باید در اتحادیه اروپا دانست که این کشورها عادیسازی روابط با ایران را مورد موافقت قرار داده و به مواضع یکجانبهگرایانه او بهشدت حمله کردهاند.
مورد سوم را باید در خود کشور آمریکا جستوجو کرد؛ هرچند، ترامپ و کنگرهای که جمهوریخواهان با قدرت، فاتح آن شدهاند به مخالفت با برجام خواهند پرداخت اما به نظر میرسد درعینحال که سختگیریهای بیشتری را نسبت به ایران بهعمل خواهند آورد اما این توافق را حفظ کنند و تنها استثنا این است که مجموعه کشورهایی که با انتخاب ترامپ و رویکردهای زمان انتخابات او مشکل دارند، به توافق برسند و دشمنی تازهای را علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز کنند.
گزارش خطا
آخرین اخبار