آمریکا- بلژیک؛ دردهای دور، شیرینیهای نزدیک
آمریکا، شاید برای اسلاف
غیرفوتبالی بازیکنان فعلی بلژیک، یادآور خاطرات خوبی باشد اما قطعا از نظر
یکی از متوسطترین نسلهای تاریخ فوتبال این کشور، چیزی غیر از یک آه و
حسرت بزرگ نیست. ماجرا به اولین میزبانی آمریکا در جامجهانی برمیگردد؛
زمانی که بلژیک پس از شکست ناباورانه مقابل عربستان در آخرین بازی مرحله
گروهی جامجهانی 1994 به مصاف آلمان، مدافع عنوان قهرمانی رفت. ژرمنها هم
درست مانند رقیب، مقابل یک آسیایی اذیت شده بودند؛ با این تفاوت که
کرهجنوبی تنها توانست شکست 3بر صفر را به باخت با حداقل گل تبدیل کند.
رودی فولر در آخرین روزهای خوبش کنار اندی مولر و یورگن کلینزمن خیلی خوب
گل میزد اما فوتبال روان بلژیک مانع بزرگی ایجاد میکرد. لحظه کلیدی بازی،
پنالتی دیدهنشده بلژیک بود. آلمان، بلژیک را مانند کره جنوبی برد: 3 بر
2.
روزهای خوب فعلی
حالا از آن تاریخ 20سال گذشته. شاگردان ویلموتس، بهترین بلژیک ممکن از جامجهانی 1986 تا به حال را ساختهاند و برای اولینبار با پیروزی در همه بازیهای مرحله گروهی به یکهشتم نهایی رسیدهاند. رقیب، همان تیمی است که 20سال پیش در خانهاش، شاهد حقکشی داور علیه بلژیکیها بود: آمریکا. چندی قبل یک مجله بلژیکی جلد چندسال قبل خودش را دوباره به معرض دید عموم گذاشت؛ جلدی که سالها قبل نوید ستارهشدن نوجوانانی مانند کورلوکا، ازر، کورتوا و... را میداد. این پیشبینی درست، نه حاصل یک اتفاق بلکه نتیجه زیرساخت مناسبی است که در یکی از مطالب سایت گاردین به آن اشاره شده است: «فوتبال بلژیک پس از پیرشدن نسل قبلی و پایان دوران حضور متوالی جامجهانی، به فوتبال پایه اهمیت زیادی داد. استعدادیابهای زیادی در کشورهای مختلف مشغول کشف بلژیکیهای دور از وطن شدند. در لیگ، قوانین محدودکنندهای درباره استفاده از بازیکنان خارجی وضع شد و از همه مهمتر، آنها از فرانسویها که غالبا مردم این کشور را به باد تمسخر میگیرند، کمک گرفتند. نتیجه این سرمایهگذاری، حضور قدرتمند در جامجهانی، آن هم پس از دو دوره غیبت بود؛ در حالی که آنها قبل از حذف در مرحله مقدماتی جامجهانی2006، با شش حضور متوالی، رکوردی بهتر از غولهایی مانند فرانسه و هلند داشتند!»
پرآشوب در سیاست، آرام در فوتبال
البته هرچقدر دریای استعداد فوتبال بلژیک آرام است، توفان، ریشههای سیاست درست و معقول در این کشور را از بین برده است. این، بهترین تیم ملی بلژیک از جامجهانی 1986 تا به حال است و همه انتظار دارند شیاطین سرخ اروپا مانند 28سال قبل تا نیمهنهایی پیش بروند اما آنچه این ملت انتظارش را نمیکشد، تکرار اتفاق چهارسال پیش است؛ زمانی که بلژیک بهخاطر آشوبها و استعفاها در راس امور، 541 روز بدون دولت بود. حالا مثل آن زمان در آستانه یک جامجهانی دیگر، نخستوزیر استعفا داد و حزب غالب هم فقط 33 کرسی از مجموع 150 کرسی پارلمان را در اختیار گرفت. چون این عدد، کمتر از حدنصاب بود، حزب غالب نمیتوانست دولت تشکیل بدهد. این یعنی احتمال طولانیشدن یک دوره بدون دولت دیگر. برای مردمی که در ردهبندی سالانه کشورهای پراسترس، همیشه در ردههای پایین دیده میشوند، آشوبهای سیاسی خیلی کمتر از ناکامیهای فوتبالی، ناراحتکننده است. در سوی مقابل آمریکاییها این روزها خوشحالیشان را با نورافشانی برجهای سر به فلک کشیده پس از پنجمین صعود سفیدها از مرحله گروهی جامجهانی نشان میدهند. تیم یورگن کلینزمن با باخت مقابل آلمان هم به دور بعد راه یافت. فوتبال آمریکا پس از تحقیرشدن در جامجهانی 2002، روند رو به رشدی را پی گرفت و در جامجهانی 2002 تا مرحله یکچهارم نهایی پیش رفت. حالا خیلیها تیم کلینزمن را در قواره یک مدعی میبینند.
تیم همسران مشهور
بهنظر «دیلی میل» آمریکا هر چقدر در میدان سروصدا دارد؛ به همان نسبت خارج از مستطیل سبز هم پرهیاهوست. آمریکا در بین تمام همسران و نامزدهای 23 بازیکن 32 تیم جامجهانی، بیشترین میزان خانم تحصیلکرده را دارد. به طور مثال همسر کلینت دمپسی- زننده زودهنگامترین گل جامجهانی- دارای مدرک مهندسی است و سایر بازیکنان هم از همسران تحصیلکرده بیبهره نیستند!
یادگاری از سال 1930
بلژیک و آمریکا تا به حال پنجبار به مصاف هم رفتهاند که حاصل این رویاروییها، چهار برد برای سرخهای اروپا و تنها یک برتری برای آمریکا بوده است. جالب اینکه اولین و تاکنون آخرین برد آمریکا در تنها رویارویی دو تیم در جامجهانی شکل گرفته است؛ جایی که نماینده قاره آمریکا 3 بر صفر پیروز شد و در نهایت شگفتی به مقام سوم جامجهانی 1930 دست یافت. بلژیک 56 سال بعد با ستارههایی مثل ژان ماری فاف، کلومانس و انزو شیفو به جمع چهار تیم برتر راه یافت.
اظهارنظرها
یورگن کلینزمن: «امیدوارم آلتیدور بهطور کامل مصدومیتش را پشتسر بگذارد و برای ما به میدان برود. او یک مهره غیرقابلانکار و کلیدی است.»
مارک ویلموتس: «مردم ما منتظر شنیدن خبرهای خوشایند درباره تیمملی کشورشان هستند. با یک بازی هجومی کام آنها را شیرین خواهیم کرد.»
روزهای خوب فعلی
حالا از آن تاریخ 20سال گذشته. شاگردان ویلموتس، بهترین بلژیک ممکن از جامجهانی 1986 تا به حال را ساختهاند و برای اولینبار با پیروزی در همه بازیهای مرحله گروهی به یکهشتم نهایی رسیدهاند. رقیب، همان تیمی است که 20سال پیش در خانهاش، شاهد حقکشی داور علیه بلژیکیها بود: آمریکا. چندی قبل یک مجله بلژیکی جلد چندسال قبل خودش را دوباره به معرض دید عموم گذاشت؛ جلدی که سالها قبل نوید ستارهشدن نوجوانانی مانند کورلوکا، ازر، کورتوا و... را میداد. این پیشبینی درست، نه حاصل یک اتفاق بلکه نتیجه زیرساخت مناسبی است که در یکی از مطالب سایت گاردین به آن اشاره شده است: «فوتبال بلژیک پس از پیرشدن نسل قبلی و پایان دوران حضور متوالی جامجهانی، به فوتبال پایه اهمیت زیادی داد. استعدادیابهای زیادی در کشورهای مختلف مشغول کشف بلژیکیهای دور از وطن شدند. در لیگ، قوانین محدودکنندهای درباره استفاده از بازیکنان خارجی وضع شد و از همه مهمتر، آنها از فرانسویها که غالبا مردم این کشور را به باد تمسخر میگیرند، کمک گرفتند. نتیجه این سرمایهگذاری، حضور قدرتمند در جامجهانی، آن هم پس از دو دوره غیبت بود؛ در حالی که آنها قبل از حذف در مرحله مقدماتی جامجهانی2006، با شش حضور متوالی، رکوردی بهتر از غولهایی مانند فرانسه و هلند داشتند!»
پرآشوب در سیاست، آرام در فوتبال
البته هرچقدر دریای استعداد فوتبال بلژیک آرام است، توفان، ریشههای سیاست درست و معقول در این کشور را از بین برده است. این، بهترین تیم ملی بلژیک از جامجهانی 1986 تا به حال است و همه انتظار دارند شیاطین سرخ اروپا مانند 28سال قبل تا نیمهنهایی پیش بروند اما آنچه این ملت انتظارش را نمیکشد، تکرار اتفاق چهارسال پیش است؛ زمانی که بلژیک بهخاطر آشوبها و استعفاها در راس امور، 541 روز بدون دولت بود. حالا مثل آن زمان در آستانه یک جامجهانی دیگر، نخستوزیر استعفا داد و حزب غالب هم فقط 33 کرسی از مجموع 150 کرسی پارلمان را در اختیار گرفت. چون این عدد، کمتر از حدنصاب بود، حزب غالب نمیتوانست دولت تشکیل بدهد. این یعنی احتمال طولانیشدن یک دوره بدون دولت دیگر. برای مردمی که در ردهبندی سالانه کشورهای پراسترس، همیشه در ردههای پایین دیده میشوند، آشوبهای سیاسی خیلی کمتر از ناکامیهای فوتبالی، ناراحتکننده است. در سوی مقابل آمریکاییها این روزها خوشحالیشان را با نورافشانی برجهای سر به فلک کشیده پس از پنجمین صعود سفیدها از مرحله گروهی جامجهانی نشان میدهند. تیم یورگن کلینزمن با باخت مقابل آلمان هم به دور بعد راه یافت. فوتبال آمریکا پس از تحقیرشدن در جامجهانی 2002، روند رو به رشدی را پی گرفت و در جامجهانی 2002 تا مرحله یکچهارم نهایی پیش رفت. حالا خیلیها تیم کلینزمن را در قواره یک مدعی میبینند.
تیم همسران مشهور
بهنظر «دیلی میل» آمریکا هر چقدر در میدان سروصدا دارد؛ به همان نسبت خارج از مستطیل سبز هم پرهیاهوست. آمریکا در بین تمام همسران و نامزدهای 23 بازیکن 32 تیم جامجهانی، بیشترین میزان خانم تحصیلکرده را دارد. به طور مثال همسر کلینت دمپسی- زننده زودهنگامترین گل جامجهانی- دارای مدرک مهندسی است و سایر بازیکنان هم از همسران تحصیلکرده بیبهره نیستند!
یادگاری از سال 1930
بلژیک و آمریکا تا به حال پنجبار به مصاف هم رفتهاند که حاصل این رویاروییها، چهار برد برای سرخهای اروپا و تنها یک برتری برای آمریکا بوده است. جالب اینکه اولین و تاکنون آخرین برد آمریکا در تنها رویارویی دو تیم در جامجهانی شکل گرفته است؛ جایی که نماینده قاره آمریکا 3 بر صفر پیروز شد و در نهایت شگفتی به مقام سوم جامجهانی 1930 دست یافت. بلژیک 56 سال بعد با ستارههایی مثل ژان ماری فاف، کلومانس و انزو شیفو به جمع چهار تیم برتر راه یافت.
اظهارنظرها
یورگن کلینزمن: «امیدوارم آلتیدور بهطور کامل مصدومیتش را پشتسر بگذارد و برای ما به میدان برود. او یک مهره غیرقابلانکار و کلیدی است.»
مارک ویلموتس: «مردم ما منتظر شنیدن خبرهای خوشایند درباره تیمملی کشورشان هستند. با یک بازی هجومی کام آنها را شیرین خواهیم کرد.»
منبع: روزنامه شرق
گزارش خطا
آخرین اخبار