کاشیهای تاریخی سرقتیِ تهران در موزه لوور چه میکنند؟
موزهی لوور بخش «اسلامی ایرانی» خود را با کاشیهای تاریخی ...
موزهی لوور چند ماه است بخش «اسلامی ایرانی» خود را با کاشیهای تاریخی مربوط به شهرها و دورههای تاریخی ایرانی تزئین کرده است، اقدامی که با توجه به بازتاب خبر سرقت کاشیها از سردرِ بناهای تاریخی و اظهارنظر برخی کارشناسان میراث فرهنگی مبنی بر انتقال این آثار به کشورهای دیگر، آن را قدری پیچیدهتر کرده است.
به گزارش صدای ایران، دکتر حسن کریمیان، باستانشناس و معاون پژوهشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران که حدود یک ماه پیش بازدیدی از موزهی لوور در پاریس داشته است، با حجم زیادی از کاشیهای قدیمی که در بخش ایرانی موزهی لوور به نمایش درآمدهاند و اطلاعات کاملی از مکان، زمان کشف و دورهی تاریخی آنها ارائه نشده، مواجه میشود.
او در گفتوگو با خبرنگار ایسنا با بیان اینکه در بخش اسلامی موزهی لوور نسخههای خطی، در و پنجرههای منبت کاری شده، کاشیها، عناصر گچبری شده، حجاریهای روی سنگ و هر عنصری که به نحوی به بناهای تاریخی مربوط میشوند، به نمایش درآمدهاند، میگوید: آخرین بازدیدی که پیش از این از موزهی لوور داشتم به سال 93 بازمیگردد، اما در آن زمان و قبل از آن چنین چیزی را در موزهی لوور ندیده بودم، این تعداد کاشی و عناصر تاریخی در بخش اسلامی موزه لوور چشمگیر بود.
او با بیان اینکه قطعا با توجه به تعداد عناصر تاریخی که در این فصل در موزهی لوور به نمایش درآمدهاند و همچنین از حجم و تنوع این آثار میتوان متوجه شد که این آثار نمایش داده شده یک بیستم آن چیزی است که در انبارهای موزهی لوور وجود دارند، ادامه میدهد: چیزی حدود دو سه هزار قطعه از اجزای تزئینی بناهای ایران در این بخش از موزه وجود داشتند. برایم جالب بود که چطور این همه عناصر تزئینی در موزه لوور به نمایش درآمدهاند؟ در حالی که تا پیش از این، نمایش این آثار در این موزهی مهم بسیار محدود بودند.
وی با بیان اینکه از مدتی قبل مسالهی غارت اجزای تزئینی بناهای ایران را بررسی میکرده است، میگوید: معتقدم بخشی ازعلت چرائی این سرقتها را میتوان در موزهی لوور به دست آورد. این آثار به چنین مکانهایی منتقل میشوند تا این فضاها را آرایش دهند، حال اینکه چه میزان از این آثار در انبارهای موزهی لوور و دیگر موزههای اروپائی قرار دارند، بماند.
این باستانشناس و مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه آثار قرار گرفته در بخش اسلامی موزهی لوور به راحتی خود را معرفی میکنند، ادامه میدهد: قطعا شعر حافظ که روی کاشی موجود در موزه لوور نقش بسته، در هلند ساخته نشده است، بلکه کار یک هنرمند ایرانی است. یا کاشیهای ستارهای کوکبی شکل از دورهی ایلخانی نمونهی این هنر ایرانیهاست که با یک نگاه میتوان متوجه شد که از نظر فنی کدام کاشی را از جا کندهاند یا کدام کاشی به دلیل سست شدن مصالح افتاده است. کاملا مشخص است که قطعات کاشی به نمایش درآمده در لوور، کنده و جداگانه به این موزه برده شده و نصب شدهاند
نمونه کاشیهای قرار گرفته در موزه لوور
به گفته وی، روی برخی از کاشیهای به نمایش درآمده در موزهی لوور توضیح جداگانه نوشته شده و در کنار برخی از آثار صرفا نوشته شده «نمونههایی از تزئینات بناهای اسلامی»، اما در این میان میتوان حتی نمونه کاشیهای گنبد سلطانیه را یافت، یا برخی از تزئینات منحصربفرد قاجاری که با آیه «توکلت علی الله» تزئین شده را دید.
«کریمیان» تاکید میکند: همهی این آثار جزو تزئینات بناهای تاریخی هستند که به خصوص از ایران به کشورهای دیگر قاچاق میشوند و معمولا مقصد این آثار به موزههای کشورهای پیشرفته مانند «هرمیتاژ»، «لوور»، لندن، ژاپن یا آمریکاست.
*غیر از پاریس و لندن کدام شهرها میزبان کاشیهای ایرانی است؟
او با بیان اینکه از این نمونه کاشیها در موزه «ویکتوریا آلبرت» در لندن نیز به نمایش درآمدهاند، تاکید میکند که قطعا کمیته ملی موزههای دنیا (ایکوم جهانی) قوانینی برای جلوگیری از این نوع داد وستد در موزههای مختلف تدوین کرده است که امیدوارم زودتر در قبال این نوع اقدامات نیز واکنش مناسبی انجام دهد.
«کریمیان» در پاسخ به این اظهارنظر که احتمال دارد این کاشیها از سالها قبل در انبارهای موزهی لوور وجود داشته باشند و براساس قوانین و در زمان چیدمان گردشی آثار موجود در مخازن موزهای به ویترینها منتقل شده باشند، نیز توضیح میدهد: به هر حال اگر این آثار شامل این اتفاق نیز بشوند، نمیتوان وجودشان را انکار کرد. ما قصد متهم کردن موزهی لوور را نداریم، بلکه میخواهیم تکلیف خودمان را روشن کنیم. یعنی فکری برای اتفاق در حال انجام کنیم. نمیتوانیم چشمانمان را ببندیم و ببینیم سرای «سعدالسلطنه» از کاشیهایش لخت میشود.
او تاکید میکند: قطعا این رفتار، یک رفتار پسندیدهی موزهای نیست، هر موزهای که آثاری را از کشورهای دیگر در موزههای خود دارد، باید کشور مبدا را از وجود چنین آثاری مطلع کند.
*کاشیهای «سعدالسلطنه» هم به سرقت رفتهاند
این استاد دانشگاه در توضیح چگونگی تشخیص کاشیهای جدا شده با هدف سرقت از سردرهای تاریخی و کاشیهایی که خودشان از محل جدا شده و میافتند، میگوید: زمانیکه کاشی از مکان اصلی خود میافتد، در موقعیتی است که پشت دیوار آن کاشی آب افتاده و مصالح براثر آبگرفتگی شل شده باشند، در این مواقع کاشی خود از مکان جدا شده و میریزد، اما وقتی داغ کاشی هنوز بر بدنهی دیوار باقی است، میتوان شاکلهی اصلی آن را تشخیص داد.
او ادامه میدهد: قبل از سفر به موزهی لوور و پس از بازدیدی که از سرای «سعدالسلطنه» قزوین داشتم، متوجه شدم که بخشی از کاشیهای این سرای تاریخی در حال حذف شدن هستند و کاملا مشخص بود که کاشیها به خودی خود نیفتادهاند، بلکه از جای خود کنده شدهاند.
وی اضافه میکند: کاشیهای سرای «سعدالسلطنه» در اثر شُل شدن نیفتادهاند، یقین دارم همه را کندهاند، چون هنوز مصالح این کاشیهای تاریخی خوب و محکماند.
*کاشی بناهای تاریخی یزد را سر خیابانها میفروشند
معاون پژوهشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در ادامه با اشاره به خبرهایی که از فروش کاشیهای بناهای تاریخی در شهر یزد به دستاش میرسید، ادامه میدهد: به من گزارش میشد که بخشی از کاشیهای شهر یزد نیز در خیابانها به فروش میروند، به همین دلیل در نامهای این وضعیت را به معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اطلاع دادم.
* نامه به معاون میراث فرهنگی؛ طرح بررسی بناهای قاجاری را آغاز کنید
کریمیان در ادامه با اشاره به نامهای که پس از این اتفاقات به محمدحسن طالبیان، معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نوشته است، میگوید: در نامهای که خطاب به وی نوشتم، اعلام کردم با توجه به اینکه سرقت این آثار به در حال رخ دادن است و به واسطهی این فعالیتها رو به نابودی میروند، نیاز به مطالعه و مستندنگاری بناهای تاریخی وجود دارد و همچنین بهتر است در موزهای با عنوان «هنرهای وابسته به معماری» این آثار جمع آوری و نگهداری شوند، چون به نظر میرسد امکان نگهداری آنها دیگر مقدور نیست و غارت میشوند.
او با اشاره به موافقت شفاهی طالبیان نسبت به بحث مطالعهی این آثار تاریخی در نامهاش خطاب به طالبیان، ادامه میدهد: رونوشت این نامه را به محمدرضا کارگر، مدیر اداره کل موزهها نیز فرستادم، اما ظاهرا او متوجه کلیت ماجرا نشد و در جواب نامه اعلام کرد؛ «اگر شما قصد ایجاد این موزه را دارید، ویژگیهای موزه مدنظر خود را به ما اعلام کنید، ما بررسی میکنیم و به شما مجوز میدهیم.» در حالی که من از آنها خواستم به جای تعلل، مکانی را مشخص کنند تا این اجزای قابل سرقت در این مکان حفاظت و نگهداری شوند.
این استاد دانشگاه نبود یک سیستم منظم برای برطرف کردن این نوع مشکلات را معضل میداند و میگوید: به جای سیستم آدمها کار میکنند که متاسفانه افراد نیز در این زمینه چند مدل هستند، افرادی که میفهمند و احساس مسئولیت میکنند یا افرادی که برعکس عمل میکنند، متوجه اقدامات میشوند، اما هیچ اقدامی انجام نمیدهند.
نمونه سنگهای حجاری شده ایران در موزه لوور
حسن کریمیان اما در قبال این سرقتها و اتفاقاتی که هنوز رخ میدهند و میراث فرهنگی اعلام میکند، قوانین نداریم تا خریداران و فروشندگان آثار تاریخی را با عنوان مجرم بازداشت کنیم، احساس مسئولیت میکند و در نامهای که چهارم خرداد ماه امسال به دفتر معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری میفرستد، مینویسد؛ «با توجه به روند رو به افزایش تخریب بناهای بازمانده از عهد قاجار، بیم آن میرود پس از مدتی کلیهی عناصر تزئینی رایج در این دوران، که قابل استنادترین شواهد فرهنگی محسوب میشوند، محو شده و به دست فراموشی سپرده شوند.»
معاون پژوهشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی در بخش دیگری از نامهاش اعلام میکند: طرحی را با عنوان «بررسی، مستندنگاری و مطالعهی کاشیهای بناهای شاخص در حال تخریب در بافتهای تاریخی دوره قاجار» تهیه کرده و به دفتر معاونت میراث فرهنگی می فرستند تا مستندنگاری کامل این بناهای تاریخی انجام شود و حتی خود برای به سرانجام رساندن این پروژه اعلام آمادگی میکند
به گزارش صدای ایران، دکتر حسن کریمیان، باستانشناس و معاون پژوهشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران که حدود یک ماه پیش بازدیدی از موزهی لوور در پاریس داشته است، با حجم زیادی از کاشیهای قدیمی که در بخش ایرانی موزهی لوور به نمایش درآمدهاند و اطلاعات کاملی از مکان، زمان کشف و دورهی تاریخی آنها ارائه نشده، مواجه میشود.
او در گفتوگو با خبرنگار ایسنا با بیان اینکه در بخش اسلامی موزهی لوور نسخههای خطی، در و پنجرههای منبت کاری شده، کاشیها، عناصر گچبری شده، حجاریهای روی سنگ و هر عنصری که به نحوی به بناهای تاریخی مربوط میشوند، به نمایش درآمدهاند، میگوید: آخرین بازدیدی که پیش از این از موزهی لوور داشتم به سال 93 بازمیگردد، اما در آن زمان و قبل از آن چنین چیزی را در موزهی لوور ندیده بودم، این تعداد کاشی و عناصر تاریخی در بخش اسلامی موزه لوور چشمگیر بود.
او با بیان اینکه قطعا با توجه به تعداد عناصر تاریخی که در این فصل در موزهی لوور به نمایش درآمدهاند و همچنین از حجم و تنوع این آثار میتوان متوجه شد که این آثار نمایش داده شده یک بیستم آن چیزی است که در انبارهای موزهی لوور وجود دارند، ادامه میدهد: چیزی حدود دو سه هزار قطعه از اجزای تزئینی بناهای ایران در این بخش از موزه وجود داشتند. برایم جالب بود که چطور این همه عناصر تزئینی در موزه لوور به نمایش درآمدهاند؟ در حالی که تا پیش از این، نمایش این آثار در این موزهی مهم بسیار محدود بودند.
وی با بیان اینکه از مدتی قبل مسالهی غارت اجزای تزئینی بناهای ایران را بررسی میکرده است، میگوید: معتقدم بخشی ازعلت چرائی این سرقتها را میتوان در موزهی لوور به دست آورد. این آثار به چنین مکانهایی منتقل میشوند تا این فضاها را آرایش دهند، حال اینکه چه میزان از این آثار در انبارهای موزهی لوور و دیگر موزههای اروپائی قرار دارند، بماند.
این باستانشناس و مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه آثار قرار گرفته در بخش اسلامی موزهی لوور به راحتی خود را معرفی میکنند، ادامه میدهد: قطعا شعر حافظ که روی کاشی موجود در موزه لوور نقش بسته، در هلند ساخته نشده است، بلکه کار یک هنرمند ایرانی است. یا کاشیهای ستارهای کوکبی شکل از دورهی ایلخانی نمونهی این هنر ایرانیهاست که با یک نگاه میتوان متوجه شد که از نظر فنی کدام کاشی را از جا کندهاند یا کدام کاشی به دلیل سست شدن مصالح افتاده است. کاملا مشخص است که قطعات کاشی به نمایش درآمده در لوور، کنده و جداگانه به این موزه برده شده و نصب شدهاند
نمونه کاشیهای قرار گرفته در موزه لوور
به گفته وی، روی برخی از کاشیهای به نمایش درآمده در موزهی لوور توضیح جداگانه نوشته شده و در کنار برخی از آثار صرفا نوشته شده «نمونههایی از تزئینات بناهای اسلامی»، اما در این میان میتوان حتی نمونه کاشیهای گنبد سلطانیه را یافت، یا برخی از تزئینات منحصربفرد قاجاری که با آیه «توکلت علی الله» تزئین شده را دید.
«کریمیان» تاکید میکند: همهی این آثار جزو تزئینات بناهای تاریخی هستند که به خصوص از ایران به کشورهای دیگر قاچاق میشوند و معمولا مقصد این آثار به موزههای کشورهای پیشرفته مانند «هرمیتاژ»، «لوور»، لندن، ژاپن یا آمریکاست.
*غیر از پاریس و لندن کدام شهرها میزبان کاشیهای ایرانی است؟
او با بیان اینکه از این نمونه کاشیها در موزه «ویکتوریا آلبرت» در لندن نیز به نمایش درآمدهاند، تاکید میکند که قطعا کمیته ملی موزههای دنیا (ایکوم جهانی) قوانینی برای جلوگیری از این نوع داد وستد در موزههای مختلف تدوین کرده است که امیدوارم زودتر در قبال این نوع اقدامات نیز واکنش مناسبی انجام دهد.
«کریمیان» در پاسخ به این اظهارنظر که احتمال دارد این کاشیها از سالها قبل در انبارهای موزهی لوور وجود داشته باشند و براساس قوانین و در زمان چیدمان گردشی آثار موجود در مخازن موزهای به ویترینها منتقل شده باشند، نیز توضیح میدهد: به هر حال اگر این آثار شامل این اتفاق نیز بشوند، نمیتوان وجودشان را انکار کرد. ما قصد متهم کردن موزهی لوور را نداریم، بلکه میخواهیم تکلیف خودمان را روشن کنیم. یعنی فکری برای اتفاق در حال انجام کنیم. نمیتوانیم چشمانمان را ببندیم و ببینیم سرای «سعدالسلطنه» از کاشیهایش لخت میشود.
او تاکید میکند: قطعا این رفتار، یک رفتار پسندیدهی موزهای نیست، هر موزهای که آثاری را از کشورهای دیگر در موزههای خود دارد، باید کشور مبدا را از وجود چنین آثاری مطلع کند.
*کاشیهای «سعدالسلطنه» هم به سرقت رفتهاند
این استاد دانشگاه در توضیح چگونگی تشخیص کاشیهای جدا شده با هدف سرقت از سردرهای تاریخی و کاشیهایی که خودشان از محل جدا شده و میافتند، میگوید: زمانیکه کاشی از مکان اصلی خود میافتد، در موقعیتی است که پشت دیوار آن کاشی آب افتاده و مصالح براثر آبگرفتگی شل شده باشند، در این مواقع کاشی خود از مکان جدا شده و میریزد، اما وقتی داغ کاشی هنوز بر بدنهی دیوار باقی است، میتوان شاکلهی اصلی آن را تشخیص داد.
او ادامه میدهد: قبل از سفر به موزهی لوور و پس از بازدیدی که از سرای «سعدالسلطنه» قزوین داشتم، متوجه شدم که بخشی از کاشیهای این سرای تاریخی در حال حذف شدن هستند و کاملا مشخص بود که کاشیها به خودی خود نیفتادهاند، بلکه از جای خود کنده شدهاند.
وی اضافه میکند: کاشیهای سرای «سعدالسلطنه» در اثر شُل شدن نیفتادهاند، یقین دارم همه را کندهاند، چون هنوز مصالح این کاشیهای تاریخی خوب و محکماند.
*کاشی بناهای تاریخی یزد را سر خیابانها میفروشند
معاون پژوهشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در ادامه با اشاره به خبرهایی که از فروش کاشیهای بناهای تاریخی در شهر یزد به دستاش میرسید، ادامه میدهد: به من گزارش میشد که بخشی از کاشیهای شهر یزد نیز در خیابانها به فروش میروند، به همین دلیل در نامهای این وضعیت را به معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اطلاع دادم.
* نامه به معاون میراث فرهنگی؛ طرح بررسی بناهای قاجاری را آغاز کنید
کریمیان در ادامه با اشاره به نامهای که پس از این اتفاقات به محمدحسن طالبیان، معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نوشته است، میگوید: در نامهای که خطاب به وی نوشتم، اعلام کردم با توجه به اینکه سرقت این آثار به در حال رخ دادن است و به واسطهی این فعالیتها رو به نابودی میروند، نیاز به مطالعه و مستندنگاری بناهای تاریخی وجود دارد و همچنین بهتر است در موزهای با عنوان «هنرهای وابسته به معماری» این آثار جمع آوری و نگهداری شوند، چون به نظر میرسد امکان نگهداری آنها دیگر مقدور نیست و غارت میشوند.
او با اشاره به موافقت شفاهی طالبیان نسبت به بحث مطالعهی این آثار تاریخی در نامهاش خطاب به طالبیان، ادامه میدهد: رونوشت این نامه را به محمدرضا کارگر، مدیر اداره کل موزهها نیز فرستادم، اما ظاهرا او متوجه کلیت ماجرا نشد و در جواب نامه اعلام کرد؛ «اگر شما قصد ایجاد این موزه را دارید، ویژگیهای موزه مدنظر خود را به ما اعلام کنید، ما بررسی میکنیم و به شما مجوز میدهیم.» در حالی که من از آنها خواستم به جای تعلل، مکانی را مشخص کنند تا این اجزای قابل سرقت در این مکان حفاظت و نگهداری شوند.
این استاد دانشگاه نبود یک سیستم منظم برای برطرف کردن این نوع مشکلات را معضل میداند و میگوید: به جای سیستم آدمها کار میکنند که متاسفانه افراد نیز در این زمینه چند مدل هستند، افرادی که میفهمند و احساس مسئولیت میکنند یا افرادی که برعکس عمل میکنند، متوجه اقدامات میشوند، اما هیچ اقدامی انجام نمیدهند.
نمونه سنگهای حجاری شده ایران در موزه لوور
حسن کریمیان اما در قبال این سرقتها و اتفاقاتی که هنوز رخ میدهند و میراث فرهنگی اعلام میکند، قوانین نداریم تا خریداران و فروشندگان آثار تاریخی را با عنوان مجرم بازداشت کنیم، احساس مسئولیت میکند و در نامهای که چهارم خرداد ماه امسال به دفتر معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری میفرستد، مینویسد؛ «با توجه به روند رو به افزایش تخریب بناهای بازمانده از عهد قاجار، بیم آن میرود پس از مدتی کلیهی عناصر تزئینی رایج در این دوران، که قابل استنادترین شواهد فرهنگی محسوب میشوند، محو شده و به دست فراموشی سپرده شوند.»
معاون پژوهشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی در بخش دیگری از نامهاش اعلام میکند: طرحی را با عنوان «بررسی، مستندنگاری و مطالعهی کاشیهای بناهای شاخص در حال تخریب در بافتهای تاریخی دوره قاجار» تهیه کرده و به دفتر معاونت میراث فرهنگی می فرستند تا مستندنگاری کامل این بناهای تاریخی انجام شود و حتی خود برای به سرانجام رساندن این پروژه اعلام آمادگی میکند
گزارش خطا
آخرین اخبار