صدای ایران پیشنهاد می دهد؛

4 گام ضروری دیپلماتیک در دوران پسابرجام

باید توجه داشت در فضای پسابرجام همه بار مسئولیت دیپلماسی بر دوش وزارت خارجه نخواهد بود. سایر وزارتخانه ها مسئولیتی مشابه با حجمی متفاوت دارند.
کد خبر: ۱۱۸۸۷۱
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۴:۳۷
صدای ایران- امروزه ابزارها و رویه های سنتی ارتباط، نمایندگی و گزارش از طریق سفارت خانه ها و کنسولگری ها تنها رویه موجود  در میان کشورها نیست. در دهه دوم قرن بیست و یکم و در گستره ارتباطات و تکنولوژی هر گونه تلاش برای نشان دادن تصویر واقعی یک کشور و ملت در نظام بین الملل باید با توسل به ابزارهایی پیگیری شود که بتواند سریعترین و در عین حال بهترین تصویر از آن کشور را بازنمایی کند. از این رو استراتژی اصلی دولتها کاستن از نقش کانال‌های رسمی و بروکراتیک در عرصه دیپلماسی و افزودن کانال های غیر رسمی در این زمنیه است. دلیل این امر نیز درهم تنیدگی دیپلماسی با حوزه عمومی است.

 این مقدمه برای تشریح یک ضرورت در مورد فعال تر شدن تمام توانایی دیپلماتیک کشور در فضای پسابرجام است. فضای پسابرجام بهترین فرصت را برای نشان دادن چهره واقعی ایران در نظام بین الملل و تلاش برای جذب نگاه های مالی، فرهنگی، سیاسی و به خصوص مردمی تاثیرگذار است. اما باید توجه داشت در فضای پسابرجام همه بار مسئولیت دیپلماسی بر دوش وزارت خارجه نخواهد بود. سایر وزارتخانه ها مسئولیتی مشابه با حجمی متفاوت دارند.

در ادامه به نمونه ای از تلاش هایی که می تواند در این جهت مورد پیگری قرار بگیرند، اشاره می‌شود.

1- دیپلماسی رسانه ای: باز کردن درب های ایران به روی رسانه های جهان
دولت باید شرایط حضور رسانه های غیر معاند را در ایران فراهم کند. خنثی کردن و کاستن از قدرت عظیم غول های رسانه‌ای  جهان در بازنمایی و ارائه تصویر غلط از این کشور یکی از پیامدهای این سیاست است. برای مثال فراهم کردن زمنیه حضور یک رسانه خارجی در یک مسابقه فوتبال مانند شهرآورد تهران و نشان دادن امنیت بی نظیر ایران در مقایسه با سایر کشورهای منطقه هزینه بسیارکمتری در مقایسه با حجم هزینه هایی دارد که به شکلی دیگر مانند ساخت و راه اندازی  یک شبکه بین المللی دنبال می شود. این تنها یک نمونه از زمینه های قابل ارائه است.

2- دیپلماسی دانشگاهی: استفاده حداکثری از ظرفیت جامعه دانشگاهی برای پیوند و ارتباط بین المللی
دیپلماسی دانشگاهی می تواند همگام با دیپلماسی رسمی گامی مطمئن به سوی بازنمایی وضعیت ایران پایدار به جهانیان باشد . عملکرد ضعیف وزارت علوم تحقیقات وفناوری در این زمینه قابل نقد است. هیات‌های دیپلماتیک، دانشجویان خارجی، اعطای بورسیه و ایجاد دوره های بین المللی آشنایی با زبان فرهنگ و هنر ایرانی نمونه ای از این دیپلماسی است. به راستی چرا نتوان بنیاد سعدی و حافظ را با حمایت های اولیه دولتی در سراسر قاره اروپا و آمریکا گسترش داد؟

3- دیپلماسی موازی یا خط دو: گسترش و حمایت از دیپلماسی موازی یا خط دو برای آگاهی بخشی از منطق سیاست داخلی و خارجی
وقتی تلاش های فردی شخص مانند موسویان که به تنهایی بار یک وزارت خارجه را با دوش می کشد در تغییر موضع بسیاری از سیاستمدارن و تحلیگران را می بینیم فقط یک نتیجه منطقی می توان از آن گرفت و ان اینکه باید از این اشخاص به اشکال مختلف حمایت شود. در صورتی که در حال حاضر کاری برعکس این نتیجه توسط جناح های رقیب در داخل کشور در دستور کار است.

 ظرفیت دیپلماسی خط دو با حضور پژوهشگران علوم سیاسی و روابط بین الملل ایرانی مسلط به زبان زنده های دنیا در آمریکا و اروپا که حاصل تعاملات غیر رسمی با همتایان علمی و دانشگاهی است، قابلیت فعال شدن را دارد. بزرگترین مانع بر سر اجرای این دیپلماسی نیز نگاه پررنگ امنیتی به این مسئله است. در نبود یک ظرفیت واقعی و بین المللی  برای دعوت از پژوهشگران و تحلیل گران ارشد کشورهای مختلف برای گفت و گو و تبادل نظر در داخل کشور، می توان از  این ظرفیت که ماهیتی بین المللی دارد، استفاده کرد. دیپلماسی خط دو امکان تبادل دیدگاه در سطح گسترده و در نتیجه رسیدن به راه‌های بدیل برای تعامل دولتها راتسهیل می‌کند، تغییر تصاویر را منجر می شود، زمینه شناخت بیشتر و بهتر دو طرف را فراهم می‌کند و در نهایت تقریبا نوعی لابیگیری بی هزینه است.

4- دیپلماسی فرهنگی- هنری: بازنمایی بصری فرهنگ و هویت ایرانی
تقویت سازو کاریهای دولتی برای نزدیکی کشورهای منطقه به خصوص در ابعاد تکنولوژیکی، پژشکی، توریستی کمک به تقویت نهاهای غیر دولتی فرهنگی و آموزشی برای ایجاد ظرفیت قدرت نرم در خارج از کشور یکی دیگر از مولفه های دیپلماسی است. امروز کشوری مانند آلمان با توسل به همین ظرفیت دیپلماسی فرهنگی و آموزشی و تاسیس موسساتی مانندگوته علاوه بر برنامه جذب نخبگان، توانسته نگاه‌های مثبتی را نسبت به خود جلب کند. کمک به ظرفیت‌های هنری در ابعاد نمایشی و بصری آن برای ارتباط با جهان و بازنمایی تصویری دقیق و واقعی از هویت ایرانی و ایرانیان تنها با غیر امنیتی کردن فعالیت گروههای مختلف هنری امکان پذیر است. فراهم کردن شرایط حضور این گروه ها در عرصه بین المللی برای ارائه فرهنگ و هنر ایرانی به جهانیان از مقدمات این نوع دیپلماسی است.

 در پایان ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که رو وزارتخانه های مختلف باید همسو با وزارت خارجه و در جهت منافع ملی در حوزه  مرتبط با فعالیت خود ضمن راه اندازی یک اداره روابط بین الملل و دیپلماسی قوی، توانایی های موجود را به سایر کشورها ارائه کنند.

پربیننده ترین ها