صدای ایران بررسی می کند؛
آیا روحانی یک واقع گراست؟
برجسته ترین ویژگی یک واقع گرا توجه به واقعیتهای موجود و تصمیمگیری بر اساس آن است. روحانی چه در زمانی که دبیر شورای امنیت ملی و مسئول مذاکر با اروپایی ها بود چه در مناظره انتخاباتی 92 رگه هایی از واقع گرا بودن را نشان داد
صدای ایران- برجسته ترین ویژگی یک واقع گرا توجه به واقعیتهای موجود و تصمیمگیری بر اساس آن است. روحانی چه در زمانی که دبیر شورای امنیت ملی و مسئول مذاکر با اروپایی ها بود چه در مناظره انتخاباتی 92 رگه هایی از واقع گرا بودن را نشان داد. آنجا که به صراحت و با تکیه بر تجربه مسئولیت قبلی اش معتقد بود سانتریفیوژها بچرخد ولی چرخ زندگی مردم هم بچرخد.
روحانی به یک اصل اساسی باور دارد و آن اینکه "برای پیشرفت باید با دنیال تعامل داشت؛ یک تعامل سازنده بر اساس احترام متقابل". روحانی همواره بر این اصل پافشاری می کند چون به خوبی می داند اقتصاد بدون در پیوند بودن با اقتصاد جهانی نمیتواند رشد کند. شرکت ها در یک فرایند رقابتی از نظر کیفی و تکنولوژیکی رشد خواهند کرد. سرمایه گذاری های بین المللی در اثر یک اعتماد متقابل به ایران سرازیر خواهد شد. بنابراین روحانی به خوبی می داند از یک چشمه نمی توان انتظار جوشش داشت مگر این چشمه به رود و دریا متصل شود تا در تعامل با آن عظمت خود را نشان دهد.
روحانی در عرصه سیاست خارجی با استفاده از یک کادر متخصص و مجرب و با یک دیپلماسی فعال و واقع بینانه توانست پیام تغییر رویکرد سیاست خارجی ایران را به جهان اعلام کند.
اما از آنجاییکه سوال بزرگ در مورد آینده دولت روحانی در پیوند با شرایط داخلی کشور است این مسئله مورد توجه است که آیا در این زمنیه هم روحانی واقع گرا ست؟
بدون شک دولت روحانی برای استمرار و ادامه برنامه های دراز مدتش به عنوان یک دولت تکنوکرات نیاز مند 4 سال زمان در دوره دوم ریاست جمهوری است. از طرفی بدنه رای روحانی در طبقه متوسط کشور است. طبقه ای که شرایط اقتصادی مهم ترین شاخصه بازیگری آنان در عرصه اجتماعی و سیاسی کشور است. روحانی تلاش دارد تا ضمن پیشبرد برنامه های اقتصادی و اجتماعی خود با گشایش فضای کسب و کار و جذب سرمایه گذاری خارجی و همچنین تحرک به بازار، هم مشکل بسیار جدی بیکاری را حل کند و هم به نوعی اعتماد این طبقه را برای استمرار برنامه هایش دنبال کند. اما مسئله اینجاست که در این رابطه یک مشکل اساسی وجود دارد.
مشکل اصلی از سمت دولت روحانی حاکم بودن یک نگاه تکنوکراتیک و بلند مدت به برنامه های اقتصادی و سیاسی است. بنابراین با این ویژگی روحانی یک واقع گرای ایدئال گراست. مشکل دیگر به دولت روحانی مربوط نمی شود و به نوعی ویژگی زمانی و فعلی حاکم بر جامعه ایران است که این موضوع کمی معادله قدرت در انتخابات 96 را مبهم کرده است. جامعه ایران پس از یک دوره هشت ساله رکود طاقت تحمل یک وعده طولانی مدت برای بهبود وضعیت خود را ندارد.
اما راه حل چیست ؟ روحانی باید با در پیش گرفتن یک سیاست پوپولیستی ممتاز کوتاه مدت در زمان باقیمانده ضمن پاسخگویی به وضعیت سیاسی شده جامعه ایران با قدرت برای 4 ساله دوم وارد عمل شود.
مهم ترین ویژگی این سیاست پوپولیستی که در تمایز با ماهیت اصلی و پوپولیستی دولت احمدی نژاد است، استفاده از نخبگان عملی و دانشگاهی برای ارتباط با بدنه اجتماعی است. وظیفه این طبقه تشریح عملکرد دولت روحانی و برنامههای آتی آن خواهد بود. این می تواند کمی ویژگیهای سیاست داخلی روحانی را از یک آرمانگرایی تکنوکراتیک به واقع گرایی نزدیک کند.
سال تحصیلی گذشته به مانند سه سال گذشته وضعیت دانشگاه ها به شکلی بود که در آن نسیم دولت تدبیر و امید احساس نمی شد، طبقه ای در دانشگاه جو فرهنگی و سیاسی را در دست داشت که گویا هنوز دولت بدون تغیر بعد از 1392 به کار خود ادامه داده است. با این حال سال تحصیلی پیش رو و وضعیت حاکم بر دانشگاه های ایران میتواند نقشی تعیین کننده در انتخابات 96 داشته باشد.
اکثریت قشر در حال تحصیل در دانشگاه های ایران از بدنه ای روستایی و حاشیه نشین هستند.
بنابراین آگاهی بخشی این قشر در مواجهه با خانواده ها و پایگاه های روستایی و شهرستانی آنها میتواند تاثیر مستقیمی بر وضعیت این انتخابات داشته باشد. توجیه این طبقه برای انجام این کار تنها در صورت تغییر نگاه واقعی که همان بازگرداندن نشاط سیاسی به دانشگاه ها و حذف نگاه امنیتی حاکم بر آن است، امکان پذیر خواهد بود.
روحانی به یک اصل اساسی باور دارد و آن اینکه "برای پیشرفت باید با دنیال تعامل داشت؛ یک تعامل سازنده بر اساس احترام متقابل". روحانی همواره بر این اصل پافشاری می کند چون به خوبی می داند اقتصاد بدون در پیوند بودن با اقتصاد جهانی نمیتواند رشد کند. شرکت ها در یک فرایند رقابتی از نظر کیفی و تکنولوژیکی رشد خواهند کرد. سرمایه گذاری های بین المللی در اثر یک اعتماد متقابل به ایران سرازیر خواهد شد. بنابراین روحانی به خوبی می داند از یک چشمه نمی توان انتظار جوشش داشت مگر این چشمه به رود و دریا متصل شود تا در تعامل با آن عظمت خود را نشان دهد.
روحانی در عرصه سیاست خارجی با استفاده از یک کادر متخصص و مجرب و با یک دیپلماسی فعال و واقع بینانه توانست پیام تغییر رویکرد سیاست خارجی ایران را به جهان اعلام کند.
اما از آنجاییکه سوال بزرگ در مورد آینده دولت روحانی در پیوند با شرایط داخلی کشور است این مسئله مورد توجه است که آیا در این زمنیه هم روحانی واقع گرا ست؟
بدون شک دولت روحانی برای استمرار و ادامه برنامه های دراز مدتش به عنوان یک دولت تکنوکرات نیاز مند 4 سال زمان در دوره دوم ریاست جمهوری است. از طرفی بدنه رای روحانی در طبقه متوسط کشور است. طبقه ای که شرایط اقتصادی مهم ترین شاخصه بازیگری آنان در عرصه اجتماعی و سیاسی کشور است. روحانی تلاش دارد تا ضمن پیشبرد برنامه های اقتصادی و اجتماعی خود با گشایش فضای کسب و کار و جذب سرمایه گذاری خارجی و همچنین تحرک به بازار، هم مشکل بسیار جدی بیکاری را حل کند و هم به نوعی اعتماد این طبقه را برای استمرار برنامه هایش دنبال کند. اما مسئله اینجاست که در این رابطه یک مشکل اساسی وجود دارد.
مشکل اصلی از سمت دولت روحانی حاکم بودن یک نگاه تکنوکراتیک و بلند مدت به برنامه های اقتصادی و سیاسی است. بنابراین با این ویژگی روحانی یک واقع گرای ایدئال گراست. مشکل دیگر به دولت روحانی مربوط نمی شود و به نوعی ویژگی زمانی و فعلی حاکم بر جامعه ایران است که این موضوع کمی معادله قدرت در انتخابات 96 را مبهم کرده است. جامعه ایران پس از یک دوره هشت ساله رکود طاقت تحمل یک وعده طولانی مدت برای بهبود وضعیت خود را ندارد.
اما راه حل چیست ؟ روحانی باید با در پیش گرفتن یک سیاست پوپولیستی ممتاز کوتاه مدت در زمان باقیمانده ضمن پاسخگویی به وضعیت سیاسی شده جامعه ایران با قدرت برای 4 ساله دوم وارد عمل شود.
مهم ترین ویژگی این سیاست پوپولیستی که در تمایز با ماهیت اصلی و پوپولیستی دولت احمدی نژاد است، استفاده از نخبگان عملی و دانشگاهی برای ارتباط با بدنه اجتماعی است. وظیفه این طبقه تشریح عملکرد دولت روحانی و برنامههای آتی آن خواهد بود. این می تواند کمی ویژگیهای سیاست داخلی روحانی را از یک آرمانگرایی تکنوکراتیک به واقع گرایی نزدیک کند.
سال تحصیلی گذشته به مانند سه سال گذشته وضعیت دانشگاه ها به شکلی بود که در آن نسیم دولت تدبیر و امید احساس نمی شد، طبقه ای در دانشگاه جو فرهنگی و سیاسی را در دست داشت که گویا هنوز دولت بدون تغیر بعد از 1392 به کار خود ادامه داده است. با این حال سال تحصیلی پیش رو و وضعیت حاکم بر دانشگاه های ایران میتواند نقشی تعیین کننده در انتخابات 96 داشته باشد.
اکثریت قشر در حال تحصیل در دانشگاه های ایران از بدنه ای روستایی و حاشیه نشین هستند.
بنابراین آگاهی بخشی این قشر در مواجهه با خانواده ها و پایگاه های روستایی و شهرستانی آنها میتواند تاثیر مستقیمی بر وضعیت این انتخابات داشته باشد. توجیه این طبقه برای انجام این کار تنها در صورت تغییر نگاه واقعی که همان بازگرداندن نشاط سیاسی به دانشگاه ها و حذف نگاه امنیتی حاکم بر آن است، امکان پذیر خواهد بود.
گزارش خطا
آخرین اخبار