انتخابات هيات رئيسه شگفتی نبود!
صادق زيباكلام*- بعد از مشخص شدن نتايج انتخابات مجلس دو ديدگاه در ميان اصلاحطلبان نسبت به انتخابات هفتم اسفند ۹۵ به وجود آمد. ديدگاه نخست كه در اكثريت قرار داشت، براي كانديداتوري آقاي محمدرضاعارف در جايگاه رياست مجلس تاكيد زيادي كرد كه استناد آنها بر كسب ۱۷۰ كرسي به وسيله ليست اميد در انتخابات بود اما نگارنده مقابل اين ديدگاه همواره تاكيد به عدم رقابت با علی لاريجاني داشتم.
البته برخي از اصلاحطلبان نيز با این دیدگاه هم نظر بودند ولي شهامت ابراز آن را نداشتند؛ چرا كه موج و جريان ديدگاه اول نيرومند بود و آنها نيز نميخواستند در مقابل دوستان و هم طيفان سياسي خود ايستادگي كنند.
در نامه ام به دكتر عارف ضمن تاكيد بر عدم كانديداتوري ايشان براي رياست مجلس، اعلام كردم كه تابع نظر رهبري اصلاحات باشد و اگر اعتقاد به اين رقابت باشد آقاي محمد ضا عارف هم بايد وارد رقابت با آقاي علي لاريجاني شود.
از ابتدا و بعد از مشخص شدن نتايج انتخابات هرچند عدهاي اعلام ميكردند كه دكتر عارف حداقل ۱۷۰ رأي دارد ولي آن ميزان مقداري متورم بود، زيرا فراكسيون اميد بيش از ۱۰۵ تا ۱۰۷ رأي نداشت و همين تعداد هم به عارف رأي دادند. آنچه باعث خود بزرگ بيني اصلاحطلبان شده بود، تعداد كرسيهاي به دست آمده توسط ليست اميد بود.
اما ليست اميد از سه جريان تشكيلشده بود؛ يك جريان اصلاحطلباني بودند كه شناسنامهدار وارد شدند اما شناسنامه آنها رنگ پریده بود. گروه دوم كه در ليست اميد بودند اصولگرايان معتدلي بودند كه به دليل عدم وجود كانديداي اصلاحطلب، از مردم درخواست شد به آنها رأي دهند و گروه سوم حاضر در ليست اميد، افراد جوان تحصيلكرده بودند كه با حمايت اصلاحطلبان به مجلس راه يافتند.
بايد نسبت به اين گروه سوم اميدوار بود كه ظرف سالهاي آينده به كادر اصلی اصلاحات تبديل شوند.
به يقين اصلاحطلبان اين نظر را نداشتند كه اين دسته افراد به نماينده اصلاحطلب تبديل ميشوند.
اتفاقا نويسنده اين قلم از ابتدا اعلام كرده بود كه برخی از افراد دسته سوم اگر به مجلس راه يابند احتمالا به الهه راستگوها تبديل خواهند شد و به سمت عارف نخواهند آمد، زيرا ميدانند كه قدرت در دست اصولگرايان است و اصلاحطلبان سهمي از قدرت ندارند كه به آنها ببخشند.
بنابراين از ابتدا نبايد اعتقادي به چرخش اين افراد به سمت آقاي عارف پيدا ميكرديم، هر چند اگر ۲۰ نفر از اين ۷۰ نفر به علي مطهري تبدیل شوند نشان ميدهد كه اصلاحات توانسته به خوبي روی افراد سرمايهگذاري كند. زماني كه ما آنها را اصولگراي معتدل ميدانيم چرا بايد انتظار داشته باشيم كه به علي لاريجاني رأي ندهد.
درصورتيكه تندروها در قم به لاريجاني اصولگرا حمله كرده و اعتداليون جريان اصولگرا با اين رفتارها مخالف هستند.
نتيجه انتخابات هياترئيسه شگفتي نداشت، حتي اگر عارف كمتر از ۱۰۰رأي به دست ميآورد باز هم انتظار آن وجود داشت و اين تعداد رأي بيش از آنچه بود كه انتظار ميرفت.
*استاد دانشگاه تهران
البته برخي از اصلاحطلبان نيز با این دیدگاه هم نظر بودند ولي شهامت ابراز آن را نداشتند؛ چرا كه موج و جريان ديدگاه اول نيرومند بود و آنها نيز نميخواستند در مقابل دوستان و هم طيفان سياسي خود ايستادگي كنند.
در نامه ام به دكتر عارف ضمن تاكيد بر عدم كانديداتوري ايشان براي رياست مجلس، اعلام كردم كه تابع نظر رهبري اصلاحات باشد و اگر اعتقاد به اين رقابت باشد آقاي محمد ضا عارف هم بايد وارد رقابت با آقاي علي لاريجاني شود.
از ابتدا و بعد از مشخص شدن نتايج انتخابات هرچند عدهاي اعلام ميكردند كه دكتر عارف حداقل ۱۷۰ رأي دارد ولي آن ميزان مقداري متورم بود، زيرا فراكسيون اميد بيش از ۱۰۵ تا ۱۰۷ رأي نداشت و همين تعداد هم به عارف رأي دادند. آنچه باعث خود بزرگ بيني اصلاحطلبان شده بود، تعداد كرسيهاي به دست آمده توسط ليست اميد بود.
اما ليست اميد از سه جريان تشكيلشده بود؛ يك جريان اصلاحطلباني بودند كه شناسنامهدار وارد شدند اما شناسنامه آنها رنگ پریده بود. گروه دوم كه در ليست اميد بودند اصولگرايان معتدلي بودند كه به دليل عدم وجود كانديداي اصلاحطلب، از مردم درخواست شد به آنها رأي دهند و گروه سوم حاضر در ليست اميد، افراد جوان تحصيلكرده بودند كه با حمايت اصلاحطلبان به مجلس راه يافتند.
بايد نسبت به اين گروه سوم اميدوار بود كه ظرف سالهاي آينده به كادر اصلی اصلاحات تبديل شوند.
به يقين اصلاحطلبان اين نظر را نداشتند كه اين دسته افراد به نماينده اصلاحطلب تبديل ميشوند.
اتفاقا نويسنده اين قلم از ابتدا اعلام كرده بود كه برخی از افراد دسته سوم اگر به مجلس راه يابند احتمالا به الهه راستگوها تبديل خواهند شد و به سمت عارف نخواهند آمد، زيرا ميدانند كه قدرت در دست اصولگرايان است و اصلاحطلبان سهمي از قدرت ندارند كه به آنها ببخشند.
بنابراين از ابتدا نبايد اعتقادي به چرخش اين افراد به سمت آقاي عارف پيدا ميكرديم، هر چند اگر ۲۰ نفر از اين ۷۰ نفر به علي مطهري تبدیل شوند نشان ميدهد كه اصلاحات توانسته به خوبي روی افراد سرمايهگذاري كند. زماني كه ما آنها را اصولگراي معتدل ميدانيم چرا بايد انتظار داشته باشيم كه به علي لاريجاني رأي ندهد.
درصورتيكه تندروها در قم به لاريجاني اصولگرا حمله كرده و اعتداليون جريان اصولگرا با اين رفتارها مخالف هستند.
نتيجه انتخابات هياترئيسه شگفتي نداشت، حتي اگر عارف كمتر از ۱۰۰رأي به دست ميآورد باز هم انتظار آن وجود داشت و اين تعداد رأي بيش از آنچه بود كه انتظار ميرفت.
*استاد دانشگاه تهران
گزارش خطا
آخرین اخبار