بهار عربی در تونس تمام شد؟
شفقنا نوشت: فهمی هویدی در الشروق نوشت: پرسش بزرگی که نتایج انتخابات ریاست جمهوری تونس در میان می گذارد این است که «آیا آخرین دژ بهار عرب نیز فروریخت؟»
(1)
24 ساعت پیش از زمان رای دادن، روزنامه الصباح تونس در صفحه نخست خود نوشت «کشف سه هسته تروریستی شامل 18 عضو داعش که برای یک سلسله انفجار طراحی می کردند ». همچنین چند ساعت پیش از رای گیری برای انتخابات پارلمانی بود که همین روزنامه تونسی نوشت عملیات بزرگی در شهر واد النیل واقع در جنوب تونس خنثی شده است.
درست روز بعد از فرار زین العابدین بن علی رییس جمهور اسبق تونس یکی از کانال های تلویزیون داخلی این کشور خبری را منتشر کرد که رسانه های جهانی نیز آن را بازتاب دادند. خلاصه این خبر آن بود که بین ارتش تونس و واحدهای امنیتی ریاست جمهوری در یکی از پادگان ها درگیری روی داده است.
این خبر توجه برخی پژوهشگران ازجمله عادل السمعلی را به خود جلب کرد که خانه اش در همان نزدیکی ها بود. او بعدها کتابی را تحت عنوان « مظاهر ضد انقلاب در تونس » منتشر کرد و اتفاقاتی ازاین دست را رصد کرده و در کتاب خود به آنها اشاره نمود. از جمله این اتفاقات این بود که وقتی برای یک ساعت برق قطع شده بود شایع گردید در کشور کودتا شده است و به زودی بیانیه شماره یک صادر خواهد شد. یا برخی از روزنامه ها آوردند که 120 موسسه خارجی کشور را ترک کرده اند و یا پارلمان اروپا تصمیم گرفته است یک میلیون گردشگر را به سمت یونان هدایت کند. این خبر نشانگر یک فروپاشی اقتصادی بود. این غیر از خبرهایی بود که با حالتی اغراق آمیز گفته می شد ارتش برای نجات کشور از سقوط دخالت خواهد کرد و... غیره.
(2)
این ها بخشی از کشمکش ها و نزاع هایی بود که طی سه سال گذشته لحظه ای توقف نداشت و رسانه ها نیز به آنها دامن می زدند تا در دل مردم ایجاد ترس و وحشت کنند. با این حال طی این سالها بر تونس تغییرات فراوانی بخصوص درعرصه سیاسی این کشور داشت که یکی از آنها ظهور حزب ندای تونس بود و دیگری خروج جنبش النهضه از دولت و تغییر رویکردهای عمومی جامعه و حتی تغییرات ایجاد شده در سطح منطقه ای بود که یکی از مهم ترین آنها سقوط اخوان المسلمین در مصر و برجسته شدن نقش امارات و عربستان سعودی در خنثی کردن روند جنبش های بهار عربی است.
همه این تحولات بازتاب های خاص خود را بخصوص در توازن قوای داخل تونس داشت و در انتخابات پارلمانی نیز خود رانشان داد و درانتخابات ریاست جمهوری نیز برآن تاکید شد. مهم ترین نتیجه انتخابات ریاست جمهوری این بود که حزب ندای تونس را در مقام نخست نشاند زیرا توانست 86 کرسی در پارلمان ( 17/39%) را بدست آورد حال آنکه جنبش النهضه با کسب 69 کرسی ( 79/31%) در رتبه دوم قرار گرفت و پس از آن با یک فاصله زیاد حزب اتحاد ملی آزاد با 16کرسی و بعد جبهه مردمی با 15 کرسی در رتبه های بعدی قرار گرفتند.
یکی از شگفتی ها اینکه حزب دکتر منصف المرزوقی رییس جمهور تونس « حزب کنگره برای جمهوری » تنها چهار کرسی بدست آورد و حزب « فراکسیون دموکراتیک » که مصطفی بن جعفر از این حزب ریاست پارلمان را برعهده داشت نتوانست حتی یک کرسی بدست آورد.
پیشگامی حزب ندای تونس به مثابه یک حادثه غافلگیرکننده بود. حتی جنبش النهضه در این تصور بود که خواهد توانست جایگاه خود را در مقام نخست نگهدارد و پیشگامی حزبی را که تنها دو سال و نیم از تاسیس آن می گذرد به مهارت وکاریزمای موسس آن یعنی باجی قاید السبسی نسبت داد. فردی که از دهه پنجاه قرن گذشته وارد عرصه سیاست شده است و دردولت های بورقیبه و بن علی مقام داشته و در دولت بعد از انقلاب نیز نخست وزیر شد. حزب او ترکیبی از نیروهای چپ و سندیکالیست ها و بازرگانان را در خود جمع کرده است. گرچه هیچ یک از مقامات دولت سابق را در ویترین خود نگذاشته است اما موتور این حزب و زیرساختهای آن در درجه نخست بر پایه قواعد و ابزارهای همان حزب قانون اساسی قدیم دوران بورقیبه استوار است که اعضایش در اجزای مختلف جامعه حضور داشته و از تجربه کافی برخوردارند.
به عبارت دیگر السبسی ویترینی را ارایه داد که به لحاظ سیاسی و اجتماعی جذاب و قابل پذیرش بود. سپس از تبلیغات ایجاد خوف نسبت به صدارت جنبش النهضه در قدرت در بین توده های مردم استفاده کرد و نیز از اشتباهات این حکومت بهره برداری نمود. حزب اتحاد دموکراتیک که در انتخابات پارلمانی گذشته مقام سوم را بدست آورده و تنها یک کرسی کسب کرده بود با خرج کردن اموال سیاسی و استفاده از کانال های ماهواره ای این بار توانست 16 کرسی بدست آورد. نیروهای چپی که در « جبهه مردمی » تجمع کرده اند و شامل احزاب کوچکی می شود توانستند 15کرسی بدست آورند و در پارلمان جدید در رتبه چهارم قرار گرفته و به این ترتیب گروه های چپ در پارلمان آینده جایگاهی ویژه خواهند داشت.
(3)
چنانکه روشن است حرکت النهضه نامزدی را برای ریاست جمهوری معرفی نکرد. دراین میان دکتر مرزوقی در این انتخابات خود را فردی می دانست که از دل انقلاب برخاسته و گروه او نیز السبسی را فردی معرفی می کردند که به ضد انقلاب و دوران گذشته تعلق دارد. آنها همچنین در توانایی او برای پذیرش چنین مسئولیتی آن هم در سن 89 سالگی ابراز تردید می کردند. مرزوقی بعد ازاینکه گزارش های مربوط به سلامتی خود را منتشر کرد از السبسی هم خواست چنین کند کما اینکه او را به مناظرات در برابر افکار عمومی جامعه دعوت کرد اما وی هیچ یک از این درخواست ها را جواب نداد.
درحالی که طرفداران السبسی تلاش می کردند رای دهندگان را از شبح تروریسم و اسلام سیاسی بترسانند، طرفداران المرزوقی نیز تلاش می کردند مردم را از بازگشت دوران سابق و بقایای حزب های بورقیبه و بن علی بترسانند. درتمام این مدت قطب بندی های سیاسی و فکری تشدید می شد. نیروهای سکولار و لیبرال و چپ و ملی گرا درکنار السبسی صف کشیدند و به رغم اینکه رهبر جنبش النهضه گفته بود بی طرف است اما نیروهای فرو دست این جنبش درکنار سایر گروههای اسلام سیاسی و برخی از نیروهای انقلابی درکنار المرزوقی ایستادند.
این صف بندی داشت به یک فتنه بزرگ و نزاع اجتماعی تبدیل می شد. دراین هنگام السبسی دراظهاراتی گفت افراط گرایان و سلفی ها و نهضتی ها به نفع المرزوقی رای می دهند و چون بخش بزرگی از آنها درجنوب بودند طرفداران مرزوقی این طور برداشت کردند که السبسی بیشتر مردم جنوب را طرفدار تروریسم معرفی کرده است. بنابراین تظاهرات خشمگینانه ای علیه او برپا شد. این اعتراض ها داشت کشور را به سمت یک تونل تاریک سوق می داد. اگر تلاش کسانی برای کنترل اوضاع نبود و یا السبسی با سفر به جنوب از مردم این منطقه عذرخواهی نمی کرد قطعا تونس بابحرانی سخت مواجه می شد که خروج از آن کاری دشوار بود.
(4)
پیروزی السبسی به نزاع پیرامون ریاست جمهوری این کشور پایان داد اما مرحله انتقالی چنانکه در بادی امر به نظر می رسد هنوز به پایان نرسیده است. زیرا یک جریان سیاسی دیگر هست که دردرون حزب ندای تونس فعالیت می کند و هدفش شکست دادن حرکت النضهه وچالش با آن است و نمی تواند با این حزب برنامه مشترکی داشته باشد.
نشانه این جریان آنکه برای مثال السبسی موضع همکاری با نهضت را مطرح کرد زیرا این جنبش دومین نیروی سیاسی در کشور به شمار می رود ونمی توان آن را نادیده گرفت.بااین حال الطیب البکوش دبیر کل این حزب که رویکردهای چپ گرایانه دارد خواستار قطع ارتباط با النهضه است ( وی زمانی که وزیر آموزش و پرورش بود بیش از یک هزار مدیر مدرسه به بهانه وابستگی به گروه های اسلام گرا از کار برکنار کرد و به جای آنها نیروهای چپ راگذاشت.)
آنچه را در داخل ندای تونس دیدیم مشابه آن را دراحزاب دیگر حتی جنبش النهضه نیز می توان مشاهده کرد. به این معنا که نقشه راه احزاب تونس دردوره آینده دچار تغییر و تحولاتی خواهد شد. همچنین باید یادآوری کنم که یک بار راشد الغنوشی گفته بود این حرکت قصد داشت بعد از انتخابات سال 2011 السبسی را به عنوان نامزد ریاست جمهوری معرفی کند اما شرایط طوری پیش رفت که ناچار به ائتلاف با حزب کنگره به رهبری المرزوقی شد و النهضه دیگر از نامزدی السبسی صرف نظر کرد. آن زمان هنوز حزب ندای تونس تاسیس نشده بود.
البته یک نگرانی دیگر نیز در داخل این حزب به چشم می خورد و آن وضعیت سنی السبسی با 89سال است. قبلا گفته شده بود بهتر است به جای اوفرد دیگری نامزد شود و حتی نام مصطفی کمال النابلی وزیر اقتصاد و رییس بانک مرکزی در این رابطه مطرح بود اما به سرعت تلاش شد تا نگاه ها از این مساله منحرف گردد. من دراین باره شنیده ام که تونس مجبور خواهد شد پیش از اتمام دوره پنج ساله ریاست جمهوری یک انتخابات دیگر را برگزار کند.
مساله دیگر تعیین نخست وزیری است که گفته می شود تقریبا همه احزاب سیاسی تونس بر عدم پذیرش فردی از ندای تونس اجماع دارند. زیرا شبح سیستم تک حزبی و کنترل دولت وپارلمان از سوی یک حزب بسیاری را به وحشت انداخته است.
(5)
هرچند فرصت نیست تا دراینجا به یک سوال جوهری درباره بازتاب های این شکست بر سایر مناطق بپردازم اما به دونکته در پایان این یادداشت اشاره می کنم و آن اینکه :
* پرسش های زیادی درباره عملکرد اموال کشورهای خلیجی و وسوسه گری آنها نسبت به السبسی وندای تونس و مقاصدی که در پشت این ماجراهاست مطرح است. دراین باره حرف های مکرری زده می شود که نشان می دهد امارات متحده درانتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری به حزب ندای تونس کمک کرده است. دراین باره کسانی به این استناد می کنند که برای مثال حوزه سیدی بوزید یکی از حوزه های فقیرتونس بود که السبسی در آنجا توانست مقام نخست را بدست آورد. حال آنکه طبق معمول این حوزه دراختیار طرفداران المرزوقی بود. یا برخی از دو خودروی زرهی صحبت می کنند که ابوظبی به السبسی در جریان انتخابات هدیه کرده است. این مساله ابهامات زیادی را به وجود آورد تا آنجا که خود السبسی مجبور شد اعلام کند خودروها را به وزارت کشور هدیه داده است.
* مساله دوم نخبگان تونسی اکثرا نسبت به نظام گذشته واکنش منفی نشان می دهند. یک بار درحین رای گیری پارلمان یکی از اعضا پیشنهاد استفاده از لایحه ای کرد که درنظام گذشته رواج داشت اما این پیشنهاد با واکنش تند سایر اعضا مواجه شد. یک بار دیگر یکی از اعضای پارلمان خواستار بازنگری قانون دوره انتقالی شد اما همین موضوع نیز با واکنش تند وفوری نمایندگان مواجه شد. همچنین پیشنهادی برای تشکیل یک کمیته بازنگری قانون اساسی صادر شده در بعد از انقلاب مطرح شد که با توفانی ازمخالفت ها مواجه گردید و با تمسخرآنها کنار گذاشته شد. اگر به قدرت پارلمان در تصمیم گیری های کلان کشور توجه داشته باشیم خواهیم یافت که از دژ بهار عربی در این کشور به سختی نگهبانی می شود. در آینده دراین باره باید به تفصیل بیشتری پرداخت.
خبرهای مرتبط
نظر شما