جمعه ۱۳ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 04
عابدی تشریح کرد:

پیامد های ادغام جنگ سایبری و نبرد الکترونیک چیست؟

سجاد عابدی گفت: ادغام اقدامات جنگ الکترونیک و جنگ سایبری و شکل گیری فعالیت های سایبرالکترونیک، قابلیت های جدید و ارتقاء یافته ای را ایجاد نموده و می تواند هم افزایی و بهره وری در ساختار سازمانی، منابع انسانی و تجهیزاتی را به ارمغان آورده و اثربخشی اقدامات را در صحنه نبرد افزایش دهد.
کد خبر: ۲۷۰۵۰۷
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۴۰۰ - ۲۰:۴۴

به گزارش صدای ایران، دکتر سجاد عابدی رییس مرکز مطالعات امنیت سایبری ایران طی یادداشتی که در اختیار این پایگاه خبری قرار داده است به تشریح جنگ سایبری و ابعاد مختلف آن پرداخته است.

نبرد مجازی یا جنگ سایبری به نوعی از نبرد اطلاق می گردد که طرفین در آن از رایانه و شبکه های رایانه ای (به خصوص شبکه اینترنت) به عنوان ابزار استفاده کرده و نبرد را در فضای مجازی جاری می سازند. در واقع جنگ سایبرسی براساس قوانین حاکم بر اطلاعات و از طریق دنیای اطلاعات صورت می گیرد. هدف از این نوع جنگ تخریب سیستم های اطلاعاتی و ارتباطاتی است. این نبرد حرکتی در جهت تغییر موازنه اطلاعات و دانش به نفع طرف دیگر است. البته مواردی وجود دارد که کار دفاع در مقابل حملات سایبری را دشوار می کند. یکی از آن موارد شناسایی هویت و مکان مهاجم است. همچنین شناسایی نیت مهاجم، تشخیص حمله های از قبل طراحی شده و بررسی و ارزیابی تلفات بعد از نبرد مجازی از نقاط ضعف دفاعی در مقابل حملات سایبر است. بهترین راهکار قبل از مقابله با حملات سایبری، شناخت موضوع و ابعاد مختلف آن است.

امروزه یکی از پیشرفته ترین جنگ های نرم جنگ سایبری است. تاکتیک های آن کلیه ی ابزارهای عرصه ی تکنولوژی از جمله اینترنت، تلفن همراه، نرم افزارها و سخت افزارهای رایانه ای و شبکه های مجازی است. به دلیل نفوذ این ابزارها، نوع تاکتیک ها نیز بسیار متعدد، متکثر و پیچیده است و امروز، اغلب تقابل بین کشورها در فضای جنگ نرم سایبری شکل می گیرد. همه ی تکنیک هایی که در عملیات روانی مورد استفاده قرار می گیرد، در جنگ نرم نیز کاربرد دارد و با این تکنیک ها در شبکه های اجتماعی، بخش عمده ای از افکار عمومی کاربران کشورهای هدف را تحت تأثیر اهداف خود قرار می دهند.

جنگ الکترونیک و جنگ سایبری در حال تبدیل شدن به عناصر کلیدی صحنه نبرد هستند. تسلط بر طیف الکترومغناطیسی و سامانه های اطلاعاتی و استفاده مؤثر و هماهنگ از قابلیت های این دو حوزه، عامل برتری ساز و تعیین کننده در نبردهای آینده خواهد بود. شباهت ها و وجوه مشترک جنگ سایبری و جنگ الکترونیک، موجب همگرا شدن این دو عرصه شده و اثربخشی اقدامات را در صحنه نبرد افزایش داده است. 

امروزه جنگ به شکل قدیم خود منحصر نمی‌شود بلکه به علت پیشرفت خارق العاده در علوم رایانه ای، نوع جدیدی از مخاصمات تحت عنوان جنگ سایبری شکل گرفته است. بر این اساس در تعریف جنگ اطلاعاتی یا سایبری باید گفت: انجام یا آماده شدن برای انجام عملیات‌های نظامی مطابق با اصول مربوط به اطلاعات، جنگ سایبری می‌باشد. به دیگر سخن جنگ سایبری به نوعی از نبرد گفته می‌شود که طرفین جنگ در آن از رایانه و شبکه‌های رایانه‌ای (به خصوص شبکه اینترنت) به عنوان ابزار استفاده کرده و نبرد را در فضای مجازی انجام می‌دهند؛ بنابراین در جنگ سایبری تلاش می‌شود تا همه چیز را دربارة دشمن بدانیم و در عین حال نگذاریم او هیچ چیزی دربارة ما بداند.
به بیان دیگر هدف اصلی در جنگ سایبری، برهم زدن «موازنه اطلاعات و دانش» به نفع نیرو‌های خودی است به ویژه اگر «موازنه توان رزمی» وجود نداشته باشد. پس در جنگ سایبری ممکن است بتوان با بهره‌گیری از دانش برتر، ضعف سرمایه و نفرات کمتر را جبران نمود.



نبرد سایبری مبدع گونه‌ای جدید از سلاح‌های مدرن است که شدیداً استعداد ایجاد تغییرات بنیادین در عرصة نبرد‌های مدرن را دارد. فناوری رایانه امروزه تا جایی پیش رفته است که در آن نیرو‌های نظامی توانایی وارد کردن جراحت، کشتن و ایجاد خسارت‌های فیزیکی از طریق فضای مجازی را دارند. دامنة نبرد سایبری می‌تواند از فعالیت‌های شبکه‌ای بی‌ضرر تا حملات شدید به ساختار‌های زیربنایی در سطح ملی در نوسان باشد. از این رو در زمینه حقوق حاکم ابهاماتی در رابطه با مشروعیت جنگ‌های سایبری وجود دارد.
در جنگ سایبری تلاش برای نفوذ به شبکه‌ها، تلاش برای سرقت یا خرابکاری اطلاعات و تلاش برای فلج کردن سیستم‌های نظامی و دولتی از طریق فناوری‌های پیشرفته را می‌توان به عنوان سلاح‌های سایبری نام برد که در حال حاضر این نوع از جنگ‌ها، از حیث همین سلاح، جهان را در آستانه تهدید و نگرانی قرار داده است. به عبارت دیگر، عملیات سایبری می‌تواند نگرانی‌های بشردوستانه را افزایش دهد، به خصوص هنگامی که اثرات آن محدود به داده‌ها و اطلاعات یک سیستم مورد هدف نیست. به نظر می‌رسد این امکان وجود دارد که بتوان از طریق فضای سایبری و به کارگیری همین نوع روش‌ها به عنوان سلاحی سایبری، در سیستم‌های کنترل فرودگاه، سیستم‌های حمل و نقل، سد‌های برق آبی یا دستگاه‌های نیروگاه‌های هسته‌ای اختلال ایجاد کرد که متاسفانه قربانی اصلی چنین عملیات‌هایی معمولا غیر نظامیان هستند.
تروریسم سایبری یکی از جدیدترین مصادیق تروریسم است که به سبب بهره گیری غیرقانونی از فناوری و ابزار‌های الکترونیکی و رایانه‌ای در فضای مجازی، تهدید‌های فزاینده‌ای را در عرصه بین المللی ایجاد کرده است. مطالعات مستند نشان می‌دهد که در موارد متعددی، غرب منشأ اصلی راهبردی‌کردن تروریسم سایبری است. این در حالی است که خود غرب در همه موارد مدعی مقابله با آن است. نکته دیگر اینکه اسناد بین المللی به منظور پیشگیری و سرکوب همه اشکال تروریسم به ویـژه تروریسم سایبری، تدوین و تصویب شده است، ولی برخی صاحب نظران معتقدند؛ واقعیت این است که اسـناد مزبور نه تنها توفیقی در‌مقابله با این پدیده نوظهور و خطرناک نداشته اند، بلکه شکاف هـای موجـود و زمینـه رشد و‌گسترش فزاینده آن را در عرصه-های ملی و بین المللی فراهم کرده اند.

گروه‌های تروریستی از اینترنت برای اهداف گوناگونی همچون اطلاع رسـانی، تبلیغـات، جذب نیروی انسانی و جمع آوری اطلاعات استفاده می‌کنند.
شبکه اطلاع رسانی رایانه‌ای برای تروریست‌های اطلاع رسان، مطلوب به نظر می‌رسد؛ چرا کـه به دلیل متمرکز نبودن، کنترل یا محدودسازی آن دشوار است و امکان دسـتیابی را بـرای هر شخصی ممکن می‌سازد. با این حال، از فضـای مجـازی به طریق دیگری هم می‌توان به عنوان یـک ابزار مستقیم برای حمله و یا به عنوان یک سلاح مسـتقیم اسـتفاده کرد. یک راه استفاده از فضای سایبری، حملات سایبری به وسیله سایت‌های اینترنتی اسـت؛ بـرای مثال، حملاتی که در مناقشه «هند ـ پاکستان» و درگیری «رژیم صهیونیستی ـ مبارزان فلسطینی» روی داد، یـا حمله به وب سایت‌های ناتو در خلال بحران کوزوو در اوایل دهه ۱۹۹۰ شـکل گرفت، همگی نمونه‌های مناسبی از کاربرد فضای مجازی در مناقشات است. به واسطه تعریف تروریسم در کنوانسیون بین المللی، سـرکوب تـأمین مـالی تروریسم الزامی شمرده می‌شود.

تروریسـم سـایبری؛ یعنـی اسـتفاده از شبکه‌ای رایانه‌ای برای ایجاد صدمات جانی یا خرابکـاری در زیرسـاخت هـای بحرانی کشور به طریقی که منجر به صدمات جانی شود. از نظر این افراد نتیجه این اقدامات یعنی صدمات جانی و مالی حتما باید تحقق یابد. برخی از انواع شبکه‌هایی که ممکن است مورد هدف حملات تروریسم سایبری قرار بگیرند عبارتند از: شبکه‌های دولتی، پلیس و آتش نشانی، شبکه‌های تحـت تملک خصوصی یا دولتی که برای کنترل خدمات شهری همگانی به کار می‌روند، شبکه-های فراهم کننده خدمات زیرساخت، آب، برق؛ بنابراین بی هیچ تردیدی باید گفت فضای سایبری یک میدان جنگ جدید است که در آن بسته‌های شبکه می‌توانند تقریبا بلافاصله در سراسر جهان ارسال شوند تا سیستم‌های فیزیکی، از جمله دارایی‌های زیرساختی حیاتی در حوزه‌های فیزیکی و قلمرو سایبری را تحت تاثیر قرار دهند.
حملات سایبری ۲۰۰۷ به استونی، وب سایت‌های دولتی و رسانه‌های این کشور را تعطیل کرد. از طرفی همه کشور‌ها هر روز بیش از قبل به توسعه این فناوری و قابلیت‌های سایبری علاقمند می‌شوند. علاوه بر این فضای مجازی در سال‌های اخیر به حوزه اقتصادی مهمی بدل شده است. تقریبا تمام فعالیت‌های بانکداری در این فضا رخ می‌دهد. تجارت الکترونیک در حال شکوفایی است و شرکت‌های بزرگ نشان داده ‏اند که امکان تبدیل دارایی‌های مجازی به ثروت واقعی وجود دارد و امکان ایجاد کسب و کار‌های مختلف در محیط‌های ابری وجود دارد. ظهور فضای مجازی و مفهوم قدرت سایبری نیازمند ارزیابی مجدد چگونگی تحقق قدرت و نفوذ در یک جهان به هم پیوسته است.
واقعیت تلخ‌تر این است که جریانات افراطی با بهره مندی از ابزار و وسایل مدرن روز، نفرت پراکنی را ترویج داده و تلاش می‌کنند ضمن تسخیر روح و جان افراد، اقدامات خشونت بار خود را در این قالب (حملات سایبری) متمرکز کنند. بر این اساس تخمین زده می‌شود که حداقل ۵۰۰۰ وب سایت تروریستی محور که جوانان را رادیکالیزه می‌کنند، وجود داشته و مشغول فعالیت اند.

علوم و فنون نظامی در دوره‌های مختلف دچار تغییرات و پیشرفت‌های زیادی شده است. اوج این تغییرات به استفاده از دانش مربوط به رایانه و فضای مجازی بر می‌گردد. بی شک اولین بار که اصطلاح فضای مجازی و سایبر به کار رفت هیچ کس فکر نمی-کرد که روزی برسد که دامنه به کارگیری این دستاورد نوین علمی به عنوان ابزارآلات و تجهیزات تخصصی، به مناقشات و جنگ کشیده شود. اما واقعیت این است که در دهه‌های اخیر فضای سایبر یا مجازی عرصه جنگ‌های نوین و متعدد بوده است. از این رو تلاش برای محدود و ضابطه‌مند ساختن و حتی تعیین مقصر در مناقشات یادشده نیز از چندی پیش آغاز شده است.
حقوق بین-الملل در مواجهه با مناقشات و جنگ‌های سنتی به آسانی قواعد و قوانین مربوطه را جاری می‌سازد. بر این اساس اولا اصل عمل را ارزیابی کرده و ضمن تعیین مقصر؛ اقدامات لازم برای جبران خسارت را بر می‌شمرد. بر این اساس منشور ملل متحد در بند ۴ ماده ۲، جنگ و حتی تهدید به زور را نکوهش کرده و آن را ممنوع اعلام می‌کند مگر اینکه اقدام یادشده دفاع مشروع باشد که البته باید شرایط مندرج در قانون را رعایت کرد تا اقدام یادشده مجاز شمرده شود.

اما در جنگ‌های سایبری هیچ مرزی وجود ندارد و در نتیجه تجاوز از آن‌ها مشخص نیست، بنابراین مسئله پیچیده می‌شود. واقعیت این است که طبق نظر دانشمندان علم حقوق بین الملل؛ قواعد یادشده تنها ناظر به دولت هاست یعنی اگر دولتی درگیر جنگ باشد با توجه به اقدامات و رفتارش و ... می‌توان وی را متجاوز و یا در مقام دفاع مشروع توصیف کرد در حالی که خیلی از جنگ‌های سایبری توسط بازیگران غیر دولتی انجام می‌شود، پس نمی‌توان از این مواد برای تبیین حقوقی مسئله بهره جست.
در این موارد تنها می‌توان با گروه‌های یادشده به اتهام ارتکاب اقدامات غیر قانونی و مداخله در امور داخلی دیگر دولت‌ها برخورد کرد، البته در مواردی که محرز شود که این گروه به نیابت از یک دولت اقدام به جنگ سایبری کرده، آن موقع می‌توان به مواد قانونی یادشده استناد جست. اما نگران کننده‌ترین نکته این است که فضای سایبر در حال حاضر بیشتر تبدیل شده به جولانگاه گروه‌های تروریستی که اقدامات غیرقانونی خطرناک خود را از این بستر هدایت و اجرا می‌کنند. گروه ضد اسلامی داعش نمونه مناسبی از سوء استفاده گروه‌های تروریستی از فضای مجازی است.

نظر شما