افشاگری یاران احمدی نژاد بعد از مرگ سهراب
بعد از نامه سرگشاده احمدی نژاد به رهبری ماجرا رنگ دیگری به خود گرفت و انتقادها و اعلام برائت ها جای خود را به افشاگری ها علیه رئیس دولت نهم و دهم داد؛ افشاگری هایی که به نوعی نوش دارو بعد از مرگ سهراب است.
بعد از نامه سرگشاده احمدی نژاد به رهبری ماجرا رنگ دیگری به خود گرفت و انتقادها و اعلام برائت ها جای خود را به افشاگری ها علیه رئیس دولت نهم و دهم داد؛ افشاگری هایی که به نوعی نوش دارو بعد از مرگ سهراب است.
به گزارش صدای ایران حالا دیگر هم به باطنش پی برده اند و هم حافظه تاریخیشان فعال شده است. زمانی جز به تعریف و تمجید از احمدی نژاد زبان به چیز دیگری باز نمی کردند؛ گاهی اطاعت از او را اطاعت از خدا می دانستند و گاهی معجزه هزاره می خواندندش اما بعد پنج سال ورق برگشت و آنهایی که در مدح احمدینژاد صحبت می کردند منتقد او شدند. هر چند بعد از پایان دولت دهم وزرای او به ویژه وزرای برکنار شده از جمله وحیددستجردی و حاجی بابایی و ... برای گفتن اختلافاتشان با رئیس دولت، صف کشیدند اما این یک شروع برای اعلام برائت از احمدی نژاد بود و اوج ماجرا از زمانی آغاز شد که او برخلاف توصیه رهبری تصمیم گرفت در دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کند.
با وجود آنکه این تصمیم او اعتراض خیلی از اعضای جریان حامی اش را برانگیخت اما باز برخی هواداران او تنها لب گزیدند و سکوت را ترجیح دادند تا اینکه با احضاریههای قوه قضائیه برای یاران غار احمدی نژاد موجب شد تا او به سیم آخر بزند.
محمود احمدی نژاد بگم بگم هایش را این بار علیه رئیس قوه قضائیه، رئیس مجلس و دیگر شخصیت ها به کار گرفت. دیگر این چیزی نبود که هواداران صد در صدیاش هم سکوت کنند و حتی آیت الله مصباح یزدی که پدر معنوی جبهه پایداری یعنی تشکلی که مهمترین پایگاه حمایتی از احمدی نژاد محسوب میشد از او اعلام برائت کرد و گفت امروزش را تائید نمی کنم.
تا اینجا تنها حمایت ها به اعلام برائت ها تبدیل شد اما بعد از نامه سرگشاده احمدی نژاد به رهبری ماجرا رنگ دیگری به خود گرفت و این بار انتقادها و اعلام برائت ها جای خود را به افشاگری ها علیه رئیس دولت نهم و دهم داد؛ افشاگری هایی که نوش دارو بعد از مرگ سهراب است.
مهندسی انتخابات
وقتی محمود احمدی نژاد افشاگری هایش را کارساز ندانست دست به قلم شد و نامه سرگشاده ای به رهبری نوشت و در آن نامه با انتقاد از قوای سه گانه خواستار برگزاری انتخابات آزاد بدون دخالت شورای نگهبان شد. او که در این نامه از واژه «مهندسی انتخابات» استفاده کرده بود انتقاد شدید سخنگوی شورای نگهبان را برانگیخت و عباسعلی کدخدایی را به واکنش واداشت.
سخنگوی شورای نگهبان بلافاصله بعد از انتشار نامه احمدی نژاد در کانال تلگرامی اش از یک دیدار پرده برداشت. او نوشت سال 88 بعد از بالاگرفتن اعتراضات نسبت به انتخابات احمدینژاد خواست به دیدنش بروم با مشورت دبیر محترم و در ساعت مقرر به دفتر ایشان رفتم. در دفتر با آقای الهام مواجه شدم. به شوخی گفتم معلوم شد موضوع چیست و کار، کار چه کسی است؟ اظهار بی اطلاعی کرد. به همراه رئیس جمهور به یکی از اطاق ها رفتیم. بعد از تعارفات گفت چرا نتیجه انتخابات را اعلام نمی کنید؟ (منظور اعلام صحت انتخابات از سوی شورای نگهبان بود) گفتم هنوز شکایت ها بررسی نشده است و در زمان دریافت و بررسی شکایات هستیم. حالا باید دید چه کسانی دنبال مهندسی انتخابات بودند؟ شورای نگهبان و یا مهندسی در کسوت مقام اجرایی.
البته به نظر می رسد کدخدایی در لفافه خط و نشانی هم برای احمدی نژاد می کشد به این معنا که او هم موضوعات بیشتری برای بیان دارد چراکه در همین واکنش وقتی از تائید انتخابات سخن به میان می آورد می نویسد این تنها موضوع مورد بحث نبود و موضوع دیگری نیز مطرح شد که فعلا از حوصله این متن خارج است.
احمدینژاد میگفت در سوریه هزینه نکنیم، کار بشار اسد تمام است
افشاگری ها علیه احمدی نژاد تنها به شخصیت های سیاسی محدود نشد و پای نظامیان هم به میان آمد.سردار حمید محبی در یادواره شهدای کوی امام رضا (ع) شهر گرگان با اشاره به درگیری ها در سوریه از نظریه احمدینژاد درباره سوریه پرده بر می دارد و می گوید: موقعی که جنگ و شورش به دروازه ها و خیابان های دمشق کشید برخی از مسئولان ما نیز پا پس کشیدند و رییس جمهور وقت آقای احمدی نژاد هم می گفتند که 'دیگر در سوریه هزینه نکنیم زیرا کار بشار اسد تمام شده است»
احمدینژاد خواهان اعدام موسوی و کروبی بود
عباس امیریفر یکی دیگر از افرادی بود که پیش از این در حلقه حامیان احمدی نژاد قرار داشت. او که زمانی امام جماعت مسجد نهاد ریاست جمهوری و مشاور فرهنگی نهاد ریاست جمهوری در دولت دهم بود این روزها در صف اول منتقدان احمدی نژاد ایستاده است و هر بار زوایای جدیدی از رئیس جمهور سابق و نزدیکانش می گوید.
امیری فر در اخرین اظهار نظرش می گوید:« آقای احمدینژاد معتقد بود که باید با آقایان مهندس موسوی و مهدی کروبی خیلی شدید برخورد شود و حتی نظرشان بر اعدام آنها بود. ایشان که چنین نظرات تندی نسبت به مخالفان خود داشتند حالا چه شده است که طرفدار آزادی شدهاند؟» صحبت های او به اینجا ختم نمی شود و ادامه می دهد: « احمدینژاد کلاً آدم متوهمی بود و همیشه میگفت اگر برخی از مقامات عالیه نظام از من دفاع نمیکردند رأی من خیلی بیشتر از این مقدار بود» او می گوید: «در دور اول دولت ایشان تداعی شده بود که حضرت آقا حامی ایشان هستند و حضرت آقا هم حمایت میکردند. مردم هم توقع داشتند در دور دوم آقا از ایشان حمایت کنند. از این رو ایشان توهم داشتند اگر مقامات عالیه از او دفاع نمیکردند رایشان بیشتر میشد!»
امیری فر به جلسات تبیین گفتمان امام خمینی احمدی نژاد هم اشاره می کند و می گوید:«من تا قبل از نهی رهبری در این جلسات هفتگی شرکت میکردم و حضور داشتم. اینها در جلسات خصوصی علیه رهبری و علیه امام موضع میگرفتند و اعتقادی به امام و رهبری هم ندارند. آنها عناد شدیدی نسبت به روحانیت و مراجع دارند و فقط و فقط خود را قبول دارند و فقط میخواهند قدرت را بگیرند.»
به گزارش صدای ایران حالا دیگر هم به باطنش پی برده اند و هم حافظه تاریخیشان فعال شده است. زمانی جز به تعریف و تمجید از احمدی نژاد زبان به چیز دیگری باز نمی کردند؛ گاهی اطاعت از او را اطاعت از خدا می دانستند و گاهی معجزه هزاره می خواندندش اما بعد پنج سال ورق برگشت و آنهایی که در مدح احمدینژاد صحبت می کردند منتقد او شدند. هر چند بعد از پایان دولت دهم وزرای او به ویژه وزرای برکنار شده از جمله وحیددستجردی و حاجی بابایی و ... برای گفتن اختلافاتشان با رئیس دولت، صف کشیدند اما این یک شروع برای اعلام برائت از احمدی نژاد بود و اوج ماجرا از زمانی آغاز شد که او برخلاف توصیه رهبری تصمیم گرفت در دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کند.
با وجود آنکه این تصمیم او اعتراض خیلی از اعضای جریان حامی اش را برانگیخت اما باز برخی هواداران او تنها لب گزیدند و سکوت را ترجیح دادند تا اینکه با احضاریههای قوه قضائیه برای یاران غار احمدی نژاد موجب شد تا او به سیم آخر بزند.
محمود احمدی نژاد بگم بگم هایش را این بار علیه رئیس قوه قضائیه، رئیس مجلس و دیگر شخصیت ها به کار گرفت. دیگر این چیزی نبود که هواداران صد در صدیاش هم سکوت کنند و حتی آیت الله مصباح یزدی که پدر معنوی جبهه پایداری یعنی تشکلی که مهمترین پایگاه حمایتی از احمدی نژاد محسوب میشد از او اعلام برائت کرد و گفت امروزش را تائید نمی کنم.
تا اینجا تنها حمایت ها به اعلام برائت ها تبدیل شد اما بعد از نامه سرگشاده احمدی نژاد به رهبری ماجرا رنگ دیگری به خود گرفت و این بار انتقادها و اعلام برائت ها جای خود را به افشاگری ها علیه رئیس دولت نهم و دهم داد؛ افشاگری هایی که نوش دارو بعد از مرگ سهراب است.
مهندسی انتخابات
وقتی محمود احمدی نژاد افشاگری هایش را کارساز ندانست دست به قلم شد و نامه سرگشاده ای به رهبری نوشت و در آن نامه با انتقاد از قوای سه گانه خواستار برگزاری انتخابات آزاد بدون دخالت شورای نگهبان شد. او که در این نامه از واژه «مهندسی انتخابات» استفاده کرده بود انتقاد شدید سخنگوی شورای نگهبان را برانگیخت و عباسعلی کدخدایی را به واکنش واداشت.
سخنگوی شورای نگهبان بلافاصله بعد از انتشار نامه احمدی نژاد در کانال تلگرامی اش از یک دیدار پرده برداشت. او نوشت سال 88 بعد از بالاگرفتن اعتراضات نسبت به انتخابات احمدینژاد خواست به دیدنش بروم با مشورت دبیر محترم و در ساعت مقرر به دفتر ایشان رفتم. در دفتر با آقای الهام مواجه شدم. به شوخی گفتم معلوم شد موضوع چیست و کار، کار چه کسی است؟ اظهار بی اطلاعی کرد. به همراه رئیس جمهور به یکی از اطاق ها رفتیم. بعد از تعارفات گفت چرا نتیجه انتخابات را اعلام نمی کنید؟ (منظور اعلام صحت انتخابات از سوی شورای نگهبان بود) گفتم هنوز شکایت ها بررسی نشده است و در زمان دریافت و بررسی شکایات هستیم. حالا باید دید چه کسانی دنبال مهندسی انتخابات بودند؟ شورای نگهبان و یا مهندسی در کسوت مقام اجرایی.
البته به نظر می رسد کدخدایی در لفافه خط و نشانی هم برای احمدی نژاد می کشد به این معنا که او هم موضوعات بیشتری برای بیان دارد چراکه در همین واکنش وقتی از تائید انتخابات سخن به میان می آورد می نویسد این تنها موضوع مورد بحث نبود و موضوع دیگری نیز مطرح شد که فعلا از حوصله این متن خارج است.
احمدینژاد میگفت در سوریه هزینه نکنیم، کار بشار اسد تمام است
افشاگری ها علیه احمدی نژاد تنها به شخصیت های سیاسی محدود نشد و پای نظامیان هم به میان آمد.سردار حمید محبی در یادواره شهدای کوی امام رضا (ع) شهر گرگان با اشاره به درگیری ها در سوریه از نظریه احمدینژاد درباره سوریه پرده بر می دارد و می گوید: موقعی که جنگ و شورش به دروازه ها و خیابان های دمشق کشید برخی از مسئولان ما نیز پا پس کشیدند و رییس جمهور وقت آقای احمدی نژاد هم می گفتند که 'دیگر در سوریه هزینه نکنیم زیرا کار بشار اسد تمام شده است»
احمدینژاد خواهان اعدام موسوی و کروبی بود
عباس امیریفر یکی دیگر از افرادی بود که پیش از این در حلقه حامیان احمدی نژاد قرار داشت. او که زمانی امام جماعت مسجد نهاد ریاست جمهوری و مشاور فرهنگی نهاد ریاست جمهوری در دولت دهم بود این روزها در صف اول منتقدان احمدی نژاد ایستاده است و هر بار زوایای جدیدی از رئیس جمهور سابق و نزدیکانش می گوید.
امیری فر در اخرین اظهار نظرش می گوید:« آقای احمدینژاد معتقد بود که باید با آقایان مهندس موسوی و مهدی کروبی خیلی شدید برخورد شود و حتی نظرشان بر اعدام آنها بود. ایشان که چنین نظرات تندی نسبت به مخالفان خود داشتند حالا چه شده است که طرفدار آزادی شدهاند؟» صحبت های او به اینجا ختم نمی شود و ادامه می دهد: « احمدینژاد کلاً آدم متوهمی بود و همیشه میگفت اگر برخی از مقامات عالیه نظام از من دفاع نمیکردند رأی من خیلی بیشتر از این مقدار بود» او می گوید: «در دور اول دولت ایشان تداعی شده بود که حضرت آقا حامی ایشان هستند و حضرت آقا هم حمایت میکردند. مردم هم توقع داشتند در دور دوم آقا از ایشان حمایت کنند. از این رو ایشان توهم داشتند اگر مقامات عالیه از او دفاع نمیکردند رایشان بیشتر میشد!»
امیری فر به جلسات تبیین گفتمان امام خمینی احمدی نژاد هم اشاره می کند و می گوید:«من تا قبل از نهی رهبری در این جلسات هفتگی شرکت میکردم و حضور داشتم. اینها در جلسات خصوصی علیه رهبری و علیه امام موضع میگرفتند و اعتقادی به امام و رهبری هم ندارند. آنها عناد شدیدی نسبت به روحانیت و مراجع دارند و فقط و فقط خود را قبول دارند و فقط میخواهند قدرت را بگیرند.»
منبع: خبرآنلاین
خبرهای مرتبط
نظر شما