نقش‌هاشمي،‌خاتمي‌وسيدحسن درانتخابات بعدی

کد خبر: ۷۵۴۵
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۷:۴۷
در سال 2005 و همزمان با انتخاب محمود احمدي‌نژاد به عنوان رئيس‌جمهور، شاهد استعفاي حسن روحاني از شوراي امنيت ملي بودیم که نشان از فلسفه ديپلماسي متفاوت وي با رئیس دولت نهم داشت؛ دیپلماسی‌ای كه مبنايش پیش‌تر از سوي آیت‌ا... هاشمي‌ به‌خوبي اجرايي شده بود. با اشتیاقی که با ثبت‌نام هاشمي‌رفسنجاني به وجود آمد به خوبي مشخص شد كه ملت ايران تصميم خود را براي دوری از تندروی با قاطعيت گرفته و راهي جز اعتدال براي آينده خود قبول نخواهد كرد. گرچه عدم احراز صلاحيت هاشمي‌رفسنجاني شوک بزرگی بود ولي بازهم اين هاشمي‌رفسنجاني بود كه با ذكاوت با اين موضوع برخورد كرد و اجازه نداد تندروها از موضوع عدم احراز صلاحيتش مانعي براي گم شدن اعتدال‌خواهي مردم ايجاد كنند. هاشمي‌ به خوبي توانست ابتدا وحدت كامل خود، اعتدال‌گرايان و اصلاح‌طلبان را برقرار و سپس با نهايت درايت آن را به سوي روحاني هدايت كند و كار را به جايي برساند كه اصولگرايان در نهايت ناباوري شاهد آن شدند كه اصلاح‌طلبان با اجماع بر گفتمان اعتدال، دكتر روحاني را تاييد كردند. اين موضوع با طرح شعار كانديدای هاشمي، كانديدای اصلاح‌طلبان است به خوبي محقق شد و در ميان مردم نيز اين فرضيه جا افتاد كه راي به روحاني، راي به هاشمي است. روحاني در ميان بيشتر سياستمداران و گروه‌هاي سياسي ايران به عنوان شخصيتي بسيار نزديك به آیت‌ا... هاشمي‌ شناخته مي‌شود. وقتي به عقب برمي‌گرديم كسي که بيش از ديگران از آمدن آيت ا... خوشحال مي‌شد كسي نبود جز دكتر صادق زيباكلام به همين دليل آرمان با او درباره اينكه از كجا مي‌دانست آيت‌ا... ثبت نام مي‌كند گفت‌وگو كرد که متن آن در ادامه می‌آید:

يك سال از ثبت‌نام آيت‌ا... هاشمي مي‌گذرد. آيا پيش‌بيني اتفاقات يك سال گذشته را مي‌كرديد؟


اگر وقايع سال گذشته را با هم مرور كنيم متوجه خواهيم شد كه من تنها كسي بودم كه حضور آيت‌ا... هاشمي را در انتخابات رياست‌جمهوري سال92 پيش بيني كردم. چيزي كه جالب است اين است كه آن موقع هيچ‌كس پيش‌بيني نمي‌كرد آقاي هاشمي در انتخابات به صورت جدي حاضر شود. حتي فرزندانش! يادم هست كسي به من توصيه مي‌كرد كه حتي فرزندان هاشمي هم نسبت به حضور او اميدوار نيستند شما چگونه به اين سرعت پيش‌بيني مي‌كنيد. مي‌خواهم بگويم فرزندان و نزديكان آيت‌ا... هم ايشان را به خوبي نشناخته‌اند.

نه محسن هاشمي و نه حتي حسين مرعشي هم پيش‌بيني نمي‌كرد كه ايشان به صورت جدي تصميم به شركت در انتخابات داشته باشند. يك هفته قبل از ثبت‌نام هاشمي به من گفتند كه شما از كجا مي‌دانيد كه ايشان ثبت‌نام مي‌كنند. بالاخره ايشان 21ارديبهشت سال گذشته شركت كردند. من در مقابل همه تحليل‌ها يك پاسخ نداشتم و بيشتر از اين نمي‌توانستم برخي از حقايق را بيان كنم. مي‌گفتم من تحليلم اين است كه آيت‌ا... در انتخابات شركت مي‌كند اما به واقع نمي‌توانستم بخشي از حقيقت را بازگو كنم. مي‌دانستم كه ايشان در انتخابات شركت مي‌كند و اتفاقا با قدرت هم شركت مي‌كند و اتفاقا دوست هم داشتم كه ايشان در انتخابات شركت كند. ثبت‌نام ايشان بيش از هر چيز خواسته قلبي من بود.

پس شما از كجا مي‌دانستيد كه ايشان در انتخابات شركت مي‌كند؟


براي توضيح اين مساله نياز داريم وقايع آن روزها را مرور كنيم. يادم مي‌آيد روز شنبه بود كه ايشان ثبت‌نام كردند. فرداي آن روز من به اتفاق حسين ا... كرم مي‌رفتيم دانشكده فني دانشگاه بابلسر. آنجا متوجه شدم كه چه شور و استقبال عجيبي در دانشگاه و ميان دانشجويان ايجاد شد و هر جا كه مي‌رفتم همين روند ادامه داشت بنابراين هاشمي به درستي توانسته بود خواسته مردم را دريابد. اين موج عجيب موج اميد بود و به گونه‌اي بود كه همه را به ياد دوم خرداد مي‌انداخت. بدون اغراق مي‌گويم براي شناختن خواسته و نياز اجتماع بي‌ترديد نيازمند يك ديد سياسي قوي هستيم. بنابراين ايشان يك ديد قوي از جامعه ايراني داشت و واقعيت جامعه ايراني را درك مي‌كرد. پس از عدم احراز صلاحيت ايشان هم دچار نوعي بهت و ناباوري شديم.

واكنش هاشمي نسبت به این موضوع را بايد نقطه عطفي در تاريخ ايران و بررسي تاريخ انتخابات92 و از همه مهم‌تر رفتارشناسي سياسي‌اش درك كرد. ايشان، نه قهر و نه اخم كردند؛ هر چه بود ظاهر ايشان تغييري نكرد. پس از آن بود كه آقاي هاشمي با تاكيد از آقاي روحاني خواست كه شما همچنان در انتخابات بمانيد و بعد هم نوبت به بيانيه حمايت ايشان از آقاي روحاني رسيد. وقتي به عقب برمي‌گرديم مي‌بينيم كه آمدن آقاي هاشمي و برخوردهايی كه با آقاي هاشمي پس از عدم احراز صلاحيتشان شد كاملا به ضرر اصولگرايان تمام شد. به يك معنا مي‌توانم ادعا كنم عدم حضور آقاي هاشمي موجب راي آوردن آقاي روحانی شد. همه اينها به نظر من موجب شد كه وحدت اصلاح‌طلبان حفظ شود. هيچ كس نمي‌تواند ادعا كند هاشمي را بيشتر از فرزندانش مي‌شناسد. اما واقعيتي كه مي‌خواهم بگويم اين است كه من ساعت‌ها با هاشمي حرف زدم. هميشه صحبت‌هاي من با آقاي هاشمي صريح و بي‌پرده بوده است. شما در كتاب «هاشمي بدون روتوش» بخشي از آن را مي‌بينيد. هاشمي اينگونه نبود كه بگويد من از روحاني حمايت مي‌كنم تا تلافي رد صلاحيت‌ام را كرده باشم.

پس چرا حمايت كردند؟


اگر آقاي هاشمي از آقاي روحاني حمايت كردند به این دليل بود كه ايشان به درستي تشخيص دادند روحاني بيش از بقيه با توجه به واقعيات جامعه سياسي ايران به درد جامعه مي‌خورد. از اول هم با روحيات روحاني آشنا بوده‌اند و حتي در جريان برنامه‌هاي آقاي روحاني قرار داشت.

آيا آيت‌ا... به آنچه مي‌خواست رسيد؟


آيت‌ا... به آنچه مي‌خواستند دست يافتند. يا حداقل بگويم به آنچه مي‌خواستند دست يافتند.

يك سال از انتخابات92 مي‌گذرد، دليل حمايت هاشمي از برخي وزرا چيست؟


اگر ايشان از برخي وزرا حمايت مي‌كنند و به نوعي آنها را به روحاني سفارش كردند به دليل شناختي بود كه از آنها داشتند. هاشمي هيچگاه به دنبال سهم‌خواهي از دولت نبود. امروز مهندس تركان، امين دولت يازدهم است و هيچ كس نمي‌داند در سكوت كامل ايشان چه كاري را براي دولت يازدهم انجام داد يا اكنون چه كاري را براي كشور انجام مي‌دهد او مرد پيدا و پنهان دولت يازدهم است خصوصا در ابتداي شكل‌گيري دولت. درباره وزرا هم همين است ظريف اكنون يكه‌تاز عرصه ديپلماسي است و موفقيت او موفقيت دولت يازدهم قلمداد مي‌شود. به عقيده من اسحاق جهانگيري به خوبي توانسته هيات دولت را مديريت كند و حتي وزيري مانند بيژن نامدار زنگنه. حالا من از شما مي‌پرسم آيا هاشمي با پيشنهاد چنين مهره‌هایي از دولت يازدهم سهم خواهي كرده است؟!

برخي رسانه‌ها که اين را مي‌گويند.


هاشمي به دنبال سهم‌خواهي نبوده و نيست. حتي در انتخابات مجلس آتي. هاشمي روي اين مهره‌ها تاكيد داشت؛ به دليل توانمندي‌شان.

انتخابات مجلس آينده را چگونه ترسيم مي‌كنيد؟


كساني مانند هاشمي، سيدحسن خميني و سيدمحمد خاتمي به تعبير من آينده مجلس دهم را مي‌سازند. شطرنج سياسي مجلس دهم را اينها خواهند ساخت البته ذكر اين نكته لازم است كه جامعه ايران اكنون به نقطه‌اي رسيده كه كسي نمي‌تواند به مردم امر و نهي كند كه چه كاري را بايد انجام دهند. جامعه سياسي ايران اكنون از چنان پيشرفتي برخوردار شده كه مي‌تواند خودش تصميم بگيرد و خودش تحليل كند. اما رهبران جريان اعتدال و اصلاحات اين سه نفر هستند و مردم به خوبي تشخيص مي‌دهند كه چه كسي مي‌تواند بهترين تصميم و بهترين مشاوره را ارائه دهد. رودخانه‌اي به راه افتاده و هاشمي، خاتمي و سيدحسن خميني را با خود مي‌برد نام اين رودخانه گفتمان دموكراسي‌خواهي است. اين سه نفر چه بخواهند و چه نخواهند در مسير دموكراسي‌خواهي قرار گرفته‌اند. حتي علي مطهري را هم مي‌توانيم به اين جرگه اضافه كنيم.

صحبت‌هاي او چيزي جز گفتمان دموكراسي‌خواهي نيست. كداميك از موضع‌گيري‌هاي علي مطهري را مي‌توانيد بگوييد اصولگرايي است؟ گفتمان دموكراسي‌خواهي در 24خرداد92 نمود پيدا كرد. حال مي‌بينيم همه اصلاح‌طلبان، اعتدال‌گرايان و حتي اصولگرايان پس از سال92 اطراف حسن روحاني جمع شدند. من معتقدم ائتلاف دموكراسي‌خواهي در انتخابات سال92 بيشترين راي و بيشترين نامزدها را خواهد شد. به هيچ صورتي نمي‌توانيد جريان دموكراسي‌خواهي را متوقف كنيد.

منبع: تابناک
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار