عامل قتل ١١ نفر در استان گلستان: انگیزه بیشتر قتل‎ها خانوادگی و مواد مخدر بود

کد خبر: ۷۵۴۰۵
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۴۲
تحقیقات از اعضای باندی که ١٣ نفر را در استان گلستان به قتل رسانده‌اند همچنان ادامه دارد. یکی از اعضای این باند به قتل دو نفر و عضو دیگر گروه به کشتن ١١ نفر اعتراف کرده است.

«حسین.س» ٤٣ ساله که به کشتن ١١ نفر اعتراف کرده است در گفت‌وگویی با فارس گفت: «درست است که ١١ فقره قتل انجام داده‌ام، اما همه فکر می‎کنند این قتل‎ها فقط به‌دلیل سرقت بوده، درحالی‌که بیشتر آنها مرتبط با موضوع مواد مخدر و برخی به‌دلیل مسائل خانوادگی بوده است». این متهم با اشاره به یک فقره قتل که با انگیزه سرقت به وقوع پیوست، گفت: «در یک مورد اعضای باند گزارش دادند در مکانی یک تراکتور وجود دارد که صاحب آن مواد مخدر و پول زیاد هم نگهداری می‎کند. به آنجا رفتیم و درنهایت با توجه به آنکه درگیر شده بودیم، برای جلوگیری از ‌گیرافتادن به دست پلیس، صاحب آنجا را کشتیم و فرار کردیم». «حسین.س» اضافه کرد: من از پول سرقت‎ها، ریالی را برای خودم نمی‎گرفتم و حتی تابه‌حال هم به اعضای گروه نگفته‌ام که ریالی از این سرقت‎ها را به من بدهید به‌دلیل اینکه خط کاری من مواد مخدر بود و دیگر اعضای گروه با انگیزه سرقت مرتکب جرم می‌شدند، در پرونده من هم سرقت مسلحانه درج شده است.

این مجرم مخوف به برخی از جرائم ارتکابی‌اش در یکی از کشورهای همسایه اشاره و خاطرنشان کرد: در آنجا من تریاک معامله می‎کردم و شغل اصلی‌ام قاچاق مواد مخدر است. هر زمانی که باشد راه مواد مخدر را انتخاب می‎کنم و حتی اگر دوباره به عقب برگردم، خط مواد مخدر را پیش می‎گیرم. «حسین. س» تأکید کرد: مواد مخدر را به‌دلیل سود زیاد انتخاب کردم و از اول هم کارم مواد مخدر بود و فقط هم تریاک جابه‌جا می‎کردم؛ به‌جز یک مورد مورفین که فقط به یکی از کشورهای همسایه جابه‌جا کردم، دیگر موارد همه فعالیت‎های مواد مخدرم در حوزه تریاک بود. «حسین. س» گفت: از سال ١٣٧٤ وارد خط مواد مخدر شدم و از سال ١٣٧٨ قتل‎ها و سرقت‎هایم آغاز شد. بیشتر انگیزه قتل‎های من خانوادگی و مواد مخدر بوده است و در موضوع مواد، به‌دلیل اینکه پول من را بالا می‎کشیدند، آنها را می‎کشتم.

این متهم در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه در مسائل خانوادگی به شما پول می‎دادند که فردی را بکشید؟ گفت: نه این قتل‎ها مربوط به مسائل خانوادگی‎ خودم بود. مسائل و اختلاف‌هایی پیش می‌آمد و من آنها را می‎کشتم. من تا هدف خاصی نداشته باشم کسی را نمی‎کشم؛ برای مثال اگر می‎دانستم یک فردی ١٠ میلیون تومان پول دارد و من هم اسلحه دارم، در ابتدا می‎خواستم که بدون درگیری پول را بدهد و اگر مقاومت می‎کرد برای حفظ جان خودم و از ترس بلافاصله او را می‎کشتم. «حسین. س» درباره نحوه به‌دست‌آوردن سلاح‎های استفاده‌شده در سرقت‎ها و قتل‎ها، تأکید کرد: اسلحه‎ها را از یکی از فامیل‎هایم تهیه می‎کردم که آنها را از یکی از کشورهای همسایه خریداری می‎کرد و او هم اعدام شده است. این عضو خطرناک باند سارقان در بخش دیگری از این گفت‎وگو در پاسخ به این سؤال که آیا تصور می‎کرد توسط پلیس دستگیر شود، تصریح کرد: همیشه از طرف «حسین. د» -سردسته باند سارقان- احساس خطر می‎کردم، چون او همیشه در کار سرقت بود و شبانه‎روز به این کار می‎پرداخت و احتمال دستگیری او بسیار زیاد بود. از خودم بسیار مطمئن بودم که دستگیر نمی‎شوم چون کارم را بسیار خوب بلد بودم و آن را به‌صورت ماهرانه‎ای انجام می‎دادم و هیچ ردی از خودم به‌جا نمی‎گذاشتم.

او درباره اموال به‌دست‌آورده در سرقت‎ها و قاچاق مواد مخدر در ١٥ سال فعالیت مجرمانه‎اش، گفت: هیچ چیزی برایم نداشته است و مأموران هم رفته‌اند و زندگی‎ام را دیده‎اند و می‎دانند که هیچ چیزی ندارم. بیشتر سرقت‎ها به‌خاطر دوستانم بوده و چون می‎دانستند من مال سرقتی را برنمی‎دارم، از من سوءاستفاده می‎کردند و حق من را دوستانم می‎گرفتند و هیچ وقت سهم نمی‎خواستم و سرمایه‎ای که پسر «حسین. د» (یکی دیگر از سردسته‎های باند) دارد من ندارم. «حسین. س» که چهار فرزند دارد، تأکید کرد: خانه‎ای دارم که آن را هم همسرم با کارگری به‌دست آورده و حتی ماشین را هم همسرم با کارگری تهیه کرده است. وی متذکر شد: خانواده‎ام از سرقت بسیار متنفر بودند، اما از قاچاق مواد مخدر خبر داشتند و مشکلی هم وجود نداشت؛ به همین دلیل هیچ وقت نمی‎گفتم، فلان جنس سرقتی است، چون از مال مردم بدشان می‎آید. «حسین.س» درباره پیش‎بینی‌اش برای آینده‎، گفت: من که اعدام خواهم شد، ولی از آینده فرزندانم که محصلند و در دانشگاه درس می‎خوانند می‎ترسم. از نظر خودم اگر طناب به گردنم ببندند و از گرگان تا گنبد هم مرا ببرند ناراحت نمی‌شوم، اما فقط نگران آینده فرزندانم هستم. من پدر خوبی برای فرزندانم نبودم چون کارهایی انجام دادم که به هیچ عنوان فرزندانم خبر نداشتند و امروز که متوجه شدند، مطمئنم دچار آسیب‎های زیادی می‌شوند و زندگی برای آنها جهنم شده است. به‌جز اینکه بگویم شرمنده خانواده‎ام شده‎ام هیچ حرف دیگری ندارم؛ آنها را بیچاره کرده‎ام.
پربیننده ترین ها