چرا پايتخت موفقترين سريال ماه رمضان بود؟!
رويا ميرعلمي؛ بازيگر تئاتر و تلويزيون در یادداشتی در آرمان نوشت:
در اين سالها صدا و سيما تلاش كرده در تعطيلات نوروز و ماه مبارك رمضان اوقات فراغت مخاطبان را پر كند و آنها را پاي برنامههاي توليدي داخل كشور بنشاند، حال تا چه حد توانسته در اين امر موفق باشد را بايد از مخاطبان و مردم سوال كرد، هرچند بنده اطلاعي از صحت و سقم آمار و ارقامي كه اعلام ميشود، ندارم اما طبق آماري كه خود سازمان اعلام كرده، امسال نيز همانند ساليان گذشته مردم از برنامههاي راديو و تلويزيون رضايت داشتهاند.
ماه مبارك رمضان در موضوع توليد برنامه از آن نظر مهم است كه در اين ماه، مردم سر سفره افطار نشستهاند و تمايلي به بيرون رفتن ندارند و ترجيح ميدهند اوقات فراغت خود را با تلويزيون سپري كنند. به همين دليل ماه مبارك رمضان طلاييترين دوره براي توليد سريال و برنامههاي تلويزيوني است. در ساليان گذشته سريالهاي مختلفي در اين ماه پخش شده كه هركدام در ژانرهاي مختلفي مانند تراژدي، كمدي، ملودرام و... بودهاند و برخي از آنها توانستند بسيار موفق بوده و مخاطب بسياري جذب كنند اما امروز ديگر نميتوانيم تنها به آماري كه صدا و سيما ميدهد اكتفا كنيم، چون با وجود رسانههاي جمعي مردم خيلي سريعتر و زودتر از مديران سازمان صدا و سيما به كيفيت سريالها واكنش نشان ميدهند و با دقت تمام مسائل مربوط را زيرنظر دارند.
به نظرم نخستين فاكتوري كه بايد در ساخت برنامههاي مناسبتي مدنظر قرار گيرد، سليقه مخاطب است، يعني برنامهساز به صورت واقعگرايانه به مسائل نگاه كند و ببيند هماكنون كدام قشر از جامعه برنامههاي تلويزيون را تماشا ميكنند تا بتواند بنابر سليقه آنها سريال بسازد. آن مواقعي كه سريالهاي ما موفق نبودهاند اغلب همين اصل اول را فراموش كرده يا ناديده گرفتهاند. دومين عاملي كه بايد برنامهسازان لحاظ كنند بررسي پيشينه جذب مخاطب است.
برای مثال چيزي كه اغلب مردم را جذب تماشاي يك سريال ميكند، قصه است. سريالهاي ما بايد راوي يك قصه باشند و مردم قصهپردازي و قصه گويي را دوست دارند و هرچه اين قصه غنيتر و زيباتر روايت شده باشد، مردم بيشتري جذب خواهند شد. متاسفانه به دليل كمبود زمان اغلب سريالهاي و فيلمهاي ما داراي قصههاي چندان پرمحتوایی نیست و مخاطب در چنين آثاري شاهد اتفاقاتي است كه ربط چندانی به فضاي جامعه و خودش ندارد و اين امر باعث ميشود كه تماشاچي بلافاصله موضع بگيرد و ديگر تمايلي نداشته باشد تا آن سريال را دنبال كند. دقيقا برعكس اتفاقي كه در سريال پايتخت رخ داده و اين سريال راوي قصهاي است كه مردم را جذب ميكند. هرچند به نظر بنده سريهاي قبلي اين مجموعه به دليل اينكه قصههاي جذابتري داشتند از آخرين سری آن موفقتر بودند اما به هرحال يكي از عواملي كه مردم را ميتواند جذب سريالهاي مناسبتي كند، شناخت مخاطب و پرداخت به قصه غنياي است كه بر اساس شرايط روز جامعه نوشته شده و اين نتيجه توجه به فيلمنامه است كه متاسفانه اغلب اوقات فراموش ميشود و فيلمسازان تنها روي توانايي بازيگران تكيه ميكنند و فراموش ميكنند كه مهمترين اصل و ستون فيلمسازي، فيلمنامه است كه باعث ميشود مخاطب از شنيدن و ديدن يك سريال لذت ببرد.
گزارش خطا
نظر شما
پربحث ترین عناوین
آخرین اخبار