آیا «النصره» گوی سبقت را از «داعش» می‌رباید/ رقابت نفس‌گیر در سوریه

کد خبر: ۶۷۲۷۴
تاریخ انتشار: ۰۵ تير ۱۳۹۴ - ۰۸:۳۵
جبهه «النصره» برای مدتی طولانی بازیگر مرکزی در بحران داخلی سوریه بوده است. این گروه با آنکه توجه کمتری را از سوی رسانه‌ها در مقایسه با «داعش» به سوی خود جلب کرده است، اما در ماه‌های اخیر توانسته مناطقی را تحت‌کنترل بگیرد. این موضوع تحلیلگران را واداشته تا پیش‌بینی کنند این گروه در مقایسه با نیروهای دیگر، دوام بیشتری دارد یا دست‌کم در سال‌های آتی نقش محوری را در منطقه بازی می‌کند.

النصره در شمال و جنوب سوریه، جبهه گسترده‌ای را تشکیل داده است و هر روز کنترل مناطق بیشتری را در اختیار می‌گیرد. به طور خاص، تسلط آنان بر «ادلب» توجهات زیادی را به‌خود جلب کرد. این حملات تحت رهبری «النصره» و همراهی گروه‌های دیگری ازجمله «جندالشام»، «جیش‌السنه» و «لواالاحق» انجام شد.

جبهه النصره علاوه بر مقابله با نیروهای دولتی تحت رهبری «بشار اسد»، رئیس‌جمهوری سوریه، موفق به کنارزدن دیگر مخالفان شورشی ازجمله جنبش «حزم» شده که به‌عنوان شاخه‌ای میانه‌رو از مخالفان سوری شناخته می‌شدند. این موضوع پس از آن روی داد که جبهه النصره و ائتلاف همراه آن توانست بر «جبهه انقلاب سوریه» گروه میانه‌رو دیگری در نوامبر سال گذشته فائق آید. در هفته‌های اخیر جبهه النصره موفق به در اختیارگرفتن کنترل شهر «جسر الشغور» در استان «ادلب» از نیروهای دولتی نیز شد. این تسلط موفقیتی مهم برای جبهه النصره محسوب شد، چراکه آنان نه‌تنها دامنه نواحی تحت کنترل خود را تا مرز با ترکیه گسترش داده‌اند، بلکه توانسته‌اند به استان «لاذقیه» منطقه محوری علوی‌نشین حامی اسد نیز نزدیک شوند. این پیشروی‌ها سبب شده تا جبهه النصره بتواند راحت‌تر قدرت نظامی خود را نشان داده و توانایی جذب اعضای سایر گروه‌های اسلام‌گرا به‌سوی خود را افزایش دهد.

«یزید سایق»، پژوهشگر ارشد در بنیاد مطالعاتی «کارنگی»، درباره موفقیت‌های جبهه «النصره» می‌گوید: «آشکار است شورشیانی که هماهنگی و برنامه‌ریزی خوبی دارند، می‌توانند به چنین نتایج موفقیت‌آمیزی دست یابند». او همچنین می‌افزاید: «النصره همواره نشان داده در برنامه‌ریزی و مدیریت حملات، نسبت به دیگر گروه‌ها برتری دارد».

ظهور رقیب اصلی

با وجود آنکه جبهه النصره یکی از سازمان‌دهندگان و شاخه‌های مسلح در جنگ خونین پنج‌ساله سوریه بوده، با وجود این، این گروه داعش بود که در آوریل ٢٠١٣ میلادی به عنوان رقیب النصره ظهور کرد؛‌ یعنی زمانی که گروه مذکور از سازمان اصلی القاعده منشعب شد.

از آن زمان، داعش در تلاش است تا کنترل بخش‌های شرقی سوریه و نواحی مرزی عراق را در اختیار بگیرد و جبهه النصره نیز تلاش می‌کند پایه‌های حمایتی خود را گسترش دهد؛ از گذرگاه شرقی در ادلب گرفته تا نواحی جنوبی‌تر «حمص» و «حماء» و همچنین تا استان «درعا» در جنوب مرزهای اردن و اسرائیل تا بلندی‌های جولان در سوریه.

داعش هنوز هم کنترل مناطق نفت‌خیز در مرز با عراق را در اختیار دارد؛ بااین‌حال، جبهه النصره استان «ادلب» را به عنوان مرکز کنترل یکی از استراتژیک‌ترین گذرگاه‌های سوریه در اختیار دارد که شمال آن کشور را به جنوب متصل می‌کند.

همچنین با وجود آنکه جبهه النصره و داعش هدف مشترکی در تأسیس یک امارت دارند، اما بنا بر اظهارات تحلیلگران و همچنین مصاحبه‌های صورت گفته با جنگجویان، تمامی شواهد نشان می‌دهند به‌دلیل تفاوت‌های ایدئولوژیک و عملی، النصره در مقایسه با سایر رقبا وضعیت بهتری دارد. خلاف داعش، جبهه النصره شمار بیشتری از جنگجویان سوری را در مقایسه با جنگجویان خارجی در صفوف خود دارد. این موضوع سبب شده تا منفعتی استراتژیک عاید جبهه النصره شود. این موضوع به آن گروه اجازه داده تا حمایت شهروندان عادی را نیز به‌سوی خود جلب کند.


در حمص و دیگر مناطق، جبهه النصره توانسته نان موردنیاز شهروندان و سایر منابع موردنیاز آنان را تأمین کند و خدمات دولتی بیشتری را به‌خصوص در مناطق مورد هدف قرارگرفته توسط نیروهای دولتی ارائه کند.
«سایق» دراین‌باره می‌گوید: جبهه «النصره» مدت‌های طولانی است که توجه ویژه‌ای نسبت به ارائه خدمات پایه‌ای و اداره امور شهری دارد. واقعیت آن است جبهه النصره، چهره مخالف اصلی اسد را به‌نمایش گذاشته است؛ القای این تصویر صرفا به‌دلیل حضور تعداد بالای شهروندان غیرنظامی و بومی در صفوف آن گروه بوده است.

به عنوان یکی از فعالان رسانه‌ای مخالفان از ادلب، «جمعه القاسم» وضعیت را این‌چنین توصیف می‌کند: «النصره به عنوان گزینه در میانه قرار گرفته است. آنان در میان داعش و ارتش آزادی‌بخش از هم‌پاشیده، بهترین قلمداد می‌شوند». اما سایق، این گروه را یک «سازمان اساسا سوری» توصیف می‌کند که منافع کشور سوریه در محور آن قرار گرفته است. او اشاره می‌کند دست‌کم این دیدگاه در میان سایر گروه‌های شورشی در قبال النصره وجود دارد.

از سوی دیگر، داعش رویکردی از بالا به پایین را برای تأسیس خلافت اتخاذ و موجودیت خود را فورا اعلام کرد اما جبهه النصره رویکردی پایین به بالا را در نظر گرفته است. به گفته تحلیلگران، النصره سازمانی «تمرکززدایی شده» است. این رویکرد سبب شده تا این گروه در برخی مناطق قوانین آسان‌تری را اعمال کند و در برخی مناطق دیگر، با زور و اجبار ایدئولوژی خود را برای مستحکم‌ترکردن مواضعش به‌کار بندد.

درهمین‌حال، داعش تفسیر سخت‌گیرانه‌ای از مجازات ازجمله اعدام و قطع دست را اجرا می‌کند اما درمقابل، جبهه النصره رویکرد ملایم‌تری را در پیش گرفته و معتقد است این قوانین را نباید در دوران جنگ اجرا کرد.

اوج یا نقطه بدون بازگشت؟

به گفته «سایق»، هم‌زمان با در اختیار گرفتن مراکز شهری بیشتر از سوی «النصره»، این گروه و ائتلاف تازه‌اش با چالش‌های تازه‌ای در ارائه مدلی از حکومت که سازگار با تنوع جمعیتی مردمان ساکن سوریه باشد، مواجه شده است. در ادلب، بیلبوردهایی وجود دارد که روی آنها مقررات اسلامی نوشته شده و گزارش‌هایی از تشدید مجازات‌های سخت‌گیرانه‌تر تحت نظارت دادگاه‌های شرعی ازجمله قطع دست و اعدام منتشر می‌شود.

«ایمن التمیمی»، یکی از پژوهشگران خاورمیانه، که تمرکزش روی گروه‌های شبه‌نظامی است، دراین‌باره می‌گوید: «حتی اگر اصل راهبردی جبهه النصره عدم اجرای مجازات در دوران جنگ باشد، این بدان معنا نیست که این سیاست در همه مناطق اجرا می‌شود. به یاد داشته باشید که تشکیل امارت هنوز به‌طور رسمی اعلام نشده است. رسیدن به این وضعیت یک هدف است و به صورت دوفاکتو در استان «ادلب» وجود دارد».

جبهه النصره می‌تواند از حملات نیروهای آمریکایی علیه داعش سود ببرد. آمریکا جبهه النصره را در دسامبر ٢٠١٢ میلادی در فهرست سازمان‌های تروریستی قرار داد. این موضوع مدت‌ها پیش از ظهور داعش روی داد؛ اما بااین‌حال، از سال گذشته که مداخله تحت رهبری آمریکا در سوریه و عراق آغاز شده، روی نابودی نهایی داعش تمرکز شده است.

عدم انسجام

جبهه النصره در حال حاضر نواحی جنوبی مرزهای سوریه با اردن و رژیم اسرائیل در بلندی‌های جولان را در اختیار دارد؛ مناطقی که اخیرا داعش در آنها به تحرکاتی دست زده است. جبهه النصره همچنین نشان داده که مایل است با جامعه بین‌المللی همکاری کند؛ به عنوان مثال، سال گذشته با دولت قطر بر سر آزادی ٤٥ گروگان عضو نیروهای حافظ صلح سازمان‌ملل متحد که فیجی‌تبار بودند، مذاکره کرد.

این در حالی است که ناسازگاری‌ها و تناقض‌هایی وجود دارند که نشان می‌دهد جبهه النصره گروهی کاملا منسجم نیست و تفاوت‌های قابل‌توجهی در دیدگاه‌های ایدئولوژیک اعضای آن در شمال و جنوب وجود دارد. شایعاتی وجود دارد که نشان می‌دهد اختلافات پیش‌آمده در صفوف النصره در بلندمدت به نفع القاعده خواهد بود.

بااین‌حال، سایق بر این باور است مادامی که منازعه در سوریه در جریان است، جبهه النصره پایدار باقی خواهد ماند. او در ادامه اشاره می‌کند: «زمانی که درباره نواحی شهری صحبت می‌شود، النصره به خودی خود یک پایگاه خودجوش حمایتی ندارد». اما «قاسم» بر این باور است که اکثریت مردم سوریه مخالف داعش هستند و این موضوع آنان را به‌سوی جبهه النصره سوق می‌دهد.
پربیننده ترین ها