انتقاد تند مصباح از بیت امام(ره)

کد خبر: ۶۶۴۸۱
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۷
آیت‌الله محمدتقی مصباح‌یزدی که از منتقدان جدی جریان اصلاحات به شمار می‌رود، اخیرا در گفت‌وگویی مشروح با ماهنامه «عصر اندیشه» به بیان سخنان شفاف و تندی درباره مسائل مربوط به سیاست داخلی و دیپلماسی در ایران پرداخته است. البته مشروح این گفت‌وگو در شماره آینده ماهنامه عصر اندیشه منتشر می‌شود، اما روابط عمومی این ماهنامه بخشی از آن را روی خروجی خبرگزاری‌ها قرار داده‌است.

به گزارش صدای ایران به نقل از شرق؛ رئیس مؤسسه آموزشی پژوهشی امام(ره) در پاسخ به مطلبی مبنی‌بر اینکه «اخیرا آقای هاشمی رفسنجانی گفت تمدنی که امام می‌خواست این انقلاب ایجاد کند، دچار انحراف شده است و حتی از شما به‌عنوان یکی از تحریف‌گران امام نام می‌برند» گفته است: کسانی که ما را متهم به تحریف می‌کنند، درواقع افترا می‌زنند و افترا از قدیمی‌ترین شگردهای شیطانی است. یکی از نعمت‌های الهی که خدا در این قرن به ما داد، وجود امام بود. اگر امام را تحریف کنند، یعنی دارو را تبدیل به سم کرده‌اند.  

نتیجه این است که به‌جای بهبود، مرگ خواهد بود. کفران نعمت نتیجه‌ای جز این ندارد و این یک قاعده قطعی و استثناناپذیر الهی است. برای همین، همان‌طور که رهبری فرمودند اگر راه امام گم شود، ملت ایران سیلی می‌خورد. جامعه ما در حال رشد است و هرقدر جامعه رشد می‌کند، امتحان‌ها و فتنه‌های آن پیچیده‌تر و سنگین‌تر می‌شود». عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به رفوزه‌شدن برخی بستگان امام گفت: «در سال‌های ابتدای بعثت، از جمله ماجرای وفات رسول خدا، بسیاری از بستگان و اصحاب پیامبر رفوزه شدند. آن امتحان برای ١٤٠٠ سال پیش بود و از آن زمان جامعه رشد بیشتری کرده است. آن زمان برخی بستگان پیامبر عامل انحراف بودند و رفوزه شدند و اکنون برخی بستگان امام(ره). برخی حق را می‌شناسند، اما مانند ابوجهل تا پای جان آن را انکار می‌کنند. روح برتری‌طلبی، قانع‌‌شدن به حق خود و تسلیم‌نشدن در برابر حق از عوامل روانی است که برخی آگاهانه و عامدانه حق را انکار می‌کنند و حتی در مقابل حق سرمایه‌گذاری می‌کنند. ما منطق، ارزش‌ها، سیره پیامبر و اهل بیت را داریم، اما آسیبی که همه اینها را مخدوش می‌کند، تحریف است». مصباح‌یزدی با بیان اینکه گاهی برای تحریف امام به متشابهات کلام امام استناد و شأن نزول آن را انکار می‌کنند، ابراز کرد: «تحریف‌‌گران با ابزارهای مختلف از جمله جنگ روانی و افترا و تهمت به میدان آمده‌اند و برای آنها هدف، وسیله را توجیه می‌کند، اما ما جز حق را نباید ترویج کنیم و جز از وسیله حق نمی‌توانیم استفاده کنیم. دشواری مهم این است که تحریف‌گران از تاکتیک‌های متنوعی استفاده می‌کنند که می‌تواند عموم مردم و خصوصا جوانان را تحت‌تأثیر قرار دهد و بفریبد».

سیاست‌ورزی سینوسی

رهبر معنوی جبهه پایداری پس از دوم خرداد ١٣٧٦ به‌عنوان یکی از سرسخت‌ترین چهره‌های مخالف اصلاحات مطرح شده بود. او پیش از این بارها وارد دنیای سیاست شده بود که بیشتر مواقع با ناکامی روبه‌رو بوده است. کنش سیاسی مصباح هرگاه که مصداقی وارد عرصه شده، سینوسی بوده و هرگز بر مداری مشخص حرکت نکرده است؛ از سال ٨٤ که بزرگ‌ترین مدافع احمدی‌نژاد بود و در اواخر دولت دهم به منتقد او تبدیل شد تا یازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری که با شهادت برای لنکرانی آغاز و با رأی چهار میلیونی جلیلی پایان یافت. مصباح پس از به قدرت‌رسیدن احمدی‌نژاد در انتخابات سال ٨٤ گفته بود: «یکی‌ از دوستان‌ نقل‌ کرد؛ قبل‌ از برگزاری‌ مرحله‌ اول‌ انتخابات‌ به‌ محضر یکی‌ از علمای‌ اهواز رسیدم‌. ایشان‌ گفت‌: نگران‌ نباشید، احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور می‌شود. ایشان‌ گفته‌ بود که‌ شخصی‌ شب‌ بیست‌‌وسوم‌ ماه‌ رمضان‌ در حال‌ احیا پیش‌ از نیمه‌‌شب‌ به‌ خواب‌ می‌رود. در خواب‌ به‌ او ندا می‌شود که‌ بلند شو برای‌ احمدی‌نژاد دعا کن‌، وجود مقدس‌ ولی‌عصر(عج‌) دارند برای‌ احمدی‌نژاد دعا می‌کنند.

می‌گوید من‌ حتی‌ اسم‌ احمدی‌نژاد را نشنیده‌ بودم‌ و اصلا او را نمی‌شناختم». مصباح‌یزدی در مرداد سال ٨٨ و پس از دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری هم گفته بود: «وقتی رئیس‌جمهوری از جانب رهبری نصب و تأیید می‌شود به عامل او تبدیل شده و از این پرتو نور بر او نیز تابیده می‌شود، لذا وقتی ریاست‌جمهوری حکم ولی‌فقیه را دریافت کرد اطاعت از او نیز مثل اطاعت از خداست». اما همین رویکردها پس از چند سال به جایی رسید که مصباح به انتقاد از احمدی‌نژاد پرداخت و او را مسحورشده مشایی نامید و گفت: «یک وقتی به برخی از دوستان نزدیکم گفتم که بیش از ۹۰‌درصد معتقدم که او سحر شده است! این وضعیت ابدا طبیعی نیست. هیچ آدم عاقلی چنین کارهایی نمی‌کند، مگر آنکه اختیار از او سلب شده باشد. این کارها هیچ توجیهی ندارند. یک وقت کسی اشتباهی می‌کند، آن‌وقت هرچه او اشتباه می‌کند، این فرد می‌آید و توجیه می‌کند! کسی که ١٠‌تا دوست دارد، ۹تا دوستش را می‌گذارد کنار و کارهای دهمی را توجیه می‌کند! آیا این یک کار عاقلانه است که انسان دایما به آن ۹ نفر اعتراض کند و حتی یک‌بار هم به آن دهمی اعتراض نکند؟» سال ٩٢ نیز مصباح‌یزدی ابتدا لنکرانی را کاندیدای اصلح خود و جریانش مطرح کرد و گفت: «من در پیشگاه الهی شهادت می‌دهم در بین کسانی که در یازدهمین دوره ریاست‌جمهوری کاندیدا شده‌اند جناب آقای دکتر لنکرانی ‏اصلح هستند و امیدوارم که این شهادت، برگ زرینی در کارنامه ۸۰ ساله من باشد». و چندروز بعد با چرخشی عجیب به یکباره سعید جلیلی کاندیدای آنان شد و شهادت و... به فراموشی سپرده شد. دستاورد این چرخش‌ها برای مصباح و جلیلی رأی حدودا چهار میلیونی و شکستی بزرگ بود. 

مصباح، دولت اعتدال و هاشمی رفسنجانی

پس از به قدرت رسیدن حسن روحانی، گویی مصباح‌یزدی سخنان خود را در باب تنفیذ حکم رئیس‌جمهوری و اطاعت از خدا با این واسطه به فراموشی سپرد و مانند دوران اصلاحات به بزرگ‌ترین منتقد دولت تبدیل شد. پس از سخنان حسن روحانی که در آن برخی منتقدان توافق ژنو را بی‌سواد خطاب کرد، مصباح‌یزدی در سخنان شدیداللحنی گفت: «علما، بزرگان و خانواده‌های شهدا شما را نصیحت می‌کنند که فریب آمریکا را نخورید، عزت ملت را نفروشید و خون شهیدان را به باد ندهید... شاه هم می‌گفت این آخوندها یک دم‌کنی روی سرشان گذاشته‌اند و نمی‌فهمند سیاست یعنی چه و ما چه دنیایی داریم... آنهایی که قسی‌القلب هستند می‌گویند شما را چه کار به این کارها؟ شما را چه به اقتصاد و سیاست؟ بی‌سوادها». مصباح‌یزدی در مقطعی دیگر و در پاسخ به سخنان رئیس دولت تدبیر و امید که گفته بود برخی دچار توهم هستند و مدام غصه دین مردم را می‌خورند در حالی که نه دین را می‌شناسند و نه آخرت را، گفت: «حتی برخی از افراد عمامه‌به‌سر که دارای مسئولیت هستند، در واکنش به اجتماع مردم در خصوص بدحجابی و نگرانی علما از وضع دین و فرهنگ و تجمع روحانیت در فیضیه، آنها را کسانی معرفی می‌کنند که اسلام را نشناخته‌اند و آنها را متهم به توهم می‌کنند. باید از وی پرسید مگر خود تو دینت را از کجا یاد گرفته‌ای؟ از فیضیه یا از انگلستان؟» قطعا این موارد آخرین انتقاد مصباح به دولت نخواهد بود و این روال ادامه می‌یابد. رهبر معنوی جبهه پایداری همان‌گونه که در گفت‌وگو با «عصر اندیشه» حملات تندی به هاشمی رفسنجانی داشته پیش از این هم در همین راستا قدم برداشته است. مصباح و هاشمی بارها به‌صورت غیرمستقیم از همدیگر انتقاد کرده و سخنانی بیان کرده‌اند. گاهی هم سایت‌ها و پایگاه‌های خبری طرفین حملاتی را متوجه طرف مقابل کرده‌اند. قطعا این روند هم در آینده ادامه خواهد داشت. در انتخاب اخیر رئیس مجلس خبرگان هم هاشمی گفته بود اگر برخی که تشخیص می‌دهم نااهل هستند، بخواهند بیایند من هم می‌آیم. از این قبیل سخنان تاکنون بسیار بوده است. 

رودرروی بیت امام

باوجود اینکه در ماه‌های اخیر برخی نزدیکان مصباح‌یزدی انتقاداتی را متوجه بیت امام کرده بودند، اما خود او تاکنون وارد منازعه مستقیم با خاندان امام نشده بود. پیش از این حجت‌الاسلام حسین جلالی، رئیس دفتر آیت‌الله مصباح‌یزدی، با بیان اینکه مهره‌های آقای هاشمی در فتنه ٨٨ سوخته‌اند، گفته بود: «آقای هاشمی به‌دنبال این است که فتنه آینده را از طریق بیت امام(ره) پیش ببرد». اما این‌بار مصباح‌یزدی خود وارد میدان شده و با اشاره به حوادث صدر اسلام می‌گوید: «آن زمان برخی بستگان پیامبر عامل انحراف بودند و رفوزه شدند و اکنون برخی بستگان امام(ره). برخی حق را می‌شناسند، اما مانند ابوجهل تا پای جان آن را انکار می‌کنند». این‌گونه سخنان درباره بیت امام نه‌تنها از سوی مصباح‌یزدی بی‌سابقه است بلکه بزرگ‌ترین منتقدان بیت امام هم تاکنون این‌قدر واضح به بازماندگان رهبر فقید انقلاب نتاخته‌اند. می‌توان این احتمال را مطرح کرد که با فعال‌ترشدن سیدحسن خمینی در ماه‌های اخیر و استقبال کم‌نظیر مردم گلستان از او و از سوی دیگر نزدیک‌شدن به برگزاری انتخابات مجلس خبرگان رهبری و نقش احتمالی بیت امام در آن انتخابات، مصباح‌یزدی پروژه‌ای انتخاباتی و چندماهه را کلید زده است.
پربیننده ترین ها