حمله تند قالیباف به روحانی و دولت یازدهم/ پایان سکوت مرد هميشه دوم

کد خبر: ۶۵۰۷۰
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۳:۰۶
رقیب انتخاباتی روحانی پس از مدت‌ها به عرصه سیاست بازگشته است. محمدباقر قالیباف، پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری سال ٩٢ مجددا با گذشتن از سد محسن هاشمی، به «بهشت» بازگشت. شهردار تهران از ٢٤ خرداد ٩٢ تاکنون چندان وارد منازعات سیاسی نشده بود، اما در آستانه سالروز همان انتخابات طی سخنانی در جمع تعدادی از دانش‌آموختگان دانشگاه‌ تهران انتقاداتی جدی به عملکرد دولت یازدهم وارد کرده است. به گزارش سایت «مشرق»، شهردار تهران با انتقاد از برخی رویکردهای کنونی دولت یازدهم گفته است: «از امام یاد گرفتیم... 

...دستمان را روی زانوی خودمان بگذاریم و بلند شویم. درست است که تحریم‌ها اقتصادمان را تحت فشار قرار داده ولی این فقط به خاطر تحریم‌ها نیست. بی‌برنامگی و ضعف مدیریت در این دولت و دولت پیشین از تحریم‌ها هم مؤثرتر است. آمریکا نباید احساس کند که ما وابسته به تصمیم و اراده او هستیم. انقلاب و جنگ ثابت کرده که ما وابسته به هیچ‌کس نیستیم». قالیباف در این دیدار با اشاره به گسترش سیاست‌زدگی در کشور گفته است: «بعضی دلشان می‌خواهد همه‌چیز را دوقطبی کنند. باور کنیم مسائل اصلی کشور دوقطبی نیست. آن‌چنان‌ که در زمان انتخابات، مسائل کلان نظام را دوقطبی کردند و کاش نمی‌کردند. نباید دوران «بگم‌بگم» به دوران تقصیر قبلی‌ها بود تبدیل شود». قالیباف در حالی از آنچه آن را «تقصیر قبلی‌ها بود» مي‌نامد انتقاد می‌کند که در مناظرات انتخاباتی، اشتباهات فاحش و استراتژیک دولت محمود احمدی‌نژاد کلید‌واژه او بود. همچنین سردار سابق، ترکیب هوشمندی مدیریتی و وحدت ملی را رمز عبور کشور از شرایط حساس فعلی دانسته و خاطرنشان کرده است: «معتقدم با در پیش‌گرفتن یک راهبرد صحیح اقتصادی، رسانه‌ای و منطقه‌ای، دولت می‌توانست به یکی از بهترین توافق‌های تاریخ ایران دست یابد، اما متأسفانه رویکرد مدیریتی دولت در دو سال گذشته شرایط را به‌گونه‌ای رقم‌ زده که جامعه حس می‌کند انرژی مسئولان به‌ جای حل مشکلات آنها صرف مسئله‌سازی‌هایی می‌شود که هدف از آن وابسته‌کردن کشور به مذاکرات هسته‌ای و گریزناپذیرنشان‌دادن توافق به هر قیمت است. گویی هدف دولت برای دستیابی به توافق، رفع تحریم‌ها نیست، بلکه جلب آرای سیاسی برای پیروزی در انتخابات آتی است». شهردار تهران اضافه کرده است: «ما باید تاریخ را آینه عبرت خود کنیم. تاریخی که به ما می‌گوید گره‌زدن همه امور کشور به راضی‌کردن بیگانگان نتیجه‌ای جز سرنگونی دولت ملی دکتر مصدق نداشت. اگر اقتصاد مبتنی بر توان داخلی در دولت دکتر مصدق عملیاتی شده بود و نگاه به خارج از مرزها در کشور حاکم نمی‌شد، ریزش نیروهای اجتماعی به آن حد نمی‌رسید که کودتای انگلیسی علیه دولت ملی موفق شود». قالیباف گفته است: «تردیدی در این نیست که قدرت دفاعی و اقتصادی کشور امکان چانه‌زنی و دستیابی به توافقی باعزت را افزایش می‌دهد و امروز تأسف‌انگیز است که دولت با دست خود، خود را در میز مذاکرات خلع سلاح کرده است. بیشتر از مخالفان و منتقدان، این نحوه مدیریت اقتصادی در داخل کشور است که مذاکره‌کنندگان را تضعیف می‌کند». باقر قالیباف با توپ پر به میدان آمده است. اما تجربه سیاست‌ورزی این نظامی سابق به گواه شواهد و نتایج موفقیتی در پی نداشته است. دو شکست بزرگ در دو انتخابات ریاست جمهوری نشانه بزرگی برای اين مدعاست. دلایل اصلی شکست‌های سیاسی قالیباف چیست؟ شاید به این دلیل باشد که او همواره در جایی غیرممکن می‌ایستد.

سابقه فعالیت سیاسی سردار

سال ۱۳۸۴ در هشتمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری به صورت مستقل وارد صحنه شد، اما شکست خورد. وی تنها چهار میلیون رأی کسب کرد و در رتبه چهارم از میان هفت كانديداي انتخابات قرار گرفت. با وجود چهره‌های متعدد جبهه اصلاحات در سال ٨٤، قالیباف با سابقه حضور در جایگاه یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و فرماندهی نیروی انتظامی، تصور می‌کرد جریان اصولگرا از او حمایت می‌کند، اما از دل آن انتخابات محمود احمدی‌نژاد بیرون آمد و اصولگرایان با پیروزی شهردار اسبق تهران خود را پیروز بلامنازع انتخابات دانستند. قالیباف به شهرداری تهران رفت و هشت سال کار اجرایی انجام داد تا شاید مانند احمدی‌نژاد از «بهشت» به «پاستور» برسد. قالیباف در سال ۱۳۸۴ به صورت مستقل وارد عرصه انتخابات شده بود، اما سال ٩٢ ترجیح داد با علی‌اکبر ولایتی و غلامعلی حدادعادل، ائتلافی به‌نام ۲+۱ را تشکیل دهند تا شاید شانس پیروزی خود را در انتخابات افزایش دهند. تصور می‌کردند می‌توانند تمام جبهه اصولگرایی را پشت‌سر خود جمع کنند. فارغ از اینکه ائتلاف به شکست انجامید و دست‌کم دو نفر از اعضای ائتلاف به دلایل مختلف در صحنه ماندند، به یکباره فردی از درون اصولگرایان خود را نماینده گفتمان انقلاب خواند و بازی را بهم زد. نتیجه باز هم حاوی یک پیام برای سردار بود؛ شکست، البته این‌بار آبرومندانه‌تر از هشت سال پیش از آن.

راهبرد غيرممكن

باقر قالیباف در نوع سیاست‌ورزی خود هم کم بیراهه نرفته است. ظاهرا همواره انتخاب استراتژی اشتباه او را از دستیابی به اهداف خود دور کرده است. سال ١٣٨٤ «سردار دكتر خلبان» كانديدای ریاست جمهوری شد. لباس کاپیتانی پوشید و در کنار پلنگ عکس تبلیغاتی گرفت (البته آن عکس هیچ‌گاه منتشر نشد). ظاهرا قصد داشت در کنار جمع‌آوری رأی از جبهه اصولگرایی، رأی بخشی از طبقه متوسط را هم به واسطه آشفتگی در جبهه اصلاح‌طلبان جمع کند. پس از شکست در شهرداری تهران کار کرد و کار کرد. کمتر سخن سیاسی گفت و در انتخابات ۸۸ سكوت پيشه كرد. او البته  در دی‌ماه همان سال در سخنانی که به صورت یک «فایل صوتی» منتشر شد، ضمن انتقاد شدید از احمدی‌نژاد با بیان این مطلب که «علاقه‌ای به همکاری با احمدی‌نژاد ندارم»، اشاره می‌کند که رهبر انقلاب از احمدی‌نژاد خواسته قالیباف را به کابینه بیاورد، اما احمدی‌نژاد این توصیه را نپذیرفته است. قالیباف در آن فایل صوتی می‌گوید: «احمدی‌نژاد را آدم سالم و صادقی در کار نمی‌دانم، انقلابی هم نمی‌شناسمش، او را راستگو هم نمی‌دانم، سرباز ولایت هم نیست. یکی از وزرای رئیس‌جمهور همسر فرانسوی دارد. یکی از وزرای کابینه شُرب خمر می‌کند». سخنان قالیباف این‌طور ادامه می‌یابد: «آقای احمدی‌نژاد حتی سابقه یک ساعت و یک روز جبهه را ندارد. احمدی‌نژاد حتی یک روز سابقه قبل از انقلاب ندارد، حتی یک سیلی در راه انقلاب نخورده است، اگر بوده بیاید بگوید. احمدی‌نژاد اگر یک روز در جبهه بود، تا حالا هزاربار گفته بود». البته او بعدها و در نزدیکی ایام انتخابات ٩٢ مي‌گويد سال ٨٨ به احمدي‌نژاد رأي داده‌ام؛ خيلي زود صحبت‌هاي خصوصي اش درباره احمدی‌نژاد و وزراي دولت نهم را فراموش كرده است. فايل‌هاي صوتي بلاي جان سياست‌مدار چشم‌آبي خراساني شد. اگر روزي آن سخنان عجيب عليه احمدي‌نژاد سند دشمني‌اش با دولت اصولگراي نهم شد، بعدها سخنان متضادش در جمع دانشجويان و بسيجيان درباره حوادث كوي دانشگاه سال ٨٢ نشانه‌اي است از اينكه با وجود تلاش جهت يادگرفتن صحبت‌هاي سياست‌مدارانه اما باز هم نتوانست. او هیچ‌گاه انتخاب اول هیچ‌کس نبود. اگرچه پس از انتخابات ٩٢ شکاف عمیقی در جبهه اصولگرایی رخ داد و برخی او را به قدرت‌طلبی متهم کردند و برخی دیگر مانند حسین قدیانی، نویسنده تندرو روزنامه وطن امروز، نوشتند: «بعضي‌ها از سویی به‌‌رغم نهی رهبر، همچنان چماق ساختند از اصطلاحات بغض‌آلود تا از رأی حزب‌اللهی قالیباف کم کنند. از سویی همان نقدهای وارده بر مدیران کارگزارانی را بستند به نماد کار و همت جهادی تا از رأی اقشار محروم حاج‌باقر کم کنند. از سویی برای نشانه گرفتن آرای خاکستری شهردار، جاسوس بی‌بی‌سی شدند و سی‌دی ‌جلسه خصوصی را کف دست رسانه‌های دشمن گذاشتند. عجبا كه همه این کارهای خود را از موضع گفتمان انقلاب و مقاومت و بصیرت و عدالت و... انجام دادند اما دیگر به این فکر نکردند که با زدن حاج‌باقر، مشغول خدمت مضاعف به رأی روحانی‌اند!!»

پارادوکس اصلاح‌طلب اصولگرا

سال‌هاست که عرصه سیاست در ایران دو جناح اصلی به خود می‌بیند؛ اصلاح‌طلب و اصولگرا. این دو جناح هر یک بر گفتمانی استوارند و مشخصه‌های خاص خود را دارند. به‌طورقاطع می‌توان گفت به غیر از هاشمی‌رفسنجانی، هرکس دیگری خواسته بین این دو جناح قرار بگیرد و هر دو سمت را راضی کند، محکوم به شکست بوده است. حتی اکبر هاشمی‌رفسنجانی هم در مقاطع مختلف مورد حمله و هجمه هر دو سوی منازعه قرار گرفته است. باقر قالیباف تلاش کرد با سیاست گاهی به نعل، گاهی به میخ در هر دو جناح سیاسی کشور متحدانی برای خود دست‌وپا کند، اما نتوانست و طبیعی هم بود که نتواند. پیش از او دیگر سردار حاضر در عرصه سیاست، محسن رضایی، هم نتوانست به این مهم نائل آید. چون ذات فعل سیاسی در همه‌جای دنیا با این کنش در تناقض است.  مردم ایران به یک نظامی ولو سابق در هر لباسی که باشد، باز هم به چشم نظامی می‌نگرند. در کنار این در سیاست نمی‌توان در میانه دو طرف ایستاد چراکه هر زمان منازعه تشدید شود، از تیر و ترکش‌های سیاسی‌ای که به سوی هم پرتاب می‌کنند، قطعا چند عدد نصیب فرد میانه می‌شود. شاید به‌همین‌دلیل بود که فرمانده اسبق قالیباف، بعد از سال‌ها تلاش سیاسی و شکست، به دانشگاه امام‌حسين(ع) بازگشت. ضمن اینکه وسط قرارگرفتن، هوش و ذکاوت سیاسی خاصی می‌طلبد تا آسیب‌ها به حداقل برسد که کنش سیاسی قالیباف حاکی از این هوش نیست. می‌توان تصور کرد که رویای پاستور برای سردار خلبان به حدی اغواکننده است که بار دیگر می‌خواهد شانس خود را بیازماید. موفقیت او در این راه بستگی به نوع کنش انتخابی‌اش دارد تا بتواند بعد از یک دهه سیاست‌ورزی، انتخاب اول باشد.
پربیننده ترین ها