فرهنگ پیادهسواری و حکایت جالب تاکسیهای شهر
صدای ایران- فرهنگ «پیاده سواری» نوشته آقای امیرحسین معیری است که در در روزنامه قانون مورخ 30 بهمنماه سال جاری منتشر شده است.
«فکرش را بکنید که بعد از هفت هشت ساعت کار کردن، حالا آزاد شدهاید و میخواهید هر چه سریعتر به خانه برگردید و اگر خدا قبول کند کمی استراحت کنید. از آنجایی ما بیچارگان از نعمت اتومبیل بی بهره هستیم و متاسفانه با شهروندان خوب و توانگر استان تهران در آلودهسازی هوا نمیتوانیم مشارکتی داشته باشیم؛ باید حدود یک ربعی پیاده روی کنیم تا به ماشین های زرد یا به اصطلاح همان تاکسیها برسیم.
بعد از کلی منتظر ماندن در گوشه خیابان برای رسیدن تاکسیدار های عزیز بالاخره ماشین مورد نظر را پیدا میکنید و میخواهید سوارش شوید ولی اگر دیر بجنبید امکان دارد جمعیت زیادی از مسافرها و حتی مسافرنماها به سمت ماشین مورد نظر شما هجوم آوردند و آن موقع است که شما باید بیست دقیقه دیگر کنار خیابان بایستید و چشم به راه باشید شاید خبری از دیار دوست رسد. ولی بعد از بیست و یک دقیقه که در صف انتظار ایستادید متوجه میشوید که مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد و کوفت هم از دیار دوست نمیرسد چه برسد به خبر.
حال باید چه کنیم ؟
ببینید جواب سوال خیلی ساده است. در مرحله اول یک نفس عمیق بکشید و خودتان را به نزدیک ترین خیابان اصلی برسانید. حال باید دوباره کنار خیابان بایستید و به ماشین هایی که به سمت شما میآیند توجه کنید. البته خیلی مواظب خودتان باشید چون همانطور که مسافرنماها منتظرند تا تاکسیرانهای مظلوم کشورمان را مورد اذیت و آزار قرار دهند، تاکسیراننماهایی هم وجود دارند که منتظرند مسافر خسته و بیچارهای مثل شما به تورشان بخورد که مورد اذیت و آزار قرارشان بدهند.
در مرحله دوم نیازی نیست خودتان را خسته کنید فقط و فقط به ماشین هایی که به سمتتان میآیند نگاه کنید. آنهایی که مایل هستند شما را در ازای دریافت اسکناس به مقصد برسانند، از دو روش استفاده میکنند؛ بعضیها چراغ میزنند و بعضی دیگر با صدای بوق شما را مطلع میکنند.
در مرحله سوم باید با راننده محترم صحبت کنید و مقصد مورد نظر را به سمع ایشان برسانید اگر مقصد شما و آقای « مسافر کش» یکی بود، میتوانید سوار ماشین شوید و به اتفاق راننده و بقیه مسافران به سمت مقصد نهایی حرکت کنید.
نکته: در این مرحله رنگ ماشین مهم نیست. اگر الاغ خاکستری هم بود بپرید بالا.
به همین راحتی ؟
نخیر دوست عزیز راحتی کجا بود؟ هان؟ الان وقت آن رسیده است که برایتان بگویم.
اگر در بین راه دیدید که آقای مسافرکش از مسیر منحرف شد، اصلا نگران نباشید فقط کافی است که یک نفس عمیق مانند مرحله اول بکشید و بعد دوباره مرحله سوم را تکرار کنید.
* اینجا یک گرامر خیلی مهم دارد که فقط باید جای خالی را در جمله زیر پر کنید. ( من چقدر دلسوزم)
صدایتان را کمی کلفت تر کنید و یک نگاهی به راننده بیندازید و مقصد و غایت نهایی خود را به جای نقطه چینها قرار بدید.
« آقا مگه ..... نمیری ؟»
دو حالت وجود دارد. اگر جواب مثبت بود که هیچ. راحت سر جایتان بنشینید و از ترافیک لذت ببرید. ولی اگر هم جواب منفی بود، به زبان ساده یعنی شما در مشت یک مسافرکشنما، به طور فجیعی اسیر شده اید. باز هم نگران نباشید راه حل هنوز هم وجود دارد. طوری که راننده متوجه نشود چند فحش آبدار نصیبش کنید. مواظب باشید چون مواردی بودند که فحشها را کمی بلند تر از حد استاندارد جهانی دادند و با دست و پای شکسته به خانه رسیدند. داشتم میگفتم که اگر جواب منفی بود این آهنگ را برای آقای مسافرکش محترم بخوانید :
« آقا نگهدار ..... آقا نگهدار من همینجا پیاده میشم.»
باور بفرمایید اگر آهنگ را حفظ بودید نیازی نیست همه آهنگ را برایش بخوانید. فقط همین قسمتی که نوشتم کافی است.
بعد از این که آقا نگه داشت شما سریع از ماشین پیاده میشوید و از روی لجاجت یک اسکناس کثیف و پاره به او میدهید و قبل از اینکه راننده بخواهد کلمهای حرف بزند سریع از ماشین دور میشوید.
حالا یک نفس عمیق میکشید و خودتان را به نزدیکترین خیابان اصلی میرسانید. در واقع برای رسیدن به خانه باید مرحله اول را تکرار کنید و ترتیبی که گفتم را ادامه دهید.
خیلی راحت بود، نه؟»
«فکرش را بکنید که بعد از هفت هشت ساعت کار کردن، حالا آزاد شدهاید و میخواهید هر چه سریعتر به خانه برگردید و اگر خدا قبول کند کمی استراحت کنید. از آنجایی ما بیچارگان از نعمت اتومبیل بی بهره هستیم و متاسفانه با شهروندان خوب و توانگر استان تهران در آلودهسازی هوا نمیتوانیم مشارکتی داشته باشیم؛ باید حدود یک ربعی پیاده روی کنیم تا به ماشین های زرد یا به اصطلاح همان تاکسیها برسیم.
بعد از کلی منتظر ماندن در گوشه خیابان برای رسیدن تاکسیدار های عزیز بالاخره ماشین مورد نظر را پیدا میکنید و میخواهید سوارش شوید ولی اگر دیر بجنبید امکان دارد جمعیت زیادی از مسافرها و حتی مسافرنماها به سمت ماشین مورد نظر شما هجوم آوردند و آن موقع است که شما باید بیست دقیقه دیگر کنار خیابان بایستید و چشم به راه باشید شاید خبری از دیار دوست رسد. ولی بعد از بیست و یک دقیقه که در صف انتظار ایستادید متوجه میشوید که مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد و کوفت هم از دیار دوست نمیرسد چه برسد به خبر.
حال باید چه کنیم ؟
ببینید جواب سوال خیلی ساده است. در مرحله اول یک نفس عمیق بکشید و خودتان را به نزدیک ترین خیابان اصلی برسانید. حال باید دوباره کنار خیابان بایستید و به ماشین هایی که به سمت شما میآیند توجه کنید. البته خیلی مواظب خودتان باشید چون همانطور که مسافرنماها منتظرند تا تاکسیرانهای مظلوم کشورمان را مورد اذیت و آزار قرار دهند، تاکسیراننماهایی هم وجود دارند که منتظرند مسافر خسته و بیچارهای مثل شما به تورشان بخورد که مورد اذیت و آزار قرارشان بدهند.
در مرحله دوم نیازی نیست خودتان را خسته کنید فقط و فقط به ماشین هایی که به سمتتان میآیند نگاه کنید. آنهایی که مایل هستند شما را در ازای دریافت اسکناس به مقصد برسانند، از دو روش استفاده میکنند؛ بعضیها چراغ میزنند و بعضی دیگر با صدای بوق شما را مطلع میکنند.
در مرحله سوم باید با راننده محترم صحبت کنید و مقصد مورد نظر را به سمع ایشان برسانید اگر مقصد شما و آقای « مسافر کش» یکی بود، میتوانید سوار ماشین شوید و به اتفاق راننده و بقیه مسافران به سمت مقصد نهایی حرکت کنید.
نکته: در این مرحله رنگ ماشین مهم نیست. اگر الاغ خاکستری هم بود بپرید بالا.
به همین راحتی ؟
نخیر دوست عزیز راحتی کجا بود؟ هان؟ الان وقت آن رسیده است که برایتان بگویم.
اگر در بین راه دیدید که آقای مسافرکش از مسیر منحرف شد، اصلا نگران نباشید فقط کافی است که یک نفس عمیق مانند مرحله اول بکشید و بعد دوباره مرحله سوم را تکرار کنید.
* اینجا یک گرامر خیلی مهم دارد که فقط باید جای خالی را در جمله زیر پر کنید. ( من چقدر دلسوزم)
صدایتان را کمی کلفت تر کنید و یک نگاهی به راننده بیندازید و مقصد و غایت نهایی خود را به جای نقطه چینها قرار بدید.
« آقا مگه ..... نمیری ؟»
دو حالت وجود دارد. اگر جواب مثبت بود که هیچ. راحت سر جایتان بنشینید و از ترافیک لذت ببرید. ولی اگر هم جواب منفی بود، به زبان ساده یعنی شما در مشت یک مسافرکشنما، به طور فجیعی اسیر شده اید. باز هم نگران نباشید راه حل هنوز هم وجود دارد. طوری که راننده متوجه نشود چند فحش آبدار نصیبش کنید. مواظب باشید چون مواردی بودند که فحشها را کمی بلند تر از حد استاندارد جهانی دادند و با دست و پای شکسته به خانه رسیدند. داشتم میگفتم که اگر جواب منفی بود این آهنگ را برای آقای مسافرکش محترم بخوانید :
« آقا نگهدار ..... آقا نگهدار من همینجا پیاده میشم.»
باور بفرمایید اگر آهنگ را حفظ بودید نیازی نیست همه آهنگ را برایش بخوانید. فقط همین قسمتی که نوشتم کافی است.
بعد از این که آقا نگه داشت شما سریع از ماشین پیاده میشوید و از روی لجاجت یک اسکناس کثیف و پاره به او میدهید و قبل از اینکه راننده بخواهد کلمهای حرف بزند سریع از ماشین دور میشوید.
حالا یک نفس عمیق میکشید و خودتان را به نزدیکترین خیابان اصلی میرسانید. در واقع برای رسیدن به خانه باید مرحله اول را تکرار کنید و ترتیبی که گفتم را ادامه دهید.
خیلی راحت بود، نه؟»
گزارش خطا
نظر شما
آخرین اخبار