ائتلافی ناکام بر ضد داعش

کد خبر: ۴۵۸۲۰
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۶
ائتلاف بین المللی علیه داعش گرچه در ابتدای شکل گیری پر سر و صدا ظاهر شد و از عزم و توان جدی اش برای غلبه بر این گروه تروریستی-تکفیری گفت اما گذشت زمان بیشتر ناتوانی این مجموعه را به اثبات رساند.

حملات تازه داعش به شهر «البغدادی» و پایگاه «الاسد» در استان «الانبار» عراق بار دیگر این گروه تروریستی را در کانون توجه قرار داد. 

هر چند ارتش عراق این اقدام داعش را که بیست و سوم بهمن ماه از حمله به شهرک البغدادی آغاز شد و صبح روز بعد به یورش به پایگاه هوایی الاسد انجامید، دفع کرد، اما به نظر می رسد داعش با وجود ادعای آمریکا درباره موفقیت نیروهای ائتلاف (همایه) در سرکوب این گروه تروریستی، همچنان از توان رزمی و تهاجمی بالایی برخوردار است.

به عبارت دیگر، این حمله نشان داد دستکم گرفتن داعش می تواند حوادثی مانند تصرف شهر موصل را به دنبال داشته باشد. 

سیزدهم شهریورماه بود که «باراک اوباما» رییس جمهوری آمریکا، برای نخستین بار به طور رسمی بحث تشکیل ائتلاف (همایه) مبارزه علیه داعش را در پایان 2 روز نشست کشورهای عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در «نیوپورت» انگلیس پیشنهاد کرد.

طرح تشکیل چنین ائتلافی پس از پیشروی گروه داعش به سوی مناطق کردنشین عراق به ویژه شهر «سنجار» و منطقه نفتخیز «اربیل» مطرح شد.

تا پیش از آن، با وجود اینکه داعش شهر «موصل» را تصرف کرده بود و به سوی «بغداد» پیش می رفت، اما آمریکا و دیگر کشورهای غربی با این ادعا که شکلگیری داعش پیامد سیاست های «نوری المالکی» نخست وزیر وقت عراق، است، از کمک به دولت عراق خودداری کردند. 

اکنون بیش از پنج ماه از تشکیل ائتلاف مبارزه علیه داعش می گذرد و بر پایه ادعای مقام های آمریکایی، این مجموعه بیش از 2 هزار حمله هوایی علیه مواضع داعش در عراق و سوریه انجام داده و توانسته است مواضع این گروه در بسیاری از مناطق اشغال شده را هدف قرار دهد. 

با وجود ارایه چنین آمارهایی از موفقیت عملیات نیروهای ائتلاف علیه داعش، در صحنه میدانی عراق و سوریه خلاف این گفته ها را می بینیم. 

از جنبه میدانی، داعش همچنان بخش زیادی از خاک عراق و سوریه را در کنترل دارد و فعالانه به عضوگیری از گوشه و کنار جهان می پردازد. بر پایه آمارهای موجود، بیش از 20 هزار خارجی برای داعش می جنگند که نزدیک به 3400 نفر از آنان شهروندان کشورهای غربی هستند. این افراد بسیار بیشتر از شماری است که طی 20 سال گذشته در عراق، افغانستان، سومالی و یمن به عضویت القاعده در آمده اند. 

همچنین گروه های تکفیری-تروریستی بسیاری در دیگر کشورهای عربی و آفریقایی با داعش بیعت کرده اند. «انصار بیت المقدس» در مصر، «جندالخلافه» در الجزایر، شاخه داعش در لیبی و برخی نیروهای جدا شده از طالبان افغانستان با نام «ولایت خراسان» با «ابوبکر البغدادی» خلیفه خودخوانده داعش، همپیمان شده اند.

از سوی دیگر، میان کشورهای عضو ائتلاف نیز درباره اهداف و عملکرد این سازوکار اختلاف های بسیاری دیده می شود؛ به گونه ای که امارات عربی متحده میانه بهمن ماه به دلیل همین اختلاف ها از ائتلاف بیرون آمد (هر چند پس از اقدام داعش در سوزاندن خلبان اردنی، امارات بار دیگر به ائتلاف علیه داعش پیوست). هفته گذشته نیز کمیته دفاعی مجلس انگلیس از دولت این کشور به دلیل فقدان برنامه و راهبرد روشن برای مبارزه با داعش به شدت انتقاد کرد. 

پرسشی که به ذهن می رسد این است که دلیل ناکارآمدی ائتلاف مبارزه علیه داعش در دستیابی به اهداف اعلام شده چیست و به عنوان پرسش تکمیلی، برای مبارزه با داعش باید چه راهکاری را در پیش گرفت؟

دلایل ناکامی ائتلاف در مبارزه با داعش

در بررسی دلایل ناکارآمدی ائتلاف مبارزه علیه داعش باید به چند نکته بنیادین توجه داشت تا به علت ناکامی این گروه در دستیابی به اهداف خود رسید. 

نخستین نکته، تلاش کشورها برای شانه خالی کردن از زیر بار هزینه های مبارزه با داعش است. کشورها در نظام بین الملل نگاهی منفعت محور به مسائل دارند و تا جایی که امکان داشته باشد کم کردن هزینه و افزایش سود را دنبال می کنند. در مسائل کلان بین المللی که با امنیت جهانی گره خورده است این امر خود را بیشتر نمایان می کند و کشورها می خواهند به رایگان از حریف سواری بگیرند. بر این پایه، هر کشوری دوست دارد هزینه تامین نظم بر دوش رقبا بیفتد. 

در مبارزه با داعش این مساله را به خوبی می بینیم. تشکیل ائتلافی علیه داعش را می توان از راهبردهای کلیدی آمریکا برای کم کردن هزینه خود و درگیر کردن دیگر کشورها در پرداخت چنین هزینه هایی به شمار آورد. به همین دلیل است که برخی کشورهای اروپایی با این شرط در همایه شرکت کرده اند که عملیات آنها به عراق محدود باشد و به سوریه وارد نشوند (در این زمینه می توان به کشورهای انگلیس، دانمارک و بلژیک اشاره داشت). از سوی دیگر، شمار کشورهای شرکت کننده در ائتلاف از 60 کشور به 20 کشور رسیده است؛ امری که در نشست دوم بهمن ماه لندن به خوبی نمایان بود. 

نکته دیگر، بحث تفاوت راهبردی کشورهای شرکت کننده در ائتلاف است. این اختلاف ها را می توان هم میان کشورهای غربی با کشورهای عربی دید، و هم میان خودِ کشورهای غربی. 

توضیح اینکه کشورهای عربی منطقه همزمان با مبارزه علیه داعش خواهان این هستند که نظام سوریه نیز سرنگون شود. به باور آنها، شکست داعش و بقای نظام سیاسی سوریه به معنای افزایش قدرت منطقه ای ایران خواهد بود بنابراین ائتلاف باید همزمان هم شکست داعش و هم سرنگونی دولت سوریه را در دستور کار داشته باشد. 

در برابر، غرب به این نتیجه رسیده است که سرنگونی نظام سیاسی سوریه به ایجاد گردابی از خشونت گروه های تروریستی منجر می شود. بنابراین از دید غرب، بقای نظام سیاسی سوریه به برتری تروریست ها اولویت دارد.

کشورهای غربی نیز هر کدام اهداف ویژه خود از مبارزه با داعش را دنبال می کنند و از سوی دیگر، نمی خواهند زیر سلطه آمریکا درآیند و چشم بسته از راهبردهای این کشور پیروی کنند. به همین دلیل است که این مساله ذهن مردم و تحلیلگران را به خود مشغول کرده که ائتلاف مبارزه علیه داعش بیشتر به یک تبلیغ رسانه ای شبیه است تا اراده واقعی کشورهای غربی برای شکست داعش.

نکته سوم، بحث نبود اراده ای واقعی به ویژه میان کشورهای اروپایی برای مبارزه با داعش است. همکاری برخی کشورهای اروپایی با ائتلاف بیش از آنکه با هدف مبارزه با داعش باشد، از فشار افکار عمومی ناشی می شود که از اقدام های خشونت طلبانه داعش به خشم آمده و همکاری همه کشورها برای مبارزه با این بربریت مدرن را خواهانند. اقدام داعش در بریدن سر برخی شهروندان غربی و انتشار فیلم و تصاویر آن در فضای اینترنت، موجی از خشم شهروندان غربی را پدید آورده و به تقاضای آنان از دولت برای مبارزه با این گروه تروریستی منجر شده است. 

از مجموع این مسائل می توان به این نتیجه رسید که ائتلاف از نقص هایی بنیادین در رنج بوده و همین امر از اقدام تاثیرگذار این گروه در مبارزه با داعش جلوگیری کرده است. به همین دلیل بسیاری بر این باورند که مبارزه با داعش راهکاری فراتر از تشکیل یک ائتلاف می طلبد.

مبارزه با داعش در گروِ راهکاری ملی- منطقه ای

در بررسی راهکارهای مبارزه با داعش باید این نکته را در نظر گرفت که این مساله در مرحله نخست راه حلی ملی و درون کشوری دارد و در مرحله بعد باید به ظرفیت های منطقه ای برای حل این بحران تکیه داشت. 

بر این پایه، حل بحران های کنونی در خاورمیانه بیش از آنکه به دخالت کشورهای فرامنطقه ای نیاز داشته باشد، به بهره گیری از ظرفیت های درونی منطقه نیازمند است. به همین دلیل است که دخالت غرب در مسائل سوریه و عراق پیش از آنکه به راه حلی برسد، به تشدید بحران منجر شده است.

بنابراین می توان به این نتیجه رسید که مبارزه با داعش راهکاری ملی-منطقه ای می طلبد. چنین رویکردی باید 2 مساله را به صورت همزمان دربرداشته باشد:

از یک سو باید داعش در سوریه و عراق را با یک نگاه دید و مبارزه در هر 2 میدان را همزمان در دستور کار قرار داد زیرا یکی از چالش های مبارزه با داعش این است که این گروه به راحتی در مرزهای عراق و سوریه رفت و آمد می کند و با هر ضربه ای در عراق، به سوریه می رود و در سوریه نیز به همین شکل عمل می کند.

در اینجا بحث نوع نگاه به بحران سوریه مطرح می شود. در مساله سوریه برخلاف آنچه تاکنون غرب و برخی کشورهای منطقه به دنبال آن بوده اند و نتایج فاجعه باری نیز به دنبال داشته است، باید رویکردی سیاسی با مشارکت همه گروه های سوری را در پیش گرفت. طرح روسیه– که دربرگیرنده همه طرف های سوری است- در این زمینه می تواند بسیار کمک کند.

از سوی دیگر، با توجه به اینکه مبارزه هوایی نمی تواند به حذف داعش از مناطق اشغال شده بینجامد، بنابراین به نیروی زمینی برای رویارویی با این گروه نیازی بنیادین است. به همین دلیل، در این زمینه تقویت ارتش عراق و سوریه باید در دستور کار قرار گیرد. به نظر می رسد آمریکا در عراق به این نتیجه رسیده و طرح حمله نظامی نیروهای مردمی و ارتش عراق برای بازپس گیری موصل مورد توجه واشنگتن قرار گرفته است. اما در سوریه خلاف این را می بینیم و آمریکا به نام پشتیبانی از گروه موسوم به «ارتش آزاد سوریه» همچنان از گروه های تروریستی هواداری می کند.

در یک جمع بندی کلی می توان گفت ائتلاف مبارزه علیه داعش در شرایطی می تواند به هدف دست یابد که با رویکرد حل مساله به بحران داعش نگاه کند و تکیه بنیادینی بر ظرفیت های ملی و منطقه ای (با شرکت همه کشورهای تاثیرگذار منطقه) داشته باشد.

منبع: ایرنا
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار