لحظه‌ی مورد توجه نظریه‌پردازی اسلامی در رشته روابط بین‌الملل

در تکریم اتفاقی که 9 آذر در دانشگاه علامه طباطبایی افتاد

کد خبر: ۳۵۲۵۸
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۳ - ۰۸:۲۸
برهان نوشت: یکشنبه 9 آذر 1393 اتفاقی در دانشگاه علامه طباطبایی افتاد که می‌توان از آن به عنوان لحظه مورد توجه نظریه‌پردازی اسلامی در رشته روابط بین‌الملل یاد کرد؛ برگزاری نشستی با عنوان «کرسی نظریه پردازی اسلام و نظریه های روابط بین الملل».

«نظریه برای کسی و برای هدفی آفریده می‌شود». این جمله معروف رابرت کاکس در نقد نظریه‌پردازی غالب در علم است که با انتقاد از رویکردهای «سنتی» نسبت به علم دایره نظریه‌پردازی را باز می‌کند. ترجمه تاویل کاکس این می‌شود که نیازها هستند که صورت‌بندی‌های تئوریک را تعریف می‌کنند.



در این‌جا نمی‌خواهیم به تشریح نیازهای تئوریک کشور بپردازیم، بلکه صرفا می‌خواهیم یکی از بارزترین جلوه‌های نیاز به تغییر نگرش علمی در کشور را بازنمایی کنیم؛ آنچه ماحصل آن در سالن همایش‌های شهید بهشتی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی ارائه و مورد ارزیابی، داوری و تدقیق قرار گرفت؛ یعنی «کرسی نظریه‌پردازی اسلام و نظریه‌های روابط بین‌الملل» یا به تعبیر درست‌تر و مناسب‌تر «فرانظریه اسلامی روابط بین‌الملل». همان‌طور که اشاره شد این تلاش ماحصل چندین سال زحمت دکتر سیدجلال دهقانی فیروزآبادی[1]، استاد تمام دانشگاه علامه طباطبایی که ثمره آن نشستی بود که در 9 آذر برگزار شد تا با ارزیابی داوران و ناقدان خود را آماده ثبت به عنوان نظریه‌ای بدیع در رشته روابط بین‌الملل در شورای عالی انقلاب فرهنگی، کند.
 
صحبت کردن در مورد فضای غالب علمی در کشور به درک مختصات اتفاقی که روز یکشنبه در این دانشگاهِ مادرِ علوم انسانی افتاد، بهتر می‌تواند به ما در این زمینه کمک کند. در سال‌های نه چندان دور فضای علمی کشور به جایی رسیده بود که اگر صحبت از نظریه‌پردازی بومی می‌شد، بلافاصله چنین حرکتی با عنوان «ایدئولوژی‌سازی» و «حکومتی‌سازی»‌ و تحدید و تهدید علم نام‌گذاری می‌شد، بدون توجه به ماهیت علمی و ثمراتی که این جریان برای کشور ممکن بود داشته باشد.

به گونه‌ای که با طرح بحثی با عنوان طرح تحول در برخی رشته‌ها در شورای عالی انقلاب فرهنگی، متعجبانه برخی از اساتیدی که پرچمداری نهضت علمی کشور در قوامیس «رسمی»‌ را بر عهده داشتند و البته دارند، شروع به نامه‌نگاری می‌کردند و با رسانه‌ای کردن این موضوع هر گونه تلاش این‌چنینی را ارتجاع علمی و انسداد علمی و حکومتی کردنش تلقی می‌کردند.

قطعا این بحث‌ها نیاز به واکاوی و رفتارشناسی فضای رسانه‌ای حامی این ایده و کنکاش جامعه‌شناختی رسانه دارد. عده‌ای هم که از علم، همان قرائت رفتارگرایانه و اصطلاحا جریان اصلی دانش را سرمشق خود کرده‌اند، تصور می‌کنند و دانش علمی به دهه 50 و 60 میلادی محدود و محصور شده، داد بر آوردند که واعلما فضای علمی سیاست در کشور ما «ایدئولوژیک» شده است. این‌که آیا واقعا صحبت از بومی سازی صحبت از ایدئولوژی‌سازی و مسدود کردن علم به خواسته‌های حکومتی است، مبحثی است که خود نیاز به بررسی دارد.
 
اینکه آیا واقعا دغدغه از بین رفتن «دانش»، مسبب چنین آلوده‌سازی عمومی و رسانه‌ای کردن یک موضوع فکری دارد؟ و یا واقعا شالوده‌های علم «به ما هو علم» مورد تزلزل واقع شده است؟ و یا حامیان آن‌چه تلاش می‌شود علمی قلمداد شود، استخوان‌بندی آن را متزلزل می‌بینند؟ یا آیا حامیان رویکرد غالب علمی یک نگاه بسته و ایدئولوژیک به آن دارند یا نگاه بی‌طرفانه؟ و ... . پاسخ به هیچ کدام از این مباحث هدف این مقاله نیست، که البته این مسائل نیز نیاز به بحث و بررسی دقیق دارد.

اما آنچه در این‌جا می‌خواهیم از آن صحبت کنیم دستاوردهای اتفاقی بود که روز یکشنبه در دانشگاه علامه طباطبایی افتاد. اتفاقی که نقطه امیدی برای علمی‌تر شدن فضای علم سیاست و روابط بین‌الملل کشور و دوری از ارتجاع علمی (غربی‌شدگی علوم انسانی و نماینده قدرتمند آن پوزیتویسم) محسوب می‌شود، هر چند این اتفاق ماحصل تلاشی چندین ساله بوده است.
 
گردهمایی جمع کثیری از اساتید و دانش‌پژوهان رشته
یکی از محاسن این جلسه گرد هم آمدن جمع کثیری از اساتید روابط بین الملل و دانش‌پژوهان و دانش‌جویان این زمینه مطالعاتی پیرامون موضوعی بود که «نیاز به نظریه‌پردازی بومی در آن ضروری است». تقریبا در فضای علمی مرسوم است که روابط بین‌الملل «غربی‌ترین رشته علوم انسانی است». این گردهم‌آیی جمع کثیری از نخبگان علمی این رشته پیرامون موضوعی کاملا غیر غربی، نوید دهنده این است که دانشمندان ایرانی روابط بین‌الملل به درک مشترکی برای نظریه‌پردازی غیرغربی در این رشته رسیده و به دنبال غیرایدئولوژیک کردن این زمینه مطالعاتی هستند.

ایدئولوژی‌ای که از بدو تولد این رشته (که در سال 1919 با تاسیس اولین کرسی رشته روابط بین الملل به نام ویلسون در دانشگاه ابرستویت ویلز بریتانیا شروع به کار کرد)، تا بحال بر فضای این رشته غالب بوده است؛ یعنی ایدئولوژی غربی. هر چند برخی از این اساتید داوران و برخی ناقدان طرح ذکر شده، بودند، اما محوریت بحث در مورد موضوعی کاملا (تاکید می‌شود کاملا) غیر غربی بود.

اساتیدی همچون دکتر احمد نقیب‌زاده (استاد تمام دانشگاه تهران)، دکتر حسین سلیمی (دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس کنونی این دانشگاه)، دکتر رضا سیمبر (مدیرگروه روابط بین الملل دانشگاه گیلان)، دکتر ارسلان قربانی (رئیس انجمن روابط بین‌الملل ایران و استاد دانشگاه)، دکتر محمدباقر خرمشاد (استاد روابط بین‌الملل دانشگاه علامه طباطبایی)، و سایر اساتید برجسته رشته روابط بین‌الملل که تمام کسانی که در این زمینه مطالعاتی مطالعه می‌کنند با کتب و مقالات ایشان آشنا هستند.

اساتیدی که پیرامون این جلسه یا به عنوان ناقد یا به عنوان داور و یا مستمع گردهم آمده بودند. که همین گردهم‌آیی پیرامون موضوعی که کمتر مورد اقبال دانش‌پژوهان این رشته بود و در این رشته به محاق رفته بود، خود امری است که به راحتی می‌توان از آن به عنوان یک لحظه مورد توجه یاد کرد. موضوعاتی که تاکنون در بستر روابط بین‌الملل و در مورد آن همایش، گردهم‌آیی، نظریه‌پردازی و ... در کشورمان صورت می‌گرفت بیشتر موضوعات تکنیکال و یا تشریح نظریات غربی و یا کاربست نظریات غربی در موضوعات فنی بود و تابحال چنین گردهم‌آیی پیرامون موضوع نظریه‌پردازی اسلامی IR صورت نگرفته است. هر چند این جلسه کرسی نهایی در مورد نظریه دکتر دهقانی بود و این نشست در چند ماه پیش یک پیش‌کرسی نیز داشت که با حضور برخی دیگر از اساتید برجسته و به نام این رشته صورت گرفته بود.
 

تلاش برای نقد درون‌گفتمانی و برون‌گفتمانی
یکی دیگر از مزایای جلسه 9 آذر دانشگاه علامه طباطبایی، تلاش اساتید و دانش‌پژوهان برای نقد از منظر گفتمانی بود که دکتر دهقانی فیروزآبادی از آن برای تشریح نظریه خود بهره برده بود، یعنی گفتمان اسلامی. طبیعی است یکی از زوایای نگرش به هر نظریه نگرش درون‌گفتمانی است. و چون نگرش این نظریه، نگرشی اسلامی و با بهره‌گیری از فلسفه نوصداریی بود، برخی از انتقادات نیز از همین منظر صورت می‌گرفت و این اتفاق در فضای رشته روابط بین‌الملل کشورمان نادر و امیدبخش است.

همان‌طور که اشاره شد بسیاری از انتقاداتی که به این نظریه وارد بود انتقاد از منظر اسلامی به «فرانظریه اسلامی روابط بین‌الملل» بود. این همان چیزی است که کمتر در محافل علمی با آن برخورد می‌کنیم. و اگر به منظر و موضوعی که اسلامی بود نگریسته می‌شد، اغلب با رویکردی غیر از گفتمان و دیسیپلین اسلامی و با دیسیپلینی غربی و درون گفتمان جریان اصلی رشته روابط بین‌الملل و یا متسامحا با نگاه واکنش‌گرایان و انتقادیون به تلاش‌های بومی صورت می‌گرفت.

اما ارمغان نشست دانشگاه علامه این بود که حتی بسیاری از انتقادات به این تلاش فرانظری نیز با قرائت و زاویه نگرش اسلامی صورت گرفت و این همان خلائی بود که فضای علمی روابط بین‌الملل در کشورمان از آن رنج می‌برد و اگر هم مسئله روابط بین‌الملل با نگرش اسلامی و بومی مورد توجه قرار می‌گرفت تلاش می‌شد با رویکردهای غربی به آن نگاه شود و ارزیابی شود و نه با رویکرد و زاویه دید مورد استفاده در همان نظریه بومی. این یعنی نقد از منظر اسلامی نیازمند داشتن مختصاتی از دانش اسلامی توسط ناقدین و داوران نیز است، که در نشست 9 آذر این موضوع به وضوح قابل درک بود.
 
از حاشیه به متن آمدن رویکردهای بومی به روابط بین‌الملل
تلویحا گفته شد که سال‌هاست که در فضای روابط بین‌الملل کشورمان آن‌چه در دروس روابط بین‌الملل به آن توجه می‌شود و سرفصل‌های این رشته (چه در دوره فوق لیسانس و چه در دوره دکتری تخصصی) را در بر گرفته است، تمرکز بر نظریه ها و رویکردهای غربی‌ای بوده که محصول تلاش‌های محتوایی غرب در قرن بیستم و تلاش‌های فرانظری این جغرافیای نظری (غرب) در 400 سال اخیر بوده است. اما با مباحثی که اخیرا در فضای علمی صورت گرفته و جای پای تلاش‌های بعدی در این زمینه را باز کرده است، به راحتی می‌توان از این سخن گفت که سرفصلهای رشته خودخواسته و ناخواسته ناگزیر به گنجاندن مباحث بومی به عنوان بخشی از موضوعات مورد تحقیق و تدریس خواهد بود و این واقعیت به معنای این است که آن‌چه تا بحال در رشته به محاق رفته بود و در حوزه «عدم» جای داشت (یعنی نظریه‌پردازی بومی)، اینک به بخشی از متن توجهات دانش‌پژوهان رشته تبدیل خواهد شد.
 

انتشار کتابی با عنوان فرانظریه اسلامی روابط بین‌الملل توسط یک «استاد تمام»‌رشته روابط بین‌الملل
یکی دیگر از ثمراتی که نشست روز یکشنبه داشت، این بود که کتابی با عنوان «فرانظریه اسلامی روابط بین‌الملل» که حاصل سال‌ها مداقه، تفکر و بررسی دکتر سیدجلال دهقانی فیروزآبادی؛ استاد تمام رشته روابط بین‌الملل در یکی از دانشگاه‌های مادر علوم انسانی ایران است، عرضه و رونمایی شد. کتابی که می‌توان از آن با عنوان تخصصی‌ترین اثر فرانظری اسلامی در حوزه روابط بین‌الملل یاد کرد.

همان‌طور که از عنوان این کتاب بر می‌آید، این اثر تلاشی است فرانظری در 5 حوزه معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی، روش‌شناسی، انسان‌شناسی و غایت‌شناسی که سه مورد اول پررنگ‌تر و پررمق‌تر از باقی هستند. شالوده این کتاب به مقاله دکتر دهقانی در فصلنامه روابط خارجی وابسته به مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال 1389 برمی‌گردد.

دکتر دهقانی در این کتاب جدیدش (که بعدا به تفصیل معرفی خواهد شد) از حکمت متعالیه صدرالمتعالهین شیرازی به عنوان پایه اصلی تئوریک خود بهره برده و با استفاده از مبانی فلسفی علامه محمدحسین طباطبایی، تلاش می‌کند اصول 5 گانه خود را قوت بخشیده، نظم و نسق تئوریک به آن دهد و آنرا به عنوان تلاشی قدرتمند در برابر آلترناتیوهای دیگر نظریه‌پردازی روابط بین‌الملل قرار دهد.*
 
پی نوشت ها:
[1]. سیدجلال دهقانی فیروزآبادی، متولد 1344 شهرستان میبد استان یزد است. او دارای مدرک دکتری روابط بین‌الملل از دانشگاه بروکسل بلژیک در سال 1374 است. وی جوانترین استاد تمام رشته علوم سیاسی و روابط بین‌الملل در ایران و عضو هئیت علمی گروه روابط بین‌الملل دانشگاه علامه طباطبایی است. وی دارای تالیفات بسیاری در زمینه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و نظریات روابط بین‌الملل است. مهمترین کتاب وی «فرانظریه اسلامی روابط بین‌الملل» است. البته از دیگر کتب وی که منبع درسی رشته علوم سیاسی در دانشگاه‌های کشور است، کتاب سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است.
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار