ناریه همسر مختار کیست؟

همسران و فرزندان مختار ثقفی:از همسران مختار ثقفی می‌توان به ام ثابت دختر سمرة بن جندب عمره دختر نعمان بن بشیر، ام زید الصغری دختر سعید بن زید بن عمرو و أم الولید بنت عمیر بن رباح اشاره کردعمره دختر نعمان پس از مختار بدست مصعب کشته شد.از فرزندان او می‌توان به محمد، اسحاق، ام سلمه، ابوالحکم، جبر، امیه، بلال و عمر بن مختار اشاره کرد.
کد خبر: ۲۷۸۳۰۴
تاریخ انتشار: ۰۱ شهريور ۱۴۰۱ - ۰۰:۴۰

به گزتارش صدای ایران،درباره همسران مختار که در سریال به دوتای آن ها پرداخته می شود باید گفت: خیلی بعید است که مختار فقط همین دو همسر را داشته باشد در تاریخ آمده مختار همسران دیگری نیز داشته است چون آن زمان مردان عرب رسم داشتند چند همسر (حداقل ۴ همسر) داشته باشند به همین دلیل مختار هم دارای چند همسر بوده که در سریال به عمرة بن نعمان، دختر نعمان بن بشیر حاکم معاویه در کوفه و ام ثابت دختر سمرة بن جندب فزاری اشاره می شود که در میان این دو، دختر نعمان عقاید شیعی دارد و به لحاظ فکری به همسرش نزدیک تر است به ویژه آن که وقتی مختار به دست مصعب بن زبیر کشته می شود مصعب همسران او را دستگیر می کند و نظر آن ها را درباره مختار می پرسد که دختر سمرة بن جندب می گوید: هر دیدگاه و اعتقادی راکه شما درباره مختار دارید، من هم دارم و آن را تایید می کنم اما عمره دختر نعمان بن بشیر می گوید مختار مردی صالح و مومن و اهل نماز شب و عبادت بود. مصعب دختر سمرة را آزاد می کند و عمره را به جرم حمایت و دفاع از همسرش می کشد که مصعب به خاطر این قتل مورد سرزنش و نکوهش قرار می گیرد و به نوعی یک لکه در تاریخ برای او باقی می ماند زیرا آن زمان در میان عرب ها رسم نبود که زن ها را دستگیر و بکشند به همین دلیل حتی شاعران اطراف مصعب بن زبیر عمل او را نکوهش و اشعاری را در مدح همسر مختار سرودند.

به نوشته کتاب تاریخی مروج الذهب، مصعب بن زبیر، دو همسر مختار به نام های ام ثابت و عمره (دختر سمره بن جندب و دختر نعمان بن بشیر) را احضار کرد و گفت از مختار تبرّى بجویند.

 

عاقبت ناریه چه شد؟


آنان گفتند:چگونه از کسى تبرّى بجوییم که مى‏‎گفت: پروردگار من خداست و روزها روزه مى‏‎گرفت و شب‏ها بیدار بود و خونش را براى خدا و رسول خدا در راه کشندگان فرزند دختر پیامبر و خاندان وشیعیان وى داد.


ناریه (ام ثابت دختر سمره) ناگزیر از مختار بیزارى جست و گفت: اگر با شمشیر از من کفر بخواهید، کافر مى‏‎شوم.

مردی به نام «ابوعلفه» گوید: مصعب بن زبیر پس از کشته شدن مختار و یاران او و مسلط شدن بر کوفه همسر مختار را به نام ام‏ثابت دستگیر کرد و پیش خود آورد و شخصا او را محاکمه کرد. مصعب خطاب به او گفت: درباره‏ی مختار چه می‏گوئی؟ ام‏ثابت همسر مختار گفت: درباره‏ی او چه می‏توانم بگویم؟! هر چه شما می‏گویید من هم همان را می‏گویم. مصعب به او گفت: برو آزادی.

از چگونگی مرگ ناریه و محل دفن و قبر او هیچ اطلاعاتی در دسترس نیست.

اما عمره دختر نعمان بن بشیر گفت: این شهادتى است که روزى من شده، آیا آن را ترک کنم؟ نه، چنین نمى‏‎کنم. این مرگ است و سپس بهشت و ورود بر پیامبر و اهل بیت آن بزرگوار. بارالها، شاهد باش که من پیرو پیامبرت و فرزند دختر او و اهل بیت و شیعه اویم. [مروج الذهب، ج ۳، ص ۱۰۷]

مصعب او را به زندان انداخت و به برادرش «عبدالله» نامه نوشت که این زن بر این باور است که مختار پیغمبر است. آن گاه او را بین کوفه و حیره گردن زدند. [تاریخ الامم و الملوک، ج ۴، ص ۵۷۴]



اسحاق بن مختار; همسر دوم مختار ثقفی : عمره دختر نعمان بن بشیر بود، که پس از مختار به دست مصعب کشته شد. همسر سوم مختار ثقفی : ام زید الصغری دختر سعید بن زید بن عمرو.


مختار ثقفی – ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد


در همان هنگام که مختار در زندان به‌سر می‌برد، در ۱۰ اکتبر ۶۸۰م، حسین بن علی در نبرد کربلا به‌دست نیروهای ابن زیاد کشته شد. پس از این رویداد مختار با میانجگری عبدالله بن عمر ، فرزند بانفوذ عمر خلیفه دوم، که شوهرخواهر مختار نیز بود، آزاد شد و به او دستور داده شد تا کوفه را ترک کند. 

 

عاقبت زبیریان – پرسمان

 

وی پس از غلبه بر مختار خونریزی زیادی کردو تعدد زیادی از یاران مختار را کشت. همچنین اوهنگامی که عبدالملک مخالفان خود در شام را به قتل رساند، با مشورت عده ای از درباریان به فکر تصرف عراق افتاد.

پس از مرگ یزید و در پی قیام توابین از کوفه بیرون رانده شد. پس از کشته شدن مصعب بن زبیر و سلطه عبدالملک بن مروان بر عراق، در کوفه عهده‌­دار امور کوفه در غیاب فرمانداران این شهر گردید.



واقعیت های تاریخی درباره همسران مختار


این روزها پخش سریال مختارنامه توجه عده زیادی از مخاطبان را به خود جلب کرده است اما آن چه که گاهی از سوی مورخان تاریخ اسلام مورد نقد قرار می گیرد مطابقت نداشتن بخش هایی از سریال و شخصیت های آن با منابع تاریخی است طوری که گفته می شود مختار در سریال به شخصیتی صددرصد مثبت تبدیل شده است که هیچ نقطه ضعفی ندارد. هم چنین برخی شخصیت های حاشیه ای سریال یا حوادث آن مطابقتی با تاریخ اسلام ندارد که در هفته های اخیر نحوه نمایش چهره محمد حنفیه و سن او انتقاداتی را برانگیخته است. حجت الاسلام ا... اکبری درباره انطباق مجموعه مختارنامه با واقعیت های تاریخی به پرسش ها پاسخ داده ونظر خود را دراین باره بیان کرده است.

 

سن محمد حنفیه در مختارنامه با منابع تاریخی تناقض دارد


حجت الاسلام ا...اکبری با اشاره به تناقض آشکار منابع تاریخی در مورد سن محمد حنفیه با آن چه در سریال مختارنامه آمده است تصریح می کند: نسبت سنی مختار و ابوحنفیه در سریال کاملا برعکس آمده است. زیرا مختار براساس منابع تاریخی متولد سال اول هجری است یعنی در حوادثی که الان سریال نمایش می دهد مختار باید ۶۴ ساله باشد و محمد حنفیه براساس منابع متولد سال ۲۱ هجری است یعنی حداقل او ۲۱سال از مختار کوچک تر است و در صحنه هایی که هم اکنون در سریال از او می بینیم او ۴۰ ساله است اما در سریال ،مختار بسیار جوان تر از محمد حنفیه نمایش داده می شود در حالی که اصلا درست نیست و تناقض آشکاری با منابع تاریخی دارد. محمد حنفیه پس از مختار توسط ابن زبیر به طائف تبعید می شود و در سال ۸۱ هجری یعنی در سن ۶۰ سالگی از دنیا می رود.وی درباره نسبت سنی مختار و عبدا...بن زبیر نیز می گوید: براساس منابع تاریخی مختار و عبدا... دقیقا هم سن و متولد سال اول هجری هستند منتها مختار سال اول هجری در طائف به دنیا می آید و عبدا... در مدینه.اما در سریال، مختار باز از عبدا... جوان تر نشان داده می شود که البته چون این تفاوت مثل محمد حنفیه چندان محسوس نیست می توان آن را توجیه کرد و گفت شاید عبدا... به لحاظ چهره و ظاهر پیرتر از مختار بوده است.


نحوه تعامل و ارتباط مختار با امام سجاد(ع) و محمد حنفیه



ا... اکبری درباره نوع ارتباط و تعامل مختار با محمد حنفیه یادآور می شود: در این که مختار چند بار با محمد حنفیه و حتی امام سجاد(ع) ملاقات داشته تردیدی نیست زیرا مختار خیلی احساس نیاز می کرد که اذن امام سجاد(ع) و یا محمد حنفیه را برای قیام داشته باشد و به نمایندگی از آن ها دست به قیام بزند. البته همان طور که در سریال هم نمایش داده می شود محمد حنفیه اذن صریحی به مختار نمی دهد همان طور که امام چهارم نیز پاسخ روشنی به مختار نمی دهند یا حداقل تاریخ در این باره سکوت کرده که امام سجاد(ع) چه واکنشی در برابر این درخواست مختار داشته اند.اما به هر حال مختار سراغ این دو نفر رفته است به ویژه این که مختار می دانست دیگر نمی تواند با ابن زبیر همکاری کند چون او نمی خواست نفر دوم باشد روحیه او همیشه همین طور بود. علاوه بر آن مختار دقیقا می دانست که عبدا... بن زبیر اجازه نمی دهد که مختار به حکومت دست یابد درست است که حکومت عراق عرب شرط بیعت مختار با عبدا...بن زبیر بود و در سریال هم نشان داده شد که او این پیشنهاد را به مختار داد و مختار نپذیرفت اما من در متون تاریخی جایی ندیده ام که عبدا... چنین پیشنهادی داده باشد مگر این که از روی زیرکی و سنجش مختار، او چنین پیشنهادی را مطرح کرده باشد. چون عبدا...، مختار را رقیب خود می دانست و مطمئن بود که مختار به کم تر از تمام حکومت قانع نیست مختار همه حکومت را می خواهد شاید به همین دلیل است که به سرعت مصعب برادرش را به سوی بصره می فرستد تا او این شهر را در اختیار گیرد چون عبدا... می دانست اگر پای مختار به کوفه برسد به سرعت بصره را هم در اختیار می گیرد و تسلط بر این دو شهر که نیروی جنگی فراوانی داشتند تهدیدی جدی برای ابن زبیر بود.



دلایلی که مختار پیشنهاد امارت کوفه را نپذیرفت


در چنین شرایطی مختار اصلا نیازی به پذیرفتن پیشنهاد ابن زبیر ندارد چون کوفه مقر شیعیان و علوی ها است، شیعیان و حتی متشیعان (کسانی که تفکرات شیعی دارند) در این شهر فراوان هستند و آن ها ذهنیت مثبتی از مختار دارند بنابراین مختار نیازی به ابن زبیر ندارد که حکم امارت کوفه را به او بدهد. او آن قدر بیان شیوا و مسجع و مقفا و تاثیرگذار دارد که به محض ورود به کوفه شیعیان این شهر را دور خود جمع کند.اما مختار به حکم و اذن امام سجاد(ع) و محمد حنفیه نیازمند است تا زیر پرچم آن ها که از اهل بیت و بنی هاشم محسوب می شوند قیام کند و حتی به حکومت دست یابد.به عبارتی مختار به نفوذ اجتماعی و سیاسی و دینی امام سجاد(ع) و محمد حنفیه احساس نیاز می کرد اما هیچ احساس نیازی به نفوذ و اعتبار سیاسی و اجتماعی عبدا... بن زبیر نداشت.


چرا مختار را «ابواسحاق» صدا می کنند



عجله وی با اشاره به کنیه مختار که ابواسحاق بوده و در سریال نیز مدام افراد مختلف او را بدین اسم خطاب می کنند می گوید: عرب ها رسم دارند وقتی فرزندشان به دنیا می آید برای او اسم، لقب و کنیه انتخاب می کنند، ابوعبیده ثقفی پدر مختار هم کنیه ابواسحاق را برای پسرش انتخاب کرده و البته احتمالا مختار پسری به این اسم داشته است.



پربیننده ترین ها