راهی برای مهار تحریمها
اگرچه تنش بین ایران و آمریکا هر روز ابعاد تازهای به خود میگیرد اما آنچه کمتر مورد توجه قرار گرفته نوع مدیریت تحریمها در داخل کشور بوده است؛ تحریمهایی که به شدیدترین شکل خود رسیده است.
به گزارش صدای ایران از آرمان امروز، به همین دلیل نیز باید تأثیر تنش بین ایران و آمریکا را به دو بخش داخلی و خارجی تقسیمبندی کنیم و هر کدام را به صورت مجزا مورد بررسی قرار دهیم. تجربه تاریخی نشان داده در مقاطعی که ایرانیان با تهدید خارجی مواجه میشوند مشکلات و اختلافات داخلی را کنار میگذارند و در مقابل دشمن خارجی متحد میشوند و در کنار یکدیگر زنجیره نفوذناپذیری را شکل میدهند. با این وجود آن چیزی که در نهایت پس از چالش با آمریکا باقی میماند تأثیرات این تنش در مناسبات داخلی است. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع «آرمان» با حجتالاسلام سیدرضا اکرمی، نماینده پنج دوره مجلس شورای اسلامی و عضو جامعه روحانیت مبارز گفتوگو کرده است. حجتالاسلام اکرمی معتقد است: «مدیریت تحریمها یک مسأله نسبی است و مسئولان نیز در این زمینه عملکرد نسبی داشتهاند. اگر ایدهآل و مطلوب را در نظر بگیریم باید اعتراف کنیم مدیریت چندان مطلوبی نداشتهایم. ما باید این نکته را بپذیریم که در درون کشور استعدادها و ظرفیتهای زیادی وجود دارد که هنوز نتوانستهایم بهخوبی از آنها استفاده کنیم. متأسفانه ما در مقام عمل گرفتار اسراف و وابستگی به خرید از بیگانه هستیم.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
ترامپ تا آستانه جنگ با ایران نیز پیش رفت. با این وجود در روزهای اخیر مواضع خود را تعدیل کرده و بیش از اینکه بهدنبال جنگ نظامی باشد از مذاکره و لزوم توافق مجدد سخن میگوید. چرا ترامپ تا به این اندازه وجهه ریاستجمهوری خود را درگیر تقابل با ایران کرده است؟
در عصر کنونی تبلیغات و رسانه از اهمیت قابل توجهی در مناسبات سیاسی برخوردار است. دیپلماسی و گفتوگو در غرب جاذبه زیادی دارد و رهبران سیاسی که در مناقشات مختلف به دنبال رویکردهای دیپلماتیک هستند از اقبال بیشتری در بین افکار عمومی کشورهای غربی برخوردار هستند. این وضعیت حتی به کشورهای خاورمیانه و برخی کشورها که تا دیروز به دنبال جنگ بودند نیز سرایت کرده و این کشورها نیز در شرایط کنونی به دنبال گفتوگو و مذاکره هستند. اغلب این کشورها نیز به پیامدهای جنگ آگاهی دارند و با توجه به تجربه تاریخیای که کشورهای مختلف در زمینه جنگ داشتهاند به این نتیجه رسیدهاند که به جای جنگ باید راهحلهای دیپلماتیک و گفتوگو را در دستور کار قرار داد. با این وجود ترامپ در حرف و سخن به دنبال مذاکره است اما در عمل همچنان به تخاصم و تنازع علیه ایران میپردازد. قرآن کریم درباره منافقین میفرماید: «چهبسا کسانی که حرفهای زیبا و فریبنده میزنند اما عمل زشتی دارند و بین حرف و عمل آنها تفاوت وجود دارد.» ترامپ مدعی است که دولتهای گذشته آمریکا در کشورهای خاورمیانه مانند عراق و افغانستان و سوریه در حدود 7تریلیون دلار هزینه کردهاند و به همین دلیل من میخواهم با خروج نیروهای نظامی این هزینهها را از بین ببرم. وی حتی مدعی بود نیروهای نظامی آمریکا را از افغانستان و سوریه خارج میکند. با این وجود در عمل ما رفتار دیگری از ترامپ را مشاهده میکنیم. امروز ترامپ تسلیحات و تجهیزات نظامی به منطقه خاورمیانه میفرستد و به کشورهایی مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی سلاح میفروشد تا فضای منطقه خاورمیانه را متشنج نگه دارد. در نتیجه بین سخن زیبای ترامپ درباره مذاکره و عمل زشت وی درباره جنگافروزی در خاورمیانه تناسبی وجود ندارد. این رویکردی تبلیغاتی است که ترامپ در مقابل ایران در پیش گرفته است و به این وسیله تلاش میکند اقدامات نامشروع خود را در بین افکار عمومی جهان مشروع جلوه دهد. اگر ترامپ به دنبال مذاکره است چرا از برجام بهعنوان یک توافق مهم بینالمللی که چندین سال طول کشید و کشورهای مختلف هزینههای زیادی برای آن پرداخت کردند بهراحتی خارج شد و برخلاف تعهد آمریکا در این زمینه رفتار کرد؟ شرایط به شکلی است که بسیاری از کشورهای متحد آمریکا نیز با اقدامات کنونی ترامپ مخالف هستند و آن را برنمیتابند. در منطق اسلامی نیز ما بهخوبی نفاق موجود در رفتار ترامپ را مشاهده میکنیم. اتفاقی که در تاریخ نیز وجود داشته و آمریکاییها همواره بر عهد و پیمانی که با دیگر کشورها بستهاند پایبند نبودهاند.
به نظر میرسد ترامپ در شرایطی قرار گرفته که چنین وضعیتی را پیشبینی نمیکرد و راه بازگشتی نیز برای وی باقی نمانده است. استراتژی فشار و سپس مذاکرهای که وی به دنبال آن بود توسط جمهوری اسلامی ایران خنثی شده است. چرا ترامپ حاضر نیست مسیر اشتباه خود را تصحیح کند؟
تاریخ یک آزمایشگاه صادق و واقعبین است. به همین دلیل نیز اگر قصد داریم وضعیت کنونی را تحلیل کنیم باید به تاریخ نگاه کنیم و نکات آموزنده آن را سرلوحه کار خود قرار بدهیم. ترامپ ظاهری فریبنده دارد و سخنان زیبایی به زبان میآورد که مهمترین آن استقبال از مذاکره است. با این وجود در رفتار وی دوگانگی وجود دارد. اسلام نفاق را از کینه و دشمنی نیز بدتر میداند. ما در تاریخ چهلساله انقلاب خوشبختانه هم شرق را آزمایش کردیم و هم غرب را. به همین دلیل نیز اگر به دنبال حقیقت و پیروزی هستیم باید شرایط آن را در درون خود مهیا کنیم. ما باید از ظرفیتهای داخلی خود استفاده کنیم و به دشمن نشان دهیم که اهل مقاومت و استقامت هستیم و به این وسیله به اهدف خود دست پیدا خواهیم کرد. ایران دارای ظرفیتهای گستردهای است و میتواند بدون فروش نفت نیز به اهداف اقتصادی و تجاری خود دست پیدا کند. در مرحله نخست باید روابط اقتصادی خود را با کشورهای اطرافمان گسترش و تعمیق ببخشیم و با تهاتر و معامله هم نیازهای اقتصادی خود را تأمین کنیم و هم با در اختیار گرفتن بازار این کشورها به سود اقتصادی دست پیدا کنیم. بنده منکر فشاری که تحریمهای آمریکا روی اقتصاد ایران وارد میکند نیستم و معتقدم این اتفاق به هر حال رخ میدهد. در طول چهلسال گذشته نیز ما مقاطعی را تجربه کردهایم که میزان فروش نفت ایران در بازارهای جهانی به حداقل ممکن رسیده بود. با این وجود ما این دورانهای سخت را از سر گذراندهایم و امروز باتجربهتر از دیروز در مقابل آمریکا قرار داریم. ما چهلسال است که با واژه تحریم آشنا هستیم. با این وجود امروز دشمن به اندازهای خبیث و پلید شده است که حاضر است برای رسیدن به اهداف خود همه کشورهای دیگر را تحت فشار قرار بدهد. با این وجود این نکته مسجل است که تحریمها و فشارهای آمریکا در نهایت به گشایش و فرصت تبدیل خواهد شد.
با توجه به اتفاقات رخداده و تنشی که بین ایران و آمریکا وجود دارد به نظر شما چه افقی پیشروی این دو کشور قرار دارد؟ از دیدگاه شما تحولات منطقه به کدام سمتوسو میرود؟
در این زمینه ما با دو رسالت مواجه هستیم؛ نخست اینکه به مردم در این زمینه آگاهی بدهیم و پیامدهای هر نوع واکنشی نسبت به اقدامات آمریکا را برای آنها توضیح دهیم. مردم باید بدانند که اگر قرار است با آمریکا مذاکره صورت بگیرد به چه دلیل است و چه پیامدهایی برای کشور دارد. همچنین باید بدانند که چرا و به چه دلیل بین ایران و آمریکا تنش وجود دارد؛ تنشی که در برخی مقاطع جدی میشود و شکل جنگ نظامی به خود میگیرد. در نتیجه باید نسبت به همه اقدامات خود به مردم آگاهی داده و آنها در جریان موضوع قرار دهیم. از سوی دیگر باید نسبت به اقدامات آمریکا در منطقه خاورمیانه افشاگری کنیم تا کشورهای منطقه متوجه شوند که حضور نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس به چه میزان میتواند آرامش و امنیت این منطقه مهم جغرافیایی را به خطر بیندازد. ترامپ تاکنون با رهبر کرهشمالی چندینبار ملاقات کرده است. با این وجود وی پس از این دیدارها به وعدههایی که در قبال این کشور داده عمل نکرده است. ترامپ کسی است که از بسیاری از توافقنامههای بینالمللی که آمریکا در آن حضور داشته خارج شده است. نمونه بارز آن معاهده پاریس است که کشورهای مختلف جهان درباره آبوهوای کرهزمین امضا کرده بودند. حتی در همین اجلاس سران بیست کشور بزرگ اقتصادی جهان نیز بسیاری از کشورها نسبت به وضعیت آبوهوای کرهزمین هشدار دادند. با این وجود ترامپ حاضر نشده دوباره به این معاهده بینالمللی بازگردد که اتفاقا سیاسی هم نیست. این رفتارها نشان میدهد که ترامپ اهل عقد و تعهد نیست و بیشتر دوست دارد کشورهای دیگر در مقابل وی تسلیم شوند. بنده معتقدم ما بیش از آنکه نگاهمان به بیرون باشد که ترامپ چه میکند و یا اینکه چه میخواهد بکند باید به فکر توجه به ظرفیتهای داخل کشور و همچنین حل مشکلات معیشتی مردم باشیم.
آیا در دورانی که با تحریمهای بینالمللی مواجه بودیم مسئولان موفق شدند تحریمها را بهخوبی مدیریت کنند؟ آیا میتوان به مدیریت تحریمها نمره قابل قبولی داد؟
مدیریت تحریمها یک مسأله نسبی است و مسئولان نیز در این زمینه عملکرد نسبی داشتهاند. اگر ایدهآل و مطلوب را در نظر بگیریم باید اعتراف کنیم مدیریت چندان مطلوبی نداشتهایم. ما باید این نکته را بپذیریم که در درون کشور استعدادها و ظرفیتهای زیادی وجود دارد که هنوز نتوانستهایم بهخوبی از آنها استفاده کنیم. متأسفانه ما در مقام عمل گرفتار اسراف و وابستگی به خرید از بیگانه هستیم. این وضعیت باید اصلاح شود؛ ما نباید کالاهایی را که ضرورت چندانی ندارد، وارد کنیم. در نتیجه باید بپذیریم که در استفاده از ظرفیتهای داخلی موفق عمل نکردهایم. با این وجود در این زمینه که در مقابل فشارها و تحریمهای دشمن تسلیم نشدیم نیز عملکرد قابل قبولی بوده و مدیریت موفقیتآمیزی داشتهایم. در طول چهلسال گذشته هم مسئولان بهخوبی ماهیت دشمن را شناختهاند و هم مردم به این نتیحه رسیدهاند که کشورهایی مانند آمریکا برای تحت فشار قرار دادن ایران دست به هر اقدامی زده و در آینده نیز خواهند زد. این در حالی است که شناخت مردم در دههای اخیر نسبت به آمریکا، اسرائیل و ارتجاع عرب نسبت به گذشته بیشتر و عمیقتر نیز شده است. در شرایط کنونی مسئولان و مردم باید به فکر استفاده از ظرفیتهای داخلی کشور باشند و به درآمد منهای نفت بیندیشند و شرایطی را ایجاد کنند که دیگر نیاز به فروش نفت در کشور وجود نداشته باشد. در ایران ظرفیتهای بزرگ طبیعی و انسان وجود دارد که در کمتر کشوری وجود دارد. به همین دلیل میتوانیم با برنامهریزی و تلاش بیشتر از این ظرفیتها استفاده کنیم تا نیاز اقتصاد به نفت بهصورت کلی از بین برود. آمریکا مدتهاست که روی فروش نفت ایران برنامهریزی کرده و در مقاطعی که سیاستهای خصمانهاش در مقابل ایران به شکست منجر میشود تلاش میکند تا با قطع و یا کاهش فروش نفت ایران در بازارهای جهانی فشارهای خود را به ایران تحمیل کند و شرایطی را به وجود بیاورد که بتواند از ایران امتیاز بگیرد. با این وجود همواره نیز در این راه شکست خورده و پس از مدتی به این نتیجه رسیده که باید با ملت ایران با احترام و منطق رفتار کند. این وضعیت در شرایط کنونی نیز وجود دارد.
مشکلات معیشتی مردم در مقطع کنونی تا حدود زیادی به تصمیمگیریهای سیاسی بستگی دارد. به نظر شما در شرایط کنونی باید چه رویکردی در مقابل مشکلات مردم در پیش گرفت؟
بنده با یکی از مسئولان اقتصادی صحبت میکردم و به ایشان گفتم هرجا که میروم مردم از من میپرسند آینده چه میشود؟ ایشان بهصراحت به من گفت که پنجاهدرصد راهحل مشکلات مردم در اختیار مسئولان است و پنجاهدرصد دیگر در اختیار دولتمردان قرار داد. ما باید ظرفیتهای داخلی و بهرهوری خود را افزایش دهیم. امروز عنوان میشود که بهره کاری در ایران در دستگاههای دولتی در حدود20دقیقه و در ارگانهای خصوصی حدود 2ساعت است. این در حالی است که بهره کاری در کشورهای دیگر مانند ژاپن رقمی بالغ بر 5ساعت در طول شبانهروز است. در فضای سیاسی کشور نیز برخی رسانهها بیش از آنکه به فکر تعامل و گفتوگو باشند به دنبال تخریب یکدیگر هستند. این در حالی است که در شرایط کنونی ما بیش از هر زمان دیگری به گفتوگو و مذاکره بین گروههای فکری و سیاسی نیازمند هستیم. باید شرایطی در کشور ایجاد شود که ظرفیت گفتوگوی ملی افزایش پیدا کند و گروههای سیاسی به جای اینکه درصدد تخریب یکدیگر بربیایند به دنبال تعامل و همفکری با یکدیگر باشند.
در شرایط کنونی در بخشهایی از جامعه ناامیدی و بیاعتمادی وجود دارد. بهنظر شما با توجه به اینکه دولت آقای روحانی نیز در مسیر مطالبات مردم حرکت نکرده، چگونه میتوان این اعتماد از دست رفته را دوباره به وجود آورد؟
مردم باید شرایط کشوررا سبک و سنگین کرده و سپس درباره آینده تصمیمگیری کنند. مردم باید شرایط کشور را در عرصه داخلی و بینالمللی در نظر بگیرند و برخی مشکلات را به پای اصل نظام و یا اصل اسلام قرار ندهند. به هر حال در هر کشوری مشکلاتی وجود دارد که مسئولان آن جامعه تلاش میکنند آن مشکلات را حل کنند. بهنظر میرسد برخی به دنبال گروکشی از وضعیت موجود جامعه هستند و تلاش میکنند شرایط را به شکلی جلوه دهند که مشکلات مردم حل نخواهد شد و یا اینکه مسئولان در این زمینه تلاش جدی صورت نمیدهند. نمیتوان تأثیر فشارهای خارجی و تحریمهای ظالمانه آمریکا را در به وجود آمدن شرایط کنونی و مشکلات معیشتی مردم نادیده گرفت. با این وجود مسائل داخلی نیز در تشدید مشکلات مردم نقش تعیینکنندهای داشته است.
متأسفانه در شرایطی که کشور بیش از همیشه به آرامش و انسجام نیاز دارد برخی یأس و ناامیدی به مردم تزریق میکنند و مشکلات را به شکلی نشان میدهند که حلکردن آن از عهده مسئولان برنمیآید. نکته دیگر اینکه افزایش فساد اداری، اختلاس و رانتخواری نیز مزید برعلت شده تا شرایط زندگی مردم روزبهروز سختتر شود. با این وجود بنده معتقدم مشکلات کشور دارای راهحل است و اگر مسئولان تلاش و جدیت بیشتری به خرج بدهند بدونشک این مشکلات از بین خواهد رفت و یا اینکه کاهش پیدا خواهد کرد. در مرحله نخست باید نقدینگی سرگردان را در تولید کشور به کار بیندازیم و تلاش کنیم با رونق تولید داخلی و تأکید بر تواناییهایی داخلی نیاز کشور به خارج از کشور را کاهش داده و یا از بین ببریم.