پیش بینی وضعیت بورس در اردیبهشت 98

شاخص بورس که در هفته های اول اردیبهشت توانست رکورد تاریخی خود را بشکند و در کانال 220 هزار واحدی جا خوش کند.
کد خبر: ۲۲۲۱۳۷
تاریخ انتشار: ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۰:۱۴
شاخص بورس که در هفته های اول اردیبهشت توانست رکورد تاریخی خود را بشکند و در کانال 220 هزار واحدی جا خوش کند.
 
به گزارش صدای ایران از خراسان، شاخص کل بورس تهران، طی هفته قبل از سطوح با اهمیت 204 و 212 هزار واحد هم عبور کرد و برای اولین بار به سطح 220 هزار واحد رسید. همچنان هیجان در بازار بالاست و ارزش معاملات هم بیشتر از هزار میلیارد تومان است. از نیمه اسفند 97 تاکنون، بورس هر چند روز یک بار سطح جدید را فتح کرده و بعد از چند روز استراحت، دوباره به قله جدید حمله کرده است. شاخص کل هم وزن هم شرایط مشابهی را پشت سر گذاشته است. این شاخص که به نوعی نشان دهنده رشد شرکت‌های کوچک است، از نیمه اسفند گذشته تاکنون از محدوده 30 هزار واحد، اکنون به بیش از 44 هزار واحد رسیده است که نشان دهنده رشد 50 درصدی طی دو ماه است. بر خلاف شاخص کل، هم وزن بسیار کمتر استراحت و با سرعت بالاتری رشد کرده است. در این شرایط برخی می‌گویند که بازار وارد مرحله تحلیل ناپذیری شده است و سود انتظاری و ریسک بازار به راحتی قابل برآورد نیست اما برخی نیز تلاش می‌کنند به شکل‌های مختلفی، بازار را تحلیل و اهداف آینده بازار را تعیین کنند. در ادامه به چند تحلیل مطرح در خصوص پیش بینی آینده بازار اشاره خواهیم کرد.

بورس به دنبال عقب ماندگی دلاری خود است

یکی از مهم‌ترین تحلیل‌های مطرح، ارزیابی شاخص کل بورس به دلار است. توضیح این که شاخص کل فعلی بورس، نوعی شاخص «قیمت» است که هم اکنون متناسب با ریال (با توجه به قیمت ریالی سهام شرکت‌ها و سود تقسیمی آن‌ها که باز هم به ریال است) محاسبه می‌شود. شاخص ریالی بورس تهران، هم اکنون در قله تاریخی خود قرار دارد. اما وقتی این شاخص را با دلار محاسبه کنیم، می‌بینیم که این شاخص نه تنها در قله نیست بلکه در محدوده نزدیک به کف هشت ساله قرار دارد.بر اساس شاخص دلاری، اگر قرار باشد شاخص به قله سال 94 (اسفند 94 همزمان با اجرای برجام)، برسد باید حدود 35 درصد دیگر رشد کند و به بیش از 300 هزار واحد برسد. اما اگر قرار باشد به قله سال 92 بازگردد، باید بیش از 100 درصد رشد کند و به محدوده بیش از 500 هزار واحد برسد. البته همه می‌دانند که شاخص در قله سال 92 حبابی بوده است. علاوه بر این باید توجه کرد که بورس، لزوما، متناسب با دلار پیش نمی‌رود. چنان چه در سال گذشته نیز، با وجود جهش دلار یک دوره نزولی تقریبا پنج ماهه داشت. به عنوان جمع بندی، افرادی که با احتیاط بیشتر شاخص دلاری را محاسبه و تحلیل می‌کنند می‌گویند که بر این اساس شاخص می‌تواند در میان مدت (مثلا تا اوایل تابستان امسال) به 260 هزار واحد برسد که به منزله رشد حدود 18 درصدی از هم اکنون است.

خرید در بورس با مظنه سانتافه!

نوعی دیگر از تحلیل‌ها که به منظور پیش بینی مسیر بورس، ارائه می‌شود، مقایسه شاخص با دیگر بازارهای موازی (غیر از دلار) است. در این زمینه، بازار خودرو بیش از همه مدنظر بوده است. برخی می‌گویند که وقتی قیمت‌ها در بازارهای مختلف، به ویژه خودرو تا این حد رشد کرده است، باید بورس هم رشد کند. مخصوصا قیمت خودروهای خارجی این روزها زیاد در تحلیل‌های اهالی بورس، مورداشاره قرار می‌گیرد. اگرچه این مبنا در حالت کلی بسیار ضعیف است و هیچ دلیل منطقی وجود ندارد که بورس مطابق با خودرویی مثل سانتافه رشد کند اما برخی مسیرهایی را طرح می‌کنند که قابل تامل است:

رشد قابل توجه قیمت‌ها در بازار موازی، همگان را بر این داشته است که تنها بازار جامانده از جهش قیمتی بازار سرمایه است و خارج کردن پول از این بازار، به منزله خروج از یک بازار با چشم‌انداز رشد و ورود به بازارهایی است که در قله قرار دارند.

برخی دیگر نیز این موضوع را از محل شرایط روانی تحلیل می‌کنند. آن‌ها می‌گویند که نباید توجهی به شرایط بنیادین بازار سرمایه داشت. بلکه صرفا کافی است با جو مثبت بازار همراه شد. این موضوع قیمت‌ها را تا سطوح مناسبی رشد خواهد داد و بازدهی ایجاد خواهد کرد. حال این جو مثبت از بازار ارز به بورس تزریق شود یا از معاملات سانتافه یا وضعیت بنیادین بازار، چه فرقی می‌کند؟!

با این حال، این نوع تحلیل ها، در واقع نوعی تحلیل گریزی است. چرا که حتی در صورت تداوم برقراری ارتباط بین بازارهای مختلف، دلیلی وجود ندارد که جو صعودی در بازارهای موازی ادامه یابد.

تحلیل بنیادین، هنرِ پرتفو و حدضرر

اما دسته سوم، معتقدند که بازار سرمایه، همچنان از نظر بنیادین جذاب است. افراد سخت گیر‌تر می‌گویند که حداقل بخشی از بازار همچنان از نظر بنیادین جذاب است و رشد فعلی قیمت سهم ها، با سودسازی شرکت‌ها در سال 97 و 98 پشتیبانی خواهد شد. لذا جایی برای نگرانی جدی نیست. مثلا هم اکنون نسبت قیمت به درآمد گروه پتروشیمی هنوز 6.4 است. این نسبت به روش ttm محاسبه شده است. یعنی درباره بسیاری از شرکت‌ها هنوز عملکرد زمستان 97 لحاظ نشده است. لذا با اضافه شدن عملکرد زمستان، این نسبت کمتر هم خواهد شد. این نسبت در حالی است که همین p/e موجود درباره برخی شرکت‌ها مثل شفن همچنان کمتر از 5 است. در گروه فلزات هم حدود 7 است. اگر به این نسبت‌های خوب، چشم‌انداز بهبود تولید و سود طی امسال را هم اضافه کنیم، عملا نسبت قیمت به درآمد انتظاری در این گروه‌ها به محدوده کمتر از 5 خواهد رسید که همچنان می‌تواند برای سرمایه گذاری میان و بلندمدت جذاب باشد.

با همه این ها، باید توجه کرد که 1- هرچه رشد هیجانی بازار بیشتر شود، تعداد سهم‌ها و گروه‌ها با نسبت قیمت به درآمد مناسب کاهش خواهد یافت. 2- ریسک شرایط سیاسی و عدم قطعیت پیرامونی روی سر اقتصاد است و این موضوعات می‌تواند چشم‌اندازهای پیش گفته را با خطر مواجه کند؛ به ویژه آن که چشم‌انداز مناسب عمدتا مربوط به شرکت‌های صادراتی است. البته این موضوعات، مجوز خروج از بازار نیست. بلکه با توجه به جمیع شرایط در صورت استفاده از تحلیل‌های بنیادین و در کنار تحلیل‌های کوتاه مدت و چیدن یک سبد مناسب و متنوع که ریسک را کاهش دهد و همچنین رعایت ضرر، می‌توان از این بازار بازدهی گرفت. اگرچه تحلیل‌ها متفاوت است اما در این که بورس با توجه به عقب ماندگی ها، بهترین بازارِ سال 98 خواهد بود، اختلاف نظر بسیار کم است.
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار