وقتی سه سال پیش بعد از سال­ها تحریم و تنش در سیاست خارجی توافق هسته­ای ایران با گروه 1+5 امضاء شد، تصور عمومی این بود که روزهای دشوار به پایان رسیده است.
کد خبر: ۱۸۱۵۳۰
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۲:۴۱

صدای ایران؛ عزیزالله حاتم زاده *- وقتی سه سال پیش بعد از سال­ها تحریم و تنش در سیاست خارجی توافق هسته­ای ایران با گروه 1+5 امضاء شد، تصور عمومی این بود که روزهای دشوار به پایان رسیده است. اگرچه این توافق فضای داخلی و خارجی را برای جمهوری اسلامی ایران تا حدودی آرام و مساعد کرد و دولت و مردم ایران از برخی از مزایای برجام بهره ­مند شدند اما تحولات بعدی به تدریج بر دشواری و پیچیدگی اوضاع افزود. به گونه ­ای که دستگاه سیاست خارجی ایران و شخص وزیر امور خارجه امروزه با شرایط بسیار دشوار و پیچیده­ای مواجه هستند. مجموعه­ای از تحولات منطقه­ای و بین ­المللی در چند سال اخیر باعث شده است تا روز به روز بر پیچیدگی و دشواری اوضاع افزوده شود و به نظر می­رسد که در هفته­ های و ماه­های آینده این وضعیت تشدید خواهد شد و روزهای دشوارتری را شاهد خواهیم بود.

اتحاد دولت­های عربی به رهبری عربستان با اسرائیل روز به روز علنی­تر و عمیق­تر می­شود، فلسطین بیش از هر زمان دیگری از سوی آمریکا و برخی دولت­های عربی برای پذیرش صلح تحمیلی با اسرائیل تحت فشار است، اوضاع در سوریه پیچیده­تر خواهد شد و مخالفت­ها با حضور ایران در این کشور افزایش خواهد یافت، آمریکا و کره شمالی به سمت گفتگو حرکت می­کنند و در صورت توافق دوطرف، ایران بار دیگر به تهدید اصلی و اولویت­دار آمریکا تبدیل خواهد شد و فرصت و انرژی خود را صرف مقابله با ایران خواهد کرد و از همه مهمتر اینکه اصلی­ترین حامیان برجام یعنی اروپایی­ها که به نوعی نقش بازدارنده را در خروج آمریکا از برجام داشتند، به تدریج مواضع خود را به آمریکا نزدیک کرده و با این کشور برای مهار و مقابله با ایران همصدا می­ شوند.

حال به این روندها این سوال را اضافه کنید: اگر آمریکا از برجام خارج شود، چه کنیم؟ سوالی که احتمالا هم اکنون اصلی­ترین مساله حاکمیت و نهادهای تصمیم­گیر است و جواب­های متعددی نیز برای آن مطرح می­شود. کسانی که ذهن ساده­تری دارند و از درک پیچیدگی­های وضعیت (داخلی، منطقه­ای و بین ­المللی) عاجز هستند، احتمالا جواب ساده­تر و سریع­تری به این سوال خواهند داد: ما هم خارج می­شویم. یا فراتر از آن، ما زودتر از آمریکا خارج می­شویم.

اما با توجه به روندهای مورد اشاره، به نظر نمی­رسد که این راه­حل ساده در راستای منافع جمهوری اسلامی ایران باشد. به عبارت دیگر، این دقیقا همان تصمیم و مسیری است که اصلی­ترین دشمنان نظام یعنی آمریکا، اسرائیل و عربستان برای ایران طراحی کرده­اند و در صورت ورود به این مسیر، عواقب سنگین ­تری در انتظار جمهوری اسلامی خواهد بود. بنابراین، راه­کار ساده و به ظاهر انقلابی مذکور، حرکت در مسیر تله­ای است که برای جمهوری اسلامی تعبیه شده است.

اما دشواری مساله زمانی دوچندان می شود که گزینه فوق را نپذیریم. زیرا اگر هدف ما حفظ برجام و ماندن در آن باشد، طرف مقابل با اذعان به این مساله طلب امتیاز و به نوعی باج­ خواهی می­کند. مساله ­ای که این روزها به وضوح شاهد آن هستیم. ترامپ در ماه­های اخیر همواره اعلام کرده است که ماندن این کشور در برجام منوط و مشروط به اعطای برخی امتیازات از سوی ایران (اصلاح توافق، برنامه موشکی و نفوذ منطقه­ای) خواهد بود. حالا اروپایی­ها که همچنان خواستار حفظ برجام هستند بیش از پیش بابت خروج آمریکا از این توافق نگران شده و به دنبال امتیازی از ایران در زمینه موشکی و مسائل منطقه ­ای هستند تا با ارائه آن به آمریکا، این کشور را به ماندن در برجام متقاعد کنند. اما با توجه به اینکه حوزه­های مذکور به نوعی به مسائل امنیتی و دفاعی کشور مربوط هستند، تقریبا هیچ فرد و جناحی در داخل حاکمیت حاضر به پذیرش این مساله و امتیازدهی در مسائل موشکی و منطقه­ای نیست.

در چنین شرایط دشواری که وزارت خارجه با چالش­های فراوان و گزینه ­های محدود مواجه است، به نظر می­رسد که بهترین گزینه نه تنها برای این مجموعه بلکه برای کلیت نظام، "صبر استراتژیک" است. البته این واژه نه اصطلاح جدیدی است و نه برای نخستین بار توصیه شده است. حتی برخی معتقدند که جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر این رویکرد را در قبال تحولات منطقه ­ای و به طور خاص عربستان سعودی  در پیش گرفته است. اما مانند هر مفهوم دیگری، از این مفهوم نیز می­توان تفاسیر و مصادیق مختلفی را ارائه داد. آنچه در این نوشته مراد و منظور صبر استراتژیک است، دارای مولفه ­های زیر است:

صبر استراتژیک به معنای انفعال و نظاره ­گری صرف نیست؛ بلکه منظور از آن پیشقدم نشدن در تشدید بحران و انقلابی­کردن سیاست خارجی در نتیجه فشارهای داخلی از یک سو، و رصد دقیق تحولات و کنشگری­ فعال و هوشمندانه در سطح منطقه ­ای و بین ­المللی است. در چارچوب سیاست مذکور، به عنوان مثال جمهوری اسلامی ایران می­تواند از بیان مواضع تند و حساسیت برانگیز و یا اقدامات چالشی مانند آزمایش موشک که در موقعیت فعلی عملا کمک چندانی نکرده و بر عکس بر تبلیغات و تحریکات محور آمریکا – اسرائیل – عربستان صحه می­ گذارد، پرهیز کند. یکی از چالش­های اصلی و نسبتا همیشگی در سیاست خارجی ایران چند صدایی و بیان مواضع و شعارهای غیرهماهنگ و هزینه ­ساز توسط افراد و نهادهای غیرمسئول بوده است که در شرایط فعلی بیش از هر زمانی می­تواند چالش ­آفرین باشد و باید برای جلوگیری از آن تلاش جدی و حاکمیتی صورت بگیرد.

در مثال دیگر از اقدام در چارچوب صبر استراتژیک، جمهوری اسلامی ایران و دستگاه سیاست خارجی باید تمام تلاش خود را برای جلوگیری از نزدیک شدن کشورهای اروپایی به آمریکا و افزایش حساسیت­های آن­­ها در زمینه موشکی و مسائل منطقه­ ای انجام دهد. تنها راه تحقق این مساله، لزوما امتیازدهی به اروپایی­ها در حوزه­ های مذکور (که همه مخالف آن هستند) نیست، بلکه می­توان با تداوم گفتگو (نه مذاکره) و ارائه دیدگاههای­ ایران و همچنین انتقاد از مواضع اروپایی­ها فضای لازم برای تبادل و به نوعی سرگرم کردن اروپایی­ها را نیز فراهم کرد. اتخاذ مواضع قاطع و انعطاف­ ناپذیر (هرچند گزینه تاکتیکی مناسبی است) اما نباید سیاست اصلی و دائمی در رابطه با اروپایی­ها و میانجی­گری آن­ها در رابطه با برجام باشد.

باید توجه کرد که بازی اروپایی­ها در این رابطه بیش از آنکه بازی "پلیس بد- پلیس خوب" (Good cop / bad cop) باشد، بازی خوردن از بازی مرد دیوانه (Crazy man game) ترامپ است. برخلاف بازی پلیس بد و پلیس خوب که در آن دوطرف هماهنگ هستند و نقشه و سیاست واحدی دارند، در بازی مرد دیوانه، تلاش می­شود تا طرف مقابل متقاعد شود در صورتی که اقدام مدنظر بازیگر اصلی را انجام ندهد، بازیگر مذکور ممکن است دست به اعمال دیوانه­ وار زده که پیامدهای وحشتناکی خواهد داشت. بر این اساس، ترامپ موفق شده است که اروپایی­ها را متقاعد کند که آنقدر دیوانه هست که اگر آن­ها از ایران امتیاز نگیرند، از برجام خارج شود. اروپایی­ها هم که این مساله را باور کرده ­اند، تلاش­ می­کنند تا با امتیازگیری از ایران و ارائه آن به آمریکا این کشور را به ماندن در برجام متقاعد کنند. در چنین شرایطی، سیاست ما باید نرمی و ملایمت با اروپایی­ها باشد و از گفتگو با آن­ها پرهیز نکنیم بلکه تا می­توانیم با آن­ها گفتگو کنیم (باید توجه داشت که در عرصه دیپلماسی، گفتگو، مذاکره و معامله سه مفهوم و سه سطح متفاوت هستند). به هر میزان که اروپا به آمریکا نزدیک­تر شود، ترامپ تمایل و توان بیشتری برای خروج از برجام پیدا می­ کند.

این صبر استراتژیک چه چیزی برا ما به ارمغان می ­­آورد؟ به هر میزان که خروج آمریکا از برجام عقب بیافتد، از اعتبار بازی ترامپ و باورپذیری آن کاسته خواهد شد. ترامپ قرار است در ماه می با رهبر کره شمالی دیدار کند. دیداری که بعید است از آن توافقی حاصل شود و در بهترین حالت دریچه­ای برای آغاز مذاکرات دوطرف خواهد بود. حال سوال این است، در این وضعیت که ترامپ می­خواهد کره شمالی را به انجام مذاکراتی مشابه با آنچه ایران داشت و منجر به توافق هسته­ای شد، متقاعد کند آیا او با خروج از توافق برجام می­تواند وارد گفتگو با کره شده و این گفتگو را ادامه دهد؟ به نظر نمی رسد که در آستانه گفتگو با کره شمالی و متقاعد کردن این کشور به طی مسیر گفتگو و توافق، دولت آمریکا بتواند به راحتی از توافق با ایران خارج شود. علاوه بر این، نتیجه این دیدار دو حالت بیشتر نیست: حالت نخست آنکه دوطرف برای تداوم مذاکرات به توافق خواهند رسید که در این صورت نیز به نظر نمی­رسد آمریکا به راحتی بتواند از برجام خارج شود زیرا با این کار کره شمالی را به هرگونه مذاکره و توافق با آمریکا بدبین خواهد کرد. در حالت دوم، در نتیجه شکاف عمیق و تضاد دیدگاههای دوطرف در همان دیدار نخست اختلافات آن­ها آشکار شده و دوطرف حاضر به تداوم گفتگو نیستند. در نتیجه، شاهد تشدید تنش در منطقه شرق آسیا و تمرکز بیشتر آمریکا بر روی کره شمالی هستیم. بنابراین، حداقل برای دور بعدی که ترامپ باید درباره توافق ایران تصمیم بگیرد، خروج از توافق چندان محتمل به نظر نمی­رسد. به ویژه اگر ما بتوانیم فضای تعامل و گفتگو با اروپایی­ها را حفظ کرده و تا حد امکان مانع نزدیکی آن­ها به آمریکا شویم.
 
* پژوهشگر اندیشکده مطالعات حاکمیت و سیاستگذاری
پربیننده ترین ها