شاخص‌هاي سه‌گانه بين‌المللي شدن

کد خبر: ۱۷۵۹۱
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۳۹۳ - ۲۱:۴۷
سريع القلم؛ جلسه افطاري حسن روحاني، رئيس جمهور ايران با استادهاي دانشگاه در 28 تير 93 برگزار شد و از جمله سخنرانان اين جلسه دکتر محمود سريع القلم، مشاور رئيس جمهور بود.

در اين جلسه علاوه بر حسن روحاني، «رضا فرجي دانا» وزير علوم، تحقيقات و فن آوري، «سيدحسن قاضي زاده هاشمي» وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشکي و جمعي از استادان و محققان کشور حضور داشتند. سريع القلم در سخنان خود به مساله بين المللي شدن ايران پرداخت و گفت: «بين‎المللي شدن در 3 واژه خلاصه مي‎شود؛ کيفيت، رقابت و استاندارد.» مشروح سخنان سريع القلم را در زير مي‎خوانيد.

در روش‎شناسي علوم انساني، هنگامي که بخواهيم مشکلي را ريشه‎يابي کنيم، نامعقول و غيرعلمي است که در نهايت به عنوان مثال به 245 علت اشاره کنيم. طي 350 سال گذشته، در علم اقتصاد، علم سياست و علم روابط بين الملل، حدود 22 هزار کتاب درسي نوشته شده که عموما به اين استنتاج دست يافته‎اند که بايد درخت علت و معلولي مشکلات را ترسيم کنيم.

از اين منظر علمي، درخت علت و معلولي مشکلات ايران را به چه صورت بايد ترسيم کرد؟ وقتي کتب، روزنامه‎ها، سايت‎ها و سخنراني‎ها را هر روز مطالعه مي کنيم، متوجه مي‎شويم هر فردي، علتي و گوشه‎اي از اين درخت تنومند را به ما گوشزد مي‎کند.

اما به‎راستي مشکل شماره يک، دو، سه کشور ما کدامند؟ همان گونه که هر فردي، هر بنگاهي، هر موسسه‎اي و هر دانشگاهي بايد مساله 1، 2 و 3 خود را با دقت تشخيص و منابع و فکر و برنامه‎ريزي را بر آنها متمرکز کند، دولت‏ها و حاکميت‎ها نيز ضروري است به چنين امري مبادرت ورزند.

 طبيعي است که نمي‎توان از يک سخنراني به سخنراني ديگر، مساله يک ايران را تغيير داد. نمي‎توان به تناسب حضاري که جمع شده اند، اولويت هاي کشور را تعيين کرد. غيرمنطقي است که 30 اولويت هم‎سطح مقرر کنيم. نمي‎توان در سايه هرج‎ ومرج اولويت‎ها، پيشرفتي به‎دست آورد. علت‎ها و مشکلات با هم مساوي نيستند.

اکثريت معلول اند. ممکن است يک، دو، سه يک فرد، يک بنگاه، يک نهاد در زمان‎هاي مختلف تغيير کند. به‎عنوان يک استنباط که در طول 26 سال گذشته به آن پايبندي علمي و استدلالي داشته‎ام، معتقدم که مشکل شماره يک کشور ما اين است که در مدارها و دواير بين‎المللي حضور ندارد، تعامل نمي‎کند، رقابتي ندارد و زندگي نمي‎کند.

منظور از بين‎المللي‎ شدن، جغرافيايي خاص نيست. به جز دو، سه کشور غربي، بقيه جهان غرب عموما در وضعيت حفظ وضع موجود خود قرارگرفته‎اند. اگر مي‎خواهيد معناي بين‎المللي شدن را درک کنيد، به کره جنوبي سفر کنيد.

بين‎المللي شدن در 3 واژه خلاصه مي‎شود: کيفيت، رقابت و استاندارد. سنگاپور در 10 شاخص کليدي توسعه‎يافتگي، رتبه اول تا سوم جهاني را دارد. اين کشور که مساحتي در حد تهران دارد با جمعيتي حدود 5/3 ميليون نفر و 5/1 ميليون خارجي شاغل، 220 ميليارد دلار توليد مي‎کند که 63 درصد آن فن آوري پيشرفته است.

امروز برزيل از روسيه و بريتانيا بيشتر توليد مي‎کند. اگر ما بين‎المللي شويم و با شرکت‎ها، موسسات و بنگاه‎ها و دانشگاه‎هاي جهان و به خصوص آسيايي رقابت کنيم، براي کشور با شوکتي مانند ايران، راضي نخواهيم شد که درصد قابل توجهي از مردم، سوار اتومبيل پرايد شوند. اگر ما با کيفيت‎هاي جهاني زندگي کنيم، خيلي سريع، ترافيک و هواي آلوده تهران را اصلاح مي‎کنيم.

اگر ما در سطح جهاني رقابت کنيم و معناي تخصص را بهتر متوجه شويم، طبعا براي يک فرد، دوازده حکم اجرايي صادر نمي‎کنيم. در شهر دبي، 124 مليت مشغول به کار هستند ضمن اينکه تعداد مساجد در اين شهر از تهران بيشتر است در بحث آنتروپي زيست شناسي هم گفته مي‎شود که سيستم‎هاي بسته از ناهنجاري‎هاي بيشتري رنج مي‎برند.

اگر ما در مدارهاي بين‎المللي قرارگيريم، صنعت ما، سلامتي اداري و مالي ما، بخش خصوصي ما، محيط زيست ما، جاده‎هاي ما، کيفيت مديران ما، عملکرد سه قوه ما و آنچه به مناسبت امشب ما برمي‎گردد، دانشگاه‎هاي ما، اصلاح خواهند شد.

 اين کوتاه‎ترين، کم‎هزينه‎ترين و مطمئن‎ترين راهي است که ما را مي‎تواند به پيشرفت و توسعه سوق دهد. مهم ترين رکن يک دانشگاه، استادان محقق و نوآور آن هستند. اين ستون، 80 درصد اصالت يک دانشگاه است. آنچه که آکسفورد، ام‎آي تي و دانشگاه ملي سنگاپور را ارزشمند کرده، جغرافياي آنها نيست بلکه کيفيت تحقيقاتي استادهاي آنها است.

دانشگاهي ماهيتا نقاد است و نقاد معتبر، کسي است که متون بين‎المللي داشته باشد. دانشگاهي بودن، شغل نيست؛ بلکه نوعي شيفتگي به شناخت و فهم پديده‎ها، مستقل از ملاحظات سياسي و سازوکارهاي اداري ارتقا است. کليدي‎ترين کانون آزادي در يک جامعه زنده، دانشگاه است. آزادي فکرکردن و آزادي شناخت پديده‎ها آنگونه که هستند.

دانشگاه معتبر، دانشگاهي است که در راهروهاي دانشکده‎هاي آن، استادان کره‎اي، استادان آلماني و استادان مصري نيز حضور داشته باشند تا دانشگاهيان و دانشجويان در کوران بحث و نقد علمي، هم تواضع و اخلاق علمي کسب کنند چون با بين‎المللي شدن، سطح و جايگاه خود را تشخيص مي‎دهند و هم به آخرين استنباط‎ها و دريافت‎هاي علمي دسترسي پيدا مي‎کنند. نکته آخر اينکه، به سهم خودم از فضاي نوين عقلانيت در دانشگاه‎ها تشکر مي‎کنم و اگر منطق اين سخن و متن، اعتباري داشته باشد، اميدوارم در سال 1400 شاهد نهادينه شدن بين‎الملل‎گرايي در تاريخ دانشگاه‎هاي ايران عزيز باشيم.
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار