نگاهی به اهداف سلمان از سفر به چین
'ملک سلمان بن عبدالعزیز' پادشاه عربستان که از
حدود یک ماه پیش سفر خود به شرق و جنوب شرق آسیا را با هدف بهبود وضعیت
اقتصادی کشورش آغاز کرده، شب گذشته (چهارشنبه) به وقت محلی با یک هزار و
500 نفر از جمله 25 شاهزاده و 10 وزیر وارد پکن شد. این در حالی است که
رژیم آل سعود با وجود صرف هزینه های گزاف نتوانسته است به اهداف از پیش
تعیین شده دست یابد.
بر اساس گزارش های منتشره، در سفر «ملک سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان به چین، 35 سند همکاری به ارزش 65 میلیارد دلار از جمله یادداشت تفاهم در بخش های تولیدی، انرژی، صنعتی، انتقال تکنولوژی و سرمایه گذاری به امضا رسیده است.
رژیم سعودی برای فرار از تنگناهای سیاسی و شکست های پی در پی خود در خاورمیانه، به دنبال اهداف سیاسی و اقتصادی خود درصدد است تا با توسعه مناسبات سیاسی و اقتصادی با چین، حضور خود را در قاره آسیا پررنگ تر کند.
آمارهای منتشر شده از سوی نهادهای منطقه ای و بین المللی حکایت از آن دارد که شهروندان عربستان در سال های اخیر شرایط بسیار دشواری را پشت سر گذاشته و سیاست های اقتصادی دولت برای کاهش دستمزدها و ریاضت اقتصادی، مشکلات زیادی را پیش روی مردم این کشور قرار داده است و موجی از نگرانی را در میان مردمان این کشور به همراه داشته است.
در حالی که صندوق بین المللی پول به عنوان یک نهاد معتبر و رسمی، پیش بینی کرده که کسری بودجه عربستان سعودی در سال 2017 به مرز 10 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور برسد، تلاش عربستان برای توسعه مناسبات اقتصادی با چین به عنوان یکی از قدرت های برتر جهان، نشان از فشار شدید اقتصادی بر روی رژیم سعودی و وجود تنگناهای متعدد اقتصادی است، به طوریکه مقامات این رژیم برآن شده اند تا با افزایش مناسبات اقتصادی با کشورهای آسیایی، راه جبرانی برای فرار از فشارهای موجود و رهایی از بحران های خودساخته، بیابند.
از سویی دیگر، اما، طرح جامع اصلاحات اقتصادی که از سوی محمد بن سلمان مطرح شده است و قرار است تا سال 2030 میلادی اجرایی شود، نتوانسته است مرهمی بر مشکلات اقتصادی حال حاضر این کشور داشته باشد، چه اینکه مفاد و روش اجرایی این طرح همچنان برای افکار عمومی این کشور در هاله ای از ابهام قرار دارد.
کاهش هزینه های دولتی و برداشتن یارانه کالاها و خدمات روزانه نظیر برق ، آب و سوخت، کاهش پرداخت حقوق کارمندان( بر اساس برنامه کاهش سالیانه 6.4 میلیارد دلار از هزینه پرداخت حقوق تا سال 2020 میلادی)، نقض آشکار حقوق بشر و قوانین بین المللی، بدرفتاری متعصبانه و بدوی با زنان، حاکمیت خشونت قبیله ای برآمده از وهابیت، رشد فزاینده بیکاری در میان تعداد زیادی از کارگران و کارمندان بخش عمومی و خصوصی ، آسیب های اجتماعی مربوط به کارگران مهاجر، کمبود آب و خشکسالی پیش روی این کشور، افزایش اعتراضات اجتماعی و صنفی و کاهش محبوبیت در میان مردمان منطقه از بحران های پیش روی رژیم سعودی است.
این در حالی است که در سفر پادشاه عربستان به چین، افکار عمومی و رسانه های آزاد این دو کشور انتقادات زیادی را علیه اقدامات رژیم سعودی بویژه تجاوز به یمن و تلاش های فرقه گرایانه برای اختلاف افکنی در جهان اسلام مطرح کرده اند و تاکید کرده اند که سفر مقامات سعودی نمی تواند تاثیری منفی بر روابط چین و ایران داشته باشد و پکن هرگز این اجازه را نخواهد داد و مقام های چین هم این مساله را کاملا مد نظر دارند.
واقعیت آن است که عربستان با برخورداری از نفت، این کالای مصرفی منسوخ و دارای تاریخ انقضا، و فروش آن در بازار جهانی و به تبع آن بی ثباتی و اقتصاد ناکارآمد متکی بر منابع پایان پذیر از یک سو و غوطه ور شدن در بحران های متعدد منطقه ای و فرامنطقه ای از سوی دیگر، همچنان فاقد یک ثبات نظری و عملی در دستگاه سیاست خارجی خود است که همین امر این رژیم را دچار ضعف و سردرگمی در تصمیم گیری کرده است.
در این میان، آنچه که اکنون به نظر می رسد، نشانگر این حقیقت است که در دورانی که عربستان با کسری بودجه و دیگر مشکلات ساختاری در اقتصاد خود مواجه است، تلاش پادشاه عربستان برای حضور در آسیا از بعد اقتصادی بیانگر خلاهای جدی در بخش های اقتصاد داخلی عربستان و مواجه این کشور با مشکلات متعدد است.
به هر روی، سخن گفتن از اقدامات نسنجیده و تلاش های بی حاصل رژیم سعودی در منطقه و جهان، داستانی کسالت آور و تکراری است که پرداختن به آن امری غیرضرور می نماید. واضح و مبرهن است که این داستان کسالت آور به پایان راه خود رسیده و افکار عمومی منطقه و جهان متکی بر خرد جمعی و درک عقلانی از شرایط حال حاضر، از اندیشه های بدوی و منسوخ سعودی و نیز هر نوع تروریسم و افراطی گرایی، بیزارند و این حقیقت به روشنی، نشان از شکست رژیم سعودی است
بر اساس گزارش های منتشره، در سفر «ملک سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان به چین، 35 سند همکاری به ارزش 65 میلیارد دلار از جمله یادداشت تفاهم در بخش های تولیدی، انرژی، صنعتی، انتقال تکنولوژی و سرمایه گذاری به امضا رسیده است.
رژیم سعودی برای فرار از تنگناهای سیاسی و شکست های پی در پی خود در خاورمیانه، به دنبال اهداف سیاسی و اقتصادی خود درصدد است تا با توسعه مناسبات سیاسی و اقتصادی با چین، حضور خود را در قاره آسیا پررنگ تر کند.
آمارهای منتشر شده از سوی نهادهای منطقه ای و بین المللی حکایت از آن دارد که شهروندان عربستان در سال های اخیر شرایط بسیار دشواری را پشت سر گذاشته و سیاست های اقتصادی دولت برای کاهش دستمزدها و ریاضت اقتصادی، مشکلات زیادی را پیش روی مردم این کشور قرار داده است و موجی از نگرانی را در میان مردمان این کشور به همراه داشته است.
در حالی که صندوق بین المللی پول به عنوان یک نهاد معتبر و رسمی، پیش بینی کرده که کسری بودجه عربستان سعودی در سال 2017 به مرز 10 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور برسد، تلاش عربستان برای توسعه مناسبات اقتصادی با چین به عنوان یکی از قدرت های برتر جهان، نشان از فشار شدید اقتصادی بر روی رژیم سعودی و وجود تنگناهای متعدد اقتصادی است، به طوریکه مقامات این رژیم برآن شده اند تا با افزایش مناسبات اقتصادی با کشورهای آسیایی، راه جبرانی برای فرار از فشارهای موجود و رهایی از بحران های خودساخته، بیابند.
از سویی دیگر، اما، طرح جامع اصلاحات اقتصادی که از سوی محمد بن سلمان مطرح شده است و قرار است تا سال 2030 میلادی اجرایی شود، نتوانسته است مرهمی بر مشکلات اقتصادی حال حاضر این کشور داشته باشد، چه اینکه مفاد و روش اجرایی این طرح همچنان برای افکار عمومی این کشور در هاله ای از ابهام قرار دارد.
کاهش هزینه های دولتی و برداشتن یارانه کالاها و خدمات روزانه نظیر برق ، آب و سوخت، کاهش پرداخت حقوق کارمندان( بر اساس برنامه کاهش سالیانه 6.4 میلیارد دلار از هزینه پرداخت حقوق تا سال 2020 میلادی)، نقض آشکار حقوق بشر و قوانین بین المللی، بدرفتاری متعصبانه و بدوی با زنان، حاکمیت خشونت قبیله ای برآمده از وهابیت، رشد فزاینده بیکاری در میان تعداد زیادی از کارگران و کارمندان بخش عمومی و خصوصی ، آسیب های اجتماعی مربوط به کارگران مهاجر، کمبود آب و خشکسالی پیش روی این کشور، افزایش اعتراضات اجتماعی و صنفی و کاهش محبوبیت در میان مردمان منطقه از بحران های پیش روی رژیم سعودی است.
این در حالی است که در سفر پادشاه عربستان به چین، افکار عمومی و رسانه های آزاد این دو کشور انتقادات زیادی را علیه اقدامات رژیم سعودی بویژه تجاوز به یمن و تلاش های فرقه گرایانه برای اختلاف افکنی در جهان اسلام مطرح کرده اند و تاکید کرده اند که سفر مقامات سعودی نمی تواند تاثیری منفی بر روابط چین و ایران داشته باشد و پکن هرگز این اجازه را نخواهد داد و مقام های چین هم این مساله را کاملا مد نظر دارند.
واقعیت آن است که عربستان با برخورداری از نفت، این کالای مصرفی منسوخ و دارای تاریخ انقضا، و فروش آن در بازار جهانی و به تبع آن بی ثباتی و اقتصاد ناکارآمد متکی بر منابع پایان پذیر از یک سو و غوطه ور شدن در بحران های متعدد منطقه ای و فرامنطقه ای از سوی دیگر، همچنان فاقد یک ثبات نظری و عملی در دستگاه سیاست خارجی خود است که همین امر این رژیم را دچار ضعف و سردرگمی در تصمیم گیری کرده است.
در این میان، آنچه که اکنون به نظر می رسد، نشانگر این حقیقت است که در دورانی که عربستان با کسری بودجه و دیگر مشکلات ساختاری در اقتصاد خود مواجه است، تلاش پادشاه عربستان برای حضور در آسیا از بعد اقتصادی بیانگر خلاهای جدی در بخش های اقتصاد داخلی عربستان و مواجه این کشور با مشکلات متعدد است.
به هر روی، سخن گفتن از اقدامات نسنجیده و تلاش های بی حاصل رژیم سعودی در منطقه و جهان، داستانی کسالت آور و تکراری است که پرداختن به آن امری غیرضرور می نماید. واضح و مبرهن است که این داستان کسالت آور به پایان راه خود رسیده و افکار عمومی منطقه و جهان متکی بر خرد جمعی و درک عقلانی از شرایط حال حاضر، از اندیشه های بدوی و منسوخ سعودی و نیز هر نوع تروریسم و افراطی گرایی، بیزارند و این حقیقت به روشنی، نشان از شکست رژیم سعودی است
منبع: ایرنا
گزارش خطا
نظر شما
پربحث ترین عناوین
آخرین اخبار
