دوست ندارم برخی از این نسل جدیدی ها را

کد خبر: ۱۲۱۹۶
تاریخ انتشار: ۰۳ تير ۱۳۹۳ - ۱۹:۵۸
یادداشت جدید پرستویی که در اجتماعی اش منتشر شده است:

م
ن یک اعتقادی دارم... و این، مربوط به دیروز و امروز نیست... اغراق هم نیست... به جرأت می گویم در تمام این چهل و اندی سال حضورم در این هماوردگاه، با من و در ذهن و قلبم بوده است... و آرزو نیست و تصمیم قاطع است که می خواهم در هر چند سالی که برایم باقی مانده است "هم" باشد...

... من می گویم تکلیف ماست که احترام پیشکسوت هایمان را نگه داریم و بر آن ها ارج بگذاریم و یادمان باشد که آن ها بودند که ما "حالا" هستیم... و دوست ندارم "برخی" از این نسل جدیدی ها را، که این را یادش نگه نمی دارد و فکر می کند که جهان از آن خودش است و او فقط آمده که به عنوان فاتح این قله ها، مقتدرانه بایستد و افتخار تماشا را به دیگران "ببخشد"...
... من حدس قریب به یقین می زنم که پیشکسوت ها نیازی به سر زدن، عیادت کردن، دلجویی، دیدار، یادآوری روزهای طلایی، لبخند مهرآمیز، تبریک تولد، بزرگداشت خاطرات و... حتی احترام، از سوی ما ندارند ولی، «ولی»، با تمام وجودم احساس می کنم و می دانم که ما به تمام این ها نیاز داریم...

استاد انتظامی، دوست گران قدرم و مرجع تقلید من در عرصۀ هنر، 90 ساله می شد و من "نیاز" داشتم که بروم و 90 سال وجود و حضور پر برکتش را به او تبریک بگویم و یادش بیندازم که یادمان هست که ما، ایران و ایرانی، چقدر سعادتمند بوده ایم و هستیم که او را در میان خود داشته ایم... و داریم و آرزو کنم که این "داشتن" دیرپا و در نهایت صحت و سلامت برای وجود نازنینش باشد...
یک دنیا مهر را شاهد شدم و یک قطعۀ بی نظیر موسیقی را نیوشیدم و لمس کردم 90 سال همچون سرو، آزادگی و همچون بید، سایه سار بودن را....
من تولد خیلی ها را با خبر می شوم و زنگ می زنم و تبریک می گویم و شاکر می شوم خداوند را که این توفیق را به من ارزانی داشته است که باشم و سعی کنم آزادگی را از این ها بیاموزم و در سایه سار وجودشان، نفس بگیرم... البته که تولد همکاران مهم است و تولد پیشکسوت ها مهم تر و تولد پنج تنِ هنرمندان، انتظامی و مشایخی و کشاورز و رشیدی و نصیریان، بسیار مهم تر و تولد انتظامی.... و خوب شد خدایا که این ها بودند و درس شان را هم خوب بلد بودند و امتحانات سخت را با موفقیت پشت سر گذاشته بودند و می گذاشتند و... عالی شد که اینها این قدر با سخاوت بودند و گذاشتند که ما از روی دستشان یاد بگیریم... ولی...
واقعاً برای تولد خودم، چیزی برای گفتن ندارم... مثل همیشۀ این 60 سال.... وای خدای من.... 60 سال.....

من، پرویز پرستویی




پربیننده ترین ها