نگاهي به ١٦ سال نمايندگي حداد عادل
از پيش از انتخابات هم نگران آمدنشان بود و هشدار داده بود كه «من تجربه مجلس ششم را دارم. احساس میکنم صدای پای مجلس ششم در تبلیغات انتخاباتی مجلس دهم شنیده میشود. خوب است که ملت به یاد آورد آن روزهایی را که مجلس ششم در کشور ایجاد کرده بود». حالا در آخرين نطق خود در مجلس نهم هم باز تكرار كرده است كه: «اگر اصلاحطلبان در مجلس دهم بخواهند به جای حل مشکلات مردم، به حاشیهسازیهای سیاسی بپردازند و فضای مجلس را مانند مجلس ششم به فضای جنجال و جدال لفظی و رسانهای تبدیل کنند، مردم امیدوار را ناامید کردهاند و درصورتیکه بخواهند با حفظ عزت ملت و استقلال جمهوری اسلامی، برای حل مشکلات مردم راهحلهای منطقی پیدا کنند، مطمئن باشند که از حمایت اصولگرایان نیز برخوردار خواهند شد. آنجا که تلاش واقعبینانه برای خدمت به مردم و حل مشکلات کشور مطرح باشد، خطکشیهای جناحی رنگ میبازد». اين يعني اصولگرايان باوجود اصراري كه در ظاهر بر اصولگرادانستن و خواندن مجلس دهم دارند؛ اما در باطن اينطور نميانديشند. حدادعادل دو روز پشتسرهم- يكي در فراكسيون اصولگرايان و بعد در صحن علني - به مجلسيان آينده هشدار و تحذير و بعد هم رهنمود داده است كه: «مجلس دهم برای واحدهای تولیدی تعطیل شده و اصلاح نظام بانکی و مبارزه با قاچاق کالا و مقابله با فساد اقتصادی و جلوگیری از پرداخت حقوقهای ۷۰ و ۸۰ میلیونتومانی به مدیران دولتی و مقابله با آسیبهای اجتماعی از قبیل اعتیاد و لجامگسیختگی اخلاقی در فضای مجازی، اقدام و عمل کند. چنین رویکردی میتواند اصولگرا و اصلاحطلب را دوشادوش یکدیگر در مجلس دهم در خدمت ملت قرار دهد».
قاعده اين است كه احزاب، منتخبان و منتصبان، در پايان دوره از عملكرد خود بگويند و اجازه دهند در بوته نقد قرار گيرند؛ بهويژه اگر آن شخص، فردي مانند حدادعادل، با سابقه چهار دوره نمايندگي باشد؛ اما حدادعادل نگفته است كه در اين چهار دوره نمايندگي براي حل مشكلاتي كه خود توقع برطرفكردن آن را از مجلسيان آينده دارد، چه كرده است.
مجلس ششم
حدادعادل در جريان بازشماري آرای تهران به جاي عليرضا رجايي به مجلس ششم راه يافت. شورای نگهبان اعلام كرده بود كه صندوقهايى كه مخدوشبودن آن از نظر شورای نگهبان به اثبات رسيده است و با معيارهاى شوراى نگهبان تأييدکردنی نيست، بايد ابطال شود. براي همین تصويب اعتبارنامه حدادعادل نزدیک به شش ماه طول كشيد. جلسه بررسی اعتبارنامه حدادعادل اول آبان برگزار شد. غلامعلی حدادعادل از خود دفاع نمیکرد و نامهای به مهدی کروبی، رئیس وقت مجلس، نوشت و گفت: «اعتراض آقایان (شعبه یا کمیسیون یا معترضان) به من نبوده و اعتراضها مربوط به انتخابات است. اعتراض چون درباره ابطال صندوقهاست، به من هیچ ربطی ندارد؛ بنابراین من بحثی ندارم که بیایم دفاع کنم». بعد از انجام رأیگیریها اعتبارنامه حدادعادل تأیید شد. حدادعادل رئيس فراكسيون اقليت در مجلس ششم بود و با توجه به فضاي اصلاحطلبانه حاكم بر مجلس چندان تحرك نداشت.
مجلس هفتم
در مجلس يكدست اصولگراي هفتم، حدادعادل به رياست رسيد.
غلامرضا مصباحیمقدم درباره عملکرد هیأترئیسه مجلس هفتم گفته است: «عملکرد هیأترئیسه مجلس هفتم ضعیف و زیر حد متوسط ارزیابی میشود. مجلس باید جایگاه، استقلال و اقتدار خود را داشته باشد و بهگونهای عمل نکند که دولت قوانین مصوب را نادیده بگیرد و بخواهد آنها را زیر پا گذارد؛ کاری که متأسفانه در مجلس هفتم، اتفاق افتاد و نشانه ضعف مجلس بود». امیدوار رضایی، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس هفتم هم گفته بود كه جایگاه مجلس هفتم نسبت به مجالس گذشته در جامعه افت پیدا کرده که یکی از دلایل آن عملکرد نهچندان مثبت هیأت رئیسه مجلس هفتم بود.
وقتي از حدادعادل درباره اينکه آیا غیبت او در بحثهای چالشی مجلس هفتم به عنوان رئیس مجلس درست بوده یا خیر، گفت: «خیر آمار اداره جلسات را اگر بگیرید مشخص میشود که من چند درصد جلسات را اداره کردم و چند درصد نوابرئیس، گاهی مواقع مسافرت و مأموریت بودم که نوابرئیس اداره میکردند و گاهی اوقات در بحث برنامه بودجه باهنر به من کمک میکرد و گاهی اوقات تقسیم زمان میکردیم».
باوجود انتقاداتي كه به عملكرد هيأترئيسه مجلس هفتم ميشود، حداد معتقد بود كه آن مجلس استقلال خودش را حفظ كرده بود. تعبير حداد اين بود كه «مجلس هفتم پشت دولت است، نه در مشت دولت» قابلتأملترين اقدام حداد در مجلس هفتم به انتخابات رياست جمهوري سال ٨٤ باز ميگشت. شورای نگهبان صلاحیت مصطفی معین، نامزد حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب، و مهرعلیزاده، اصلاحطلب مستقل را رد کرد. حدادعادل به مقام معظم رهبري نامهاي نوشت و درخواست كرد كه ايشان شوراي نگهبان را به توسيع دايره نامزدهاي واجد شرايط توصيه كند. درخواستي كه نتيجه داد و مصطفي معين و مهرعليزاده تأييد صلاحيت شدند.
مجلس هشتم
حدادعادل در مجلس هشتم، رئیس کمیسیون فرهنگی بود و بازي رياست را به لاريجاني واگذار كرد. عملکرد رئیس مجلس هفتم در ابتدای آغازبهکار مجلس هشتم موجب شد تا برخی از «روزه سکوت» گرفتن حدادعادل سخن به میان آورند. بررسی مشروح مذاکرات مجلس هشتم از جلسه یکم تا ١٩٥ مشخص ميكرد كه حدادعادل در مجلس هشتم «یک بار» در مخالفت و «یک بار » هم بهعنوان موافق یک لایحه، میکروفونش باز شده است. نامزد جدی ریاست مجلس نهم، فقط سه بار در صحن مجلس تذکر داده که البته یک مورد آن مربوط به استفاده صحیح از واژگان فارسی بوده است. البته گفته شد كه مواردي هم بوده كه حدادعادل نطقي در مجلس داشته اما به موضع نمايندگي او مربوط نبوده است.
صراطنيوز درگزارشي نوشته بود كه در بسیاری از موارد که برخلاف شعار و آرمانهای همیشگی دکتر حدادعادل و حامیانش، مجلس هشتم در آستانه تصویب قوانین مسئلهدار قرار میگرفت، خبری از واکنش حداد نبوده است. به نظر ميرسد مهمترين كنش حداد كه تأثير مهمي در واگذاري رياست مجلس نهم به لاريجاني داشت، به آخرين روزهاي مجلس هشتم و ماجراي استيضاح وزير كار بازميگشت.
بر سر انتصاب مرتضوي به رياست سازمان تأمین اجتماعي، نمايندگان ميخواستند وزير كار را استيضاح كنند، اما حداد نزد مرتضوي رفت و پيغام آورد كه او قول شرف داده كه كنار برود، نمايندگان هم امضای استيضاح را پس گرفتند اما مرتضوي زير قولش زد و كنار نرفت. احمدی نژاد به مجلس آمد و گفت، دولت هیچ تعهدی نداده است و مرتضوی نیز که صبح به احترام جلسه شب گذشتهاش به سازمان تأمین اجتماعی نرفته بود، از بعد از ظهر بر سرکار حاضر شد.
مجلس نهم
همزمان با اعلام نامزدی «غلامعلی حدادعادل» برای کاندیداتوری ریاست مجلس نهم٬ رسانههای حامی اصولگرایان اقدام به نقد عملکرد او در مجلس هشتم کردهاند. علی مطهری همان زمان در پاسخ به سخنان حدادعادل که سؤال از احمدینژاد را باعث کاهش اقتدار مجلس دانسته بود٬ گفت: «همین جمله ثابت میکند که ایشان برای ریاست مجلس مناسب نیست... مجلس، رئیسجمهوری را که میگوید فلان قانون را اجرا نمیکنم، احضار کرده و جلسهای شبیه دادگاه علنی تشکیل داده که قاضی آن مردم بودهاند». او افزوده بود: «امثال آقای حداد فکر میکنند که اگر در جایی از حقوق مردم دفاع کنند، مثلا از حقوق یک زندانی سیاسی دفاع کنند، علیه نظام اقدام کردهاند و این یک تفکر خطرناک است و با تفکر شهید آیتالله مطهری فرسنگها فاصله دارد».
افرادي مانند «روحالله حسینیان» هم كه به دلیل رقابتهاي دروناصولگرايي از حداد دلخور بود درباره او گفته بود: «ما نسبت به ریاست آقایان حداد و لاریجانی ذهنیت منفی داریم؛ در ریاست آقای حداد نگران این هستیم که ریاستش در دست یک عده افراد خاص، از جمله آقای توکلی بیفتد و... از آقای لاریجانی هم نگرانیهایی داریم و میترسیم باز هم مدیریت مجلس هشتم ادامه یابد».
در نهايت، یك روز مانده به برگزاری مراسم افتتاحیه مجلس نهم، منتخبان ملت با تشكیل جلسات متعدد در مورد مسائل مهم و پیش رو، از جمله انتخاب رئیس و هیأترئیسه مجلس نهم رایزنی كردند. در این جلسات غلامعلی حدادعادل از سوی فراكسیون اصولگرایان مجلس و علی لاریجانی نیز از طرف رهروان ولایت به عنوان رئیس پیشنهادی مجلس نهم انتخاب و معرفی شدند. در نهايت علی لاریجانی با کسب ١٧٣ رأی از مجموع ٢٧٥ آرای مأخوذه به سمت رئیس موقت مجلس نهم برگزیده شد. غلامعلی حدادعادل هم صد رأی منتخبان جدید ملت را از آن خود کرد.
با همه اينها اما حداد، دلیل رئیسنبودن خود در مجلس هشتم و نهم را اینگونه عنوان کرده است: «احمدینژاد از من دلخور بود زیرا در مواقعی که باید در مجلس ایستادگی میکردم، این کار را انجام دادم. من هر جا حق خودم بود میگذشتم ولی جایی که حق نظام، مردم و رعایت قانون اساسی بود ایستادگی میکردم اما تمام اینها با رفتاری انجام میشد که به درگیری کشیده نشود ولی احمدینژاد این برخورد من را دوست نداشت. دلیل دیگر رئیسنبودن من هم بیرون مجلس بود که برخی تشکلها از من خوششان نمیآمد زیرا بنده گرایش حزبی را در عزل و نصبها اولویت نمیدادم».
نامزد رياستجمهوري
حدادعادل عزم انتخابات رياست جمهوري كرده بود و يكي از سه عضو ائتلاف اصولگرايان بود. ارديبهشت ٩٢ و در جريان رقابتهاي انتخاباتي رياست جمهوري، از او در مورد صدق وعدههای انتخاباتیاش سؤال شد كه گفت: «همه باید در این زمینه به خدا پناه ببریم و با ملت خود صادقانه رفتار کنیم، من نمیتوانم آینده را پیشبینی کنم اما بر این اعتقادم که گذشته انسانها قرینهای برای رفتار آینده آنهاست و در همین راستا با مروری بر گذشته مشخص میشود که اصول بنده از بعد از انقلاب تاکنون هیچ تغییری نداشته است».
از او درباره برنامههایش در راستای رفع فقر سؤال شد كه گفت: «در موضوع رفع فقر از جامعه مسائل مختلفی وجود دارد که در صورت ایجاد سازوکار مناسب برای آنها این موضوع قابل بهبود است ولی شرط انصاف این است که بگوییم وضعیت فقر از بعد از انقلاب نسبت به زمان قبل آن بهبود چشمگیری یافته و سطح زندگی مردم به نسبت بهتر شده است». از او وعده بهبود معيشت مردم در جريان انتخابات مجلس دهم هم شنيده ميشد، بدون اينكه بگويد مجلس نهم براي بهبود اوضاع اقتصادي مردم چه كرده است. يك تحليلگر در علت شكست اصولگرايان در انتخابات تهران نوشته بود كه كليشهايشدن شعارهاي اقتصادي بدون ارائه برنامه مشخص پاشنه آشيل انتخاباتي اصولگرايان شده است.
حداد در يك نگاه
غلامعلی حداد عادل، زاده ۱۹ اردیبهشت ۱۳۲۴ در تهران است. نماینده تهران درمجلس شورای اسلامی ایران از دوره ششم تا نهم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران و عضو شورای سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی ایران و رئيس بنياد سعدي است. او همچنین پنجمین رئیس مجلس شورای اسلامی ایران و اولین رئیس غیرروحانی مجلس شورای اسلامی بوده است. غلامعلی حداد عادل با شعار تقوا و تدبیر در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۲ نامزد شد، اما در ۲۰ خرداد ۱۳۹۲(چهار روز پیش از انتخابات ریاستجمهوری ایران) به نفع اصولگرایان از کاندیداتوری کنارهگیری کرد. در سال ۱۳۹۳ نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر به او اهدا شد. حداد عادل و همسرش را به واسطه دبيرستانهاي فرهنگ هم ميشناسند. طیبه ماهروزاده، دبیرستان دخترانه فرهنگ مخصوص علوم انسانی را تأسیس کرده است. رئيس فرهنگستان زبان و ادب به زبان فارسي هم حساسيت ويژهاي دارد تا جايي كه اين حساسيت او منجر به بركناري يك مجري تلويزيوني به علت اصرار بر استفاده از «اساماس» به جاي پيامك شد.
منبع: روزنامه شرق
گزارش خطا
نظر شما
پربحث ترین عناوین
آخرین اخبار