خشونت در پایتخت

کد خبر: ۱۱۰۰۴۲
تاریخ انتشار: ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۲:۱۴
در شلوغی و خلوتی واقعا همیشه باید نگران آدم‌های بی‌ادب باشیم. برخی شهروندان چون خیال می‌کنند زن هستی و نمی‌توانی به آنها آزار برسانی از هر فرصتی برای خشونت کلامی و شوخی های بیمزه استفاده می‌کنند.
 
صدای ایران - به گزارش پایتخت، مردم در جامعه ما به صورت روزانه با انواع گوناگونی از خشونت روبرو هستند، برخی از انواع خشونت، آشکارا و برخی دیگر پنهانی است. موضوع اینجاست که آشکارا و پنهانی بودن خشونت، مضرات و عذاب آور بودن آن را کاهش نمی‌دهد.
 
نزاع خیابانی

یکی از انواع خشونت که در جامعه ما زیاد به چشم می آید، خشونتی است که منتج به نزاع خیابانی می‌گردد. بارها ما در سطح خیابان و کوچه و مغازه و غیره دیده ایم که دونفر باهم گلاویز می شوند و شروع به کتک زدن یکدیگر می کنند.که در نهایت یا حادثه تلخی را رقم می زنند و راهی مراجع قضائی می‌شوند یا با فحش های رکیک و میانجی گری مردم این قائله ختم می شود.
 
فحش بده، فحش بستان
حتما برای شما هم پیش آمده است که در تاکسی بنشینید و ببینید که راننده تاکسی با مسافر سر کرایه ماشین جرو برحث می کنند و در نهایت به یکدیگر فحاشی می کنند و مسافر در را محکم می بندد و با یک فحش محل را ترک می کند. یا اینکه بر سر موضوعی دعوایی راه میفتد و طرفین به هم بد و بیراه می‌گویند و شاخ و شانه می کشند و در نهایت هرکدام به راه خود می روند. این نوعی از خشونت است که علاوه بر طرفین معمولا مضرات آن شامل سایرین حضار نیز می‌گردد تا لحظاتی پر تنش را سپری کنند.
 
مزاحمت برای خانم‌ها

این روزها زیاد دیده ایم که وقتی خانمی در حال رانندگی است مردان و پسران او را مسخره می کنند و به او "تیکه" می اندازند. کی به تو گواهینامه داد؟ چطوری از پارکینگ دراومدی؟ یک آب‌هویج هم برای ما بگیر و عباراتی از این دست، حرف‌هایی است که یک زن راننده ممکن است در طول یک روز رانندگی بارها و بارها بشنود، گاهی تیکه انداختن به همین‌جا ختم نمی‌شود و به پیچیدن جلوی خانم و بازی کردن با جان سرنیشنان دو خودرو و یا تصادف ختم می‌شود. مزاحمت برای زنان گاهی پارا فراتر از این می‌گذارد و منتج به فجایع اخلاقی از قبیل تجاوز به عنف می‌گردد که یکبار مراجعه به دادگاه‌های پایتخت به شما نشان خواهد داد که با چه حجم عظیمی از این نوع پرونده‌ها در کشور روبرو هستیم.
 
از این رو خبرنگار پایتخت بر آن شد تا از شهروندان تهرانی سوال کند، که تا به امروز چه تجربیاتی در مواجهه با انواع خشونت داشته اند و آیا احساس می‌کنند که شهر تهران برای آنان جایگاه امنی است یا خیر؟
امیر، جوان 26 ساله تهرانی به خبرنگار پایتخت گفت: من سرباز هستم، در دوران آموزشی در خدمت سربازی و یا حتی در دوران پس از آموزش متاسفانه انواعی از خشونت احساس می‌شود که جوان را بیش از پیش دلسرد می‌کند. دست کم، مسئولان نظامی بایستی درک کنند که یک جوان وقتی تمام زندگی را رها کرده و به خدمت آمده است، چقدر هزینه سنگینی را متحمل شده است. حالا دیگر در خود سربازی باید احترام او را نگاه داشت و صبورانه تر برخورد کرد. من در نوع خودم از رفتار موجود در فضاهای نظامی راضی نیستم و آن را خشونت آمیز می‌دانم و امیدوارم این‌ها انشاالله یک روزی اصلاح شود. البته این شامل همه نظامیان نیست اما تعداد آنانی که خوب با سرباز تا نمی‌کنند، زیاد است.
امیر در مورد خشونت در سطح شهر هم معتقد است: اگر ضعف نشان دهی حتما اذیت می‌کنند، گمان می‌کنم تهران جای بدی برای ضعیف‌ترها باشد. خانم و آقا ندارد، احساس کنند مظلوم هستی، همه طور آزاری می‌رسانند.

مریم، زن جوان 30 ساله تهرانی نیز در پاسخ به سوال خبرنگار پایتخت در مورد خشونت در تهران گفت: وضعیت به گونه‌ای است که تقریبا هیچ‌وقت برای یک خانم در خیابان آرامش مطلق نیست. در شلوغی و خلوتی واقعا همیشه باید نگران آدم‌های بی‌ادب باشیم. برخی شهروندان چون خیال می‌کنند زن هستی و نمی‌توانی به آنها آزار برسانی از هر فرصتی برای خشونت کلامی و شوخی های بیمزه استفاده می‌کنند. یک مدت که بحث اسیدپاشی بود، دوستان و همسن و سال های من، همگی در خیابان با استرس راه می‌رفتند. این ترس ها کمرشکن است. کاش مردها درک کنند و کمک کنند یک زن در جامعه آرامش داشته باشد.
او در این مورد که مردان چطور می‌توانند به زنان کمک کنند، به خبرنگار پایتخت گفت: مردان کافی است نگاه جنسی نداشته باشند، با یک زن همانطوری رفتار کنند که با یک مرد رفتار می‌کنند، همان شکلی صحبت کنند و احترام بگذارند.آیا با هر مردی می‌خواهند دوست شوند؟ آیا به هر مرد راننده ای می‌گویند کی به تو گواهینامه داد؟ نه فقط معقول رفتار می‌کنند، با زن ها هم اینطور باشند.

محمد، شهروند 56 ساله تهرانی هم دیگر شهروندی است که به سوالات خبرنگار پایتخت، پاسخ داد. او گفت: خشونت در جامعه گاهی اوقات واقعا بی‌دلیل رخ می‌دهد. همین چند هفته پیش بود که تصادف کردم. قبول داشتم مقصر من هستم، اما راننده ماشین جلویی که یک خانم بود، برگه بیمه را از من قبول نکرد و با شوهرش تماس گرفت. شوهرش همان لحظه اولی که رسید با مامور پلیس راهنمایی درگیر شد و کار هر سه ما به کلانتری منطقه کشید. گاهی اوقات خشونت ها ریشه در مشکلات اقتصادی هم دارد، من شخصا یک روزی که دستم خالی است و نمی‌توانم به حاج خانم خرجی بدهم، بیرون از منزل حوصله هیچ کس و هیچ چیز را ندارم، من مطمئنم اگر اوضاع رکود درست شود، خشونت کمتر می‌شود. دست مردم اگر پر باشد و دل شان اگر سیر باشد و زن و فرزند اگر داشته باشند، هم کمتر مزاحم نوامیس می‌شوند و هم کمتر دعوا می‌کنند. این همه بی شوهری و بی همسری خشونت هم به دنبال دارد. در جامعه ای که ازدواج نباشد، چرخ زندگی مردم نمی‌چرخد.
پربیننده ترین ها